به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، بچهها عاشق داستان و قصههای کوتاه هستند، آنها هنگامی که در این زمینه سخنی آغاز شود، با تمام وجود گوش میدهند، با قصه و داستان میتوان مانع بسیاری از کجرویها و انحرافات در کودکان شد و راه را برای وصول به اهداف تربیتی معین بر روی آنها باز کرد.
در قالب داستان میتوان آداب و سنن، اخلاقیات، فلسفه زیستن، اجتماعی و حتی مسائل اقتصادی بسیاری را به کودکان آموخت، البته باید دانست کودکان در سنین مختلف داستانهای متفاوت خاص دوران خویش را میطلبند، برای کودکان دیدنیها بیشتر مفید هستند،
به طوری که در دنیای گسترده امروز، تصویر، جایگاه و اهمیت ویژهای یافته است، چنانچه گفته میشود، اگر دنیای دیروز دنیای ادبیات شفاهی بود، عصر حاضر، عصر تصاویر و سواد بصری است.
کتابهای مصور برای کودکان فقط بخش کوچکی از دنیای تصویر کنونی را شامل میشوند، اما در عین حال آمیختگی کتابهای مصور با داستان همچنان دو نیاز اساسی آموزش و تربیت کودکان و دو میل درونی کودکان را پاسخگو است.
میل به شنیدن قصه که کودک از ابتداییترین ساعات زندگیاش آن را در کنار مادر تجربه میکند و میل به دیدن تصویر و شناخت جهان اطراف که موجب حرکت و تلاش آینده کودک، جزء امیال ذاتی و غریزی یک کودک به حساب میآید، از اینرو، اهمیت کتابهای مصور کودکان به ویژه به لحاظ تربیتی، آموزشی و فرهنگی روز بهروز بر همگان روشنتر میشود.
تصویر، پیام بیکلام است، تصویر میتواند حرفی باشد جهانی برای هر کس که آن را ببیند، برای کودکی که نمیتواند فاصله زمانی، مکانی، را طی کرده و هر چیز را مشاهده و تجربه کند، داستان و بیش از آن تصویر دریچه ای است به جهان، از اینرو مطالعه بر تصویرسازی کتاب کودکان و نوجوانان را با این دید، که تصاویر چه تأثیراتی بر مسائل اجتماعی امروز و احتمالا آینده جامعه میتواند داشته باشد، صورت گرفت، همین موضوع بهانه شد تا با علی میری یکی از تصویرگران خوب کتاب کودک و مدرس دانشگاه، مصاحبهای داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
فارس: آیا تصویرسازی کتاب هم جزء هنرهای غیربومی به حساب میآید؟
در ایران تصویرگر کتاب داشتهایم، اما اینکه مخصوص کتاب کودک باشد چیزی نداریم، ما در گذشته اشعار داشتهایم که مصور شدهاند، اما این تصویرگری برای کودکان انجام نشدهاند.
فارس: آیا تصویرگری کتاب کودک در ایران بومی شده است؟
این هنر هم مانند هنر سینما است، بیشتر به سمت کارهای جشنوارهای رفته است، ما تصویرگران به نامی در کشور داریم که در جهان شناخته شدهاند، اما آنها ترجیح میدهند بیشتر کارهایی انجام دهند که در دنیا دیده شود.
برای همین کمتر به بومی شدن این هنر توجه شده است، آنچه که شما در تصویرگری کتاب کودک میبینید، بیشتر الهام گرفته از شخصیتهای مانگایی (شخصیتهای کارتونی ژاپنی که بیشتر آنها چشمهای بزرگ به همراه دهان و بینی کوچک تصویر میشود و همچنین معمولاً دارای موهایی با رنگهای غیرطبیعی هستند) و هویتی که نشاندهنده تاریخ ما سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی باشند، در این کتابها دیده نمیشود.
فارس: به نظر میرسد، تصویرهای کتابهای کودک در بیشتر شبیه به هم شدهاند و خلاقیتی در این کاراکترها نمیبینیم؟ چرا؟
این موضوع چند دلیل دارد، یکی از این دلایل ناشران هستند که ترجیح میدهند، از همان سبک قدیمی خود استفاده کنند، چراکه آنها فکر میکنند، این نوع کتابها خریدار بهتری دارد و آنها به سود خود و بازار فروش میاندیشند.
مسئله بعدی گرایش تصویرگران به جشنوارههاست و باید گفت، متأسفانه در دانشگاههای ما هنر مبتذل را کار بازاری میدانند، در حالی که یک هنرمند با شناخت از بازار کار باید کار حرفهای تولید کنند، ورود پیدا نکردن افراد حرفهای به این عرصه دست را برای افراد غیرحرفهای باز میکند، چراکه این تصور برای دانشجویان به وجود میآید کاری که در بازار کار فروش میرود، کار هنر نیست.
فارس: ترجمه کتابهای کودک چه نقشی میتواند در تغییر سبک کودکان ما در آینده داشته باشد؟
وقتی یک کتاب ترجمه میشود، تنها بخشهای حجاب و حرکات موزون آن حذف میشود، در حالی که نویسندههای غربی به صورت زیرپوستی سبک زندگی خودشان را در کتابها آوردهاند که به این موضوع در ممیزی کتاب توجه نمیشود.
عکسهای کتابهای خارجی اسکن میشود، در حالی که محتوای آن تغییر نکرده و کتابها با همان محتوا که در کتابهای خارجی برای زندگی و سبک زندگی آنها نوشته شده، ترجمه میشود و ناخودآگاه کودکان ما با سبک زندگی آنها آشنا و رشد میکنند.
فارس: به نظر شما در مقابله با این مسئله چه اقدامی باید انجام داد؟ آیا باید مانع ترجمه و چاپ این نوع کتابها برای کودک شویم؟
به نظر من نمیتوان دستوری و فرمالیته با این موضوع برخورد کرد، متأسفانه نبود قانون کپیرایت در ایران، زمینه را برای این نوع کتابها باز کرده است، چرا ناشر به جای اینکه به سراغ یک هنرمند برود تا کتابی را تصویرگری کند ترجیح میدهد با هزینه کمتر یک کتاب خارجی اسکن کرده و کتاب را وارد بازار کند، کتابهایی که بیشتر آنها برگرفته از انیمیشن هستند که کودکان به آنها علاقه دارند.
اگر بخواهیم این موضوع را برطرف کنیم باید در این زمینه تبلیغ و تولید محتوا داشته باشیم تا کتابهای خوبی در این زمینه برای کودکان تولید شود، صنعت مانگا ژاپن هم با حمایتهای صورت گرفته، توانست پیشرفت کرده و برای خود جایگاه پیدا کند.
فارس: آیا تصویرسازان ما توانایی رقابت با هنرمندان و تصویرگران خارج از کشور را دارند؟
ما هنرمندان بزرگ در عرصه تصویرگری کتاب داریم، اما تا زمانی که خارجیها از ما هنرمندان تعریف نکنند، هنر ما هرچقدر هم خوب باشد، دیده نمیشود و این موضوع ریشه در تاریخ ما دارد، یعنی از زمان قاجار و پهلوی این تصور برای ما به وجود آمد که هرچیزی که خارجی باشد، چیز خوبی است.
با وجود هنرمندان توانمند در عرصه تصویرگری هنوز نتوانستهایم، پیشرفت خوبی داشته باشیم، به این دلیل که هنوز در کشور ما احساس نیاز به تصویرگری کتاب کودک احساس نشده و همین موضوع سبب عدم حمایت از این هنرمندان میشود، به طوری که بعضی از دستگاهها به خود اجازه میدهند، پول تصویرگر را ندهند یا اگر میدهند با چند وقت تأخیر این پول را به هنرمند میدهند، این در حالی است که اگر یک هنرمند برای جشنواره یا جای خصوصی کار کند پول بیشتر دریافت میکند و خیلی زود دستمزد او را میدهند، در نتیجه بیشتر هنرمندان حرفهای ترجیح میدهند کمتر به سراغ دستگاهای فرهنگساز در جامعه بروند که این موضوع سبب کاهش کتابهای خوب و کیفی برای بچهها میشود.
در کشور به تصویرگری نمیتوان به عنوان شغل نگاه کرد، چراکه دستمزدها خیلی پایین است و ارگانها که باید از تصویرسازان کتاب کودک که نقش مهمی در تربیت نسل آینده دارند، حمایت کنند، کمتر حمایتهای خود را از این هنرمندان انجام میدهند.
= = = = = = = = = = = = = =
گفتوگو از نفیسه سلیمانیان
= = = == = = = = = = = = =
انتهای پیام/ذ
∎