![](http://www.javanonline.ir/files/fa/news/1396/9/25/386282_146.jpg)
دنيا حيدري
ورزش روزهاي حساسي را پيش رو دارد؛ روزهاي حساسي كه نگرانيهاي زيادي را به دنبال دارد. برگزاري انتخابات 12 تا 14 فدراسيون در كمتر از يك ماه و سپس انتخابات كميته ملي المپيك خبر از رفت و آمدهاي زيادي ميدهد كه در سالهاي منتهي به مسابقات آسيايي و المپيك ميتواند خبر خوبي باشد كه تكليف فدراسيونها را هر چه زودتر روشن ميكند اما اوضاع زماني نگرانكننده ميشود كه حرف و حديثهايي در خصوص دخالت در انتخابات مطرح ميشود؛ مسئلهاي كه به گفته سعید فائقي، معاون سابق سازمان تربيت بدني، وزارت بايد از آن اجتناب و خود را از اتهامش مبرا کند.
وزارت ورزش طي تصميمي جالب توجه در نظر دارد انتخابات 12 تا 14 فدراسيون را تا بيستم ماه آينده برگزار كند. آن هم درحالي كه سابقه داشته برخي فدراسيونها ماهها توسط سرپرست اداره شدند.
برگزاري انتخابات خيلي خوب است، چراكه تكليف فدراسيونها را روشن ميكند اما نبايد كيفيت را فدا كرد و ميدانيم وقتي كاري با عجله انجام شود، از كيفيت آن كاسته خواهد شد. برگزاري يك انتخابات سالم و با كيفيت، مسئله مهمي است كه نبايد ناديده گرفته شود.
گفته ميشود وزارت از آن جهت در برگزاري انتخابات فدراسيونها عجله دارد كه به اين شكل مانع از عدم برگزاري انتخابات كميته ملي المپيك شود و حرف و حديثهايي در خصوص دخالت وزارت در انتخابات كميته به گوش ميرسد.
اگر عجله وزارت براي برگزاري انتخابات فدراسيونها براي دخالت در انتخابات كميته ملي المپيك باشد، نگرانكننده است. در واقع نبايد كاري صورت گيرد كه فضا براي تهمت باز شود. مثلاً وقتي مدير روابط عمومي وزارت ميآيد براي يك فدراسيون كانديدا ميشود، ابهام ايجاد ميكند. اگر اين شخص سابقه ديرينهاي در ورزش قهرماني داشته باشد، يا شناخته شده باشد مشكلي نيست اما وقتي اينطور نيست، حرف و حديثهايي در خصوص مهندسي به وجود ميآورد كه خوشايند نيست. پس خودمان نبايد كاري كنيم كه شرايط براي اينگونه حرفها و شايعهها مهيا شود.
نگرانيهايي درخصوص مهندسي شدن انتخابات كميته ملي المپيك و حتي فدراسيونها وجود دارد.
برخي مسائل نشان از آن دارد كه گويا آقايان بدشان هم نميآيد انتخابات را مهندسي كنند. بحث كانديداتوري يك عزيزي براي كميته ملي المپيك مطرح است كه گفته ميشود چون در يك دورهاي سرپرست بوده و هاشمي رئيس كميته ملي المپيك رئيس دفترش بود، اگر كانديدا شود، هاشمي اتوماتيك كنار ميكشد. اين حرف و حديثها باعث ميشود مردم فكر كنند براي كنار زدن هاشمي از صحنه، شخصي را وارد گود كنيم كه او ناچار به كنارهگيري شود و از هاشمي پرسيدم كه گفتند بله من هم از وزارتيها شنيدم كه قرار است اين شخص كانديدا شود . خب وقتي اين بحثها وجود دارد، بايد هم انتظار شايعاتي در خصوص مهندسي شدن انتخابات و شايعههايي از اين دست باشيم. در واقع وزارت نبايد اقدامي انجام دهد كه منجر به ايجاد شايعه شود.
انتخاب مديران بايد بر چه اساسي باشد؟ خصوصاً كه مسابقات مهم آسيا و المپيك را در پيش داريم و انتخابهاي بجا ميتواند آينده مثبتي را ترسيم كند؟
روزی که چنين بحثي را ايجاد و انتخابات را اينگونه ساماندهي كرديم به اين دليل بود كه ورزشيها و متخصصان ورزش و آنهايي كه استخوان خرد كرده ورزش بودند در ورزش باشند و انتخابهاي اول نشان داد كه ما كار را درست انجام داديم و همه اين عزيزاني كه موفق بودند از طريق انتخابات بالا آمدند اما متأسفانه الان شرايط به گونهاي است كه انتخابات مديريت و مهندسي ميشود. در حالي كه اگر انتخابات درست انجام شود و مجمع فدراسيون ناظر باشد نه اينكه انتخابات از جايي ديگر نظارت شود، بهترين انتخابها انجام ميشود. اما اگر بحث دخالت در ميان باشد، نميتوان خيلي اميدوار بود. براي يك انتخاب خوب، بايد مسائل مهمي در نظر گرفته شود كه مهمترين آن كارآمد بودن مدير است. بايد براي مديران يك شرايط احراز تعريف كنيم كه اين شرايط الان در فدراسيون فوتبال وجود دارد كه تحصيلاتش چه باشد، چه سابقهاي داشته باشد و چگونه باشد، اهل و استخوان خرد كرده در ورزش باشند، جاي ديگر مرتكب اشتباه و خطا نشده باشند و حالا قرار باشد آنها را از اين كرسي به آن كرسي كنيم. آن وقت ديگر چسبيدههايي مثل فائقي نميتوانند به ورزش راه پيدا كنند.
با توجه به مشكلات اقتصادي كشور، مسئله درآمدزايي و انتخاب اسپانسر از اهميت بالايي برخوردار است كه به نظر ميرسد بايد از ويژگيهاي انتخاب يك مدير باشد.
بودجه سال 97 اقتصاد را به ركود خواهد كشاند و حجم آن را كوچك خواهد كرد كه بودجه در نظر گرفته شده توسط شركتها براي تبليغات بسيار كم خواهد شد كه قاعدتاً در اين صورت سهم ورزش هم كم خواهد شد. پس توانايي مديران بايد در جذب بودجه و اسپانسر خيلي بالا باشد وقتي قرار نيست دولت بودجهاي بدهد. مديران ما بايد بتوانند از منابع جهاني درآمد كسب كنند. درست مثل ليگهاي اروپايي و حتي ليگهاي منطقهاي كه درآمدزايي و كسب اسپانسر را جهاني كردند. ما در ليگ قهرمانان آسيا شاهد هستيم كه ديگر تيمها تبليغات خارجي ميگيرند براي دور زمين اما ما هنوز در اين امر مشكل داريم و اين كار مديران اقتصادي جهاني را ميطلبد.
به نظر ميرسد در پي برگزاري انتخابات فدراسيونها و سپس كميته ملي المپيك، سونامي تغييرات در پيش است. اين ميتواند خوب باشد يا بالعكس بد؟
نه، اتفاقا در مديريت ثبات خيلي بهتر است تا تغييرات. فكر ميكنيد به چه دليل رؤساي فدراسيونها هر چهار سال يك بار انتخاب ميشوند و فرصت دو دوره مديريت را دارند؟ براي اينكه با تكيه بر اين ثبات بتوانند برنامههاي بلندمدت ريخته و فرصتي براي عملي كردن آن داشته باشند. مگر اينكه مجمع اعتماد نكند و با كنار گذاشتن يك رئيس، تغييرات ايجاد كند اما اين تغييراتي كه نوعاً خطي و گرايشي است وابستگي سياسي در آن است، اتفاقاً تغييرات خوبي نيست.
یکی از اتفاقات ناخوشایند، تضاد و درگیریهای موجود بین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک است که برخلاف دورههای گذشته به طور پنهان است اما نمیتوان منکر وجود آن شد. این مسئله چقدر میتواند به ضرر ورزش باشد؟
تضادي نبايد وجود داشته باشد . بالاترين مرجع تصميم گيرنده ورزش قهرماني فدراسيونها هستند و مسائل بينالمللي هم با كميته ملي المپيك است و وظيفه وزارتخانه نظارت و هدايت است ولي وقتي در اجرا دخالت ميكند، مشكل ايجاد ميشود. وزارت نبايد دخالت كند، نه در امور فدراسيونها و نه كميته ملي المپيك بلكه تنها بايد به عنوان عضوي از مجمع، در وقت لازم حرف و نظر خود را بگويد اما از آنجايي كه ميخواهند در مسائل اجرايي دخالت كنند، تنش ايجاد ميشود. حالا گاهي مدارا ميشود، احترامها حفظ ميشود اما گاهي چون بحث استقلال به ميان ميآيد، كار به مشكل ميخورد. اين مشكل زماني حل ميشود كه مديراني با سعهصدر بالا روي كار بيايند و وزارت ترجيح بدهد مديران كارآمد امور را به دست بگيرند نه صرفاً نفرات مورد نظر خودش!
وزارت ورزش طي تصميمي جالب توجه در نظر دارد انتخابات 12 تا 14 فدراسيون را تا بيستم ماه آينده برگزار كند. آن هم درحالي كه سابقه داشته برخي فدراسيونها ماهها توسط سرپرست اداره شدند.
برگزاري انتخابات خيلي خوب است، چراكه تكليف فدراسيونها را روشن ميكند اما نبايد كيفيت را فدا كرد و ميدانيم وقتي كاري با عجله انجام شود، از كيفيت آن كاسته خواهد شد. برگزاري يك انتخابات سالم و با كيفيت، مسئله مهمي است كه نبايد ناديده گرفته شود.
گفته ميشود وزارت از آن جهت در برگزاري انتخابات فدراسيونها عجله دارد كه به اين شكل مانع از عدم برگزاري انتخابات كميته ملي المپيك شود و حرف و حديثهايي در خصوص دخالت وزارت در انتخابات كميته به گوش ميرسد.
اگر عجله وزارت براي برگزاري انتخابات فدراسيونها براي دخالت در انتخابات كميته ملي المپيك باشد، نگرانكننده است. در واقع نبايد كاري صورت گيرد كه فضا براي تهمت باز شود. مثلاً وقتي مدير روابط عمومي وزارت ميآيد براي يك فدراسيون كانديدا ميشود، ابهام ايجاد ميكند. اگر اين شخص سابقه ديرينهاي در ورزش قهرماني داشته باشد، يا شناخته شده باشد مشكلي نيست اما وقتي اينطور نيست، حرف و حديثهايي در خصوص مهندسي به وجود ميآورد كه خوشايند نيست. پس خودمان نبايد كاري كنيم كه شرايط براي اينگونه حرفها و شايعهها مهيا شود.
نگرانيهايي درخصوص مهندسي شدن انتخابات كميته ملي المپيك و حتي فدراسيونها وجود دارد.
برخي مسائل نشان از آن دارد كه گويا آقايان بدشان هم نميآيد انتخابات را مهندسي كنند. بحث كانديداتوري يك عزيزي براي كميته ملي المپيك مطرح است كه گفته ميشود چون در يك دورهاي سرپرست بوده و هاشمي رئيس كميته ملي المپيك رئيس دفترش بود، اگر كانديدا شود، هاشمي اتوماتيك كنار ميكشد. اين حرف و حديثها باعث ميشود مردم فكر كنند براي كنار زدن هاشمي از صحنه، شخصي را وارد گود كنيم كه او ناچار به كنارهگيري شود و از هاشمي پرسيدم كه گفتند بله من هم از وزارتيها شنيدم كه قرار است اين شخص كانديدا شود . خب وقتي اين بحثها وجود دارد، بايد هم انتظار شايعاتي در خصوص مهندسي شدن انتخابات و شايعههايي از اين دست باشيم. در واقع وزارت نبايد اقدامي انجام دهد كه منجر به ايجاد شايعه شود.
انتخاب مديران بايد بر چه اساسي باشد؟ خصوصاً كه مسابقات مهم آسيا و المپيك را در پيش داريم و انتخابهاي بجا ميتواند آينده مثبتي را ترسيم كند؟
روزی که چنين بحثي را ايجاد و انتخابات را اينگونه ساماندهي كرديم به اين دليل بود كه ورزشيها و متخصصان ورزش و آنهايي كه استخوان خرد كرده ورزش بودند در ورزش باشند و انتخابهاي اول نشان داد كه ما كار را درست انجام داديم و همه اين عزيزاني كه موفق بودند از طريق انتخابات بالا آمدند اما متأسفانه الان شرايط به گونهاي است كه انتخابات مديريت و مهندسي ميشود. در حالي كه اگر انتخابات درست انجام شود و مجمع فدراسيون ناظر باشد نه اينكه انتخابات از جايي ديگر نظارت شود، بهترين انتخابها انجام ميشود. اما اگر بحث دخالت در ميان باشد، نميتوان خيلي اميدوار بود. براي يك انتخاب خوب، بايد مسائل مهمي در نظر گرفته شود كه مهمترين آن كارآمد بودن مدير است. بايد براي مديران يك شرايط احراز تعريف كنيم كه اين شرايط الان در فدراسيون فوتبال وجود دارد كه تحصيلاتش چه باشد، چه سابقهاي داشته باشد و چگونه باشد، اهل و استخوان خرد كرده در ورزش باشند، جاي ديگر مرتكب اشتباه و خطا نشده باشند و حالا قرار باشد آنها را از اين كرسي به آن كرسي كنيم. آن وقت ديگر چسبيدههايي مثل فائقي نميتوانند به ورزش راه پيدا كنند.
با توجه به مشكلات اقتصادي كشور، مسئله درآمدزايي و انتخاب اسپانسر از اهميت بالايي برخوردار است كه به نظر ميرسد بايد از ويژگيهاي انتخاب يك مدير باشد.
بودجه سال 97 اقتصاد را به ركود خواهد كشاند و حجم آن را كوچك خواهد كرد كه بودجه در نظر گرفته شده توسط شركتها براي تبليغات بسيار كم خواهد شد كه قاعدتاً در اين صورت سهم ورزش هم كم خواهد شد. پس توانايي مديران بايد در جذب بودجه و اسپانسر خيلي بالا باشد وقتي قرار نيست دولت بودجهاي بدهد. مديران ما بايد بتوانند از منابع جهاني درآمد كسب كنند. درست مثل ليگهاي اروپايي و حتي ليگهاي منطقهاي كه درآمدزايي و كسب اسپانسر را جهاني كردند. ما در ليگ قهرمانان آسيا شاهد هستيم كه ديگر تيمها تبليغات خارجي ميگيرند براي دور زمين اما ما هنوز در اين امر مشكل داريم و اين كار مديران اقتصادي جهاني را ميطلبد.
به نظر ميرسد در پي برگزاري انتخابات فدراسيونها و سپس كميته ملي المپيك، سونامي تغييرات در پيش است. اين ميتواند خوب باشد يا بالعكس بد؟
نه، اتفاقا در مديريت ثبات خيلي بهتر است تا تغييرات. فكر ميكنيد به چه دليل رؤساي فدراسيونها هر چهار سال يك بار انتخاب ميشوند و فرصت دو دوره مديريت را دارند؟ براي اينكه با تكيه بر اين ثبات بتوانند برنامههاي بلندمدت ريخته و فرصتي براي عملي كردن آن داشته باشند. مگر اينكه مجمع اعتماد نكند و با كنار گذاشتن يك رئيس، تغييرات ايجاد كند اما اين تغييراتي كه نوعاً خطي و گرايشي است وابستگي سياسي در آن است، اتفاقاً تغييرات خوبي نيست.
یکی از اتفاقات ناخوشایند، تضاد و درگیریهای موجود بین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک است که برخلاف دورههای گذشته به طور پنهان است اما نمیتوان منکر وجود آن شد. این مسئله چقدر میتواند به ضرر ورزش باشد؟
تضادي نبايد وجود داشته باشد . بالاترين مرجع تصميم گيرنده ورزش قهرماني فدراسيونها هستند و مسائل بينالمللي هم با كميته ملي المپيك است و وظيفه وزارتخانه نظارت و هدايت است ولي وقتي در اجرا دخالت ميكند، مشكل ايجاد ميشود. وزارت نبايد دخالت كند، نه در امور فدراسيونها و نه كميته ملي المپيك بلكه تنها بايد به عنوان عضوي از مجمع، در وقت لازم حرف و نظر خود را بگويد اما از آنجايي كه ميخواهند در مسائل اجرايي دخالت كنند، تنش ايجاد ميشود. حالا گاهي مدارا ميشود، احترامها حفظ ميشود اما گاهي چون بحث استقلال به ميان ميآيد، كار به مشكل ميخورد. اين مشكل زماني حل ميشود كه مديراني با سعهصدر بالا روي كار بيايند و وزارت ترجيح بدهد مديران كارآمد امور را به دست بگيرند نه صرفاً نفرات مورد نظر خودش!