به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بهطور کلی دین در رفع بحرانهای اجتماعی تاثیر بسزایی دارد و در متون دینی راهکارهای متعدد و متناسب در این خصوص بیان شده است و جالب اینجاست که ریشه تمام بحرانها دوری از ساحت مقدس دین است و راه برونرفت از آن نیز آشنایی با آموزهای دینی و بهکارگیری دستورات و راهکارهای دینی و نزدیکی هرچه بیشتر به پروردگار عالم است که از رگ گردن به آدمی نزدیکتر است.
در موارد مصداقی مانند بیتفاوتی در جامعه، مطالب بسیاری در قرآن و روایات، کلام بزرگان، اندیشمندان، شاعران و صالحان درخصوص حفظ کرامت انسانی و بیتفاوت نبودن نسبت به همنوع خود و اتفاقات پیرامون بشری آمده است.
بنابراین از چند زاویه میتوان به این موضوع نگریست؛ اولا فقر فرهنگی که همه رفتارهایی که دور از شأن بشری است، ریشه در فقر فرهنگی دارد و این فقر فرهنگی، همانطور که در مقدمه اشاره شد، از جوامعی آغاز میشود که با آموزههای دینی و روح الهی بیگانهاند و کافی است افرادی هم باشند که با دین زاویه و مخالفت داشته باشند که خواسته یا ناخواسته ممکن است به یک مدل ضدفرهنگی تبدیل شده و بهعنوان تهاجم فرهنگی به جوامع دیگر عرضه شود. از نگاهی دیگر میتوان از ناحیه امر به معروف و نهی از منکر که بسیار در دین به آن تاکید شده است نگاه کرد، همانطور پیامبر(ص) در این خصوص میفرماید: «اگر کسی گناهی را پنهانی انجام دهد، زیانش به غیر او نخواهد رسید، ولی اگر آن را آشکارا مرتکب شود و دیگران او را سرزنش نکنند، زیانش دامنگیر همگان خواهد شد» و بسیار جالب است بدانید هدف و پیام بعثت انبیا تذکر و یادآوری و عدم بیتفاوتی نسبت به مسائل خود و پیرامون بشری است، همانطور که قرآن در این خصوص میفرماید: «فذکر انما انت متذکر» (ای پیامبر یادآوری کن به درستی تو تنها، یادآوریکنندهای) که این یک اصل اساسی در بعثت انبیاست که قرار است ما از این آیه شریفه این برداشت را داشته باشیم که همه خوبیها و بدیها در انسانها نهفته است و تشخیص خوب و بد در وجود انسان نهادینه شده است و وظیفه انسان مطابق نص صریح قرآن، یادآوری و تذکر و به قولی عدم بیتفاوتی به همنوع و اطراف و مسائل پیرامونی است.
و در پایان اینکه میتوان با دو نگاه مادی و معنوی به این موضوع اشاره کرد که در نگاه معنوی همانطور که گفته شد، هم در ثواب بیتفاوت نبودن به همنوع و هم در پیامدهای ایجاد شده از این موضوع اشاره کرد و در بعد انسانی میتوان گفت که بیتفاوتی به جامعه پیرامون، اولا به خود شخص بیتفاوت آسیب جدی خواهد رساند، بنابراین اگر هر شخص یا فردی نسبت به مسائل جامعه بیتفاوت نباشد و بتواند در لحظه تدبیر درست اتخاذ کند، هم از بعد مادی سودمند است و هم از بعد الهی اقدامی بجا کرده است. چنانچه سعدی میفرماید:
بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
پیام این شعر که هم نگاه الهی و معنوی دارد و هم نگاه انسانی و مادی این است که انسان قرار است با یک آرامشی در سطح جامعه زندگی کرده و به آرامش ابدی بپیوندد و بهترین وسیلهای که انسانها را خشنود میکند و خشنودی خداوند را نیز در پی دارد شاد کردن انسانها و بیتفاوت نبودن به آنهاست.