بهروز پورسینا در سرمقاله ای در روزنامه مردم سالاری، نوشت: حادثه ای که در لحظه و اوج غافلگیری، با سرعت و شدت میآید و میرود و به ناگاه، نه تنها قربانیهای زیادی میگیرد بسیاری از مردم را در عرض چند لحظه از برخورداری از شرایط حتی حداقلی زندگی محروم میکند. خانهها ویران میشود، محلهای کار و کسب و راهها، آسیب میبینند، بسیاری دچار غم فقدان عزیزانشان میشوند و بسیاری دیگر، رنج آسیبهای ناشی از قطع عضو و جراحت را تا آینده نامعلومی بر دوش میکشند. افرادی که تا چند لحظه قبل، دارای سرپناه و اسباب آسایش بودند به ناگاه خانواده را دست میدهند، آواره دشت و بیابانها میشوند و در تهدید کمبود آب و غذا همچنین بهداشت قرار میگیرند. آری، به راستی درک این همه رنج و مصیبت قطعا ناممکن است.
حال این پدیده مخرب طبیعت، گریبان هموطنانمان را به سختی گرفته است. خاطرات تلخ زلزلههای بوئین زهرا با تلفات 20هزارنفر، دشت بیاض و فردوس با تلفات 12 دوازده هزار نفر، طبس با تلفات 15 هزار نفر، رودبار و منجیل با تلفات 40 هزار نفر و بم با تلفات حداقل 30 هزار نفر، جراحاتی بر پیکر جامعه ایران است که آثار آن هیچگاه محو شدنی نیست. زلزله ای که منطقه غرب بخصوص شهرها و روستاهای کرمانشاه را به لرزه در آورد و تخریب و ویرانیهای فراوانی را به بار آورد، با آنکه در قیاس با زلزلههای بزرگ ایران در قرنهای بیست و بیست و یک جزو زلزلههای مهیب محسوب میشود، چه به لحاظ الگوهای زمینشناسی در شکست گسل و چه از نقطه نظر قدرت آن به میزان 7.3 ریشتر اما تلفات و مجروحین بسیار کمتری را به لطف الهی نسبت به دیگر زلزلههای بزرگ مورد اشاره، بر جای گذاشته است؛ البته درد از دست دادن تک تک جان باختگان و آسیب مجروحان این بلای طبیعی نیز، حتی کمش هم زیاد است و حداقل وظیفه انسانی و ایمانی هر فرد، چه ایرانی و چه از سایر ملل و اقوام، شریک شدن در غم این مصیبت بزرگ و همدردی با آسیب دیدگان و در وهله بعد امداد رسانیهای سریع و حساب شده است.
به هر حال زلزله از یک نقطه نظر، از جمله امتحانهای بزرگ الهی است، چه برای آسیبدیدگان و چه برای کسانی که به ظاهر از مصائب آن مصون ماندهاند. صاحب این قلم، درصدد بیان و یادآوری وظایف دولت و ملت در این عرصه بزرگ نیست که گفتنیها تاکنون بسیار گفته شده و الان، فقط وقت تدبیرهای صحیح و عمل است. با این حال، برخی نکاتی که شاید مغفول بماند را در ادامه ، متذکر میشویم:
1- اصلاح بافتهای فرسوده و توسعه مناطق و شهرها و روستاها با ساخت و سازهای غیر ایمن، یک سایه تهدید مستمر جدی است. نگوییم وسعت و دامنه کار آنقدر بزرگ و زیاد است که عملا کار مهمی را نمیتوان انجام داد.
2- آسیب دیدگان زلزله، حتی لحظه ای نباید احساس بی پناهی یا کم توجهی از سوی سایر هموطنان و مسئولین کنند. قطعا، مصیبت دیدگان نیز با داشتن انتظارات به حق در دریافت کمکها و پشتیبانیها، با پذیرش حقیقت تلخ مصیبت رخ داده، اولا به خود کمک میکنند و در ثانی، راه را بر روی هرگونه سوءاستفاده محتمل بر فرصتطلبان نابکار میبندند.
3- اگر در بروز خسارات گسترده به شهرها و روستاها، افراد و گروههایی مقصر هستند، باید تقصیر و قصورها به صورت کارشناسی و مستدل شناسایی شده، در موارد مشابه در سایر بخشهای کشور از تکرار آن حتی المقدور، پیشگیری شود.
4- ابراز همدردی و تسلیت دیگر دولتها و سازمانهای بینالمللی بخصوص اظهار حمایتها برای کاهش آلام ناشی از این زلزله بزرگ را چه از نقطه نظر انسانی و چه به لحاظ بهره مندی آسیبدیدگان از امدادهای سایر ملل و اقوام، میبایست بسیار جدی بگیریم و با واکنش مناسب و سریع، تعاملی سازنده را برقرار کنیم. اتخاذ منش و روش درست در تدبیر و عمل، بیهیچ شک و تردید، عزت افزا و مولد است. استقبال از امداد رسانیهای بینالمللی را نباید صرفا موکول به زمانی کرد که جبر اضطرار، دروازه پذیرش از کمکها و امدادها باشد. شخص کریم، احسان را ولو به آن نیاز نداشته باشد رد نمیکند. روایات، رد احسان بدون توجیه درست را تقبیح میکند.
5- مدعیان دروغین حمایت از حقوق انسانها، در این آوردگاه بزرگ، ماهیت زشت خود را با عدم همدردی با بازماندگان از زلزله و اعلام آمادگی جهت امدادرسانی بخوبی نشان دادند. در این راستا، صدور بیانیه دیر هنگام اظهار همدردی وزارت امور خارجه آمریکا نیز صرفا ماهیت ریاکارانه دولتمردان فعلی این کشور را حکایت میکند چرا که این کشور ابر قدرت، با داشتن بزرگترین اقتصاد جهان، حتی حاضر نشده است آمادگی خود را برای کمک و امداد به آسیبدیدگان از زلزله ابراز کند که یعنی، این اطلاعیه دیر هنگام چیزی نیست جز سالوس. آن دولتهایی که حتی برای حفظ ظاهر نیز از اظهار همدردی و تسلت ابا میکنند نامشان، بعنوان اساطیر وقاحت و بیشرمی در حافظه تاریخ، ثبت و ضبط میشود. همدردی و آماده بودن برای کمک به انسانهای آسیبدیده، مبتنی بر ارزشهای انسانی و عاطفی است که دشمنان ملتها، از آن بیبهرهاند.
6- در این حادثه، ضعف اطلاع رسانیهای صحیح و به هنگام، بار دیگر رخ نشان داد. اعلام اینکه مرکز زلزله در خاک عراق، نزدیک شهر سلیمانیه و پس از آن در شهرهایی در خاک عراق و نزدیک مرز با ایران است و در فردای روز زلزله معلوم شود که نه تنها در خاک کشورمان بوده است بلکه فاجعه ملی در شهرهای خودمان است به هیچ وجه قابل توجیه نیست. در عین حال، رها و یله بودن فضای تعاملی سایبری و عدم مدیریت صحیح اطلاعات، منجر به آن میشود که بجای بهرهبرداری موثر از این امکان بسیار ممتاز و اساسی ،فضایی برای تشویش اذهان عمومیفراهم شود.
7- اقدام شایسته و به موقع سپاه پاسداران انقلاب اسلامیو ارتش جمهوری اسلامیایران در برپایی بیمارستانهای کامل صحرایی در مناطق زلزله زده کرمانشاه و سرپل ذهاب، بسیار سنجیده و موثر و قابل تقدیر است اما با توجه به اینکه کشورمان مستعد آسیب از حوادث بزرگ مشابه زلزله و سیل است و هیچ نیرویی به لحاظ سرعت عمل و توان لجستیکی یارای رقابت با نیروهای نظامی و انتظامی را ندارد، برای آمادگیهای بیشتر برای آینده اگر سطح آموزشهای امدادی و عملیاتی این نیروهای جان برکف از آنچه تاکنون بوده است بیشتر شود، این افتخارآفرینان نقش آفرینیهای بسیار بزرگتری در مقابله با حوادث بزرگ مشابه را در آینده خواهند داشت. ارتقای آموزشهای عملیاتی در امداد و نجات آسیب دیدگان در حوادث بزرگ، ابعاد مضاعف خود را در ارائه بهتر چهره درخشان نیروهای نظامی و انتظامینمایش خواهد داد و در عین حال، سطح پدافند عمومی کشور را در برابر بدخواهان این مرزو بوم بالاتر از این خواهد برد به توفیق الهی.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،8،24
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
حمایتهای بینالمللی را برای امداد، مغتنم بدانیم
تهران- ایران- درک رنج و مصیبتهایی که زلزله برای مردم یک منطقه از جهان در پی دارد، شاید به هیچ وجه ممکن نباشد.
صاحبخبر -
∎