شناسهٔ خبر: 35284029 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

وقتی خودی‌ها آب در آسیاب دشمن می‌ریزند؛

رسوایی بزرگ «دختر آبی»!

در حالی ماجرای دختر آبی حسابی سر و صدا کرده و درعین حال شایعات در مورد احتمال تعلیق فوتبال ایران را قوت بخشیده است که بررسی ها نشان می دهد علیرغم فضا سازی سلبریتی ها در این قضیه هم اشتباه فاحشی انجام داده اند.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج: موضوع ورود بانوان یا خانواده‌ها به ورزشگاه‌ها و استادیوم‌های ورزشی به چالشی بزرگ در فوتبال کشورمان تبدیل شده است. جرقه ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها از مسابقات تیم ملی والیبال زده شد که فدراسیون جهانی در آستانه میزبانی کشورمان از رقابت‌های لیگ جهانی با فشارهای خود باعث طلسم‌شکنی شد. در ادامه در دیدارهای ملی فوتبال نیز این مجوز صادر شد تا بانوان در ورزشگاه حضور یابند. این اتفاق برای نخستین بار در دیدار دوستانه تیم‌های ملی ایران و بولیوی رخ داد. این درحالی است که این ممنوعیت در مورد مسابقات باشگاهی همچنان پابرجا بوده و ورود بانوان به ورزشگاه در این رویدادها قدغن می‌باشد. با این حال، در این چند سال گذشته هواداران دختر زیادی از تیم‌های مختلف با شکل و شمایل پسرانه موفق به حضور در ورزشگاه‌ها شدند که حاشیه‌هایی را به دنبال داشته است.

آخرین مورد این اقدام غیرقانونی که بسیار هم جنجالی بوده، ماجرای خودسوزی دختر طرفدار تیم استقلال با نام «سحر خدایاری» بعد از ناکامی در ورود به ورزشگاه و بازداشت از سوی نیروی انتظامی مستقر در ورزشگاه است که فوت او را در پی داشت. این خبر بازتاب گسترده‌ای یافت بطوریکه از بازیکنان و باشگاه‌ها گرفته تا فدراسیون فوتبال کشورمان و حتی غیرفوتبالی‌ها پیام‌های تسلیت صادر کرده و از اتفاق پیش آمده ابراز تأسف نمودند. مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی کشورمان در مورد این اتفاق تلخ نوشت: «همان‌گونه در گذشته‌های نه‌چندان دور، اعمال زور برای برداشتن حجاب به ضرب چماق و یا عدم حق انتخاب برای رفتن دخترانمان به مکتب و مدرسه، باعث تعجب ما و سرزنش طرز تفکر شنیع و قرون وسطایی گذشتگان‌مان شده است؟! بدون شک امروز هم خودسوزی دختری که دلیل کارش تمدید حکم بازداشتش به اتهام تلاش برای دیدن یک مسابقه فوتبال بوده، برای آیندگان غیرقابل درک و نشات گرفته از تفکری پوسیده و چندش‌آور است.»



 

کاپیتان تیم ملی درحالی مدعی تمدید حکم بازداشت شده است که باشگاه خبرنگاران در تشریح ماجرای این خودسوزی نوشت: «چند روز پیش یعنی در زمان وقوع این اتفاق، مرکز رسانه قوه قضائیه گزارشی مبنی بر خودسوزی خانمی مقابل یکی از واحدهای قضایی منتشر کرد که به اظهارات یک مقام آگاه در دادگستری تهران به خودسوزی یک خانم مراجعه کننده، اشاره می‌کند. طبق آنچه در این گزارش درج شده است، این فرد در اسفندماه سال 97 و در حالی که پوشش نامناسب داشته است، با ماموران نیروی انتظامی درگیر می‌شود و به آنها اهانت می‌کند که البته مستندات لازم در این خصوص از ناحیه ماموران تهیه و به دادسرای تهران تحویل داده می‌شود.

بر همین اساس برای متهم موردنظر با عنوان جریحه‌دار کردن عفت عمومی و توهین به ماموران، پرونده قضائی تشکیل شده و نامبرده از همان زمان با صدور قرار تامین آزاده بوده است که در روز حادثه به دادگاه مراجعه می‌کند؛ از آنجا که هنگام مراجعه وی، رئیس دادگاه به دلیل فوت یکی از بستگانش در مرخصی بوده، هیچ اقدام قضائی به عمل نمی‌آید و برای او وقت دیگری تعیین می‌شود. این فرد هم پس از خروج از واحد قضائی با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، مبادرت به خودسوزی می‌کند و بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌شود؛ این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که تا آن زمان هیچ دادگاهی در این خصوص برگزار نشده و وی هیچ حکم محکومیتی نداشته است.»

خواهر مرحومه نیز ضمن تائید اتهام خواهرش به‌دلیل پوشش نامناسب، درگیری و توهین به ‏مأموران انتظامی، در تشریح ماجرا ‏گفته است: «هفته آخر اسفندماه سال 97 بود. بازی استقلال تهران و العین. خواهرم برای دیدن بازی به تهران ‏آمد. لباس مبدل هم پوشیده بود. کلاه‌گیس آبی و یک پالتوی بلند. وقتی مأموران قصد بازرسی ‏بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آن‌ها می‌گوید که دختر است تا به او دست نزنند. ما ‏خانواده مذهبی هستیم. همان‌جا هم مأموران او را بازداشت می‌کنند. چهارشنبه بود که ما به ‏دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه 50 میلیون تومانی تعیین کرد. اما این پول نقد را همراه ‏نداشتیم. فردای آن روز یعنی پنج‌شنبه پول را به حساب واریز کردیم. اما کار از کار گذشته بود و ‏خواهرم تا روز شنبه در زندان بود.روز شنبه او را با وثیقه آزاد کردیم. تا این‌که چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل ‏این‌که آن‌جا از کسی شنیده بود که باید 6 ماهی زندانی شود. ‏البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. چند‌سال پیش دوران دانشجویی یک‌بار اقدام به خودکشی کرد. مدتی هم در بیمارستان بستری ‏شد. همه مدارک پزشکی‌اش موجود است.»

خبرگزاری خبرآنلاین یکی از رسانه‌های داخلی بود که در خبر اولیه خود اشتباه بزرگی را انجام داده و خوراک لازم برای سوءاستفاده رسانه‌های معاند را فراهم کرد. این سایت نزدیک به دولت که مدعی شده بود سحر خدایاری به 6 ماه حبس محکوم شده و به همین دلیل خودسوزی کرده است پس از آنکه ثابت شد اصلا دادگاه حکمی در این‌باره صادر نکرده این بخش از خبر را حذف کرد اما بدون توضیح و عذرخواهی از مخاطبان! این درحالی است که این خبر کذب موجب التهاب‌آفرینی در افکار عمومی و سوءاستفاده گسترده علیه نظام شده است. ناگفته نماند تعیین تکلیف اقدام خلاف امنیت ملی سال گذشته این رسانه اصلاح‌طلب در ماجرای شایعه‌پراکنی علیه زوار عراقی مشهد، کماکان مطالبه دیگر افکار عمومی است.



جدیدترین جزئیات این پرونده نیز حاکی از آن است که خودسوزی سحر خدایاری برخلاف شایعات ارتباطی به رای دادگاه نداشته است، چنانچه که «محمد فراهانی» سردبیر خبرگزاری قوه قضائیه (خبرگزاری میزان) در صفحه شخصی خود در توییتر درباره پرونده دختر آبی و حکم حبسش نوشت: «هیچ دادگاهی برای رسیدگی به اتهام این خانم برگزار نشده چه برسه حکم صادر بشه. اتهام ایشون درگیری و توهین به مامورین نیروی انتظامی است.»



 

اما موضوعی که باعث سر و صدای زیاد این خبر شده است انعکاس بین‌المللی آن است. این خبر حتی سوژه کاریکاتوریست مطرح سایت گل نیز شد تا خیلی سریع از مرزهای کشورمان خارج شود. در این بین، فدراسیون جهانی فوتبال نیز در صفحه اجتماعی خود به فوت این هوادار واکنش نشان داده و خواسته خود برای ورود بانوان به ورزشگاه را دوباره پیش کرد. فیفا در این واکنش اعلام کرد؛ «امروز ما اخبار بسیار غم‌انگیزی از ایران مطلع شدیم و از این مصیبت عمیقا ناراحتیم. فیفا تسلیت خود را به خانواده و دوستان سحر اعلام می‌کند. فیفا با تکرار درخواست از مقامات ایرانی، جهت اطمینان از آزادی و امنیت هر زن برای این خواسته به حق، خواستار پایان دادن به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها است.»
 




 

در این میان و درحالی که مشکلات روحی و روانی و سابقه خودکشی این دختر هوادار موضوع را تحت تاثیر قرار داده است، رسانه‌های معاند تا توانسته‌اند از این ماجرا به اسم «حقوق زنان» سوءاستفاده و به عبارتی موج‌سواری کرده‌اند. در صدر این رسانه‌ها مثل همیشه «بی‌بی‌سی» قرار دارد که با آب و تاب دادن به قضیه سعی در گرفتن ماهی از آب گل‌آلود دارد. قرابت زمانی این اتفاق با ایام سوگواری در ماه محرم نیز بهانه خوبی دست این رسانه‌‌ها داده است تا قیام سالار شهیدان برای آزادی‌خواهی و آزادگی را هم چاشنی موج‌سواری خود نمایند. درحال حاضر این داستان وجهه فوتبال کشورمان را حسابی خراب کرده و شایعات در مورد احتمال تعلیق نیز بر سر زبان‌ها انداخته است.

حیدر علی خدایاری پدر مرحومه سحر خدایاری نیز در مصاحبه‌ای درباره اینکه آیا معتقد است خارجی‌ها قصد دارند از این ماجرا به نفع خودشان سوء‌استفاده کنند، عنوان داشت: «بله، این موضوع یک موضوع داخلی است و ربطی به رسانه‌های خارجی ندارد. آن‌ها می‌خواهند سوءاستفاده کنند. خارجی‌هایی که نشان می‌دهند ناراحت هستند، حتی از این اتفاقات خوشحال می‌شوند چون می‌خواهند به نفع خودشان از آن استفاده کنند. از بی‌بی‌سی با من تماس گرفتند که بیا حرف بزن. من اصلاً سؤال‌هایشان را جواب ندادم. گفتم از شما دل‌سوزی نمی‌خواهیم. از رادیو بی‌بی‌سی دل‌سوزی نمی‌خواهیم. 40 سال است که می‌بینم دارید با مملکت ما چه‌کار می‌کنید. این‌ها می‌خواهند انقلاب ما را زیر سؤال ببرند. خواسته ما از ستاره‌ها و چهره‌های نامی این است که طوری رفتار نکنند که آن‌ها بخواهند سوء‌استفاده کنند.»

اما دروغ بزرگی که در این ماجرا آشکار شد هویت اجتماعی دختر فوت شده است. تصاویر پخش شده از این مرحومه در فضای مجازی که لقب «دختر آبی» را به وی داد، به دختر دیگری با نام «آیسان احتشامی» تعلق دارد. احتشامی که دوست مرحومه است، تصویر فوق‌الذکر را 4 سال پیش در استادیوم گرفته و هم‌اکنون نیز زنده است. گرچه این اصل ماجرا نیست و سیاسی شدن این خبر ابعاد پیچیده‌ای به خود داده است اما نباید از کنار این دروغ نیز ساده گذشت که به سرعت در فضای مجازی با هشتگ «دختر_آبی» یا «Bluegirl» ترند شده و پای فیفا را نیز به آن باز کرد. 



 

حالا در خاتمه باید از آن دسته از سلبریتی‌ها که بدون اطلاع از اصل ماجرا احساساتی شده و واکنش زودهنگام نشان دادند که باعث وارد آمدن خدشه به آبروی فوتبال کشورمان شده و زمینه را برای دخالت و سوءاستفاده بیگانگان را فراهم و به عبارتی دیگر آب در آسیاب دشمن ریختند، پرسید که آیا حاضر هستند در برابر این رسوایی بزرگ نیز استوری یا پست اینستاگرامی گذاشته و عذرخواهی کنند یا خیر؟

انتهای پیام/

 
 
  •  

 

نظر شما