شناسهٔ خبر: 22953687 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

پیشنهاد

صاحب‌خبر -

جواد لگزیان

بازيابى امر محسوس

برای آنان که با هنر سر و کار دارند و کسانی که در مورد آن می‌اندیشند، اهمیت خاص هنر امری بدیهی به نظر می‌رسد. در کار بسیاری از متفکران دویست و پنجاه سال گذشته، هنر و اثر هنری به عنوان محل رخ‌نمایی حقیقت و لحظه گشایشی ظاهر می‌شود که حقیقتی که در جامعه، سیاست و علوم تجربی مدرن یافت نمی‌شود خود را در آن آشکار می‌کند: اثر هنری همچون تنها استثنا واقعیت سرتاسری کذب و کژنمایی و بیگانگی ظاهر می‌شود ـ لمحه‌ رستگاری در جهانی سراسر هبوط یافته. این در حالی است که سده‌های متمادی کار هنری نیز فعالیتی متعارف و چیزی در رده‌ی مهارت‌ها و صناعت‌های دستی تلقی می‌شد و کسی که دعوی آن را نداشت که با پرداختن به هنر با مهمترین مسایل بشری سر و کار دارد. گفتاری که هنر را به این معنای تازه فهم و صورت‌بندی کرد «زیبایی‌شناسی» نام داشت و هنری که همپای این جریان به وجود آمد جریان هنر مدرن به معنای عام کلمه بود، اما این هنر و گفتار زیبایی‌شناسی از پی چرخش «پست مدرنیستی» چند دهه اخیر از جهات مختلف محل حمله بوده است. هفت جستار به هم پیوسته کتاب حاضر به این مسایل می‌پردازند و در این مسیر برخی از مفاهیم محوری هنر و زیبایی‌شناسی دو سده اخیر مانند مفهوم طبیعت درون و بیرون بیان و بیان‌نگری، سوبژکتیویته یا نفس فردی، بازنمایی و پیوند آن با واقعیت، ابداع یا نوآوری و مقولاتی دیگر را مورد بحث قرار می‌دهند. «بازیابی امر محسوس: هفت‌گفتار در زیبایی‌شناسی» نوشته مجید اخگر در 235 صفحه را نشر بیدگل رهسپار بازار کتاب کرده است.

شب در رستوران تاك‌هاس

والاس شان در نمایشنامه «شب در رستوران تاک‌هاس»،‌ به‌نوعی به سراغ ارتباط هنر و اجتماع و نقش یا وظیفه هنرمند در برابر مسایل اجتماعی و سیاسی رفته است. این نمایش، در آینده‌ای نه‌چندان‌دور اتفاق می‌افتد و شخصیت‌های آن، آدم‌هایی تئاتری‌اند، از بازیگر و کارگردان گرفته تا نویسنده و طراح. ده سال پیش از این آنها همگی در اجرای یک تئاتر در کنار هم بوده‌اند و حالا قرار است به یاد آن دوران دور هم جمع شوند. در این مدت یکی، دو نفر از آنها به موفقیت و ثروت زیادی رسیده‌اند و بقیه هرکدام به راه‌های دیگری رفته‌اند. مسئله‌ای که این قرار دوستانه را در موقعیتی بغرنج قرار می‌دهد، پاسخ به این پرسش است که اگر کار یکی از این آدم‌ها با سلاح‌های کشتار جمعی مرتبط باشد باید چگونه رفتار کرد و آیا می‌توان همچنان این رفاقت را ادامه داد؟ آیا آنها باز هم می‌توانند در این شرایط از هنر و خاطرات تئاتری‌شان حرف بزنند؟ والاس شان در سال ١٩٤٥ در نيويورك متولد شده و امروز از چهره‌هاي مطرح ادبيات نمايشي آمريكا به شمار می‌رود. اجراي بيشتر نمايشنامه‌هاي والاس با جنجال‌هاي زيادي همراه بوده‌اند. «عمه دن و لمون»، «تب»، «عزادار اجير»، «علف‌هاي هزاررنگ» و «شب در رستوران تاك‌هاس» از جمله آثار او هستند كه باعث منازعات زيادي شدند تا جايي كه حتي اجراي يكي دوتا از اين نمايشنامه‌ها براي مدتي در كشور خود او ممنوع بوده است. والاس شان را می‌توان به عنوان نويسنده اي منتقد در نظر گرفت كه در آثارش به نقد صريح قدرت می‌پردازد. او توجه زيادي به فاشيسم و امكان برآمدن دوباره آن در جهان فعلي دارد و در آثارش به نابودي ارزش‌ها و حقوق انساني پرداخته است. «شب در رستوران تاک‌هاس » نوشته والاس شان با ترجمه بهرنگ رجبی در 85 صفحه را نشر بیدگل رهسپار بازار کتاب کرده است.