شناسهٔ خبر: 22539956 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

گزارش «فرهیختگان» از گزاره جدید

سندروم بی‌تفاوتی اجتماعی

در منظری آسیب‌شناختی، بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می‌شود همان گونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع‌دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حرف از مهربانی، نوع‌دوستی، همدلی و مشارکت جمعی که به میان می‌آید، مردم ما خود را پیشگام و داوطلب می‌دانند اما به گفته جامعه‌شناسان، در زیر پوست جامعه اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است؛ جامعه‌ای با مشکلات گوناگون و رفتارهای پیچیده.

 اساس هر نظم اجتماعی را عاطفه تشکیل می‌دهد که ریشه در وابستگی، ارتباط عاطفی با جمع و احساس عضویت دارد اما پدیده‌ای مانند بی‌تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی‌احساسی، بدبینی، بی‌میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است.

کارشناسان بی‌تفاوتی و نبود احساس مسئولیت در بخشی از جامعه نسبت به ناهنجاری‌ها و قانون‌گریزی‌ها را آفت بزرگی می‌دانند که باید فکری به حال آن کرد. در آموزه‌های دینی ما هم امر به معروف و نهی از منکر، افراد را در واکنش نشان دادن نسبت به اعمال دیگران موظف کرده است ولی به نظر می‌رسد نگرانی از عواقب کار و واکنش مخاطبان موجب کمرنگ شدن این رفتار اجتماعی شده است.

در منظری آسیب‌شناختی، بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می‌شود همان گونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع‌دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است.

حوادث، رویدادها و اتفاقات تلخ و شیرینی که اطراف هر یک از ما رخ می‌دهد، به‌گونه‌ای متفاوت عکس‌العمل ما را برمی‌انگیزد. واکنش‌هایی مانند خشم و عصبانیت، رضایت و خوشحالی، قدردانی یا انتقاد از عوامل و دلایل رویدادها واکنش‌های طبیعی است که بسیاری از ما در زندگی خصوصی و اجتماعی خود با آن روبه‌رو می‌شویم. برخی از اتفاقات  پیرامون ما جنبه‌ خصوصی و فردی دارند و هر یک از ما مختار است هرگونه که خود تشخیص می‌دهد با آن برخورد کند، اما بسیاری از رویدادهای اطراف جنبه اجتماعی دارند و تقریبا کل افراد یک جامعه را درگیر خود می‌کنند. نوع واکنش بعد از وقوع این دست از رویدادها دیگر جنبه فردی ندارد و جامعه باید درباره آن واکنش نشان دهد. مدتی است که در جامعه، نوع واکنش‌ها به وقایع روی‌داده از شیوه ابراز خشم و عصبانیت یا رضایت و انتقاد و قدردانی به شیوه خطرناکی رسیده است و آن «بی‌تفاوتی» است.

درطول زمان و به‌ویژه در یک دهه اخیر مردم از کنار بسیاری از معضلات و اتفاقات با بی‌تفاوتی گذشته‌اند و این می‌تواند زنگ خطری برای جامعه باشد.

دیگر مثل گذشته بسیاری از آدم‌ها به یکدیگر اعتماد ندارند و در این بی‌اعتمادی ترجیح می‌دهند فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و دیگر، آدم‌هایی که در کنار آنها در اجتماع زندگی می‌کنند و سرنوشت‌شان، دیگر اهمیتی ندارد. این فرهنگ تهی مخرب، سرنوشت جامعه را عوض کرده و در کنارش مشکلاتی مثل بیکاری، فقر و سختی زندگی باعث شده هیچ‌کس حواسش به روزگار و شرایطی که در آن هستیم نباشد.  توسعه پایدار مهم‌ترین شاخص رشد و پیشرفت یک کشور است و رشد مشارکت و همدلی اجتماعی یکی از مهم‌ترین ابزارهای توسعه پایدار در جهان معاصر است، اما آنچه امروزه در این‌باره در کشور ما به وضوح دیده می‌شود رشد «بی‌تفاوتی اجتماعی» است که یکی از مهم‌ترین مسائلی است که گریبانگیر جامعه ما شده است.

با ورود فضای مجازی به زندگی اجتماعی ایرانیان، به نظر می‌رسد بی‌تفاوتی اجتماعی شدت بیشتری یافته و هر نوع مسئولیت‌پذیری در مقابل جامعه به شکل مجازی و فقط در فضای مجازی نمایانگر می‌شود. تغییر سبک زندگی برخی از مردم، در سایه تبلیغات فرهنگ غربی نیز به دامنه این عارضه اجتماعی - اخلاقی افزوده است. این مقوله تا آنجا دیده می‌شود که مردم در زندگی روزمره خود، برخورد با ناهنجاری و کجروی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی را تجربه می‌کنند ولی کمتر مشاهده شده کسی نسبت به آنها واکنشی متناسب با اخلاق و آموزه‌های جامعه نشان دهد تا جایی که می‌توان گفت بی‌تفاوتی اجتماعی به یک پرستیژ تبدیل شده است. بی‌تفاوتی، مفهومی است که حکایت کننده نوعی بی‌توجهی و بی‌قیدی در افراد نسبت به قوانین، هنجارها، حوادث و اتفاقات اجتماعی، سیاسی و... در جامعه است.

معنای ساده بی‌تفاوتی اجتماعی یعنی اینکه برای ما مهم نیست چه بر سر دیگران‌ آید و روابط عاطفی و مسئولیت‌پذیری افراد در قبال دیگران کمتر شود.

 آثار بی‌تفاوتی در زندگی اجتماعی

«‌بی‌تفاوتی» از جمله آسیب‌های مهم در روابط انسانی و مانعی مهم در برابر ترویج سبک زندگی اسلامی محسوب می‌شود و در صورت فراگیرشدن بی‌تفاوتی در جامعه، در هیچ کس توانایی و عزمِ برخورد با نابسامانی‌ها و دعوت به خوبی‌ها وجود نخواهد داشت.

سیدحسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مدد‌کاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «شهر‌نشینی یکی از دلایل شکل‌گیری بی‌تفاوتی در زندگی اجتماعی شهروندان است. در نتیجه این تغییر در سبک زندگی، تغییر در ساختار خانواده نیز رخ داده است که این عامل خود یکی دیگر از علل شکل‌گیری بی‌تفاوتی در زندگی اجتماعی شهروندان شده است. تغییر در نوع روابط اجتماعی، تغییر خرده‌فرهنگ‌ها، فردگرایی، کاهش مهربانی اجتماعی در سطح جامعه، کاهش مدارای اجتماعی، تفاوت‌های فرهنگی و افزایش مشغله‌های زندگی که به ضعیف شدن ارتباطات منجر شده است همگی دست به دست هم داده‌اند تا «بی‌تفاوتی» هر چه پررنگ‌تر در جامعه نمود و بروز پیدا کند.» دکتر موسوی در ادامه گفت: «بی‌تفاوتی از جمله آسیب‌های مهم در روابط انسانی و مانعی در برابر ترویج سبک زندگی اسلامی محسوب می‌شود و در صورت فراگیر شدن بی‌تفاوتی در جامعه، هیچ‌کس توانایی و عزم برخورد با نابسامانی‌‌ها و دعوت به خوبی‌ها را نخواهد داشت.»

وی در ادامه گفت: «اخلاق اجتماعی در جامعه ضعیف شده است. قبلا اگر فقیری در محله‌ای بود همه با جان و دل در مناسبت‌ها و بهانه‌های مختلف به او کمک می‌کردند. اما امروزه با توجه به شرایط و اتفاقات و عدم اطمینان شاید این کمک‌ها در جامعه کمتر شده حتی افرادی که در منزل هم با هم زندگی می‌کنند از این کمک‌ها نسبت به هم دریغ می‌کنند. بعضا می‌بینیم که فردی خودکشی کرده اما مردمی که اطراف او جمع شده‌اند به جای کمک کردن فیلم می‌گیرند تا لایک بیشتری جمع کنند. اینها همه نشانه‌های بی‌تفاوتی و عدم اطمینان است، عدم اطمنان در جامعه‌ای که مردم آن نسبت به هم بی‌تفاوت هستند.»

موسوی در ادامه خاطرنشان کرد: «بی‌تفاوتی اجتماعی امروز آنچنان در جامعه ما عمیق شده است که ما مجبور هستیم برای کمک به نیازمندان جشن‌های گلریزان برگزار کنیم تا کسی بیاید و کمکی کند. در حالی که در گذشته براساس تعالیم دینی مردم احوال همسایگان خود را می‌پرسیدند و به این موضوع اهتمام داشتند. این موضوع نشان می‌دهد که روابط عاطفی ما ضعیف شده و در نتیجه همین بی‌تفاوتی‌ها ضعیف‌تر نیز خواهد شد و این نقیصه به کاهش هر چه بیشتر مسئولیت‌های اجتماعی شهروندان منتهی خواهد شد که نتیجه زیانبار آن باز هم به صورت پررنگ‌تر گریبانگیر شهروندان می‌شود. متاسفانه بی‌تفاوتی در حال تبدیل شدن به یک پرستیژ در جامعه است، غافل از اینکه این بی‌تفاوتی روزی گریبان تک‌تک افراد جامعه را خواهد گرفت.»

سیدحسن موسوی‌چلک درباره راهکار‌های ارتقای مشارکت و رشد و همدلی اجتماعی گفت: «چندین مولفه در این بخش تاثیرگذار است: اعتماد اجتماعی، اعتماد بین مردم و حکام، اعتماد بین مردم و نهادهای اجتماعی و اجرای کارهای فرهنگی. جامعه باید تلاش کند تا فرزندان خود را از کودکی مسئولیت‌پذیر تربیت کند. به جای تقویت فردگرایی، باید توجه به سمت منافع جمعی در سبک زندگی و الگوهای تربیتی جایگزین شود. اگر مسئولیت‌پذیری در جامعه تقویت شود، مشارکت و همدلی به تبع آن بیشتر می‌شود. در جامعه‌ای که سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، مسئولیت‌پذیری هم بیشتر دیده می‌شود به همین دلیل مشارکت اجتماعی یکی از مولفه‌های جدی سرمایه اجتماعی در جامعه است. سرمایه اجتماعی با قانون و بخشنامه در جامعه افزایش پیدا نمی‌کند و تمامی اجزای جامعه باید در این زمینه فعال باشند. برای ارتقای همدلی اجتماعی در جامعه باید هم دولت و هم مردم وارد عرصه شوند. روحانیون، صاحب‌نظران، معتمدان، ورزشکاران، اساتید و... همه می‌توانند موثر باشند اما شرط اول این حرکت این است که بپذیریم جامعه ما دارد به سمت بی‌تفاوتی اجتماعی و فردگرایی بیشتر گرایش پیدا می‌کند.»

وی در ادامه یاد‌آور شد گفته می‌شود باید برای هر تغییر و اقدام عاجل نوعی اجماع ایجاد شود. باید توجه عمومی ایجاد شود و اگر این اتفاق روی ندهد هر کس به صورت جداگانه درباره آن موضوع خاص صحبت می‌کند و اهمیتی به آن مشکل داده نمی‌شود. اما وقتی مجموعه این افراد کنار هم قرار گرفتند مشکلات برای آنها حائز اهمیت می‌شود.

موسوی با بیان اینکه امروز در دنیا چیزهایی مورد توجه قرار می‌گیرد که بخشی از جمعیت نسبت به آن حساس می‌شود و یک کار جمعی در ارتباط با آن انجام می‌گیرد، می‌افزاید: «متاسفانه در جامعه ما در ارتباط با مشکلاتی همچون اعتیاد، آلودگی هوا، فساد، طلاق، خشونت و… امکان تعامل میان افراد وجود ندارد.»

 انتقال نسل به نسل روحیه بی‌تفاوتی

هادی آصفی، روانشناس با تاکید بر گسترش پدیده تماشاچیان منفعل به‌عنوان آسیب اجتماعی و تهدید‌کننده سلامت روان جامعه می‌گوید: «اگرچه مفاهیمی مانند همدلی و نوع‌دوستی در فرهنگ ایرانی‌ها قدمتی طولانی دارد اما عوامل انکار‌ناپذیری مانند توسعه تکنولوژی و رشد جمعیت باعث شده است روحیه محافظه‌کارانه و فردگرایانه به‌تدریج در بطن جامعه رسوخ کند و علاقه‌مند بودن به مشکلات دیگران و درگیر شدن در رنج‌های هیجانی آنها با احساساتی مانند ناامیدی، نارضایتی و ناامنی همپوشانی کند. در این زمان است که احساس عزت نفس و مفید بودن، دیگردوستی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی رنگ می‌بازد و به دلیل کاهش اثر زمینه‌های روانی اجتماعی مانند نیاز به دوست داشته شدن و قهرمان بودن، کنشگری‌های اجتماعی به بی‌تفاوتی بیمار گونه و انفعال تبدیل می‌شود.»

این روانشناس در ادامه گفت: «تحقیقات نشان می‌دهد در جوامع ملتهب و آشفته که اکثر افراد درگیر پیدا کردن راه‌حلی برای مشکلات اقتصادی هستند یا جوامع مرفه و غرق تکنولوژی‌های مدرن روز، درگیری‌های شهروندان در مشکلات یکدیگر بی‌فایده تعبیر می‌شود و روحیه بی‌تفاوتی نسل به نسل منتقل خواهد شد.»

بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی است. همان گونه که در مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع‌دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است. چنین پدیده‌ای در جامعه با سابقه فرهنگی کهنش بسیار می‌تواند نگران‌کننده باشد، چه آنکه این نوع بی‌تفاوتی نه ریشه در آموزه‌های مذهب ما دارد نه ریشه در فرهنگ ملی‌مان. صرف نظر از آنکه چه عاملی سبب ایجاد این بی‌تفاوتی در جامعه شده است، ناگفته پیداست فردی که احساس مسئولیتی در مقابل همنوع غرق به خونش در خیابان (در تصادفات و...) نمی‌کند، تعهد چندانی هم به رشد و پیشرفت جامعه خود و اعتلای فرهنگی، علمی و اقتصادی آن نخواهد داشت، این در حالی است که احساس تعلق فرد به کلیت جامعه و تعهد نسبت به سرنوشت جمعی، عمل مهمی در حفظ انسجام ملی و اعتلای یک کشور است. در جامعه‌‌ای که تک‌تک افراد به جامعه احساس پیوستگی داشته و خود را در قبال سرنوشت هم مسئول می‌دانند ضمن آنکه جامعه‌ای شادتر، پرانرژی‌تر و اخلاق‌گراتر خواهیم داشت، رشد و پیشرفت همه‌جانبه آن با شتاب بیشتری رخ می‌دهد.»

 

* نویسنده : زهرا رمضانی روزنامه‌نگار