شناسهٔ خبر: 23075707 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

بازآفريني قصه‌هاي كهن در مجموعه «يكي بود، يكي نبود...»

قصه اجداد قصه‌گوي ما

صاحب‌خبر -

پانيذ زرتابي: بازآفريني يا روايت متون كلاسيك و قصه‌هاي كهن فارسي از مباحث موردتوجه اهل ادبيات بوده است و سابقه آن شايد به چندين دهه پيش، عهد قاجار برسد. از اين ميان اما اخيرا مجموعه‌اي با عنوان «يكي بود، يكي نبود...» در نشر كتاب‌ پارسه درآمده به‌روايت نويسندگاني چون حميدرضا نجفي، امين فقيري، محمد مطلق، محمد كربلايي‌لو و ديگران. «خسرو و شيرين» نظامي گنجوي را امين فقيري روايت كرده است. دومين منظومه نظامي و معروف‌ترين اثر او. نظامي با سرودن اين منظومه عاشقانه طريق تازه در سخنوري و قصه‌پردازي در پيش مي‌گيرد. چنان‌چه در مقدمه كوتاه اين روايت آمده است نظامي شاعري است انديشه‌ورز و آشنا با فرهنگ و تاريخ ايران كه در پس قصه‌هايش نكاتي عميق نهفته است. شخصيت‌هاي اصلي منظومه داستاني «خسرو و شيرين» نيز در اين مقدمه معرفي شده‌اند: خسروپرويز (پسر هرمز و نوه انوشيروان)، شيرين (برادرزاده ملكه آران)، شاپور (نديمه خسروپرويز) و فرهاد (دلداده شيرين). راوي داستان را به بخش‌هاي مختلف تقسيم كرده است: از كودكي خسروپرويز، ديدار شاپور با خسرو و ديدار با شيرين و جنگ خسرو با بهرام چوبين و آشنايي فرهاد با شيرين تا به انجام كار: «زهي شيرين و شيرين مردن او». و شايد از تأثيرگذارترين فصل‌هاي اين روايت نيز باشد: «از اطراف و اكناف ايران جمع شده بودند، مهد را به دوش گرفته بودند و به‌سوي دخمه مخصوص مي‌بردند. دو طرف سربازها و پشت سر آنها مردم كوچه‌وبازار ايستاده بودند. از آن طرف شيرين با كنيزان خود با لباس‌هاي زربفت و زيبا، پاي‌كوبان در رقصي ماتم‌زا نه طرب‌انگيز، پشت‌سر جنازه ره مي‌سپرد، آن‌چنان كه هركس او را در آن حال مي‌ديد مي‌پنداشت از مرگ خسرو دلي شادان دارد...» از ديگر روايت‌هاي مجموعه «يكي بود، يكي نبود...»، قصه‌هايي از مثنوي معنوي مولوي است به‌روايت حميدرضا نجفيِ داستان‌نويس. در مقدمه اين روايت نيز شرحي مختصر بر مثنوي معروف مولانا «مثنوي معنوي»‌ آمده است، شاعر و صوفي ايراني. «اين كتاب از 26 هزار بيت و 6 دفتر تشكيل شده و يكي از برترين‌ كتاب‌هاي ادبيات عرفاني كهن فارسي به‌شمار مي‌رود. گرچه قبل از مولوي شاعران ديگري مانند سنايي و عطار هم از قالب مثنوي در اشعارشان استفاده كرده بودند ولي مثنوي مولوي از سطح ادبي بالاتر برخوردار است. در اين كتاب 424 داستان پي‌درپي به‌شيوه تمثيل داستان سختي‌هاي انسان را در راه رسيدن به خدا بيان مي‌كند.» در اين ميان نجفي بيست حكايت را انتخاب و بازنويسي كرده است ازجمله بيمار خيالي، مرد بقال و طوطي، مردي در چاه، درخت زندگي، دوستي خاله‌خرسه، ملوان و سخنران و عطار مكار. خصيصه روايت حميدرضا نجفي در بين آثار اين مجموعه اين است كه روايتش از مثنوي به زبان امروز نزديك‌تر است و شايد نثر مثنوي هم اين امكان را بهتر فراهم آورده باشد. نمونه‌اش زبان و نثر حكايت «بيمار خيالي»‌ كه چنين آغاز مي‌شود: «خيلي هم بداخلاق و بدتر از همه، مثل ساعت منظم و دقيق بود. خيلي بد است كه آدم يك اخلاق خوب هم نداشته باشد، اما در سخت‌گيري منظم باشد. 
آن زمان زنگ تفريح هنوز آغاز نشده بود. معلم نمي‌گذاشت بچه‌ها حتي تكان بخورند. اين معلم بداخلاق يك عادت بد ديگر هم داشت؛ هيچ‌وقت مريض نمي‌شد. وقتي آدم بداخلاق شد حتي سلامت هم برايش بد است. به‌قول آقاي مولوي مثل سنگ خارا بود: هست او چون سنگ خارا برقرار...» از نظامي گنجوي جز «خسرو و شيرين»، قصه‌هايی از «مخزن‌الاسرار» هم در اين مجموعه آمده است به‌روايت مرتضي كربلايي‌لو. «مخزن‌الاسرار» نخستين مثنوي نظامي گنجوي است اما در خودِ كتاب اشاره مستقيم و غيرمستقيمي به تاريخ سرايش و يا تاريخ تقديم اثر به واليِ آذربايجان نشده و هم‌چنين در آثار معتبر ديگر نيز تاريخ دقيق خلق اين اثر ذكر نشده است اما با بررسي تاريخ آذربايجان و اران مي‌توان سرايش اين اثر را بين سال‌هاي 561 و 569 قمري دانست. اين كتاب شامل حكاياتي است كه مردم را به خودشناسي و پيش‌گرفتن اخلاقيات پسنديده دعوت مي‌كند. كربلايي‌لو نيز در روايت خود از حكايات «مخزن‌الاسرار» سعي كرده است ضمنِ به‌كارگيري زباني امروزي و قابل‌فهم براي نوجوانان جنبه‌هايي از نثر و كلامِ نظامي را نيز نشان دهد.  سخن از ميراث كهن ادبيات فارسي كه در ميان باشد، شاهنامه حكيم فردوسي يكي از مهم‌ترين‌شان است. قصه‌هايي از شاهنامه به‌روايت محمد حسيني از ديگر مجلدات اين مجموعه است. شاهنامه كه بي‌ترديد از بزرگ‌ترين آثار حماسي است اثري منظوم و داراي 50 هزار بيت است كه سرودن آن سي سالي به‌طول مي‌كشد. «شاهنامه شرح احوال، پيروزي‌ها، شكست‌ها، ناكامي‌ها و دلاوري‌هاي ايرانيان از كهن‌ترين دوران تا سرنگوني ساساني به دست تازيان است... بايد دانست كه بن‌مايه‌هاي داستان‌هاي شاهنامه ساخته فردوسي نيست و اين داستان‌ها از ديرباز در ميان ايرانيان رواج داشته‌اند.» سعدي نيز نام ماندگار ديگري است كه در اين مجموعه با روايت محمد مطلق از بوستان او داستان‌هايي بازآفريني شده است. اين اثر در ده باب نوشته شده و راوي سعي داشته تا از هر باب نمونه‌اي بياورد در عدل و احسان و تواضع و رضا و ذكر و تربيت و مناجات... «هفت‌پيكر» نظامي، ديگر اثر شاخص كلاسيك ادبيات ماست كه در اين مجموعه بازآفريني شده است. طلا نژادحسن در بازآفريني خود از قصه «از بهرام آغاز داستان او» مي‌نويسد و «ساختن قصر خورنق» و «راز اتاق دربسته» و «بهران و كنيزك» تا «عاقبت كار بهرام و ناپديدشدن او در غار». 

نظر شما