
پیودیپای (PewDiePie)، شخصیتی بزرگ در صنعت بازیهای ویدئویی به حساب میآید ولی اکثر بازیبازان ایرانی از این شخصیت اطلاع ندارند. موضوع بحث مقالهی امروز، معرفی شخصیت پیودیپای، دلیل موفقیت او و توضیح بعضی اتفاقاتی است که مدتی است پیرامون او میافتند. با گیمفا همراه باشید.
فلیکس اوروید الف شلبرگ(Felix Arvid Ulf Kjellberg) متولد دو اکتبر سال ۱۹۸۹ میلادی است. او که ملیتی سوئدی دارد، کار خود را از سال ۲۰۱۰ در یوتیوب و با بازیهای شوتر آغاز کرد. به این صورت که هنگامی که بازی میکرد، از گیمپلی بازی خود فیلم میگرفت و همراه با ارائهی نظرات شخصی و خندهدار، آن را در یوتیوب با بقیهی کاربران در اشتراک میگذاشت. این ایدهی به ظاهر ساده، پس از مدتی بسیار موفق ظاهر شد و در سال ۲۰۱۳، او در اوج موفقیتهای کاری خود قرار گرفت و توانست به پراشتراکترین کانال یوتیوب تبدیل شود. اکنون در سال ۲۰۱۸، کانال او بیش از ۵۸ میلیون عضو دارد و تعداد عضوها نیز به صورت مداوم در حال افزایش است. مارزیا بیسگونین نیز نامزد ایتالیایی اوست که از سال ۲۰۱۱ با هم وارد رابطه شدهاند. جالب است بدانید که پیودیپای، نحوهی تلفظ اسم خود را، از شخصیت وینی کریسمسی در سریال سوث پارک گرفته است. او همواره، با صدای تیز و کشیده نام خود را تلفظ میکند. قبل از تشریح ویدئوهای او، بهتر است از اینکه چگونه و از کجا شروع کرد صحبت کنیم.
فلیکس از دانشگاه انصراف داد تا شغل موردعلاقهی خود، که فتوشاپ بود را دنبال کند. او که در دانشگاه رشتهی اقتصاد صنعتی را دنبال میکرده، بعدها در یکی از ویدئوهایش اعلام کرد که سختی نمودارها(نمودار های بخصوصی در رشتهی نامبرده) یکی از دلایلی بود که از دانشگاه انصراف داده است. بعد از انصراف، با تمام پولی که از قبل برایش مانده و مقداری نیز که از فروش طرحهای فتوشاپش به دست آورده بود، کامپیوتری خرید و شروع به پست کردن ویدئوهای خود در یوتیوب کرد. بعدها خود او عنوان کرد که ایدهی حرف زدن و کامنت کردن برروی بازیهای ویدئویی، از همان ابتدا برای او بسیار جالب به نظر میرسیده است. تا وقتی که میزان عضوهای کانال او به صد نرسیده بود، او حتی چهرهی خود را نیز نشان نداده بود و بعد از آن، به دلیل موفقیت خاص، که رسیدن به تعداد صد عضو باشد، چهرهی خود را برای اولین بار در یکی از ویدئوهای کال اف دیوتی، نشان داد. پس از آن، به دلیل تولید ویدئوهای خندهدار و انجام بازیهای جالب، کانال او به سرعت پیشرفت کرد. جالب است، در زمانی که کانال او هنوز به موفقیتی نرسیده بود، او به حدی در موقعیت سختی قرار داشت که برای یک هفته فقط پاستا میخورد.
نحوه ی ویدئو گذاری های او:
آقای پیودی پای اکثرا هر روز یک ویدئو در کانال خود قرار میدهد. در گذشته و در سال ۲۰۱۳، او حتی تا دو ویدئو در روز نیز در روز آپلود میکرد اما پس از مدتی، و در همین یک سال اخیر، دچار یک فروپاشی روانی شد و با گفتن آن به تماشاگرانش، گفت که قرار است مدتی استراحت کند و ممکن است هیچگاه به یوتیوب بازنگردد. هر چند، بعد از مدتی او به یوتیوب بازگشت ولی اکنون ویدئوهای او از انسجام کمتری برخوردارند. همچنین او تصمیم گرفته که دیگر در یکشنبه ها ویدئویی آپلود نکند و این روز را استراحت کند. در مورد زمان ویدئوهای او، اکثر ویدئوهای گیمپلی و بازی بین سی دقیقه تا یک ساعت، و انواع دیگر ویدئوها بین ده تا بیست دقیقه است.
انواع ویدئوهای PewDiePie:
وقتی صحبت به انواع ویدئوهایی که پیودز(یکی از نامهای مخفف پیودیپای) میرسد، تنوع در آنها بسیار زیاد است. در زیر به تعدادی از این نوع ویدئوها اشاره میشود.
ویدئوهای بازی:
با اینکه پیودز ویدئوهای مختلفی را تولید میکند، اما همیشه ریشهی کار او، و همچنین نقطهی قوت و دلیل پیشرفت کانالش، ویدئوهای گیملی بوده است. بعد از نخستین ویدئوهای او که اکثرا در مورد بازیهای شوتر بود، او رو به بازیهای ترسناک مستقل و همچنین بازی هپی ویلز آورد. پیودز اکثر موفقیت خود را مدیون همین ویدئوهای ترسناک میداند و به راستی، اوج پیشرفت کانال او در یوتیوب، در همین دوره بوده است. اکثر مواقعی که او بازیهای ترسناک انجام میداد، در هنگامی که میترسید جیغ میزد و همین باعث بوجود آمدن صحنههای خندهداری میشد. البته، کار او فقط به جیغ کشیدن خلاصه نمیشد و خلاقیت هایی که در بین ویدئوهایش دیده میشد، یکی دیگر از دلایل افزایش سریع محبوبیت او بود. اگر بخواهم یک مثال بزنم، وقتی که در یکی از بازیهای ترسناک، جامپ اسکری( آمدن یک موجود ترسناک با صدای زیاد و ناگهانی جلوی دوربین) رخ داد، او سریع بازی را بست و مشغول به تماشای تعدادی بچه گربه شد تا ضربان قلب خود را پایین بیاورد.
ویدئوهای سعی کن نخندی:
این ویدئوها، که البته جدیدا نیز به شدت تعدادشان در حال زیاد شدن است، یکی دیگر از انواع ویدئوهای او هستند. او در این نوع ویدئوها، به نوعی سعی میکند یک بازی با بیننده انجام دهد. به این صورت که، چند ویدئو، که خودش اکثر آنها را از قبل ندیده است، با بیننده شروع به تماشا میکند. اگر در حین یک ویدئو، او یا تماشاگر بخندد، بازی را میبازد. البته که هیچ سیستم امتیاز بندی در کار نیست، و کل این بازی، فقط برای هیجان بخشی به ویدئو است. دیدن تلاش او برای نخندیدن، و البته خود ویدئوها، باعث به وجود آمدن صحنههای خندهداری میشود.
ویدئوهایی که در مورد خود او و زندگی خصوصی اش صحبت میکند:
با این که تعداد ویدئوهایی اینچنینی بسیار کم است و حتی شاید از تعداد انگشتان دست کمتر است، اما به دلیل اهمیتشان، وجودشان در این لیست توجیه میشود. یکی از این ویدئوها، برای موقعی بود که او به شدت تحت فشار بود و تصمیم گرفت مدتی، یوتیوب را رها کند. یکی دیگر از این ویدئوها، برای موقعی است که به او اتهامهای ضد یهودی وارد شد و تصمیم گرفت که ویدئویی در واکنش به این اتفاقات تولید کند. بعد از هر کدام از این ویدئوها، کانال او دچار تغییرات اساسی شده و نحوه و زمانبندی ویدئوهای او، همه تغییر کردهاند.
جمعه ها با PewDiePie :
این ویدئوها که مدتی خبری از آنها نبود و الان دوباره به شکل دیگری در حال ظاهر شدن هستند، بخش دیگری از ویدئوهای آقای فلیکس را شامل میشوند. تکثر این ویدئوها شامل باز کردن یک جعبهی اسرارآمیز، صحبت با مارزیا، انجام یک کار جدید و جالب و غیره میشود.
ویدئوهای متفرقه:
در آخر، ویدئوهایی وجود دارند که در هیچکدام از شاخههای بالا نمیگنجند و انواع مختلفی را شامل میشوند. با اینکه توضیح و دسته بندی کلی آنها سخت است، اما تقریبا اکثر ویدئوهای اینچنینی، شامل کمدی و طنز میشوند. لخت شدن او و دویدن در خیابان برای جمع کردن یک میلیون لایک، صحبت کردن دربارهی مانگاهای مورد علاقهاش، درخواست از کاربران برای انجام کارهای مختلف و فتوشاپ کردن عکس، از معدود کارهای متفاوتی هستند که در این شاخه جای میگیرند.
دلیل موفقیت PewDiePie:
با این که صحبت در مورد موفقیت این یوتیوبر کار سختی است و عوامل مختلفی را شامل میشود که شاید به ذهن نویسندهی این مطلب نرسد، اما تمام تلاش این است که دلایل محکم و روشنی برای رشد بسیار سریع کانال او ارائه شود.
از اولین دلیل شروع میکنیم، که آن کمدی است. این هنر خنداندن دیگران، یک موضوع ذاتی است و در هر کسی وجود ندارد. پیودز با مهار این قوه و تمرکز آن بر روی بازیهایی که انجام میداد، در جلب علاقهی مردم موفق شد. البته خام بودن این کمدی نیز، اثر زیادی بر تاثیرگذاری آن داشت. به این صورت که او چیزی را سانسور نمیکرد، و البته در مواقع لزوم، هر چه از دهنش درمیآمد به بازی میگفت.
مورد دوم، که شاید کمی گنگ به نظر برسد، حس اطمینان بخشی و البته خاص گرایی به مخاطبین خودش بود. به این صورت که، اول از همه یک اسم خاص برای طرفدارانش انتخاب کرد. او به طرفدارانش برو(داداش ) و به جمیع آنها بروارمی(ارتش داداشی ها) میگوید. با اینکه ممکن است در نگاه اول این یک کار بیفایده به نظر برسد، اما در تعداد بالا، باعث بوجود آمدن یک وحدت در بین طرفداران و یوتیوبر میشود که یکی دیگر از دلایل موفقیت اوست. در نظر داشته باشید، وقتی فلیکس با دوربین صحبت میکند، اکثرا طرف صحبت او با یک نفر است. به جز در مواقع خاص، شما احساس میکنید که کل این ویدئو برای شما تهیه شده و این احساس نزدیکی با پیودز، باعث لذت بردن بیشتر از ویدئو و در نتیجه پرطرفدارتر شدن او شده است.
مورد سوم، هوش زیاد فلیکس در جذب کردن مخاطب است. بگذارید با یک مثال شروع کنم. در دنیای دیروز، نرد ها بازندههای جامعه به شمار میرفتند و کسی خواهان آنها نبود. این که شخصی کمیک بخواند، بازی کند و یک فرد خجالتی باشد، اکثرا کسی را جذب نمیکرد. اما برعکس، در دنیای امروز، به دلیل برتر نهاده شدن هوش و باهوش بودن اکثر افراد انزواطلب، این شخصیت ها طرفدار پیدا کردهاند. پیودز نیز، با شناختی که از مردم داشت، پس از مدتی شخصیت خود را یک نرد نشان داد. نه این که کلا شخصیت خود را عوض کند. بلکه با اشارههای ریز در این ویدئو و آن ویدئو، باعث به وجود آمدن دوبارهی یک حس نزدیکی به خود ما، نردهای بازیباز کرد. و اینگونه، هم شخصیت های نرد، و هم دیگران، کم کم به او جذب شدند.
مورد چهارم، توانایی ادیت او در ویدئوهای خود است. شاید باورش سخت به نظر بیاید، اما همین مورد، بیشتر از تمامی مورد های بالا در موفقیت او اثر داشته است. برای مثال، به گفته ی خود او، بیش از صد ساعت طول کشید تا بازی دارک سولز یک را تمام کند ولی بیش از صد ساعت دیگر وقت برای ادیت کردن و آماده کردن ویدئو های او گذاشته است. همین کار، باعث شده که خندهدارترین قسمت های گیمپلی او برای بیننده باقی بماند و او از تک تک دقایق این ویدئوها، لذت ببرد.
مورد پنجم، ادامه داشتن بعضی جوکها در ویدئوهای او است. با اینکه هر موقع دلتان خواست میتوانید دیدن ویدئوهای او را شروع کنید، اما پس از مدتی متوجه میشوید که پیودز از جک هایی استفاده میکند که در قسمتهای قبلی نیز استفاده میکرده است. این کار، باعث به وجود آمدن حس لذت از وفادار بودن به او میشود. شما به دلیل اینکه مدتی با او بودهاید، حال میتوانید از جوک هایی لذت ببرید که افراد تازهوارد نمیتوانند. این موضوع، که فکر نکنم قصد ارادی پشت آن باشد، یکی دیگر از دلایل موفقیت او است.
این دلایل، با آنکه تنها کمی از دلایل موفقیت پیودیپای هستند، اما توانایی های او را به ما نشان میدهند که او شخصی باهوش، کمدین و ماهر است.
کمی صحبت در مورد قضیهی ضد یهودی:
گفتنی است نویسندهی این مطلب قصد ندارد به هیچوجه از کار پیودیپای دفاع کند و کار او را موجه جلوه دهد، اما به نظر این حقیر، کمی صحبت پیرامون این موضع به دلیل تاثیری که بر روی پیودیپای و تا درجاتی بر روی یوتیوب گذاشت لازم است. لازم به ذکر است که فقط حقایق در این مطلب عرضه میشوند و نتیجهگیری بر عهدهی خواننده است.
بنده، سعادت این را داشتم که این موضوع را دست اول ببینم و نسخهی تغییر یافته و شدت گرفته را از این و آن نشنوم. برای مدتی بود که کانال آقای فلیکس را دنبال میکردم. بعد از مدتی که ایشان دنبال یک موضوع جدید برای ویدئوهایش میگشت و به در بسته خورده بود، روزی یک سایت را کشف کرد. این سایت، که از بردن نام آن معذورم، سایتی بود که برای انجام کارهای مختلف، توسط اشخاص مختلف، از مشتری پول میگرفت و با برداشت کمیسیون از آن پول، الباقی را به طرف دیگر میداد. گفتنی است اکثر کارها بیفایده و فقط برای خنده بودند. مثلا یک شخص که شبیه مسیح لباس میپوشید و به ازای پنج دلار، هر چه را که میخواستید رو به دوربین میگفت. پیودیپای تصمیم گرفت که از این نحوهی کار کردن سایت سواستفاده کند و به دلیل اینکه نشان دهد این وبسایت هدفی ندارد و در کل بیهوده است، چند درخواست به چند کاربر از این وبسایت فرستاد.
یکی از این درخواستها، از شخصیت مسیح-مانند بود که از او خواست که بگوید هیتلر هیچ کار اشتباهی نکرده است. کار دیگر این بود که به دو شخص هندی که هر چیزی را که به آنها گفته میشد روی کاغذ مینوشتند و با رقص و خنده آنرا به دوربین نشان میداند، گفت که بر روی کاغذ بنویسند ” مرگ بر همهی یهودیان”. بدون هیچ شکی، وقتی از بیرون به این ماجرا نگاه میشود، کار پیودز شنیع و زشت مینماید و به راستی که چنین نیز هست. همچنین، هر جمع دیگری نیز به غیر از یهودیان در آن پلاکارد نوشته میشدند، صد در صد واکنش نشان میدادند و قرار نبود که این قضیه به راحتی تمام شود. اما همهی اینها از بیرون ماجرا نیز معلوم است. پس کل ماجرا چیست؟ آیا او فقط یک شخصیت ضد یهودی است؟
اولین فاکتوری که باید در این شوخی در نظر بگیرید، بخش شوخی و مسخره نشان دادن سایت است. گفتنی است، از وقتی پیودز درخواستهای خودش را در این وبسایت ثبت کرد تا زمانی که کارهای او آماده شدند، تقریبا دو هفتهای طول کشید. پس فراموشی پیودز از گفتن این که حرفش ثابت شده و این وبسایت عبث و بیهوده است، از این منظر قابل پیشبینی است. یعنی اینکه پیودز بعد از دو هفته فراموش کرده که هدفش از این کار چه بوده، و البته فقط خندیدن به موضوع، باعث بدتر شدن واکنش ها شده است. اگر او بعد از این ماجرا، عنوان میکرد که به هدف خود که مسخره نشان دادن سایت بوده رسیده است، ممکن بود واکنشهای نرمتری به او وارد شود.
دومین فاکتور، قوهی طنز پیودز است که پیشتر به آن اشاره شد. او پیشتر از این، شوخی های خام و رک دیگری نیز مانند این انجام داده بود، اما به دلیل خنده دار بود اکثر آنها، همه از روی این موضوع رد شده بودند. اما این دفعه، این شوخی پیودز در مرکز توجه قرار گرفت که دلیل آن، فاکتور سوم است.
فاکتور سوم، وال استریت جورنال (Wall Street Journal) و سایتهای دیگر روزنامه نگاری است. پیش از این، در چند جا، پیودز این وبسایت ها را مسخره کرده بود و البته، به دلایل مختلف، با آنها سر جنگ برداشته بود. به عنوان مثال، یکی از این جنجالها، بر سر خبر کذبی بود که وبسایت وال استریت جورنال در وب در مورد پیودیپای منتشر کرده بود. پیودز شخصیت محبوبی است، و همه ی جهان این را میدانند، پس به وجود آمدن شایعههای مختلف در مورد او کاملا طبیعی است. حتی در یک زمان، خبر خودکشی او در اینترنت پخش شد! در هر صورت، پس از انتشار خبر کذبی در مورد او، او مستقیما واکنش نشان داد و وال استریت جورنال را به مبارزه فراخواند. همین موضوع، باعث شد که به محض این که او پایش را کج گذاشت، وال استریت به او حمله کند و تمام کارهای او را ده برابر بدتر از آنچه هستند نشان دهد.
حتی کار تا به جایی پیش رفت که، یکی از خبرنگاران این وبسایت، اینقدر در ویدئوهای پیودز گشته بود تا یک حالت دست او که شبیه سلام هیتلری بود را پیدا کند، و آن را به عنوان مدرکی بر ضد یهود بودن پیودیپای در مقاله ی خود ذکر کند.
دلیل هر چه بود، اینکار فلیکس غیرقابل بخشش بود. با اینکار، او حتی در صدر یکی از سایتهایی که مخصوص افراد ضد یهود بود قرار داده شد. این کار تبعاتی نیز از لحاظ کاری برای او داشت، که میتوان از آنها به کنسل شدن قرارداد او با دیزنی، لغو شدن فصل دوم برنامهی پیودیپای را بترسان، و البته انتقادهای مختلفی که به او وارد شدند، اشاره کرد. البته پیودیپای، در جواب ویدئویی را منتشر کرد که شرح خلاصهی آن به شرح زیر است. گفتنی است این ویدئو از معدود ویدئوهای اشاره شده در بالا است که پس از آن نحوهی کار او در کانالش تغییر کرد و به صورت مستقیم تری به تمسخر وال استریت و البته رسانه پرداخت.
او اول از کار خود عذرخواهی کرد و البته گفت که برای رفتارش هیچ توجیهی وجود ندارد. او البته گفت که به نظرش شوخی با چیزها، لزوما دلیل این که شما از آن چیز خوشتان میآید نیست و در دنیایی که نتوان با چیزی شوخی کرد، رسانهی آزاد معنی ندارد. او عنوان کرد که در خانوادهای با بیان آزاد بزرگ شده و با اینکه در آینده سعی میکند از زبان طنز متفاوتی بهره برد، اما این به معنی متوقف کردن شوخیهای او نیست. در آخر نیز، از بروها تشکر کرد که در این مدت کنارش بودند و او را همراهی کردهاند.
او پس از این ویدئو، تصمیم گرفت به جای شوخی دوباره با هیتلر، با وال استریت شوخی کند و به نوعی، نشان دهد که از آنها نمیترسد. این واقعه، شاید بزرگترین اتفاقی بود که تا کنون برای چنل پیودیپای افتاده بود و به کلی در تصمیمات او تاثیر گذاشت.
PewDiePie اکنون:
با آنکه اکثر صحبتهای قبل در مورد گذشته پیودیپای بود، اکنون بهتر است کمی در مورد زمان حال او صحبت کنیم. او اکنون، مدتی است که دارد با کمک هوادارانش، ویدئوهای جالبی تولید میکند. چنل او از همیشه پرطرفدارتر است و با بیش از ۵۸ میلیون عضو، پرطرفدارترین کانال یوتیوب محسوب میشود. همچنین، او یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های بازیهای ویدئویی نیز محسوب میشود. به صورتی که بسیاری، بخشی از موفقیت بازی پابجی را مدیون استریم های پیودیپای میدانند. از آخرین ویدئوهای او، میتوان به بازی سوث پارک اشاره کرد. امید است با خواندن این مطلب، درک و شناخت بهتری از پیودیپای پیدا کرده باشید.