شناسهٔ خبر: 22839865 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

فراز و فرود روابط اسلام‌آباد و پکن

تهران- ایرنا- روزنامه آسمان آبی در گزارشی، نوشت: روابط چین و پاکستان طی نیم‌قرن گذشته در سایه توافقات و همکاری‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی که بین این دو کشور شکل گرفته، پایدار و بدون چالش جدی بوده است.

صاحب‌خبر -

در ادامه این گزارش آمده است: این روابط استراتژیک در سال‌های اخیر تحت تاثیر متغیرهای جدیدی، عمق بیشتری یافته است، به‌طوری‌که دو کشور یکدیگر را «دوستی برای تمام فصل‌ها» خطاب می‌کنند. وابستگی این دو کشور به یکدیگر تحت تاثیر فضای رقابت‌های جهانی و منطقه‌ای کم‌نظیر است. رشد توان اقتصادی و نظامی هند، حضور آمریکا در منطقه و متشنج‌شدن روابط اسلام‌آباد – واشنگتن ازجمله متغیرهای قابل ذکر در تعمیق روابط این دو کشور هستند.

رشد اژدهای سرخ، نیاز روز افزون آن را به انرژی به‌طور چشمگیری افزایش داده است و پکن در پی آن است که شاهرگ‌های جدید ترانزیتی جایگزین و کوتاه ایجاد کند. یکی از بهترین مسیرهای کوتاه از منبع انرژی(خاورمیانه) به چین، عبور از پاکستان است. به‌همین دلیل چین پروژه بلندپروازانه کریدور اقتصادی چین – پاکستان (China- Pakistan Economic Corridor) را با ارزش نزدیک به 60 میلیارد دلار طراحی کرد که بخشی از پروژه عظیم «یک کمربند-یک جاده» است.

CPEC که بخش‌هایی از آن اجرایی شده است و بخش‌هایی در دست اجراست، به پکن امکان می‌دهد محموله‌های انرژی و ترانزیتی خود را از بندر چندمنظوره و استراتژیک گوادر در جنوب پاکستان به منطقه سین‌کیانگ انتقال دهد. براساس محاسبه چینی‌ها، با اجرایی‌شدن این پروژه تغییر ژئوپلیتیک در منطقه ایجاد خواهد شد که البته این بخشی از کار است.

آن‌چه در این بین نامحسوس است، تغییر موضع آرام چین از فاز اقتصادی به فاز نظامی است و یکی از اهداف سرمایه‌گذاری در گوادر، بهره‌برداری نظامی از آن است و توافقات لازم بین پکن و اسلام‌آباد صورت گرفته است. بنابراین به‌دلیل حجم سرمایه‌گذاری عظیم چین در پاکستان و مسیر کوتاه گذر ترانزیتی، در حال حاضر پاکستان اولویت بالایی در سیاست خارجی چین دارد؛ علاوه بر این، نگاه چین به پاکستان برای توازن در رقابت‌های منطقه‌ای خود با هند قابل ذکر است.

در سوی دیگر، پاکستان که از بدو تولد با دو همسایه خود (هند و افغانستان) در تقابل بوده است، به متحدی قدرتمند در منطقه نیاز دارد. چین از یک‌سو می‌تواند این نقش حمایتی را داشته باشد و از سوی دیگر با سرمایه‌گذاری‌های مولتی‌میلیاردی خود، چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای برای این کشور غرق در بحران اقتصادی ترسیم کند. چالش‌های جدید در روابط اسلام‌آباد – واشنگتن را هم هرچند که گذرا خواهد بود، باید به این موارد افزود و چنین نتیجه گرفت که پکن در سیاست خارجی پاکستان اولویت و جایگاه بالایی دارد.

تاثیرات نزدیک‌شدن این دو کشور به یکدیگر در بعد منطقه‌ای حائز اهمیت است. به طور قطع، هند که از یک‌سو درگیر رقابت با چین است و از سویی دیگر متاثر از گروه‌های شبه‌نظامی موجود در خاک پاکستان است، از این روابط تنگاتنگ ناخشنود است. سرمایه‌گذاری چین در گوادر، هند را بر آن داشت که به‌رغم ملاحظاتی، برای سرمایه‌گذاری در بندر چابهار که در 70 کیلومتری گوادر قرار دارد، سرمایه‌گذاری کند و برای تحت فشار قرار دادن پاکستان، از حجم عظیم کمک‌های خود به افغانستان به‌منظور ایجاد پیوند استراتژیک و متوازن‌کردن نفوذ خود در منطقه، دریغ نکند. این وضعیت سبب شده است که نوعی اتحاد نامحسوس هندی – افغانستانی در مقابل اتحاد چینی – پاکستانی شکل گیرد.

هرچند که چینی‌ها همزمان در برقراری روابط با کابل، مهارت لازم را به خرج داده و روابط خود با افغانستان را قربانی روابط با پاکستان نکرده‌اند، اما با وجود این، به‌طور ظریفانه‌ای نقش حامی پاکستان را در صحنه‌های بین‌المللی ایفا کرده‌اند. تاثیر نزدیک‌شدن چین و پاکستان بر رفتار آمریکا اما قدری متفاوت است. هرچند که پاکستان متحد استراتژیک غیر ناتویی آمریکاست، اما مرور زمان نشان داده است این اتحاد عمق چندانی ندارد و به‌رغم میل باطنی پاکستان، واشنگتن در سال‌های اخیر دهلی را به‌عنوان همکار منطقه‌ای خود در جنوب آسیا برگزیده است. این سیاست در استراتژی اخیر آمریکا برای جنوب آسیا به طور عریان و بی‌پرده بیان شد.

آمریکا هرچند که خواهان سقوط تمام‌وکمال پاکستان در دامن چین نیست، اما از نزدیکی این کشور به پکن هم، چندان هراسی ندارد. چینی‌ها هم مایل نیستند که تمام هزینه‌های پاکستان را متقبل شوند از این رو، خواهان قطع ارتباط کامل اسلام‌آباد با واشنگتن نیستند زیرا حاضر به تقبل کمک‌های بلاعوض واشنگتن به پاکستان نیستند. در نتیجه هر دو قدرت، خواهان تقسیم هزینه‌های پاکستان بوده و حاضر نیستند سرپرستی کامل این کشور که اتهام پناه‌دادن به گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامی در سطح بین‌المللی به آن وارد است را بپذیرند.

در مجموع، باید گفت که عمق‌یافتن روابط چین و پاکستان در بعد منطقه‌ای، رقابت‌ها و پیامدهایی به‌دنبال خواهد داشت، اما در سیاست داخلی پکن و اسلام‌آباد، منافع زیادی را به‌دنبال دارد که با توجه به قانون هزینه – فایده، هر دو کشور بر آن هستند که نه‌تنها آن را ادامه داده، بلکه عمق ببخشند. در پاکستان نه‌تنها، دولت سیاسی این کشور بلکه، ارتش به‌عنوان قدرتمندترین رکن نظام پاکستان، برای رابطه با چین اهمیت زیادی قائل است؛ بنابراین می‌توان روی تداوم و ثبات این رابطه حساب کرد.

*منبع: روزنامه آسمان آبی؛ 1396،9،13
**گروه اطلاع رسانی**2059**2002** انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصی

انتهای پیام /*