این آمار را موسسات بینالمللی داده و قابل تایید است. آن 10 درصد باقیمانده هم مربوط میشود به جاهایی که هیچ جنبندهای و رویندهای یافت مینشود؛ یعنی بخشهای مرکزی دشت کویر و کویر لوت.
به قول مولانا: «هر که صحرایی بود ایمن بود از زلزله». طبق نقشهای تاریخی که همین مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران خودمان از زمینلرزههای چهار سده پیش از میلاد مسیح تا سال دوهزار میلادی تهیه کرده است، هالهای از زلزلهخیزی ما را فرا گرفته که همواره آبستن خرابکنندهترین لرزشهاست. با این حال همچنان ما سر پا ایستاده ایم و همچنان پنجه در پنجه طبیعت، میسازیم و می رویم جلو.
مثلا منارجنبان ما در استان اصفهان نشانه بلوغ علمی و فناوری ایرانیان در مبارزه با زلزله و بلایای طبیعی است. البته در چنان شرایطی زلزله یک «بلا» نیست، که نعمت است. سبب سازندگی شده است و سربلندی. سال های سال ژاپنیها که کلا با زلزلههای شدید خویشاوند شدهاند، روی رمز و راز این منارههای حیرتآور و افتخارآمیز کار کردند و با دستکاری اندک در سازمان آن، مدتی از کار انداختندش. اما خدا را شکر، دوباره جنبدگیهایش به راه افتاد و همچنان از پس صدها سال سربلندانه می لرزد.
پس این که میگویند تبدیل تهدیدها به فرصتها، یک شعار نبوده است. پیشینیان ما سیلهای ویرانگر و خانهخرابکن را هم با علم کردن سدهای غولپیکر رام کردند. از طوفانها و بورانها، آسیابانی و آبادانی به راه انداختند. همه اینها با خلاقیت و علم و عمل همراه شده است. پس شعار اگر با عمل همراه شود، چه بسا که خوب و راهگشا باشد تا اینکه ملال و بیتفاوتی به همراه داشته باشد.
همه می دانیم که جلوی زلزله را نمیشود گرفت و البته نباید هم بگیریم، چرا که اقتضای طبیعت همین لرزیدن و جابهجایی است. اگر این لرزشها نباشد، آب دریاها میگندد؛ سبزینگی از زمین محو می شود و کار زندگی تمام! باز همه می دانیم که زلزلههای بسیاری در راه است و باید بدانیم که همینطور نباید دست روی دست بگذاریم و به نظاره خرابههای آینده بنشینیم و با همدردی و همیاری فقط زخم ها را التیام ببخشیم. همدلی و همدردی خوب است، اما بهترش آن است که نگذاریم زلزله غصه به جان ما بریزد و خاطری را بیازارد. این خواسته شدنی ست. تجربه کشورهای بسیار زلزلهخیز همچون ژاپن، این را به ما ثابت کرده است. تاریخ و پیشینهمان هم همین را میگوید.
حالا که فصل شکفتن گل های زیست بوم نوآوری و کارآفرینی کم کم از راه می رسد، حالا که اقتصاد دانشبنیان پا در کفش های دوندگی و جهندگی گذاشته است؛ با تکیه بر گذشته و نگاهی به تجربه دیگران می توانیم استارتآپ های سرشاری در این زمینه راهاندازی کنیم که زلزله و لرزش را به جان اوضاع بیندازد و از این رو به آن رو کند و همهچیز بسامانتر شود.
اتفاق خیلی خوبی هم که در این میان افتاده، حضور تاثیرگذار و چشمگیر نهادهای مردمی و سمن ها در کنار سازمان های امدادی مثل هلال احمر و اینبار به ویژه نهادهای نظامی و انتظامی است. معمولا ارتش و سپاه منشأ بسیاری از نوآوریها و خلاقیتها هستند. سپاه و ارتش ما در کارزار ایجاد امنیت ملی و دفاع از مرزها، خلاقیت ها و نوآوری ها و کارهای زیادی کرده اند و دستشان از دانسته ها و بایسته ها پر است. دانشگاه های ما هم اوضاع خوبی به لحاظ تئوری و نظریه پردازی دارند. حالا اینها را اضافه کنید به بهره گیری از فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی. بنابراین از لحاظ توانمندی در مقابله با بلایای طبیعی خیالمان می تواند راحت تر باشد.
به شخصه مصائب و مشکلات مناطق زلزله زده را از نزدیک لمس کرده ام. در قضیه زلزله رودبار در سال 1369 و بم که در سال 1382 رخ داد و جان های پاک بسیاری از این خطه گرفت، حضور داشتم و در بازدید از این مناطق، دردها و گرفتاری های هموطنان بمی را با پوست و استخوانم لمس کردم. تنها راه رفع نگرانی ها و کم کردن آسیب های جدی زلزله های فردا، پیشگیری های فناورانه امروز است. فناوری علاوه بر آن که زندگی را راحت تر و امن تر می کند، هزینه ها را نیز کاهش می دهد. بنابراین پیشگیری در عرصه مقابله با زلزله و آسیب های طبیعی همواره از هزینه ها نیز خواهد کاست. همچنین مدیریت قبل از بحران با سردمداری علم و فناوری به خوبی و درستی انجام خواهد گرفت و آنگاه دیگر نیازی نخواهد بود که با وقوع بحران، توانمندی های بالایمان را در مقابل رنج های بیشمار هموطنانمان به منصه ظهور برسانیم.
اکنون ما بیش از سه هزار شرکت دانش بنیان در حوزه های مختلف داریم و هزاران استارت آپ. هر کدام کارهای بزرگی از دستشان برمی آید.
کاشکی همین همدلی هایی که امروز در مقابل زلزله زدگان مشخص خرج می کنیم، برای مصیبت زدگان ناشناس فردا به کار بندیم. حالا بهترین کار حفظ همین همدلی هاست. شرکت های دانش بنیان و فناور و استارت آپ ها باید وارد میدان شوند و با کمک فناوری پنجه در پنجه بلایای طبیعی بیندازند.
این کار هم نیاز است و هم نان دارد. لحظه ها را می باید که غنیمت شماریم. وقت تنگ است. با شکل گیری شرکت های دانش بنیان و استارت آپ های پیشگیرنده و ضد بحران دل همه مردم شاد خواهد شد. البته هزینه های بسیار کمتری هم خواهیم پرداخت و این بازی دو سر برد خواهد بود.
شبکه های اجتماعی نیز با بهره مندی از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به راحتی می توانند این فرهنگ را گسترش دهند و همه را نسبت به فردا مسئول و هوشیار کنند. هر آنچه پندهای گفتنی بود، گفته شده است؛ به قول شیخ اجل، سعدی شیراز: «گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست/ یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد». اکنون وقت عمل است. سربلند باشید.
*مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری
فناوری های نوین در بلایای طبیعی؛
پنجه در پنجه طبیعت- پرویز کرمی*
طبق آمار، ایران یکی از زلزلهخیزترین کشورهای جهان با گسلهای فراوانی است که حدود 90 درصد مساحت آن را میپوشاند.
صاحبخبر -
∎
نظر شما