شناسهٔ خبر: 23088274 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

یادداشت دانشجویی/

وحدت حوزه و دانشگاه مبنای تمدن نوین اسلامی/ جای خالی مفتح!

ایجاد تحول معنوی در جامعه نخبگانی به عنوان اولین پایه حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است که منشا و سرچشمه آن را در حوزه‌های علمیه از زبان عالمان ربانی و اساتید اخلاق باید جستجو نمود

صاحب‌خبر -
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، «فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می‌کنیم، فرهنگ یک کشور مثل هواست»، گویا هوای فرهنگ کشورمان مثل هوای این روزهای شهرهای بزرگ خوب نیست. انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود و امروز نیز از هر طرف که حرکت می‌کنیم، می‌بینیم که به فرهنگ می‌رسیم و تمامی راه‌ها به فرهنگ ختم می‌شود؛ بنابراین آنچه که برای کشورما و برای عناصر فرهنگی مهم است، گسترش کیفی فرهنگ است و همچنین هر انقلابی برای آنکه ماندگار بماند باید از ابزار هنر استفاده کند. نکته مهمی که باید در عرصه فرهنگ به آن توجه شود این است که در دو حوزه باید فعالیت نمود؛ اول عوام را با هنر به سوی حق کشاند و دوم خواص با فکر را به عنوان مصلحین و بازوی اجرایی قوی در میان نیروهای فرهنگی قرار دارد، حال از همین روست که «وحدت حوزه و دانشگاه» یکی از مهم‌ترین مباحثی است که باید بدان توجه نمود؛ وحدتی که در هدف به هم نزدیک می‌گردند و از همین روست که تشکیل گروه‌هایی که در حوزه‌های مختلف تخصص دارند، از حوزه و دانشگاه مهم به نظر می‌رسد. در این میان حوزویان باید به بحث‌های نظری و کارهای علمی دینی مانند علم دینی، نظریه فرهنگی، اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی و... همت گمارند و محصول کار آن‌ها باید به نیروهای دغدغه‌مند و فکری دانشگاه‌ها تزریق شود و سپس این محصول دو طرفه در جامعه به صورت هنری به ساخت فرهنگ بپردازد. نکته اساسی در این دیدگاه این است که، چون به نظر نگارنده تحول در تمام زمینه‌ها حتی صنعت محصول فرهنگ می‌باشد، عدم همت در این راه زیان‌های جبران ناپذیری در آینده کشور ببار خواهد آورد.
فایده دیگر این کار این است که حوزویان مورد مطالبه اساسی قرار می‌گیرند و حوزه‌های علمیه از خمود و عدم پاسخگویی خارج می‌گردد و همچنین محصولات علمی حوزه با توجه به نیازهای روز جامعه تولید می‌گردد، بدین بیان که نیروهای فکری دانشگاهی با توجه به مشکلات خود پرسش‌هایی را در اختیار عالم حوزوی با توجه 
به متن دین به بیان راهکار‌ها و نظرات دین در این زمینه می‌پردازد و سپس دانشجویان این راهکار‌ها را در جامعه هدف خود به کار می‌بندند و در صورت عدم نتیجه همین مسئله به عنوان یک گزینه مطالعاتی برای عالم حوزوی طرح می‌گردد تا با توجه به متن دین پاسخی در خور برای این مشکل جدید بیابد و بدین سان هم در مرحله اجرا از تولیدات علمی صرفاً انتزاعی در حوزه‌های علمیه پرهیز می‌گردد و هم این تولیدات در متن جامعه به امتحان گذاشته می‌شود تا بازخورد آن و مشکلات آن دوباره به دین عرضه شود.
نکته دیگری که در این وحدت حاصل می‌شود، ایجاد تحول معنوی در جامعه نخبگانی به عنوان اولین پایه حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است که منشا و سرچشمه آن را در حوزه‌های علمیه از زبان عالمان ربانی و اساتید اخلاق باید جستجو نمود؛ و بیان آخر، نگاهی که افرادی همچون شهید مفتح، شهید باهنر، شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب نسبت به مساله فرهنگ، تحول در علوم انسانی و برخورد با تکنولوژی غربی داشته و دارند، آیا در فضای نخبگانی حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های ما غالب می‌باشد؟
امیدوارم این نوشتار کوتاه، سبب توجه بیشتر به مساله وحدت حوزه و دانشگاه و زمینه‌ساز حرکتی عظیم به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی باشد.

رضا جلالی  ـ فعال دانشجویی
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.