بررسی پیامدافزایش تعرفه واردات کاغذ
گرانی کاغذ ضربه فنی کتاب و مطبوعات
صاحبخبر - هر چند وقت یک بار آمارهایی اعلام می شود از وضعیت بحرانی مطالعه در کشور. از این که ما ایرانی خیلی کم مطالعه می کنیم. به خصوص مطالعه کتاب که غذای روح است. با مرور آمارها و اظهارات برخی مسئولان و کارشناسان، به این نتیجه می رسیم که نوک پیکان ماجرا همیشه سمت مردم است که دنبال کتاب و روزنامه نیستند. اما اگر به بازار نشر سری بزنیم و به درددل مردم توجه کنیم، می بینیم فروش بالای کتاب در مقاطع خاصی مثل ایام اجرای طرح پاییزه کتاب و حضور پرشور مردم در نمایشگاه ها و طرح های این چنینی از علاقه شان به مطالعه حکایت دارد اما پای گرانی کتاب و مجلات در میان است و برای همین مردم همیشه پای کار خرید این محصولات فرهنگی نیستند. اخیراً هم که بحث گرانی کاغذ دوباره بالا گرفته است؛ گرانی که فقط دامن ناشر کتاب و صاحب امتیاز روزنامه و مجله را نمی گیرد و در نهایت باعث کوچک شدن سبد فرهنگی مردم می شود. هر چند مدیرکل امور اقتصادی و سیاستهای تجاری وزارت صنعت و معدن راهکارهایی برای حل مشکل ارائه کرده، اما هنوز به دلایل دیگری مثل شرایط بازار جهانی کاغذ، قیمت در حال افزایش است و نگرانی های زیادی را ایجاد کرده است. تصمیماتی برای جلوگیری از افزایش قیمت کاغذ انتشار خبر حذف ارز مبادلاتی و افزایش تعرفه واردات کاغذ با واکنش تشکلها و اتحادیههای مصرف کننده کاغذ مواجه شد. البته خیلی زود این خبر در تاریخ 14 آذر ماه در اطلاعیه ابلاغی مدیرکل امور اقتصادی و سیاستهای تجاری وزارت صنعت، معدن و تجارت به دلیل تاثیرات منفی و التهاب در بازار کاغذ تکذیب شد و پس از اعلام رسمی خبر گرانی کاغذ، وزارت صنعت، معدن و تجارت در واکنش به این موضوع پنج راهکار صادر نشدن مجوز برای افزایش تعرفه واردات کاغذ، تخصیص ارز مبادلاتی به میزان مورد نیاز برای واردات کاغذ، تکلیف به تولید کنندگان و تجار برای تامین نیاز بازار، تدوین طرح جامع تنظیم بازار کاغذ و حمایت از تولید کنندگان برای به روزرسانی تجهیزات با پیگیری دولت به منظور تخصیص منابع را به عنوان اصلیترین موضوعات و تصمیمات برای جلوگیری از افزایش ادامهدار قیمت بازار کاغذ اعلام کرد. چرا کاغذ گران شد؟ درباره دلیل این گرانی و کمیابی، حرف و حدیث زیاد است؛ برخی مدعی اند دولت پیشبینی وضع موجود را نکردهاست و چند نشریه هم کاغذ خریده و احتکار کردهاند. رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان، «محمود آموزگار» چند روز قبل در گفتوگو با خبرگزاری مهر درباره دلایل گرانی کاغذ گفت: «ثبت سفارش برای واردات کاغذ انجام نمیشود و ارز مبادلهای هم برای خرید این کالای استراتژیک حوزه صنعت نشر اختصاص پیدا نمیکند. ارز مبادلهای مدتی است که تنها برای هفت قلم از کالاهای اساسی تخصیص مییابد که کاغذ جزو آنها نیست. علاوه بر این، مدتی است مجدد، بحث افزایش نرخ تعرفه واردات کاغذ از ۵ به ۱۰ درصد مطرح شدهاست که چنان چه این اتفاق رخ دهد، شاهد افزایش دوباره قیمت کاغذ و بالا رفتن نرخ افزایش آن از رقم ۲۰ درصد فعلی خواهیمبود». از طرف دیگر گفته میشود یکی از بزرگترین کارخانههای تولیدکننده کاغذ در چین که از کاغذ باطله، کاغذ تولید میکرد، به دلیل مشکلات زیستمحیطی تعطیل شد. چین که تا پیش از این صادرکننده بود، تبدیل به واردکننده شد و به قیمت بالاتر تمام تولیدات کاغذ چند کارخانه را که بیشتر طرف قرارداد با ایران بودند، خرید. علاوه بر اینها، قیمت کاغذ همزمان در بازار جهانی هم افزایش پیدا کردهاست. واکنش جراید به گرانی کاغذ روزنامهها و نشریات در این اوضاع نابه سامان تنها کاری که ازشان برمیآید کم کردن تعداد صفحاتشان است؛ روزنامه «هفت صبح»، که از مدتی پیش قطع خود را تغییر داده، حالا هشت صفحه از صفحاتش را هم کم کردهاست.روزنامه «شرق» چهار صفحه اش را حذف کردهاست؛ مدیر مسئول این روزنامه در گفتوگو با ایسنا، با انتقاد از کمبود و گرانی کاغذ و کیفیت نامطلوب کاغذهای تولید داخل اظهار کردهاست: «من بر اساس خبرهایی که دارم، میدانم حدود هفت یا هشت روزنامه به دلیل این که کاغذ ندارند، چاپ نمیشوند و این وضعیت بقیه نشریات را هم به شکل دومینووار دربرمیگیرد». روزنامه «سینما» هفته گذشته در اعتراض به افزایش قیمت کاغذ، اعلام کرد که به مدت یک هفته بهجای نسخه چاپی، نسخه الکترونیک منتشر میکند. این روزنامه از دیگر نشریات هم خواست به این حرکت اعتراضی بپیوندند تا شاید در کاهش قیمت کاغذ تأثیری داشتهباشد. هفته نامه «کرگدن» هم یکی دیگر از نشریاتی بود که با منتشر نشدن در هفته گذشته، واکنشش را به ماجرای کمیابی و گرانی کاغذ نشان داد. گرانی کاغذ، البته بازار نحیف و کمجان کتاب را هم بینصیب نخواهدگذاشت. پیشنهادی برای دولت در جو ملتهبی که این روزها بهوجود آمده است، همه منتظریم تا بدانیم درنهایت چه تدبیری برای برونرفت از بحران کاغذ اندیشیده میشود و هرکس هم راهحل و راهکاری ارائه میکند. «عصر ایران» در یادداشتی به دولت پیشنهاد کرده است دخالتش را از حوزه مطبوعات قطع کند: «رئیسجمهور دستور دهد انتشار مطبوعات و نشریات دولتی بهطور کامل متوقف شود. چه اتفاقی میافتد؟ از حجم تقاضای اینها که دغدغه قیمت ندارند و نگران مشتری نیستند و بودجهای را باید صرف کنند و میکنند کاسته میشود. با منطق اقتصاد بازار و قاعده عرضه و تقاضا وقتی از حجم تقاضا کاسته شود قیمت پایین میآید و اگر راست باشد که برخی نهادهای عمومی به احتکار کاغذ روی آوردهاند آنها هم ناگزیر از باز کردن درهای انبارها و عرضه بیشتر میشوند و همین هم به کاهش قیمت یاری میرساند. اتفاق مثبت دیگر که بر این کار مترتب است، این است که این گروه از دولتیها ناگزیر میشوند همان بودجه یا کمتر را در روند اقتصادی سالمتر و دور از رانت و فساد هزینه کنند و کار را به بخش خصوصی بسپارند و همین هم بر درآمد نشریات میافزاید. سخن سردبیر تیرخلاص به رسانه های مکتوب این روزها شرایط و وضعیت رسانه های مکتوب هر روز بدتر می شود و این احتمال وجود دارد که مرگ رسانه های مکتوب رقم بخورد. پنج سال پیش در کشور شمارگان رسانه های مکتوب نزدیک به دو میلیون نسخه بود ولی اتفاقات همین چند سال اخیر باعث افزایش سه برابری هزینه ها و همچنین کاهش درآمدها شد. در این بین می توان به افزایش قیمت کاغذ در سال 91 اشاره کرد که به ناگهان 3 برابر شد و از طرفی از سال 93 به دلیل تحریم ها و رکود بی سابقه بازار، درآمدها به شدت کاهش پیدا کرد؛ لذا طی این پنج سال با توجه به افزایش 300 درصدی هزینه ها و کاهش چشمگیر درآمدها، بازار کتاب و مطبوعات دچار بحران شده است. در این بین رسانه هایی که از منابع دولتی یا احزاب، ارگان ها و... تغذیه می شوند آن چنان دچار بحران نمی شوند اما رسانه های خودگردان هر روز دچار افول شده تا جایی که شمارگان کل روزنامه ها در کشور به زیر یک میلیون رسیده است و این برای یک کشور 80 میلیونی فاجعه است. در حالی که در چین، هند و ترکیه روزنامه هایی وجود دارند که به تنهایی شمارگانی بالای یک میلیون دارند. در دو سال گذشته با توجه به وضعیت پیام رسان ها هم شرایط جدیدی برای رسانه های مکتوب ایجاد شد که آن ها را دچار افت شدید کرد. تصمیم اخیر دولت با انتشار خبر و تکذیب آن منجر به گرانی حدود 35 درصدی کاغذ شد؛ این در حالی است که بیش از 60 درصد هزینه های روزنامه را کاغذ تشکیل می دهد و این افزایش تعرفه تیر خلاصی به رسانههای مکتوب به عنوان نماد گردش آزاد اطلاعات و فضای آزاد اندیشی خواهد بود، در حالی که دولت شعار حمایت از آزاد اندیشی و فضای آزاد اطلاعات را می دهد اگر بخواهد از این شعار ها صیانت کند باید توجه بیشتری به این امور داشته باشد و با تدابیری قیمت کاغذ را که به فضای گردش آزاد اطلاعات کمک می کند، کنترل نماید. یادداشت شفاهی عابس قدسی، مدیر انتشارات سپیدهباوران درباره تأثیر افزایش قیمت کاغذ بر فضای نشر قیمت پشت جلد کتاب بالا میرود قیمت کاغذ، ناگهان بهطرز عجیب و غیرقابل باوری افزایش پیدا کرد؛ رقمی که روی قیمت کاغذ آمدهاست، بههیچوجه رقم جبرانپذیری نیست. اتفاقی که در حوزه نشر میافتد این است که ناشران فتیله را پایین خواهند کشید؛ یا تولید را متوقف میکنند یا شمارگان را پایین میآورند. وقتی هم که شمارگان پایین میآید، طبیعتا قیمت پشت جلد بالا میرود؛ چون هزینه تمامشده به ازای هر کتاب افزایش پیدا میکند. برای مثال وقتی ناشر بهجای هزار جلد، پنج هزار جلد از یک کتاب منتشر میکند هزینهها روی پنج هزار جلد تقسیم میشود و هزینه تمامشده کاهش پیدا میکند. حالا اگر ناشر مجبور شود بهجای هزار جلد، پانصد جلد از یک کتاب منتشر کند، همه هزینهها روی پانصد جلد سرشکن میشود و طبیعتا قیمت پشت جلد کتاب خیلی بالا میرود. از طرف دیگر وقتی دست ناشر، در بحث هزینه باز باشد، میزان ریسکپذیریاش هم برای انتشار کتاب بیشتر میشود؛ یعنی در شرایط طبیعی، ناشر قدرت پیدا میکند با یکدرصد مشخص ریسک، کتاب منتشر کند ولی وقتی هزینهها بالا میرود، ناشر برآورد میکند که اگر در نشر و فروش کتابش موفق نشود، چقدر باید خسارت متحمل شود. بنابراین افزایش قیمت کاغذ، غیر از قیمت پشت جلد، روی ریسکپذیری ناشر و درنتیجه تعداد عناوین کتابها هم تأثیرِ منفی و مستقیم میگذارد. برای این گرانی و کمیابی کاغذ، دلایل متعددی ذکر میشود که ظاهرا بعضیهایش در اختیار ما نیست. بههرحال با وجود این توضیح و توجیهات، همیشه نحوه افزایش قیمت کاغذ برای من سوال بودهاست؛ نمیدانم دقیقا چه اتفاقی میافتد که قیمت کاغذ اینطور کنترل نشده، گران میشود و اصلا انگار به حال خود رها شدهاست. گفتن و شنیدن درباره دلایل این ماجرا، دردی را از ما دوا نمی کند. چیزی که واضح است حوزه کاغذ به توجه و حمایت ویژه نیاز دارد. نمیدانم این قصه چقدر دغدغه دولت است.∎