ماجرای گم شدن جمال خاشقجی که یک هفتهای است خاورمیانه را مشغول خودش کرده٬ آرام آرام به پرونده پر از معمایی تبدیل شده که لابهلای رقابتهای منطقهای و دلمشغولیهای سیاسی٬ هر روز پرسش جدیدی را روبهروی مخاطب میگذارد.
و از پاسخ هم فعلا خبری نیست.
مجموعه این پرسشهای بیپاسخ نیز موجب شده تا فعلا به جای اینکه سرنوشت حقیقی این روزنامهنگار عربستانی روشن شود٬ بازار گمانهزنی داغ باشد. برخی حدس میزنند که ترکیه درست میگوید و او در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده. برخی هم روایت ریاض را باورپذیرتر میخوانند و میگویند او صحیح و سالم از کنسولگری خارج شده است.
ظاهرا این پرونده به یک پوآروی خبره نیاز دارد که معماها را یکی پس از دیگری حل کند و حقیقت را رو کند. اما در دنیای واقعی٬ مساله به شطرنج ژئوپولتیک منطقه در آمیخته و به میدانی تبدیل شده برای یارکشی و تسویه حساب سیاسی.
چرا سرنوشت جمال خاشقجی٬ از ساعت یک و ۱۴ دقیقه روز دوم اکتبر (۱۰ مهر) که وارد کنسولگری عربستان شده تا امروز٬ همچنان مبهم است؟ و ابعاد رازآلود این پرونده چیست؟
حق نشر عکس Getty Images Image caption در ورودی کنسولگری عربستان در استانبول که در یک هفته گذشته همه نگاهها متوجهاش بودهپوشش خبری
ماجرای آقای خاشقجی از جایی داغ شد که خبرگزاری رویترز در روز ششم اکتبر (۱۴ مهر) در یک گزارش اختصاصی از احتمال قتل او خبر داد.
تا زمان انتشار این گزارش٬ چهار روز از گم شدن او گذشته بود٬ اما صحبت از قتل او نبود. تا این روز٬ حکومت عربستان متهم شده بود که خاشقجی را ربوده است؛ اتهامی که پیش از این نیز به حکومت عربستان وارد شده و سابقه کهنهای دارد.
در سالهای اخیر ماجرای شاهزادههای مخالف سعودی که در اروپا زندگی میکردند و یکی بعد از دیگری غیبشان میزد٬ موضوع گزارشها و مستندهای روزنامهنگارانی بوده که در تلاش بودند بفهمند چه بر سر این چهرهها که همگی منتقد حکومت بودهاند٬ آمده است.
در یکی از معروفترین پروندههای متاخر٬ شاهزاده سلطان بن ترکی٬ از منتقدین حکومت در عربستان میگوید که در ژنو به یک جلسه با یکی از وزرای سعودی دعوت شده و در این جلسه با حمله مردان ماسکپوش روبهرو شده که به او دستبند زدهاند و با زدن یک سرنگ درون گردنش٬ او را بیهوش کردهاند. این شاهزاده سعودی در یک دادگاه سوئیسی گفت که بعد از این حادثه٬ چند روز بعد در بیمارستانی در ریاض به هوش آمده است.
سوابقی از این دست٬ در روزهای نخست به این گمانه دامن زده بود که خاشقجی نیز ربوده شده است. اما گزارش رویترز که با پوشش جدی و گسترده روزنامه واشنگتن پست ادامه یافت٬ ناگهان ماجرای خاشقجی را از ربوده شدن یک روزنامهنگار منتقد به یک پرونده قتل تبدیل کرد. رویترز میگفت "منابعی که خواستهاند نامشان فاش نشود" به این خبرگزاری گفتهاند که پلیس ترکیه به شواهدی دست یافته که نشان میدهد خاشقجی درون کنسولگری به قتل رسیده است.
بیشتر بخوانید:
- جمال خاشقجی؛ احتمال تحریم کنفرانس ریاض توسط آمریکا و بریتانیا
- سازمان ملل خواهان روشن شدن سرنوشت خاشقجی شد
- 'آینده سرمایهگذاری ' عربستان٬ زیر سایه سنگین جمال خاشقجی
- دوراهی اردوغان در پرونده خاشقجی: بحران در روابط ترکیه و عربستان؟
پرسش نخست این بود که چرا منابع گمنام از درون سیستم امنیتی ترکیه این خبر را منتشر کردند؟ ترکیه خود با اتهام تحت فشارگذاشتن مخالفان و روزنامه نگاران٬ به ویژه بعد از کودتای سال ۲۰۱۶ روبهرو است و ماموران امنیتی این کشور هم سابقه بی نقصی در برخورد با فعالان مدنی ندارند.
آنچه بعد از کودتا در ترکیه رخ داد٬ از نظر محمد بن سلمان٬ ولیعهد پرماجرای سعودی هم دور نماند و در همان نخستین روزهای گم شدن خاشقجی٬ در همان مصاحبهای که گفت اجازه بازدید از کنسولگری را صادر میکند٬ از شیوه برخورد با مخالفان در ترکیه بعد از کودتا انتقاد کرد.
حق نشر عکس Getty Imagesروایت ترکیه
ترکیه از ابتدا اعلام کرد که براساس تصاویر ضبط شده توسط دوربینی که در برابر سفارت وجود دارد٬ جمال خاشقجی در روز دوم اکتبر وارد سفارت شده و هرگز خارج نشده است. این اصلیترین سند موجود بود که در رسانههای دولتی ترکیه هم بازتاب داشت.
این سند٬ نشانهای مبنی بر قتل خاشقجی نیست. شاید به همین دلیل٬ در فاصله کوتاهی بعد از گزارش اولیه٬ رسانههای ترکیه گزارشهایی منتشر کردند مبنی بر اینکه ماموران امنیتی این کشور به اسنادی - تصویری و صوتی - دست پیدا کردهاند که نشان میدهند خاشقجی بعد از ورود به سفارت شکنجه شده و به قتل رسیده است.
پرسش اصلی درباره این اسناد که گویا از سوی ماموران امنیتی ترکیه در اختیار ماموران سازمانهای اطلاعاتی غربی نیز گذاشته شده این است که این صدا و تصویر٬ چگونه به دست آمدهاند؟ آیا ترکیه درون کنسولگری عربستان دستگاه شنود و دوربین مخفی کار گذاشته؟
روزنامه صباح ترکیه که به دولت نزدیک است٬ درست در زمانی که گمانهزنی درباره منبع اسناد ترکیه بالا گرفت٬ گزارشی منتشر کرد و نوشت که این اسناد از طریق ساعت هوشمند اپل که خاشقجی به دستش بسته بود به دست آمده است.
اما کمی بعد کارشناسان فنی این سناریو را نیز زیر سئوال بردند چرا که در ترکیه هنوز نسل ساعتهای هوشمند اپل که سیمکارت دارند وارد نشده و ساعتهای موجود برای اتصال به اینترنت به آیفونی نیاز دارند که در نزدیکیشان باشد. با توجه به اینکه آیفون خاشقجی٬ بیرون از کنسولگری و در دست نامزدش بوده٬ احتمال اینکه این اتصال به رغم فاصله رخ داده باشد٬ از سوی برخی کارشناسان زیر سئوال رفته است.
با این حال فرض کنیم واقعا ترکیه درون کنسولگری عربستان دستگاه شنود کار گذاشته (که میتواند هزینههای دیپلماتیک سنگینی برای این کشور داشته باشد و در نوع خودش یک اتفاق استثنایی و کم سابقه است) و به این اسناد دست یافته است. پس با این وصف چرا از همان نخستین ساعات صحبت از قتل خاشقجی نبود؟ آیا ترکیه در روزهای نخست عملا در لاپوشانی ماجرا با سعودیها دست داشت؟ آیا به دنبال چانهزنی پشت پرده بود؟ یا تنها به دلیل هزینه سنگین شنود از کنسولگری این خبر را منتشر نکرد؟
حق نشر عکس AFP Image caption تجمع مخالفان محمد بن سلمان در برابر سفارت عربستان سعودی در واشنگتنروایت عربستان
در مقابل ترکیه٬ روایت عربستان راحتتر زیر سئوال میرود. عربستان میگوید که خاشقجی وارد کنسولگری شده٬ کارهایش را انجام داده و محل را ترک کرده است. آنها مدعیاند که ویدئوی دوربین مداربسته ترکیه از ورودی کنسولگری٬ تقطیع شده و قسمت خروج او از سفارت را نشان نمیدهد.
اما اثبات ادعای عربستان در ظاهرا دشوار نیست. چرا که آنها هم مانند ترکیه دوربینهای مداربستهای دارند تا بتوانند بر ورود و خروج به کنسولگری نظارت کنند. اگر عربستان مدعی است که خاشقجی کنسولگری را ترک کرده٬ چرا ویدئویش را منتشر نمیکند؟
پاسخ عربستان که بازتاب چندانی هم نداشته این است که دوربینها در آن روز خاموش بودهاند؛ پاسخی که برای چنین ماجرای پرحاشیهای آنقدرها قانع کننده نیست.
گمانهزنی طرفداران روایت عربستان این است که ماجرا به سادگی یک داماد فراری است. خاشقجی به کنسولگری عربستان رفته بود تا طلاقش را ثبت کند. او میخواسته با نامزدش٬ خدیجه چنگیز ازدواج کند. خانم چنگیز روبهرو سفارت منتظر بوده و در ویدئوهایی که ترکیه منتشر کرده٬ حضورش در برابر سفارت تا حدود چهار ساعت بعد از ورود خادشقجی٬ تایید شده است.
اما طرفداران سناریوی ریاض این گمانه را مطرح کردهاند که خاشقجی از ازدواج پشیمان شده و به شکلی که نامزدش نفهمد گریخته است. این روایت هم طرفداران زیادی ندارد٬ چون مساله این است که از او ردی نیست؛ نه خرج ثبت شده کردیت کارتی٬ نه ورود و خروجی در فرودگاهی. هیچ. هیچ ردی از خاشقجی نیست.
حق نشر عکس AFP Image caption خدیجه چنگیز٬ نامزد جمال خاتشقجی که در روز ورود او به کنسولگری عربستان در برابر محل کنسولگری منتظر بودهسیاست خاورمیانه و ولیعهد جوان
این میان سیاست خاورمیانه و پشت صحنه زد و بندهای سیاستمدارانی که با اتهامات گوناگون٬ از جمله خودکامگی و سرکوب روبهرو هستند٬ پرسشهای بیشتری را به این ماجرا تزریق میکند.
یکی از سادهترین سوالات این است که اگر عربستان با دستور محمد بن سلمان به دنبال کشتن یک روزنامهنگار منتقد بوده٬ چرا این کار را در کنسولگری عربستان انجام داده که انگشت اتهام به شکل مستقیم متوجه ریاض بشود؟
در روایتهای شاهزادههای سعودی که از اروپا دزیده شدهاند٬ همواره ردی از خشونت هم وجود داشته. آیا ممکن است که "قتل" به شکل تصادفی رخ داده باشد؟
اگر او در کنسولگری کشته نشده٬ چرا ترکیه اصرار دارد که چنین اتفاقی افتاده؟ آیا رجب طیب اردوغان٬ رئیسجمهوری ترکیه که در جریان جنگ داخلی سوریه٬ مواضعش از عربستان جدا شده٬ در حال فاصله گرفتن از محمد بن سلمان است؟
ضمن اینکه تا همین جای کار٬ ماجرای جمال خاشقجی برای عربستان و حکومت متفاوت ولیعهد جوان این کشور بی هزینه نبوده است.
محمد بن سلمان از سوی قدرتهای جهان تحت فشار است که در این ماجرا شفافیت نشان بدهد. کنفرانس سرمایهگذاری مهمی که هر سال برگزار میکند٬ در سال ۲۰۱۸ با ابهامات بزرگی روبه رو شده است. رابطه ویژهاش با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای نخستین بار به دلیل حواشی مربوط به گم شدن جمال خاشقجی به دستانداز افتاده است. بازار سهام عربستان٬ سقوطی کم سابقه را تجربه کرده است. موقعیت منطقهای عربستان نیز تحت تاثیر این پرونده قرار گرفته است.
و حتی اگر هرگز سرنوشت این روزنامهنگار روشن نشود٬ همچنان منتقدین داخلی و خارجی محمد بن سلمان٬ بعد از جنگ یمن٬ قطع رابطه با قطر٬ ماجرای استعفای سعد حریری٬ نخست وزیر لبنان و تنش بیسابقه دیپلماتیک با کانادا٬ یک شاهد تازه برای انتقاد از او یافتند: پرونده مرموز و پر از معمای جمال خاشقجی.