صندوقهای بازنشستگی حالوروز خوبی ندارند؛ وضعیت برخی بحرانی است و برخی نیز در آستانه بحران قرار دارند و باید برای رفع مشکلات آنها اقداماتی اساسی انجام داد. در این میان توجه به این نکته ضروری است که بحران صندوقهای بازنشستگی، مانند بسیاری دیگر از چالشهایی که در کشور داریم، حاصل یک روز و دو روز نیست بلکه ثمره 40سال برخورد غیراقتصادی و غیرکارشناسی با این مجموعههاست.صندوقهای بازنشستگی حالوروز خوبی ندارند؛ وضعیت برخی بحرانی است و برخی نیز در آستانه بحران قرار دارند و باید برای رفع مشکلات آنها اقداماتی اساسی انجام داد. در این میان توجه به این نکته ضروری است که بحران صندوقهای بازنشستگی، مانند بسیاری دیگر از چالشهایی که در کشور داریم، حاصل یک روز و دو روز نیست بلکه ثمره 40سال برخورد غیراقتصادی و غیرکارشناسی با این مجموعههاست.
در حقیقت از 40سال پیش این صندوقها با فرمولهای غیراقتصادی درست شدهاند و در طول این سالها با مخلوطکردن قوانین بیمه، که باید در صندوق حاکم باشد و قوانین حمایتی هزینههایی به آنها تحمیل کردهایم که عملاً توان ایفای آنها را نداشتهاند.
بررسیها نشان میدهد که در 4 دهه گذشته 28 تصمیم مانند بازنشستگی پیش از موعد، اجرای قانون خدمات کشوری و... بدون در نظر گرفتن هزینه اجرا اتخاذ شده که حدود 430هزار میلیارد تومان هزینه به صندوقهای بازنشستگی تحمیل کردهاند که عملاً آنها را در مسیری قرار داده که به وضعیت امروز منتهی میشد.
وقتی از چالش صندوقهای بازنشستگی حرف میزنیم اما حوصله واکاوی نداریم، هرکسی از دیدگاه خودش نظری میدهد که البته میتواند درست باشد اما علت و دلیل وضع امروز صندوقها نیست و نمیتواند به راهکاری ختم شود که نجات این مجموعهها را در پی داشته باشد؛ یکی اداره نادرست بخشهای اقتصادی صندوقها را باعث و بانی وضع امروز دچار آنها اعلام میکند و یکی حواشی صندوقها را دلیل بحرانی شدن آنها میداند. این نظرات همه در جای خود درست هستند اما باید به هرکدام از اینها در بروز بحران وزن بدهیم.
ما پیشازاین در صندوق بازنشستگی در مورد اینکه چرا صندوقها به این روز افتادهاند، واکاوی و مطالعه علمی انجام دادیم و راهحلهایی که میتواند به بهبود وضعیت آنها و رفع مشکلاتشان منجر شود نیز وجود دارد اما برای اثرگذاری آن باید تصمیماتی در دولت و مجلس گرفته شود.
به نظر من 85 تا 90درصد وزن عواملی که صندوقها را به این روز انداخته، همان تصمیماتی است که در 40سال اخیر بدون در نظر گرفتن هزینه اتخاذ شده است و عوامل دیگر 10درصد یا حداکثر 15درصد در وضعیت فعلی صندوقها دخالت داشتهاند. یکی از مهمترین این تصمیمات این است که سن بازنشستگی در ایران به معیار جهانی برسد.
در شرایط فعلی حداقل سن بازنشستگی در دنیا، 65سال است اما در کشور ما سن بازنشستگی 15سال از معیار جهانی کمتر شده است. آیا بهصلاح است که ما نیروی کار را در سن 50سالگی و در اوج پختگی بازنشست کنیم که چندین هزار میلیارد تومان هزینه به صندوقهای بازنشستگی وارد کند و بعد هم با تصویب قانون، بازگشت بازنشستگان به کار را ممنوع کنیم تا افراد جدیدی بهجای آنها مشغول شوند؟
*مدیرعامل سابق صندوق بازنشستگی کشوری
منبع: همشهری