شناسهٔ خبر: 22841160 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

گفت‌وگوی «فرهیختگان» با شجاعی، معاون اسبق برنامه‌ریزی وزارت صنعت:

دلیل رشد تجارت خارجی افزایش واردات است نه صادرات!/ صادرات صنعتی ایران منفی شد/ اگر می‌خواهید بدانید از رکود خارج شدیم به روند صادرات غیر نفتی نگاه کنید

بررسی علت این رکود تجاری و منفی شدن تراز تجاری کشور و همچنین ارزیابی وضعیت حال و آینده تجارت خارجی ایران موضوعی است که با «سید علیرضا شجاعی»، معاون اسبق برنامه‌ریزی وزارت صنعت به گفت‌وگو نشستیم.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تجارت خارجی ایران حال و روز خوبی ندارد و حالا این بیماری، بیش از گذشته اثر خودش را در آمارها و وضعیت رکود اقتصادی کشور نشان می‌دهد. هرچند که در ابتدای سال 96، تراز تجاری ایران برای مدت کوتاهی مثبت شد، اما در ماه‌های اخیر باز هم مانند سال‌های قبل این تراز منفی شد. مثبت شدن کوتاه‌مدت تراز تجاری کشور یکی از افتخارات دولت روحانی بود و این افتخار در سخنرانی‌های رئیس دولت و معاونان و وزیرانش به دفعات یادآوری می‌شد؛ افتخاری که دوره کوتاهی داشت و آن‌طور که آمارهای گمرک کشور که چند روز پیش منتشر شد نشان داد، میزان واردات کشورمان به میزان قابل‌توجهی نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته و به رقم 27 میلیارد و 307 میلیون دلار رسیده است. تراز تجاری کشور نیز منفی شده است. بررسی علت این رکود تجاری و منفی شدن تراز تجاری کشور و همچنین ارزیابی وضعیت حال و آینده تجارت خارجی ایران موضوعی است که با «سید علیرضا شجاعی»، معاون اسبق برنامه‌ریزی وزارت صنعت به گفت‌وگو نشستیم. شجاعی هم‌اکنون کارشناس مسائل راهبردی و نایب‌رئیس انجمن مهندسی صنایع ایران است و دغدغه‌های جدی در مورد برنامه‌ریزی کلان تجاری دارد.

 

 آمارهای جدید گمرک حاکی از آن است که تراز تجاری هشت ماهه اول سال 96 منفی‌تر از قبل شده است. آیا تنها با استناد به این آمار می‌توان نتیجه گرفت که وضعیت تجاری کشور به سمت افول می‌رود؟

پیش از هر چیز باید بگویم که روش آماردهی در این حوزه همه‌جانبه و علمی نیست. من نسبت به نوع بیان آمارهای گمرک انتقاد دارم چرا که عملا بیان این آمارها به طور جامع و کامل نیست و معتقدم تقریبا گمراه‌کننده است. یعنی آنجا که ما حجم تجارت‌مان پایین آمده بود به آن اشاره نمی‌کردند ولی حالا که حجم تجارت بالا رفته خیلی آن را برجسته کرده‌اند و آن موقعی که بحث تراز تجاری مثبت بود خیلی پررنگش می‌کردند ولی نمی‌گفتند چرا ترکیب تراز تجاری ما مثبت شده است.

 پس به نظر شما حتی زمانی که تراز تجاری کشور مثبت اعلام می‌شد هم وضعیت اقتصادی کشور و تجارت بین‌الملل خوب نبوده است؟

معتقدم وضعیت تجارت خارجی کشورمان اصلا خوب نیست و نتایج آمارها و تحلیل‌هایی که طی چند سال اخیر صورت گرفته نشان می‌دهد چرخه صادرات و واردات ما اصلا وضعیت خوبی نداشته است؛ به ویژه در سایر کالاهایی مثل کالاهای صنعتی و معدنی یا حوزه‌های خدماتی اصلا وضعیت‌ صادرات‌مان خوب نیست.

 پس دلیل مثبت بودن آمارها چه بوده است؟

چند نکته در بررسی آمار گمرک قابل‌توجه است. مثلا در آمارها آمده است که هشت درصد رشد تجارت خارجی داشته‌ایم ولی عنوان نمی‌شود که این رشد خارجی ما ناشی از افزایش واردات بوده است نه رشد صادرات.  این موضوع بسیار مهمی است که رشد تجارت خارجی زمانی ارزشمند است که ماحصل رشد صادرات‌ باشد؛ وگرنه رشد مثبت آن چندان جای تفاخر و تشویق ندارد و حتی می‌تواند نگران‌کننده باشد و نشان‌دهنده آن باشد که ارز از کشورمان به شدت خارج می‌شود؛ زیرا واردات‌مان افزایش پیدا کرده ولی ارز به کشور ما نمی‌آید چون صادرات ما کاهش پیدا کرده است.نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که آمار گمرک می‌گوید ارزش صادرات‌مان در آبان نسبت به مهر یک درصد بهبود داشته است؛ اما بیان این مطلب اصلا دارای ارزش نیست به جهت اینکه سرعت رشد صادرات ما همواره در هر ماه باید نسبت به ماه قبل بیشتر شود؛ یعنی طبیعی است که ما همواره در نیمه دوم سال نسبت به نیمه اول و ماه‌های اول سال رشد صادرات داشته باشیم. به خاطر اینکه یکسری از محصولات کشاورزی‌‌‌مان در نیمه دوم سال می‌رسد و طبیعتا صادراتی که مبتنی‌بر این محصولات کشاورزی هستند، معمولا در نیمه دوم سال نسبت به نیمه اول بیشتر بوده است. همچنین در کشور ما در نیمه اول فروردین تعطیلات داریم. همین‌طور تعطیلات تابستان باید در نظر گرفته شود؛ بنابراین معمولا تولیدات کاهش پیدا می‌کند و این کاهش تولیدات بر یکسری اتفاقات که در حوزه تجارت بین‌الملل داریم، اثر می‌گذارد. ولی معمولا این شیوه اعلام آمار که بگوییم این ماه نسبت به ماه قبل ما یک درصد رشد داشته‌ایم تا به حالا مرسوم نبوده؛ بنابراین طبیعی است که هر ماه نسبت ماه قبل رشد داشته باشیم و اگر این اتفاق نیفتد بسیار تاسف‌بار است. یعنی اگر رشد هر ماه‌ نسبت به ماه قبل ‌افزایش نداشته باشد خیلی فاجعه است و باید نگران باشیم.

 پس با این توصیف،‌ آیا می‌توان گفت اوضاع تجارت بین‌المللی ما نگران‌کننده است؟

اگر در سال‌های اخیر حتی یک درصد رشد داشته‌ایم وضع‌مان خیلی خوب است. در دوره‌های قبل طی هشت سال ما به طور متوسط 22 درصد سالانه رشد صادرات داشته‌ایم. ولی در این دوره عدد به مراتب پایین‌ آمده است و ما حتی شاهد کاهش‌‌های جدی در حوزه صادرات بوده‌ایم و یکی دو سال تا مرز 16- درصد کاهش صادرات داشته‌ایم. همین موضوع، نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد زیرا ما انتظار داشتیم حداقل رشد سرعت صادرات‌مان‌ یک درصد بیشتر شود که الان اینطور نیست. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که ما حدود 17.5 درصد رشد واردات یعنی معادل 32.4 میلیارد دلار واردات داشته‌ایم. انتظار این است که عمده این کالاهای وارداتی مربوط به کالاهای اساسی و قطعات منفصله باشد اما وقتی جمع اعداد را نگاه می‌کنیم می‌بینیم اعداد و ارقام این را نشان نمی‌دهند؛ بلکه به نظر من عمده واردات ما به سمت کالاهای مصرفی رفته است و تاثیر خودش را در حوزه مصرفی گذاشته نه در مواد اولیه‌ای مانند ماشین‌آلات یا کالاهای سرمایه‌های یا حتی کالاهای واسطه‌ای که به درد حوزه تولید می‌خورد. همین موضوع خودش سبب نگرانی می‌شود.

 در حال حاضر واردات ما متمرکز بر کالاهای واسطه‌ای است یا کالاهای مصرفی؟

این موضوع بسیار مهمی است که ببینیم افزایش واردات‌مان مبتنی بر چه دسته‌ کالاهایی است. اگر مبتنی بر کالاهای واسطه‌ای، مواد اولیه مورد نیاز تولید یا ماشین‌آلات یا کالاهای سرمایه‌ای باشد که برای حوزه تولید و تجارتی کشور به درد می‌خورد خیلی خوب است ولی اگر این واردات دوباره به سمت کالاهای مصرفی رفته باشد خیلی نگران‌کننده است. از 28.5 میلیارد صادرات‌مان‌،  4.5 میلیارد آن مربوط به حوزه میعانات گازی است؛ یعنی تقریبا 24 میلیارد صادرات بدون میعانات داشته‌ایم که به نظرم این عدد برای آمار هشت ماهه اول امسال، عدد مناسبی نیست و نشان می‌دهد با این روند، تا آخر سال حتی به 50 میلیارد دلار هم نخواهیم رسید. این مساله نگران‌کننده است زیرا چندین سال پیش هدف‌گذاری صادرات تا 80 میلیارد دلار جلو رفته بود و حتی پارسال هم برای 50 میلیارد دلار هدف‌گذاری شده بود که آن هم محقق نشد.

 هدف‌گذاری امسال روی چه رقمی بوده است؟

امسال اصلا هدف‌گذاری را خیلی جدی و با جزئیات اعلام نکردند ولی همین آمار دم‌دستی نشان می‌دهد ما نه‌تنها به عدد 50 میلیارد نمی‌رسیم؛ بلکه حتی با این وضعیتی که داریم به رشد 10، 20 درصدی هم که پیش بینی کرده بودند، نخواهیم رسید.

اینکه صادرات‌ ما الان نسبت به دور گذشته همچنان منفی است نشان می‌دهد ما رشد 18 درصدی را هم امسال باید در خواب ببینیم؛ چون بعید است به چنین وضعیتی برسیم. از سوی دیگر ما با مشکل دیگری نیز مواجه هستیم؛ مثلا محدودیت‌هایی که این روزها عراق برای تجارت بعضی از کالاها ما ایجاد کرده است. به تازگی شایع شده که عراق برای بعضی از کالاهای ما تعرفه وضع کرده است. همچنین محدودیت‌هایی که الان ترامپ برای تجارت با ایران و تعاملاتی که سایر کشورهای جهان با ایران ایجاد کرده‌اند هم موضوع مهمی است. همه این عوامل علاوه‌بر تمام مسائل داخلی،‌ تاثیرش را روی تجارت خارجی ما خواهد گذاشت و باعث می‌شود به هدف صادراتی امسال هم نرسیم.

 اینکه تا امروز هدف‌گذاری‌های ما محقق نشده و حتی در برخی مواقع از روال عادی نیز بسیار دورتر شده‌ایم به دلیل آن است که هدف‌گذاری‌ ما علمی نبوده یا آنکه عملکرد ما با اهداف ما همخوانی ندارد؟

در واقع تجارت خارجی ما دو اشکال جدی دارد؛ یکی اینکه ما دیپلماسی ‌مشخصی برای حوزه تجارت‌مان نداریم. منظور من یک دیپلماسی تجاری مشخصی است که مسیرمان را مشخص کند و بگوید با چه کشوری و روی چه کالاهایی و چگونه می‌خواهیم صادرات انجام بدهیم. این موضوع اصلا در برنامه‌ریزی کلان تجارت بین‌المللی ما مشخص نیست.

نکته دوم اینکه از نظر من دولت در حوزه تجارت خارجی بیشتر شعاری برخورد کرده و درحقیقت این حوزه از اولویت دولت نیست.  در این چند سال هم نشان داده که اولویتش نیست. به همین دلیل است که با آنکه ما در مورد بسته‌های حمایت از صادرات زیاد می‌شنویم اما در عمل نمی‌بینیم اتفاق خاصی در عرصه صادرات بیفتد. مشخص نیست که چه تعداد از این بسته‌هایی که حمایت‌ شده عملیاتی شده‌اند. به نظر می‌رسد این بسته‌ها به جای حمایت بیشتر فضای تجارت ما را بسته‌اند. به همین دلیل نباید چندان انتظار داشته باشیم اتفاق خاصی در حوزه تجارت خارجی‌مان بیفتد.

از طرفی، یکی دیگر از مشکلات ما این است که سازمان توسعه تجارت ما یک سازمان به شدت دولتی است و برعکس اسمش که سازمان توسعه تجارت است اصلا سازمانی توسعه‌ای نیست. به خاطر همین نمی‌تواند واکنشی صریح نسبت به بازارهای بین‌المللی نشان بدهد. از سوی دیگر شیوه عملکردشان جزیره‌ای است؛ یعنی جدا از اینکه دولتی است، بسته هم عمل می‌کند و اجازه تجارت را به شرکت‌های خصوصی نمی‌دهد. این سازمان اصلا توان کارهای توسعه‌ای را ندارد. معادل سازمان توسعه در دیگر کشورها وجود دارد که برخلاف ایران، دستاوردهای خوبی دارند. مثلا در کره جنوبی مجموعه‌ای با همین کارکرد وجود دارد و در ژاپن هم سازمان «جت‌رو» هست. اینها سازمان‌هایی هستند که توسعه‌ای و تسهیلگرند؛ یعنی به کشورهای دنیا سر می‌زنند و در آن کشورها بازارها و محصولات را شناسایی می‌کنند و بعد می‌آیند و صادرکننده‌های کشورشان را برای فتح آن بازارها آماده می‌کنند تا بتوانند در آن بازارها سهم خوبی داشته باشند. ما الان در سازمان توسعه کشور تنها10 تا 15 رایزن در سطح دنیا داریم که اثربخشی لازم را هم ندارند.

 این رایزن‌ها دولتی هستند یا انفرادی. با کارت بازرگانی فعالیت دارند؟ عملکردشان در سال‌های اخیر چگونه بوده است؟

این رایزن‌ها به شدت دولتی هستند و با مسائل کارمندی برخورد می‌کنند. در حالی‌که باید ذهن و شم تجاری بالایی داشته باشد تا بتوانند مذاکره کرده و فرصت‌های تجاری و بازارهای جهانی را فتح کنند. درست مانند همان سیاستی که ترکیه در بازارهای کشورهای مختلف پیاده می‌کند. علی‌رغم اینکه این کشور با روسیه و عراق جنگ داشت توانست بازارهای آنها را فتح کند. آنان به خاطر مسائل اقتصادی با این کشورها تفاهم کردند تا بتوانند دوباره محصولات‌شان را بفروشند؛ ولی ما دیپلماسی تجاری نداریم. زمانی که میان روسیه و ترکیه اختلاف افتاد، ایران می‌توانست از این فرصت استفاده و در بازار روسیه جا باز کند. همان زمان بسیاری از دولتمردان گفتند فرصت خوبی است که ما برویم و بازار روسیه را در صنایع غذایی در دست بگیریم. ترکیه‌ای‌ها از طریق ایران محصولات‌شان را صادر کردند؛ یعنی واکنش سریعی نسبت به یک اتفاق از خود نشان دادند. درحالی‌که در شرایط مشابه،‌ در کشور ایران، ‌ما تا بخواهیم آیین‌نامه و دستورالعمل بنویسیم و تصویب کنیم و قانون و مقررات را در نظر بگیریم طرف دیگر آمده، برده و کار تمام شده و در نتیجه فرصت‌هایمان از دست رفته است.

 آیا شما مشکل تجارت بین‌المللی در کشور را مربوط به بوروکراسی می‌دانید؟

مشکلات‌مان فراوان است. هم دیپلماسی نداریم، هم ساختارمان، مشکل‌دار است. تمام وزارتخانه‌های ما باید بینش صادراتی و بینش تولید برای صادرات داشته باشند. ما زمانی پیشنهاد کردیم رئیس‌جمهور یک معاون صادراتی و تجارت خارجی داشته باشد؛ یعنی تجارت‌ خارجی از سطح معاون وزیر در یک وزارتخانه باید به سطح معاون رئیس‌جمهور بیاید و همه دستگاه‌ها، زیر نظر معاون مربوطه باشند. یعنی همه سازمان‌ها برنامه صادراتی‌شان را به این معاونت بدهند تا آنجا چک و مذاکره ‌شود و ما بتوانیم در توسعه تجارت خارجی کار کنیم. اینها گره‌ها و خلأ‌هایی است که در سیستم تجارت ایران وجود دارد.

 آیا این مشکلات همیشه بوده است یا با تغییر دولت‌ها رخ داده است؟

در زمان دولت اصلاحات، فرآیند رشد صادرات شروع شد. در زمان احمدی‌نژاد نیز سرعت خیلی زیاد شد ولی در دولت روحانی نوسانات شدیدی داشت و متاسفانه به16‌- درصد رسید. درواقع ما با کاهش صادراتی روبه‌رو شدیم که بی‌سابقه بوده است.

 چه دلایلی باعث این اتفاق شد؟

زمانی بود که ارز ملی وجود داشت و ما برنامه‌ریزی بلند‌مدت می‌کردیم و همان زمان سند توسعه صادرات نوشته شد. همچنین طرح صادرات از استان‌ها نوشته شد و استاندارها مکلف شدند سهمی از صادرات داشته باشند. روی طرح‌هایی همچون توسعه و بهبود خطوط کشتیرانی یا کاهش هزینه‌های حمل و نقل کار شد. همچنین بر بازار برخی از کشورها به صورت خاص متمرکز شدیم. مثلا روی بازار عراق کار ویژه انجام  و رایزن خاص انتخاب شد. دفتری در عراق تاسیس کردیم و در نمایشگاه‌های آن کشور حضور داشتیم. در رسانه‌های عراقی تبلیغات محصولات‌مان را داشتیم. همه اینها به این دلیل بود که استراتژی داشتیم و می‌دانستیم که قرار است چه کارهایی انجام دهیم. شما می‌بینید در آن زمان برای اولین بار رکورد 20 میلیارد صادرات زده شد؛ در حالی که زمانی که دولت آن موقع مستقر شد شاید شش یا هفت میلیارد دلار صادرات وجود داشت. اما در فاصله کوتاهی به 20 میلیارد ‌رسید و این عدد رشد کرد. ولی متاسفانه این اقدامات استمرار نداشت و سیاست‌های دولت در راستای استمرار این طرح‌ها نبود. استراتژی‌ها ادامه پیدا نکرد یا اولویت‌ها عوض شد. در این راستا رقبای ما آمدند و قوی‌تر از ما در بازار عراق عمل کردند.

 آیا ممکن است که دلیل دیگری هم وجود داشته باشد مبنی‌بر اینکه ما با همان شیوه و سیاست‌ها جلو رفته‌ایم اما رقبای ما مسیر دیگری را پیش گرفته‌اند و بازار را به نفع خود مصادره کرده‌اند؟

موافق این نظر نیستم. ما در آن مسیر جلو نرفته‌ایم. اگر این نظریه درست بود ما باید تمرکز پیدا می‌کردیم و از فرصت‌های تجاری که به وجود می‌آمد استفاده می‌کردیم. ضمن اینکه دولت معتقد بود تعامل با جهان را ایجاد کرده پس باید در پسا‌برجام‌ ارتباط‌مان با خیلی از کشورها بهتر می‌شد. قبل از آن می‌گفتند ما درگیر تحریم‌ها هستیم و در عمل به دلیل وجود فضای تحریم‌ها نمی‌توانیم در خیلی از کشورها تجارت کنیم و تعامل داشته باشیم. ولی بالاخره دولت جدید با شعار رفع تحریم‌ها آمد و اعلام کرد در پسابرجام هیات‌های تجاری زیادی در رفت و آمد با ایران هستند و ملاقات‌های زیادی داشته‌ایم و اتفاقات بزرگی در حوزه تجارت خارجی ما رخ خواهد داد. اما شما عملا هیچ کدام از اینها را ندیدید. در واقع همان کشورهایی که قبلا با آنها تجارت خارجی داشتیم امروز هم تقریبا با همان‌ها تجارت داریم؛ یعنی تغییر جدی در حوزه صادرات رخ نداده است. از طرف دیگر صادرات ما کاهش پیدا کرد. متاسفانه برخی از آمارهای رشد صادراتی  ما در این مدت ناشی از صادراتی در حوزه میعانات و پتروشیمی بوده نه کالاهای صنعتی. در سال 91 که ما شدیدا تحریم بودیم صادرات کالاهای صنعتی ما نزدیک به 20 درصد رشد داشت ولی طی سال‌های بعد و در پسا‌برجام،  تا چندین سال و حتی تا سال‌های اخیر همواره صادرات صنعتی و توان معدنی ما منفی بوده است.

قیمت‌های جهانی کاهش پیدا کرده ولی صادرات صنعتی که نباید کاهش پیدا کند. هم‌اکنون این پسرفت‌ها اثر خودش را در تولید ما و در رکود کشور نشان داده است.اگر می‌خواهید بفهمید از رکود خارج شده‌ایم یا نه باید به صادرات نگاه کنیم و ببینیم صادرات رشد کرده یا نه؟ وقتی صادرات منفی باشد اثرش را در حوزه تولیدی کشور خواهد گذاشت. ولی آنچه امروز در اقتصاد کشور شاهد آن هستیم نشان می‌دهد هیچ برنامه‌ریزی جدی‌ای برای توسعه صادرات صنعتی‌ و کالاهای ارزش‌افزوده نکرده‌ایم. نتایج پژوهش‌ها و آمار و ارقام هم همین را نشان می‌دهد. به همین دلیل معتقدم ملاقات‌ها و دیدارها و هیات‌های تجاری در کشور ما بیشتر برای شناسایی کشور ما برای واردات بود؛ یعنی خیلی از ملاقات‌ها مبتنی‌بر واردات بود نه صادرات. به همین سبب است که شما نتیجه این همه ملاقات با نمایندگان تجاری کشورهای مختلف را که دوستان گزارش می‌دهند عملا در حوزه صادرات نمی‌بینید.

 

* نویسنده: مهدیه‌سادات شاهمرادی  خبرنگار گروه اقتصادی