خبرنامه دانشجویان ایران: قدرتالله اماموردی*// در لایحه بودجه سال 97 دولت قرار شده است قیمت حاملهای انرژی افزایش یابد. دلیل این کار به روایت دولت صرفا ایجاد اشتغال است. حتی نوبخت، سخنگوی دولت نیز دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی را حل بحران اشتغال و کمک به اشتغالزایی در کشور اعلام کرده است؛ اما جالب اینجاست که دیروز مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد که این نظریه دولت را رد کرد. براساس این گزارش، افزایش قیمت حاملهای انرژی باعث کاهش 75/0 تا یک درصد از رشد اقتصادی در سال 97 شده و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی، اشتغال 360 تا 480 هزار نفر نیز از ایرانیها بهواسطه افزایش قیمت حاملهای انرژی کم میشود.
در مباحث اخیر دولت پیرامون افزایش قیمت حاملهای انرژی و اشتغال، بررسیها و پیگیریهای بسیار زیادی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که ارتباطی بین این دو موضوع نیست. درواقع مشخص نیست طبق کدام نظریه و تئوری اقتصادی دولت محترم بین افزایش قیمت حاملهای انرژی و ایجاد اشتغال ارتباط برقرار کرده است. یادمان نرود هنگامی که قیمت حاملهای انرژی در کشور ما افزایش مییابد چون سریعا بر رفتار مصرفکننده تاثیر میگذارد و اثرات روانی نیز دارد، بهشدت تورمزاست.
از طرفی افزایش قیمت سوخت بهعنوان یک نهاده تولید باعث افزایش کلی هزینههای تولید میشود. این موضوع همانگونه که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز اشاره شده است، موجب کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. درواقع افزایش هزینههای تولید که در علم اقتصاد اصطلاحا فشار هزینهها گفته میشود باعث کاهش تولید میشود. اینکه چگونه دولت توجیه میکند که این کار منجر به افزایش اشتغال خواهد شد، جای سوال دارد. ممکن است دولت بخواهد این منابع را برای سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال مصرف کند که البته در بودجه شفاف و روشن دیده نشده است و دولت برنامهای برای این موضوع ندارد.
بحث تملک داراییهای سرمایهای و داراییهای مالی که دولت در بودجه 97 لحاظ کرده، نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. از طرف دیگر تملک دارایی مالی که امسال در بودجه گنجانده شده است، نزدیک به 68 هزار و 800 میلیارد تومان است. نزدیک به 29 هزار میلیارد تومان آن از محل اصطلاحا اهرمیکردن پرداختها به پیمانکاران است. یعنی دولت استقراض میکند و طلب پیمانکاران را با اسناد خزانه پرداخت میکند. حدود 30 هزار میلیارد از این مقدار نیز از محل فاینانس دیده شده است که به نظر من بسیار خوشبینانه است، به این علت که در تعامل با اقتصاد جهانی مشکل داریم و نمیتوانیم این سرمایه را جذب کنیم. درآمدهای مالیاتی نیز افزایش داشتهاند. از طرف دیگر افزایش قیمت حاملها نیز بهصورت منبع درآمدی دیده شده است. اینکه کسب این درآمدها بهسادگی امکانپذیر نیست یک موضوع است، نکته مهم دیگر این است که بهطور کل برنامهای در بودجه 97 دیده نشده است که دولت میخواهد از این منابع چه استفادهای بکند.
بهانهای که در گذشته برای افزایش قیمت حاملهای انرژی وجود داشت این بود که به دلیل قیمت پایین انرژی مردم صرفهجویی نمیکنند و سوخت بهینه مصرف نمیشود، در نتیجه بهتر است قیمت حاملهای انرژی افزایش یابد تا به بهینهکردن مصرف کمک کند. دولت مدعی است قیمت حاملهای انرژی پایین است در حالی که واقعیت قضیه این نیست. اگر قیمت سوخت و بنزین با کشورهای اروپایی مقایسه میشود باید به درآمد سرانه این کشورها نیز توجه شود. حقوق بنده بهعنوان یک عضو هیات علمی دانشگاه کمتر از هزار دلار است که معادل دستمزد یک کارگر اروپایی نیز نمیشود، طبیعی است نمیتوانم مانند او هزینه پرداخت کنم.
این بهانه که قیمت را افزایش میدهند تا صرفهجویی صورت بگیرد طبق تجربههای گذشته جواب نداده است؛ همانطور که در هدفمندی یارانهها این اتفاق نیفتاد. باید سیستمهای حملونقل عمومی گسترش یابد تا اگر مردم نخواهند از وسیله شخصی استفاده کنند جایگزینی برای آن وجود داشته باشد. در حال حاضر این سیاست بهنحوی دیگر دارد توجیه میشود. افزایش قیمت حاملهای انرژی برای اشتغالزایی بدعتی است که برای اولینبار گذاشته میشود! هیچ کجای دنیا قیمت بنزین را افزایش نمیدهند تا اشتغال ایجاد کنند، لذا بحث دراینباره موضوعی جدید و شناختهنشده است!
* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی
∎