شناسهٔ خبر: 23075862 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

نامه خسروان

صاحب‌خبر -

یسنا طاهری مبارکه 
اهمیت خواندن متون کهن فارسی برای ما روشن است.  پیوند با گذشته ‌تاریخی خود جزوی از هویت و در واقع شناسنامه‌ ما را تشکیل می‌دهد. اما نکته در خور و شایسته‌‌ای وجود دارد و آن پاسخ دادن به این پرسش کلیدی است . آیا ما امروز می‌توانیم متن‌های کهن فارسی را به آسانی بفهمیم‌؟ پاسخ ساده است :بدون فهم واژگان و لغت‌هایی که در هزاران سال  نثر و شعر فارسی معنایی دگرگون یافته‌اند هرگز نمی‌توان متن‌های گذشته را خواند و فهمید. درپاسخ به این ضرورت ؛کوه آساترین اثر ادبی ایران و جهان یعنی شاهنامه را برگزیده‌ایم تا واژه‌ها و اصطلاحات آن را بررسی کرده و بتوانیم با متن‌های کهن آشنا شویم .البته ما همه‌ واژه‌ها‌ی شاهنامه را نمی‌توانیم در اینجا بیاوریم بلکه هدف ما بیشتر واژه‌هایی است که امروز  معنای آن کمتر شناخته شده یا دگرگون شده است .

سنگ:
پسر گفت با اژدها روی جنگ        نسازد خرد یافته مردِ سنگ 
«سنگ»: مجاز از سنجیدگی و پختگی است. سنگ در شاهنامه معانیِ دیگری هم دارد: 
← سنگینی؛ وزن ... که گفتی ندارم به یک پشه سنگ 
← گرانمایه؛ ارجمند ... برادر شد آن مرد سنگ و خرد 
← آهستگی؛ آرامش ...که پیروز باشد خداوند سنگ (نوشین، واژه نامک:306)
بغدادی در کتابِ  لغت شاهنامه لت «که پیروز باشد خداوند سنگ» سنگ را به معنی ِ استواری و وقار آورده است. ( بغدادی:234)

روی ساختن: 
پسر گفت با اژدها روی جنگ        نسازد خرد یافته مردِ سنگ 
«روی ساختن»: اینجا مصلحت دیدن، امکان پذیر بودن. معنی بیت: مرد دانای پخته صلاح نیست که با اژدها بجنگد ../ روی ساختن به معنای «چاره‌گری» هم آمده است: همی‌گفت کاکنون چه سازیم روی ..(نک: رواقی؛ فرهنگ شاهنامه)

زی:
سبک پشت بنمود و بگریخت ازوی        پدر زی برادرش بنهاد روی 
«زی»: به سویِ؛ به طرف ِ 

پرخاشخر: 
که فرزند اوییم هر سه پسر         همه گرز داران پرخاشخر 
«پرخاشخر»: رزم آور؛ ستیزه گر 

نظر شما