شناسهٔ خبر: 30483740 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

محمد ایمانی نوشت؛

مسمومیت کُشنده را جدی بگیریم

زوال عقل و به جنون کشاندن افراد، کار مهمی است که دشمن از فضای مجازی لجام گسیخته انتظار دارد. گسترش انواع جرائم و به انفجار کشاندن جامعه هدف از زوایای فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی، مطلوب دشمن است.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

زوال عقل و به جنون کشاندن افراد، کارویژه مهمی است که دشمن از فضای مجازی لجام گسیخته انتظار دارد. گسترش انواع جرائم و به انفجار کشاندن جامعه هدف از زوایای فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی، مطلوب دشمن است و کسانی در این مسیر سربازگیری می شوند که در این فضای هار، آسیب پذیر تر ند و ریشه های عقلی و اعتقادی سست تری دارند.

دشمنان بشریت، مشروبات و مخدرهای قدیمی را به محصولات صنعتی نظیر قرص های روانگردان توسعه دادند. مصرف کننده این مواد چنان متوهم و از خود بی خود می شود که سر همسر یا فرزند یا والدین خود را گوش تا گوش می بُرد. یا درِ خودروی در حال حرکت در اتوبان با سرعت بالا را باز می کند و پیاده می شود تا چند نخ سیگار هم بخرد و عیش شان کامل تر شود! رفیق همدردش هم که رانندگی می کند، می گوید باشد برو سیگارت را بخر؛ اصلاً نمی فهمد که در حال رانندگی است.

بیشتر بخوانید:

سایه جنگ همچنان بر سر این پرونده است؟!

آمریکا را زیر پا می‌گذاریم

مسمومیت شیرینی در حال رخ دادن است؛ در مسمومیت شیرین، قربانیان خوابزده، از نشت گاز مسموم می شوند و می میرند، بی آنکه خبردار شوند. فضای مجازی، از آخرین و بدترین اعتیاد کُشنده در تاریخ بشر رونمایی کرده است. بسیاری از ما بی آنکه بدانیم، به مهلک ترین مخدر معتاد شده ایم.

آلودگی و عادت و اعتیاد به حدی است که حتی برخی افراد ذی شعور و غیرت هم تّرش می کنند، وقتی می شنوند که کسی می گوید این فضا را باید محدود و بسامان کرد. به شدت پریشان و عصبی شان می شوند یا دست کم، برچسب عهد حجری می زنند.

انسان یاد این واقعیت می افتد که انبیا و اولیای الهی مسخره می شدند و این آزار از دیگر اذیت ها سخت می نمود. اما خداوند وعده کرد "انّا کفیناک المستهزئین. ای پیامبر، ما تو را ما در مقابل مسخره کنندگان کفایت می کنیم".

رهبر معظم انقلاب چند ماه قبل در جمع یکصد هزار بسیجی به درستی فرمودند: "دشمن از ابزار رسانه استفاده می کند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دستِ دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه می کنند به سلاحهای شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی می زنند، تانک و تجهیزات را از بین نمی برد؛ تجهیزات می ماند و انسانها از بین می روند و از قدرتِ استفاده‌ی از ابزار می‌افتند؛ ابزارِ رسانه هم این‌جور است".

ایشان افزودند: "امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکه‌های اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده می شود؛ این را کسانی که مسئولیّت این بخش از کشور را -بخش #ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها #تذکّر داده‌ایم، تأکید کرده‌ایم، حالا هم می گوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند #سلاح_شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفه‌ی خودشان را بدانند و با جدّیّت عمل کنند".

آیا می شود از طریق فضای بی در و پیکر مجازی، راه ترویج و تهییج شهوات و جرایم گوناگون را باز گذاشت اما هنگامی که جرمی - مثلاً جنایت تلخ دبیرستان معین- رخ داد اشک تمساح ریخت؟! شدن که می شود اما بی شرافتی و رذالت محض است.

اخیراً ماجرای ارتباط اینستاگرامی دختر ۱۶ ساله تهرانی با پسر ۲۱ ساله سیرجانی و شکنجه و آزار دختر توسط همان پسر به صورت لایو! در فضای مجازی منتشر شد و موجی از تحیر را برانگیخت. هر دو مجرم، قربانی فضای هار مجازی اند. همان گونه که ستایش کودک ۶ ساله بیگناه و قاتل ۱۷ ساله وی، قربانی همین فضا شدند.

قاتل ۱۷ ساله که اعدام شد، گفته بود صبح روز جنایت پس از تماشای تصاویر مستهجن در فضای مجازی (گوشی هوشمند) مرتکب اقدام شنیع شده است. براستی چند جنایت دیگر لازم است تا غیرت خشکیده همه مدیرانی را که مسموم شده اند و تکان نمی خورند، به حرکت درآورد؟

به تعبیر رهبر انقلاب، فرصت های فضای مجازی به خاطر ولنگاری، تبدیل به سگ هاری شده که وقتی می پرسیم قلاده اش کجاست، می گویند قرار است بسازیم.

آیا می شود امور پرورشی را مورد استهزا قرار داد و مدارس را پولی کرد و افزایش راندمان درسی محض و نگاه کنکور محور و مدرک محور را غلبه داد و بر همان اساس، جذب افراد بی باور را محور کرد و منتظر فجایعی نظیر جنایت اخیر در دبیرستان غرب تهران نشد؟!

آیا می شود با سرپوش حجاب اختیاری، ریشه عفت و حجاب و حیا را زد و به بهانه ترویج پیش کسوتان، سراغ هنرپیشه های روزگار طاغوت و میراث سینمایی مبتذل و مهوع آنها رفت و به بهانه دفاع از آزادی، راه ورود فاضلاب سکس و شهوت افسار گسیخته را در فضای مجازی به روی پیر و جوان و کودک باز گذاشت اما هنگامی که تعفن مسمومیت فرهنگی و اخلاقی بالا زد، قیافه غمخواری برای امنیت اخلاق و عفت عمومی به خود گرفت؟ و پای انقلاب و نظام نوشت؟!

این همان سبک سیاست و مدیریت غارتگر غربی در قواره کاپیتالیست و لیبرالیستی است که شهروندان را در قالب گاو و گوسفند و خوک تربیت می کند و پروار می سازد،؛ چنان که قابلیت دوشیده و قربانی شدن داشته باشند اما هرگز نخواهند و نتوانند از فضیلت و انسانیت و کراکت و عزت بپرسند.

جهان به ظاهر مدرن غرب امروز انباشته از انواع جنایت های اخلاقی و جنسی است. متاسفانه سیاست بازان غربگرا، می خواهند همان مصیبت جهان غرب را برای ملت ما سوغات بیاورند. فضای مجازی دریچه سرایت این بیماری کشنده است.

از باب قاعده حقوقی "سبب، اقوی از مباشر"، سهم اصلی در زمینه سازی جرم _ غیر از سهم مجرم میدانی _ متعلق به شبکه های مافیایی سرمایه و رسانه است که برای خلع بشریت از کرامت انسانی و به خدمت در آوردن او، آتش شهوترانی را در شعله ور ترین حد ممکن می افروزند و علی الدوام، بر این آتش بنزین می ریزند.

نمی شود شهوت را در رها شده ترین شکل آن، در فضای مجازی تهییج کرد و سپس مدعی صیانت از امنیت شهروندان به ویژه کودکان معصوم شد. و مگر تربیت، جز رام کردن غرایز وحشی است و نه لجام گسیختن از این غرایز و تحریک به درندگی؟

هر انسان آزاده و ذی شعوری که می خواهد خشونت و جنایت به ویژه از نوع جنسی آن به حداقل برسد، قبل از هر چیز باید علیه همین مافیای سرمایه و رسانه برآشوبد و ریل گذاری های جدید این شبکه عنکبوتی را به هم بریزد. باید ریشه را خشکاند؛ اگر نه درختی که دشمنان بشریت کاشته اند، هر لحظه میوه انبوه و مسموم بار می دهد و شما نمی توانید با میوه های آن بجگید.

آقای جهرمی وزیر پیشنهادی ارتباطات در جلسه اخذ رای اعتماد گفته بود "در صورت وزیر شدن، دکترین رهبر معظم انقلاب را اجرا می کند". اما نه او و نه وزیر قبلی (محمود واعظی) که جهرمی معاونش بود، در چند سال گذشته با وجود هشدار های مکرر رهبر انقلاب درباره فضای مجازی، تقریباً هیچ کاری نکرده اند.

دکترین رهبری درباره فضای مجازی از جمله شامل این دل مشغولی هاست:

امروز این جوانهای دانشجو و غیر دانشجو را که مشاهده میکنید - حالا من دانشجوها را میگویم - همه‌شان تقریباً و تغلیباً مشتاقند از مفاهیم اسلامی و معارف اسلامی چیزهائی را بشناسند و چیزهائی را بفهمند و سر در بیاورند. من و شما باید زمینه فراهم کنیم که بتوانیم به آنها جواب دهیم. این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست.

اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟ (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی - ۱۳۹۱/۰۷/۱۹)

اگر شما اهل شبکه های اجتماعی هستید و اهل فضای مجازی هستید، خوب میفهمید و خوب میدانید که بنده کجا را دارم اشاره میکنم؛ از همه‌ی طُرق دارند استفاده میکنند که ایمان اسلامی ما را متزلزل کنند. ما یعنی چه کسی؟ یعنی منِ پیرمرد هفتاد هشتاد ساله؟ نه، نسبت به ماها خیلی نگران نیستند؛ ایمان نسل بعد ما را و نسل بعدِ بعد ما را [میخواهند متزلزل کنند]؛ دارد تلاش میشود. خب، یکی از آن زمینه‌های اقتدار ما و زمینه های توانمندی ما، ایمان اسلامی ما است؛ این یکی از آماج دشمنی‌های آنها است. (بیانات در دیدار مسئولان نظام - ۱۳۹۵/۰۳/۲۵)

این فضای مجازی امروز از فضای حقیقیِ زندگی ما چند برابر بزرگ‌تر شده؛ بعضی‌ها اصلاً درفضای مجازی تنفّس میکنند؛ اصلاً آنجا تنفّس میکنند، زندگی‌شان در فضای مجازی است. جوانان هم سروکار دارند با فضای مجازی، با انواع و اقسام چیزها و کارها، با برنامه‌های علمی‌اش، با اینترنتش، با شبکه‌های اجتماعی‌اش، با مبادلات و امثال اینها سروکار دارند؛ خب، اینجا لغزشگاه است. هیچ‌کس نمیگوید آقا جادّه نکش. اگر شما در یک منطقه‌ا ی جادّه‌ای لازم دارید، خیلی خب، جادّه بکش، جادّه‌ی اتوبان هم بکش امّا مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبه‌ی لازم را بکنید.

ما به دستگاه‌های ارتباطی خودمان، به مجموعه‌ی وزارت ارتباطات و شورای عالی مجازی - که بنده از آن هم گله دارم - سفارشمان این است. ما نمیگوییم این راه را ببندید؛ نه، اینکه بی‌عقلی است. یک کسانی نشسته‌اند، فکر کرده‌اند، یک راهی باز کرده‌اند به‌عنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب، از این استفاده کنید منتها استفاده‌ی درست بکنید؛ دیگران دارند استفاده‌ی درست میکنند؛ بعضی از کشورها طبق فرهنگ خودشان این دستگاه‌ها را قبضه کرده‌اند. ما چرا نمیکنیم؟ چرا حواسمان نیست؟ چرا رها میکنیم این فضای غیرقابل کنترل و غیرمنضبط را؟ (دیدار معلمان و فرهنگیان با رهبر انقلاب - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳)

استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه‌ی اینها مهم‌تر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. بنده در باب سبک زندگی دو سه سال قبل از این مفصّل صحبت کردم؛ سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه‌ی مسائل گوناگون را شامل میشود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه‌ی مقابل استقلال فرهنگی است. امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار میکند؛ همین مسئله‌ی مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور.

رهبر انقلاب همچنین می فرمایند:

بنده با این حرف نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که میتوانند مفید واقع بشوند امّا سلطه‌ی دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد. نمیتوانید شما برای اینکه مثلاً فرض بفرمایید رادیو و تلویزیون داشته باشید، رادیو تلویزیونتان را بدهید در اختیار دشمن؛ اینترنت هم همین‌جور است، فضای مجازی هم همین‌جور است، دستگاه‌های اطّلاعاتی و ابزارهای اطّلاعاتی هم همین‌جور است، اینها را نمیشود در اختیار دشمن قرار داد؛ امروز در اختیار دشمن است؛ وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است؛ ابزار سلطه‌ی فرهنگی دشمن است. (بیانات در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

“اینترنت یکی از نعم بزرگ الهی است، اما در عین حال یک نقمت بزرگ هم هست؛ یعنی یک چاقوی دو دم و خطرناک… اینترنت الان مثل یک جریان افسار گسیخته است… این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلاده‌اش کو؟ بگویند سفارش کرده‌ایم آهنگر قلاده را بسازد !”۴

رهبر حکیم انقلاب همچنین در نشست مسئولان ارشد با موضوع آسیب های اجتماعی نیز خاطر نشان کرده اند:

"به مسئله ی آسیب های اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده ی خود ما بود، آن جور نگاه می کردیم. اگر بنده یک بچه ی معتاد داشته باشم چه حالی دارم؟ اگر کسی در خانه یک دختر فراری از خانه داشته باشد چه حالی دارد؟ تصورش را بکنید، اگر این دختر از خانه ی دیگری هم فرار کرد، ما باید همان احساس را به خودمان تلقین کنیم ولو طبیعتاً نداشته باشیم…ما در واقع اهتمام مان به وضعیت مردم مثل اهتمام مان به داخل خانواده ی خودمان باشد.

انتظارم از مجموعه ی حاضر کارهای فوق العاده است؛ یک کارهایی هست که کارهای طبیعی دستگاه شما است و باید انجام بدهید، لابد هم انجام می دهید، بعد از این هم-این جلسه و امثال این جلسه باشد یا نباشد- انجام می دهید؛ این چیزی نیست که ما را قانع کند؛ … یک کار فوق عادت انجام بگیرد، یک تلاش مضاعف انجام بگیرد".

قبیل این دغدغه های واقعی و ملموس را مقایسه کنید با ادبیات مغلوط امثال آقایان روحانی و واعظی (که در ادبیات آقای جهرمی هم تکرار می شود): " برخی نظرشان درباره اینترنت مثل این است که اگر کسی در اتوبان تصادف کرد قاضی می‌تواند اتوبان را برای همیشه ببندد".
چه کسی می گوید اتوبان را ببندید؟ اما آیا اتوبان را می توان بدون دوربین و پلیس و علایم هشدار و محدود کننده ها و تنظیم کننده های سرعت رها کرد؟ این سگ وحشی بی لجام هر روز خانواده و شهروندانی را بی سر و صدا از پا در می آورد و انواع آسیب ها را تولید می کند اما هنوز برخی مدیران دولتی، احساس نگرانی نمی کنند.

چرا؟ چون مثلاً ستایش قریشی ۶ ساله که قربانی شهوت افروزی بی حساب همین فضای مجازی شد، یا آن دختر ۱۴ ساله و پسر ۲۱ ساله، فرزند یا نوه دولتمردان ما نبود!؟

نظر شما