به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا جمعه ۲۱ شهریور اعلام کرد بحرین و رژیم صهیونیستی به توافقی برای عادیسازی روابط دست پیدا کردهاند. رئیسجمهور آمریکا در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «امروز یک گشایش تاریخی دیگر اتفاق افتاد! دو دوست بزرگ ما، اسرائیل و پادشاهی بحرین به توافقی برای صلح دست پیدا کردند، بحرین دومین کشور عربی است که ظرف ۳۰ روز با اسرائیل صلح میکند».
آمریکا، رژیم صهیونیستی و بحرین بیانیه مشترکی در این خصوص منتشر کردند. در این بیانیه آمده است: «این توافق، گشایشی تاریخی برای پیشبرد صلح در خاورمیانه است. آغاز گفتوگوهای مستقیم میان این دو جامعه پویا و اقتصاد پیشرفته، تحول مثبت خاورمیانه را تداوم بخشیده و به افزایش ثبات، امنیت و رونق در منطقه منجر خواهد شد». بحرین در حالی به این توافق تن داده که کمتر از یک ماه از زمان اعلام عادی سازی روابط بین امارات و اسرائیل گذشته است. بسیاری بر این باور هستند که توافق با بحرین برای اسرائیل از توافق با امارات نیز مهمتر است. اما چرا این توافق اهمیت دارد؟
بررسی روابط دو دهه اخیر بحرین و رژیم صهیونیستی
در درجه اول باید به این نکته مهم توجه کرد که روابط جهان عرب با اسرائیل در چند دهه گذشته هرچند به صورت محرمانه، اما برقرار بوده است. در شرایط کنونی این روابط علنی و رسمی شده است. روابط بحرین و اسرائیل نیز در دو دهه گذشته هرچند محرمانه، اما برقرار بوده است. سایت آمریکایی «اکسیوس» در گزارشی نوشته که روابط میان بحرین و رژیم صهیونیستی به صورت محرمانه از بیش از دو دهه قبل وجود داشته است. در این گزارش آمده است که مقامات آل خلیفه خواهان آن بودند که بعد از امارات، بحرین دومین کشوری باشد که عادی سازی روابط خود را با رژیم صهیونیستی علنی میکند. بر اساس این گزارش، مقامات آل خلیفه با جارد کوشنر داماد رئیس جمهور آمریکا تنها چند ساعت بعد از اعلام رسمی عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی تماس گرفته و خواهان آن شده بودند که بعد از ابوظبی، عادی سازی روابط با تل آویو را علنی کنند. روزنامه نیویورک تایمز نیز تاکید کرده که بحرین بیش از ۲۵ سال با صهیونیستها رابطه داشته است.
پس از سالها تماس در پشت صحنه، سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین گفتگوهای رسمی دیپلماتیک با مقامات اسرائیلی را در جریان اجلاسهای مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳ آغاز کرد. در سال ۲۰۰۷ وزیر خارجه بحرین با همتای اسرائیلی خود در سازمان ملل دیدار کرد. شیمون پرز، رئیس وقت رژیم صهیونیستی و پادشاه بحرین در سال ۲۰۰۹ در حاشیه کنفرانس سازمان ملل در نیویورک دیدار کردند. خالد آل خلیفه وزیر خارجه سابق بحرین در سپتامبر ۲۰۱۶ طی بیانیهای شوکهکننده پس از مرگ شیمون پرز، وی را ستود. اقدامی که انتقادهای شدیدی را به همراه داشت. زمانی که در سال ۲۰۱۷ به یک هیئت اسرائیلی اجازه داده شد در کنفرانس فیفا در منامه شرکت کند، این روابط نزدیک علنی شد. در همین سال هنگامی که به یک راننده اسرائیلی اجازه داده شد در یک مسابقه اتومبیلرانی شرکت کند، دیپلماسی ورزشی بار دیگر ظاهر شد.
پس از آنکه ارتش رژیم اشغالگر در می سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که دهها موضع نظامی را در سوریه هدف قرار داده است، وزیر خارجه بحرین اعلام کرد از «حق» اسرائیل برای «دفاع» از خود حمایت میکند. در سال ۲۰۱۹ روابط میان دو طرف شاهد نزدیکی قابل ملاحظهای بود. در ژوئن کارگاهی اقتصادی توسط آمریکا در بحرین برگزار شد که نتوانست در زمینه برنامه صلح آمریکا در خاورمیانه به نتایج ملموسی دست یابد، اما این فرصت را برای نزدیک شدن روابط اسرائیل با برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ایجاد کرد. وزیر خارجه بحرین نیز در گفتوگوی ویژه روزنامهنگار اسرائیلی با مقامات بلند پایه این کشورها در حاشیه کارگاه اقتصادی منامه گفت که اسرائیل بخشی از تاریخ منطقه است. یک ماه پس از آن، یسرائیل کاتس وزیر خارجه سابق دولت رژیم صهیونیستی فاش کرد که در جریان سفر به واشنگتن با همتای بحرینیاش دیدار و گفتوگو کرده است.
در اکتبر ۲۰۱۹ نیز پس از حمله به نفتکشها و تأسیسات نفتی عربستان نمایندگان رژیم صهیونیستی و بحرین در کنار نمایندگان بیش از ۶۰ کشور نشستی را برای بررسی امنیت دریایی در منامه برگزار کردند. در نهایت بحرین از توافق عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی استقبال کرد و آن را یک اقدام "تاریخی" خواند و خود نیز در ۲۱ شهریور ماه از توافقی برای عادی سازی روابط با اسرائیل خبر داد.
ابعاد مهم توافق بحرین و رژیم صهیونیستی
هرچند عربستان در برابر عادی سازی روابط بحرین و امارت موضع محتاطانهای گرفته است، اما عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل را میتوان بخشی از سیاستهای بن سلمان ولیعهد سعودی دانست. چرا که بحرین در سیاست خارجی تابع عربستان است. در این راستا، روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی تحت عنوان «عادی سازی روابط آل خلیفه بعد از امارات؛ به نیابت از بن سلمان» نوشت: «صهیونیستها بعد از عادی سازی روابط با امارات آنچنان ذوق زدگی از خود نشان ندادند که در قبال عادی سازی روابط با بحرین نشان دادند چرا که میدانند عربستان از بحرین در این خصوص حمایت میکند». بر اساس این گزارش، عربستان منتظر است تا فرصتی به دست آید تا بعد از بحرین عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را اعلام کند.
پایگاه خبری واللا نیز در گزارشی اقدامات صورت گرفته در پشت پرده اعلام این توافق را فاش و اشاره کرد که این تحول پس از آن صورت گرفته که منامه از عربستان چراغ سبز دریافت کرده است. این پایگاه صهیونیستی در گزارشی که «باراک راوید» تحلیلگر سیاسی صهیونیست آن را نوشته، توضیح داد که سفر اخیر «جارد کوشنر» داماد و یکی از مشاوران ارشد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به منامه، در سوق دادن بحرین به سوی پذیرش کامل سازش با تلآویو نقش مهمی داشته است. در این گزارش اشاره شده، اجازهای که بحرین از سعودی دریافت کرده است، به پیشبرد اهداف ترامپ کمک میکند.
عربستان در تصمیم گیریهای بحرین نفوذ زیادی دارد. تسلط عربستان بر بحرین (کوچکترین کشور عربی از نظر مساحت) به سال ۱۹۶۳ برمیگردد. روزنامه قطری الشرق در تحلیلی با برشمردن اقدامات مختلف عربستان برای تسلط کامل بر بحرین از جمله تصاحب دو جزیره بحرینی «اللبینه» و مخالفت با حاکمیت منامه بر میدان نفتی «ابو سعفه»، نوشت: «حکام منامه در سیاست و اقتصاد این کشور هیچ گونه موضع مستقلی از ریاض ندارند». عربستان با ارائه انواع حمایتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی به بحرین، در نهایت موفق شد بر تصمیم گیریهای سیاسی منامه کنترل تام پیدا کند. ریاض میلیاردها دلار به اقتصاد بحرین کمک و تسهیلاتی برای شرکت هواپیمایی بحرینی فراهم کرد که معمولا در اختیار سایر شرکتهای خارجی قرار نمیدهد. در مقابل این حمایت ها، ریاض از منامه خواست که مواضعش عین مواضع ریاض باشد و عربستان به هر سمتی چرخید بحرین نیز به همان سمت بچرخد. «رابرت فیسک» روزنامه نگار انگلیسی در روزنامه «ایندیپندنت» در سال ۲۰۱۱ نوشت که بحرین دیگر تحت سلطه آل خلیفه نیست؛ بلکه وابسته به عربستان است. فیسک افزود که سعودیها اداره امور بحرین را در دست دارند. در کل موضع بحرین به عنوان کوچکترین کشور عربی با دیپلماسی سعودی در سطح بینالمللی و منطقهای نشان میدهد که عادی سازی منامه با اسرائیل به نوعی عادی سازی عربستان از دروازه بحرین است.
نکته مهم دیگر در مورد عادی سازی روابط بحرین با اسرائیل این است که هیچ بندی در توافق منامه با تل آویو، خواستهای مبنی بر لغو الحاق کرانه باختری را مطرح نکرده است. در حالی که محمد بن زاید ولیعهد امارات، مدعی شده بود یکی از شروط توافق با رژیم صهیونیستی، لغو الحاق کرانه باختری است. این موضوع نیز ثابت میکند ادعای محمد بن زاید دروغ بوده و رژیم صهیونیستی در قبال صلح با امارات و بحرین هیچ امتیازی نداده است.
مسئله مهم دیگر در مورد این توافق این است که تنها ۲۹ روز پس از توافق امارات و اسرائیل اعلام شد. در همین راستا، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت، ۲۶ سال طول کشید تا با سومین کشور (امارات) توافق صلح امضا کردیم و توافق با چهارمین کشور عربی یعنی بحرین تنها ۲۹ روز طول کشید.
نکته مهم دیگر در مورد این توافق نیز این است که بر خلاف امارات، بحرین اقتصاد قوی ندارد و با مشکلات اقتصادی متعددی مواجه است و در عین حال، در بحرین مخالفان آل خلیفه پایگاه قوی دارند و بحرین از ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ تاکنون شاهد قیام مردم علیه رژیم آل خلیفه است. دولت آمریکا حامی اصلی رژیم آل خلیفه در مقابل مخالفانی است که اکثریت جمعیت بحرین را تشکیل میدهند. بنابراین، از یک سو، آل خلیفه برای بقا در قدرت ناچار به تبعیت از نسخههای آمریکا از جمله عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر، این توافق نقطه عطفی در بحرین برای شدت گرفتن اعتراضها علیه آل خلیفه است.
سخن پایانی
اعلام توافق عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل هرچند مهم، اما چندان عجیب نبود. در واقع پس از آنکه امارات از عادی سازی روابط با تل آویو پرده برداشت پادشاه بحرین از معدود افرادی بود که در تماس تلفنی با بن زاید آن را یک دستاورد تاریخی نامید. اندکی بعد رسانههای صهیونیستی به نقل از مقامات این رژیم از پیوستن برخی دولتهای دیگر خلیج فارس به این روند طی آینده نزدیک خبر دادند که طبیعتاً بحرین به دلیل میزبانی از نشست معامله قرن در تیر ماه ۱۳۹۸ و همچنین کمترین میزان استقلال در سیاست خارجی در میان دولتهای خلیج فارس محتملترین گزینه بود.
توافق اسرائیل با بحرین بسیار مهمتر از توافق با امارات است. چرا که بحرین بدون حمایت و موافقت ریاض نمیتوانسته در فرایند عادی سازی روابط با اسرائیل گام نهاده باشد و همین مسئله به معنای این است که عربستان به دلیل محذوریتهای داخلی و منطقهای نمیتواند در شرایط کنونی روابط خود را با اسرائیل را رسمی و علنی کند، اما از این فرایند حمایت میکند. برای اسرائیل نیز این حمایت بسیار مهمتر از نفس عادی سازی روابط با بحرین به شمار میرود.
نویسنده: محمدرضا مرادی
انتهای پیام/