به گزارش
جهان نيوز؛ برنامه تلويزيوني «سختانه» كه قرار بود از شبكه سوم سيما پخش شود، بعد از يك شروع خبرساز، ديگر فرصت پخش از تلويزيون پيدا نكرده است و مشخص نيست برنامهاي كه شش قسمت از آن توليد شده بر اساس چه تصميمي پخش نشده است! صحبتهاي ضد و نقيضي درباره آينده اين برنامه كه در ژانر «هارد تاك» توليد ميشود، شنيده ميشود. «ميلاد دخانچي» تهيهكننده و مجري «سختانه» در گفت و گو با «جوان» درباره وضعيت اين برنامه توضيحات بيشتري ميدهد.
«سختانه» در اصل يك هارد تاك است، يعني سؤالهاي چالشي و سخت در آن پرسيده ميشود؛ چيزي كه شايد كمتر بيننده تلويزيون، نمونه ايراني آن را ديده باشد. جايگاه هارد تاك در برنامهسازي تلويزيوني چقدر مهم است؟
اينكه از صاحبان قدرت سؤالهاي سخت پرسيده و مطالبه شود، كشف و ابداع جديدي نيست و از ابتداي تاريخ جامعه از قدرت چه در خفا و چه در آشكار سؤالات سخت پرسيده از اين حيث طرح سؤالات سخت از افراد تأثيرگذار يك كشف مدرن و جديد نيست. «سختانه» نيز يك واژه فارسي به معناي پرسش سخت پرسيدن است و اين نشان از وجود فرهنگ طرح سؤالات سخت از صاحب منصبان در تاريخ كشور ما دارد. حال در دوران جديد تغييراتي صورت گرفته و به قول ميشل فوكو قدرت انتشار پيدا كرده است و مانند قبل در يك جا متمركز نيست. منابع قدرت متعدد شدهاند و به همان اندازه ميزان پرسش از صاحبان قدرت نيز گسترش پيدا كرده است. منظور هم از قدرت صرفاً قدرت سياسي نيست، در اينجا معناي قدرت تأثيرگذاري بر فرهنگ عمومي است. يك سياستمدار، يك هنرمند، يك ورزشكار و هر كسي كه در جايگاهي قرار دارد، رفتار و اعمال و تصميمهايش تأثير اجتماعي ميگذارد، بايد در مقابل آن تأثير پاسخگو باشد.
پس ميشود گفت خود ميلاد دخانچي به عنوان يك مجري و برنامهساز تلويزيون هم بايد در يك هارد تاك پاسخگوي كارهايش باشد؟
هر كسي كه در ساخت حوزه فرهنگ جامعه تأثير دارد، بايد پاسخگو باشد، چه آن فرد علي پروين فوتباليست باشد، چه وزير ارشاد، چه يك انديشمند چه شخصي به اسم ميلاد دخانچي، حتي تتلو هم به همان اندازه كه در فرهنگ عمومي فعال است بايد مورد سؤال قرار گيرد. هارد تاك مطالبه عمومي يك جامعه است و باعث ميشود آن جامعه نسبت به اتفاقاتي كه درونش رخ ميدهد، واكنش داشته باشد.
بعضاً ميگويند كه اين برنامهها در ايران كپي ميشود، مثل برنامه «سختانه» كه شما توليد كرديد، اين را قبول داريد؟
وقتي از هارد تاك صحبت ميكنيم در اصل از يك ژانر و گونه برنامهسازي صحبت ميكنيم، نه از يك اسم و عنوان برنامه، با اين ادعايي كه ميشود يعني ديگر كسي نباید در سينما «ملودرام» بسازد، چون فلان كارگردان روس در ساخت ملودرام شاخص بودهاست يا كسي «ريليتي شو» يا «تاك شو» نسازد! ما قرار است از طريق كاركرد هارد تاك و سؤالهاي سختي كه از يك فرد ميپرسيم، محتوايي را در اختيار مخاطب قرار دهيم، آن محتواست كه منظور ما را از گفت و گو مشخص ميكند.
بعضي از برنامههاي تلويزيوني، ادعاي هارد تاك را دارند، آيا واقعاً در تلويزيون هارد تاك داشتهايم؟
تلاشهاي پراكندهاي در اين ژانر داشتهايم، اما هنوز در رسيدن به پختگي در اين گونه احتياج به زمان داريم و يكي از انگيزههاي من براي توليد «سختانه» همين بود.
برداشت بدي از هارد تاك در برخي از برنامههاي اينترنتي ايجاد شده كه مثلاً از زندگي يك سلبريتي سؤالهاي خيلي خصوصي پرسيده ميشود و اسم آن را هارد تاك ميگذارد، به نظرم بايد مرزبندي ميان هارد تاك واقعي و اين نوع برنامههاي زرد ايجاد شود!
اين آسيبشناسي بايد انجام شود. يك هارد تاك واقعي بايد دغدغه فرهنگ عمومي داشته باشد، نه وجه سطحي فرهنگ عامه و مسئلهاش نبايد زندگي خصوصي و احوالات شخصي باشد. با ميهمانان سختانه بايد مانند استعارهاي از فرهنگ عمومي روبهرو شد تا بتوانيم به واقعيتهاي اجتماعي برسيم و مسائلي را بيان كنيم كه به درك حوزه عمومي فرهنگ منجر شود، حتي مدعي هستم ساخت برنامه «سختانه» يك وظيفه خطير انقلابي برايم بوده وگرنه ميتوانستم سراغ زندگي سلبريتيها بروم و هيچ وقت هم برنامهام زمين نخورد!
زماني كه سري دوم برنامه «جيوگي» را ساختيد، آيتمي در برنامه بود كه نحوه اجراي آن شباهت زيادي به برنامه «پ
ارازيت» داشت و ميگفتند از روي آن برنامه كپي كرديد، اين را چقدر قبول داريد؟
آن آيتم هم در سنت يك ژانر خاص طنز اجرا ميشد؛ ژانري كه مجري با نشستن در يك صندلي با نگاهي به دوربين به هجو جامعه ميپردازد. اينگونهها سرقفلي كسي نيستند و اگر سرقفلي كسي هست، آن متعلق به ديلي شو است.
به من ميگويند شبيه فلان برنامه BBC بوده، در صورتي كه اصلاً من BBC را دنبال نميكنم يا درباره «پارازيت» آن برنامه در حال و هواي سال 88 كه شرايط خاصي داشت، ساخته شد و برنامه عجيبي هم نبود، اما به خاطر اينكه در يك موقعيت خاص ساخته شده بود، مورد توجه قرار گرفت. تازه من در آن برنامه سختي ميكشيدم تا در يك آيتم پنج دقيقهاي به نقد موضوعات حساس بپردازم و آن را روي آنتن بفرستم.
چرا همان جيوگي را ادامه نداديد؟
سختانه از جهاتي ادامه جيوگي است. حداقل اين نوع گفتوگو نسخه پرورش يافته گفتوگويهاي جيوگي است كه البته بايد به پختگي بيشتري برسد.
يك قسمت از «سختانه» از شبكه 3 پخش شد، قسمت دوم توقيف شد و خبري هم از پخش قسمت بعدي نشده، الان آخرين صحبتي كه درباره وضعيت اين برنامه گفته شده چيست؟
هيچچيز مشخص نيست غير يك چيز و آن اينكه مديران تلويزيون بايد سر يكسري از موضوعات به تفاهم برسند كه اميدوارم برسند و نتيجه هرچه باشد، حتماً درست است و من به آن احترام ميگذارم.
منبع: روزنامه جوان