متهم پرونده بانک سرمایه
 بانک را مانند چشمانم دوست داشتم 
قاضی مسعودی مقام در ادامه جلسه دادگاه از محمد سلمانی علایی فرزند رجبعلی خواست با حضور در جایگاه از خود در برابر اتهام مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی با ۲۲ فقره خیانت در امانت به میزان ۹۶۵ میلیارد و ۳۶۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان دفاع کند.
متهم پرونده نیز با رد اتهام انتسابی گفت: حضور خود در بانک سرمایه را از الطاف خداوند می‌دانم و قطعاً خیری در آن بوده است و بانک را مانند چشمانم دوست می‌داشتم.
وی افزود: ابتدا به عنوان مستخدم وارد بانک شدم. شبانه روز کار کردم و درس خواندم، دیپلم گرفتم تا کارمند شدم. در سال ۸۷ رئیس شعبه درجه سه کریمخان بودم و مشتری‌های بنامی آوردم که برای بانک جذب سرمایه کنم.
این متهم اضافه کرد: سال ۹۰ به سرپرستی شعب ارزی و مناطق آزاد و ریاست حوزه ۱۰ منصوب شدم. در جذب سرمایه تبحر داشتم. بعد از مدتی فهمیدم که غندالی به تظاهر در جلسات کمیته برنامه ریزی می‌گفت که اگر کسی از طرفشان برای گرفتن تسهیلات آمد، آن را پاره کنیم و دور بریزیم.
وی افزود: سال ۹۲ به عنوان عضو کمیته اعتبارات منصوب شدم و سال ۹۳ مدیریت امور شعب به من واگذار شد. بانک سرمایه را مانند چشمانم دوست داشتم. ناراحت هستم که به این وضع دچار شد.
سلمانی گفت: به ما گفتند نامه‌هایی را که زیر آن نام شرکت گل گوهر است، امضا کنید؛ بعد از بیرون آمدن از بانک متوجه شدم دلیل دستور حیدرآبادی پور مدیرعامل وقت بانک سرمایه برای امضای اوراق گل گوهر این بوده که خود، مدیرعامل شرکت بوده است و آن زمان بود که استعفای خود را نوشتم.
این متهم به مشارکت و حضور خود در انعقاد تفاهم نامه میان بانک سرمایه و وزارتخانه‌ها و ارگان‌های مختلف اشاره کرد و افزود: وظیفه ابتدایی ما وصول مطالبات بود و در صورت نتیجه ندادن در نهایت به تهاتر تن می‌دادیم و آن را به هیئت مدیره پیشنهاد می‌دادیم.
سلمانی اضافه کرد: حسین هدایتی را دو بار بیشتر ندیدم و به من گفتند ایشان بدهی دارد، کمک کنیم بدهی خود را پرداخت کند. در خصوص شرکت برنج محسن در پرداخت و وصول مطالبات نقش داشتم. پنجم اسفند ۹۴ از این پنج شرکت ۲۲۹ میلیارد پول نقد گرفتم و بقیه را خواستم در هشت قسط پرداخت کنند.
این متهم اضافه کرد: در رابطه با وصول مطالبات ریخته گران دو نامه برای صفادوست نوشتم که بانک در نظر دارد سه شرکت ریخته گران را تعیین تکلیف کند. آقای نانچیان آن زمان بازرس بود و اینگونه نبود که ما سوءنیت داشته باشیم.
وی افزود: در مورد ۱۳ فقره از ۲۲ فقره شرکتی که گفته می‌شود، می‌نوشتیم موافقت با شعبه به شرط تامین مبلغ یا ملک، که آقای بخشایش با عصبانیت ما را صدا زد و گفت که چرا مدام می‌نویسید وثیقه ملکی؟ مگر شما ملّاک هستید؟ به بازاری و تاجر با وثیقه وام می‌دهند یا به اعتبار؟ ما دیگر چه کاری باید انجام می‌دادیم؟
پس از اظهارات متهم، قاضی مسعودی مقام ختم جلسه بیست و یکم را اعلام کرد و گفت: ادامه رسیدگی به پرونده متهمان بانک سرمایه، چهارشنبه دوم مرداد خواهد بود.

متهم پرونده بانک سرمایه
 درباره پیامک‌های هیچ دفاعی ندارم 
نماینده دادستان در دادگاه متهمان پرونده بانک سرمایه به پیامک‌های رد و بدل شده بین کلهر و یکی از متهمان دیگر پرونده اشاره کرد و توضیح خواست که متهم پاسخ داد: درباره این پیامک‌ها نیز هیچ دفاعی ندارم، چون مرتبط با کیفرخواست نیست.
رسول قهرمانی، نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست صادره شده برای علیرضا کلهر به بازخوانی اطلاعات گوشی موبایل متهمان اشاره کرد و گفت: بر اساس تحقیقات فنی که انجام دادیم و تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در بازیابی پیامک‌های گوشی‌های متهمان مشخص شد که آقای امامی (از متهمان پرونده) به خانم شاهانی پیام می‌دهد که زاهدی دست تنهاست و تنها محرم و همراه وی کلهر است و کلهر برای کمیته اعتباری مناسب است یا در پیام دیگر آمده است، "کلی (اسم رمز کلهر) امضای لر (بیرانوند) را گرفته است" که البته در این بین تماس و پیامک‌های دیگر نیز رد و بدل شده است. حتی در یک پیامک زاهدی درباره اختلافات داخلی به امامی گفته است که ما هر دو از خودی خورده ایم.
این اصطلاحات نماینده دادستان باعث خنده حضار شد که آقای قهرمانی ادامه داد: این‌ها اسم رمز است و خنده دار نیست، در پیامک‌ها اطلاعات فوق العاده‌ای از زد و بند‌های بانک سرمایه وجود داشته است.
وی در ادامه خطاب به متهم کلهر گفت: در مورد شرکت سایه گستر که مدیرعامل این شرکت بودید چرا به اسم اشخاص به عنوان اجاره به تملیک تسهیلات داده شده است، این‌ها را به دستور چه کسانی و به چه کسانی واگذار کردید؟ با شرکت‌های حاجی میری و حاجی محمدجواد چه ارتباطی داشتید؟ به این ابهامات پاسخ دهید، شاید بتوان نگاه عطوفانه‌ای در مورد مجازات شما داشت.
متهم علیرضا کلهر نیز در پاسخ به سوالات نماینده دادستان گفت: در چارچوب کیفرخواست پاسخ می‌دهم و از این پیامک‌ها اطلاعی ندارم. شرکت سایه گستر از شرکت‌های زیر مجموعه بانک سرمایه است. اوایل امضای برجام بود و موقعیت‌های اقتصادی خوبی ایجاد شده بود.
وی افزود: ۲۸ درصد از سهام شرکت قبل از امضا طبق نامه امور مالی از بین رفته بود، برای آنکه این ۲۸ درصد را جبران کنیم سهام را تبدیل و شرکت بازرگانی جهان بین را تاسیس کردم که این اقدام برای افزایش سرمایه بود و دارایی این شرکت ۱۰۰ درصد متعلق به بانک سرمایه بود و مصوبه هیئت مدیره را داشت.
در ادامه جلسه نماینده دادستان از متهم پرسید اجاره به شرط تملیک چه مفهومی داشت؟ که متهم پاسخ داد: اجاره به شرط تملیکی در کار نبود.
قهرمانی ادامه داد: کلهر مدیرعامل شرکت سایه گستر نیز بوده است و با آقای ضیایی تماس گرفته و گفته بخشی از سهام را به ارزش ۲۲ میلیارد واگذار کنید، ولی هیچ گاه وجوه واریز نشد که کلهر متهم پرونده پاسخ داد: این موضوع بحث دیگری دارد. ۲۰ مهر ۹۴ آقای ضیایی تماس گرفت که خرید و فروش سهام بانک سرمایه انجام شود و با توجه به اینکه هنوز روزنامه رسمی شرکت جهان گستر آماده نشده بود، نامه‌ای به ضیایی زدیم و در مصوبه هیئت مدیره قید کردیم که خرید و فروش حاصل از بورس و سهام را به حساب بانک واریز کنند.
متهم ادامه داد: واریز با تعلل انجام شد و آقای ضیایی نامه‌ای نوشت و گفت: مسئولیت این پول با من است و من بعد از آن دیگر مسئولیتی نداشتم که پیگیری کنم و آقای ضیایی رسید کرد که پول در اختیار من است و مسئولیت آن نیز با من است.
وی افزود: شرکت سایه گستر دادخواست مطالبه وجه داده است. این شرکت نیز برای شخصی به نام روژا ابوالقاسم بوده که آن را به سازمان نظام پزشکی منتقل کردند.
نماینده دادستان در ادامه خطاب به متهم گفت: در ازای این ضمانت نامه‌ها هیچ وثیقه‌ای نگرفتید و تا امروز نیز ریالی برنگشته است. این خانم شرکت را (در مقابل بدهی خود) به سازمان نظام پزشکی منتقل می‌کند که پول آن از جیب معلم‌ها بوده و تا امروز هم ریالی از آن برنگشته است. شما چه وثیقه‌ای در ازای آن گرفتید؟
کلهر نیز در پاسخ گفت: مدیر عاملی بودم که روزنامه رسمی ام بیرون نیامده بود ضمن اینکه من مسئولیتی نداشتم و فرد دیگری مسئولیت قبول کرده و می‌گوید که مسئولیت با اوست.
نماینده دادستان تهران خطاب به کلهر گفت: با خود گفتی، رسید گرفتم و همه چی حل شد؟ که متهم پاسخ داد: چه کار باید می‌کردم؟
قهرمانی نیز در ادامه گفت: این نامه نافی مسئولیت شما نیست.
قاضی مسعودی مقام نیز از متهم پرسید: سمت شما در شرکت چه بوده است؟ که متهم پاسخ داد: من مدیرعامل شرکتی بودم که روزنامه رسمی ام بیرون نیامده بود.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: اعلام جرم می‌کردید و کلهر پاسخ داد: از سهامدار عمده شکایت می‌کردم؟
قهرمانی نیز ادامه داد: در کشوری هستیم که علیه عالی‌ترین مقام کشور هم می‌توان اعلام جرم کرد. متهم پاسخ داد: من در کما بودم چه طور می‌توانستم شکایت کنم.
نماینده دادستان نیز در جواب گفت: شما در کما نبودید، وقتی به دادسرا آمدید؛ گفتم واقعیت را بگویید و بنویسید. اما شما چیزی نگفتید و جملات بی فایده‌ای نوشتید.
متهم نیز پاسخ داد: از بانک خارج شده بودم و مسئولیتی نداشتم. در خصوص پول هیچ اختیاری نداشتم و با آقای ضیایی مکاتبات زیادی کردم.
در این هنگام ضیایی به صحبت‌های کلهر واکنش نشان داد و گفت: شما بدهکار و متعهد به بازگرداندن پول‌ها هستید.
نماینده دادستان نیز بار دیگر متن نامه ضیایی برای قبول تعهد پول‌ها و مسئولیت بازگشت پول‌ها به بانک را قرائت کرد.
قهرمانی در ادامه از کلهر خواست تا درباره ارتباط خود با امامی و فرزان توضیح دهد که این متهم گفت: هیچ ارتباطی با آن‌ها ندارم و درباره این پیامک‌ها نیز هیچ دفاعی ندارم؛ در دادگاه حتی صدا هم قابل استناد نیست چه رسد به پیامک. دراین موارد هیچ دفاعی ندارم، زیرا مرتبط با کیفرخواست نیست.
وی افزود: درباره امضا‌ها در کمیته اعتباری نیز مخالفت کردم و بعد از آن نیز هیچ گونه دسترسی نداشتم و نتیجه مخالفت‌ها این بود که بنده را از بانک خارج کردند. عذر بنده را خواستند.
متهم گفت: اصلی وجود دارد به نام اصول اسناد که نماینده دادستان نیز گفت: تمام این اتهامات بر اساس اصول اسناد است.
کلهر ادامه داد: دو تا برگ وجود ندارد و من در برگه اصلی مخالفت خود را اعلام کردم و در مواردی نیز سهو قلم داشتم و اشتباه خود را تصحیح کردم که حتی آن موقع من تحت تعقیب نبودم.
قاضی دادگاه نیز خطاب به متهم گفت: شما چندبار سهو قلم داشتید؟ که متهم پاسخ داد فقط یک بار.

 

نماینده دادستان