عطش دستيابي به قدرت و بيتوجهي به مشكلات و دغدغههاي مردم در اصلاحطلبان به حدي گسترش يافته است كه تنها پس از ۱۰۰ روز از آغاز به كار دولت دوازدهم، اين جماعت به دنبال تبرئه خود از دولت است. روزنامه آفتاب يزد در يادداشتي از قلم صادق زيباكلام با عنوان «خودت را فدا كن» از اسحاق جهانگيري خواست از سمت خود كنار برود. وي نوشت: «اگر فرض را بر اين بگيريم كه آقاي اسحاق جهانگيري تصميمش را گرفته و عزمش را جزم كرده است كه در ۱۴۰۰ به عنوان يك نامزد جدي اصلاحطلب وارد انتخابات شود، در چنين شرايطي اين سؤال مطرح ميشود كه آيا بودن او در دولت آقاي روحاني به نفع معاون اول تمام ميشود يا به ضررش؟ من به شخصه معتقدم كه بودن آقاي جهانگيري در دولت دوازدهم آنچنان به نفع او از جهت رأي آوري نخواهد بود. چراكه در دور دوم رياست جمهوري آقاي روحاني بنابر دلايلي كه براي خود دارم، كارنامه چندان موفقي را براي ايشان پيش بيني نميكنم.
بنابراين چه آقاي اسحاق جهانگيري و چه فرد ديگري كه در دولت آقاي روحاني شريك باشند بايد توجه كنند كه اين شراكت يك سرمايه گذاري سودده و پرمنفعت براي كسي كه ميخواهد بعدها نامزد رياست جمهوري شود نخواهد بود، چراكه عدم موفقيت دولت دامن همه را خواهد گرفت و اين «همه» شامل آقاي اسحاق جهانگيري هم خواهد بود. بنابراين عقل سليم و منفعت شخصي و سياسي آقاي معاون اول حكم ميكند كه او كناره بگيرد و شريك در ضرر و زيانهاي سياسي دولت دوم آقاي روحاني نشود». اين روزنامه اصلاحطلب همچنين در مطلبي با عنوان «استعفا بده» نوشت: «در برخي محافل اصلاحطلبي از استراتژياي سخن به ميان آمده است كه در پي اجراي آن بايد اسحاق جهانگيري از سمت معاون اولي كنارهگيري كند تا جناح چپ بتواند در انتخابات ۱۴۰۰ دستان پري داشته باشد. پيش از اين رسول منتجب نيا گفته بود: «اصلاحطلبها نه تنها نبايد پاسخگوي عملكرد رياست جمهوري باشند، بلكه بايد به نمايندگي از مردم از رئيسجمهور پرسشگري كنند.» نوع رفتار اصلاحطلبان با دولت دوازدهم، ادامه راهي است كه اصلاحطلبان در دولت يازدهم دنبال كردند و نتيجه آن، ناكارآمدي اقتصادي، بر زمين ماندن بسياري از وعدهها، تحميل تحريمهاي بيشتر به جاي لغو تحريمها و حاشيهسازيهاي مصنوعي بود كه اتلاف نيروي دولت و هزينه شدن امكانات و ظرفيتها در جادههاي فرعي را به دنبال داشت.
اين فراكسيون بيكار با كارنامه خالي
«آيا فراكسيون اصلاحطلبان مجلس (فراكسيون اميد)، مطالبات اصلاحطلبانهاي را كه نمايندگي ميكند تاكنون در قالب يك طرح از سوي اين فراكسيون به صحن مجلس برده است؟ اين پرسشي است كه روزنامه اصلاحطلب جامعه فردا در قالب يادداشتي از اعضاي اين فراكسيون مطرح كرده است. سپس پاسخ داده احتمالاً در پاسخ به آن، لكنتي در كار خواهد بود. كارنامه فراكسيون از اين نظر پاك پاك است. درجاي ديگري از اين يادداشت آمده است: دوره نمايندگي چهارسال يا 1400 روز نيست و در مجموع چيزي حدود ۴۰۰ روز مفيد است. كافي است اصلاحطلبان هر يكصد روز دو مسئله مهم اين كشور را در قالب طرحهايي به مجلس تقديم كنند. همين ميتوانست كافي باشد، اما خبري نيست. فراكسيون بيعملي است.»
اين روزنامه اصلاحطلب همچنين در مطلبي با عنوان «۱۷ ماه بيكاري فراكسيون اميد» نوشت: «۱۸ ماه از تشكيل مجلس دهم و فراكسيون اميد ميگذرد. پس از ۱۸ ماه اين سؤال مطرح است كه اعضاي فراكسيوني كه پيش از انتخابات با شعار اميد، آرامش و رونق اقتصادي قدم به ميدان رقابت گذاشتند و پيروز شدند چه اقدام جدياي در مسير احقاق شعارهايشان انجام دادهاند؟ آيا در طول اين زمان كه تقريباً يك سوم عمر مجلس دهم است، فارغ از جناحبنديهاي سياسي، طرحي براي بهترشدن وضعيت زندگي مردم به صحن مجلس رفته است؟ عملكرد فراكسيون اميد در زمينه شناسايي مشكلات اساسي مردم و ارائه راهكار براي آن در قالب طرح، تقريباً هيچ است!»