شناسهٔ خبر: 15104616 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

هفتادوپنجمین «عصرانه ادبی فارس» برگزار شد

شاعری که با اشعارش فتنه کرد/ چه کسانی به «غزل» می‌تازند

هفتاد و پنجمین «عصرانه ادبی فارس» پاسداشت عبدالرضا رادفر با حضور شاعران و منتقدان برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، هفتاد و پنجمین عصرانه ادبی فارس پاسداشت عبدالرضا رادفر در خبرگزاری فارس برگزار شد.

*شاعری که با اشعارش فتنه کرد

مصطفی علیپور در این برنامه با اشاره به تعاریف زبان‌شناسان از زبان، گفت: ساده‌ترین تعریفی که زبان‌شناسان برای زبان در نظر گرفته‌اند ایجاد ارتباط است و خب حالا ارتباط زبان‌شناسی با شعر چیست و همانطور که می دانیم بزرگ‌ترین منتقدان ادبی زبان‌شناسان بوده‌اند. تا جایی که زبان‌شناسی به عرصه زیباشناسی شعر نیز ورود پیدا کرده است.

وی افزود: مهمترین عنصر زبان فعل است و حال فکر کنید کتابی نوشته شود که یک فعل در آن نباشد و  عبدالرضا رادفر کتابی نوشته که در 95 صفحه آن هیچ فعلی به کار نرفته که من می‌دانم که این کار را تعمدی انجام داده است و به تعبیری یک پیشنهاد برای ادبیات است.

این منتقد ادبی گفت: کوششی که رادفر انجام داده از سر ناتوانی و عجز نبوده به نظرم این پیشنهاد او نتوانسته در ادبیات ظرفیت ساز باشد و پیروانی ایجاد نکرد. رادفر هم موسیقی و هم زبان را می‌شناسد و خواسته نشان دهد که می‌توان جهانی بدون فعل داشته باشیم.

علیپور در پایان گفت: همین که موسیقی در این اشعار وجود دارد نشان می‌دهد که خالق آن شاعر است و متشاعر نیست اما با حذف فعل دست به فتنه زده است. به خاطر حذف فعل‌ها چیزی در ذهن خواننده از اشعار نمی‌ماند و من بر این باورم که جهان بدون فعل، جهان بدون حرکت است و بعد از بسته شدن کتاب خواننده تصویری در ذهنش ندارد.

*رسانه ملی و برخی شاعران انقلاب هم‌نوا با آنهایی که در غزل ناکام ماندند

مصطفی محدثی‌خراسانی در هفتاد و پنجمین عصرانه ادبی فارس،‌گفت: وجود رادفر، وجود مغتنمی است و از چهره‌هایی است که شعر انقلاب را به دانشگاه برده‌اند. تصورم در مورد اشعار او این است که مخاطب با اشعار سروده‌ نشده‌ای روبه‌رو است.

وی در بخش دیگری از سخنان با اشاره به برخی که به غزل می‌تازند،‌گفت: این روزها تاختن به غزل این جان‌مایه شعر فارسی مد شده است  که دامنه آن به رسانه ملی نیز کشیده شده اولین کسی که این مسئله را مطرح کرد، شاملو بود و این بحث‌ها امروز دوباره از سوی کسانی مطرح می‌شود که توفیقی در غزل و حتی در قالب‌های پست‌مدرن خود نیز ندارند. مثلاً از ضیاء موحد یک عبارت لطیف و ظریف کسی سراغ ندارد اما او به غزل می‌تازد. حتی برخی شاعران انقلاب هم برای جا نماندن از این اطوارها در می‌آورند در صورتی که شعر فارسی بدون غزل معنا ندارد و قله‌های شعر فارسی را غزل فتح کرده است و در همان فرم کلاسیک خود منعطف‌ترین قالب شعر فارسی است.

محدثی خراسانی گفت: مسائل سیاسی، اجتماعی، حماسی، روایی و عرفانی در غزل جا دارد و همه اوزان در غزل جایگاه دارند و بیشترین ظرفیت در موسیقی شعر را غزل دارد و از هر سو بنگریم این ظرفیت‌ها به چشم می‌آید غزل حاصل سیر و سلوک شاعرانه است و اگر می‌خواهد متحول شود باید سیر و سلوک داشته باشد و یک شبه با بیانیه و مانیفست نمی‌توان آن را متحول کرد. غزل عرصه فضل فروشی نیست بلکه عرصه جان و الهام است و از این منظر غزل‌های رادفر ادامه جریان ریشه‌دار اصیل و شکوهمند شعر فارسی است.

او در پایان گفت: امروز حسب حال‌های رادفر و بیان تجربیات او را در شعرش می‌بینیم ساحت‌شناسی و زلالی در غزل‌های او موج می‌زند و این نشانه جان رادفر است که شعر را فدای ادا و اطوارهای متفاوت بودن خود نکرده است.

*اگر انقلاب اسلامی پیروز نشده بود

بیژن ارژن به سابقه 30 ساله دوستی خود با رادفر اشاره کرد و گفت:‌ رادفر یک نگاه کاملا مدرن به حوزه شعر دارد و بیشتر اشعارش در حوزه سپید است گاهی برخی افراد پیشنهادهایی به ادبیات می‌دهند که ممکن است تا سال‌ها ادبیات آن پیشنهاد را نپذیرد. همانطور تا زمانی که درگیر جنگ بودیم خبری از سهراب نبود، اما بعد از جنگ سهراب مورد توجه قرار گرفت.

وی افزود:‌اصلاً شاید اگر انقلاب اسلامی پیروز نمی‌شد و جنگ در نمی‌گرفت ما شاهد ظهور برخی اسامی در شعر نبودیم از این رو پیشنهادی که رادفر به ادبیات داده سال‌های بعد دیده خواهد شد. هر چند شاید به کار امروز ادبیات نیاید.

ارژن در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به مجموعه اشعار رادفر با عنوان «هیچ‌بودگی»، گفت: یکی از دلایلی که این  کتاب مورد توجه عموم قرار نگرفت، حذف فعل از آن است و این موجب می‌شود اشعار در ذهن خواننده نماند. این اشعار شاید برای امروز ما کارکردی نداشته باشد اما کسی از فردا خبر ندارد.

او اضافه کرد:  غزل‌های رادفر بسیار ساده است که در قالب‌های خراسانی و یا عراقی سروده شده و کسی که غزل‌های رادفر را بخواند باور نمی‌کند که شاعر این اشعار، شاعر همان مجموعه بدون فعل است. هر پیشنهادی که به ادبیات داده می‌شود شاید ابتدا مخرب باشد،‌اما بعد از گذر زمان به صورت منطقی می‌توان از آن استفاده کرد.

*امروز کرمانشاه در شعر مانند خراسان قدیم است

عبدالرضا رادفر در پایان هفتاد و پنجمین عصرانه ادبی فارس،‌گفت:‌ من بر این باورم که زبان با فعل پایان نمی‌پذیرد و معتقدم هستی بدون فعل است. من در مجموعه «هیچ بودگی» به شعر ناب کوشیدم.

وی افزود: دغدغه من این بود که اگر شعری خلق کردم حالت آونگی داشته باشد من می‌خواستم یک جهان زبانی را در این مجموعه رقم بزنم.

رادفر در پایان با اشاره به شعر کرمانشاه گفت: شعر کرمانشاه یک شعر جوان و کهن است که اولین جرقه‌های دگردیسی شعر از کرمانشاه زده شد بدون حب نسبت به کرمانشاه باید بگویم که این منطقه در ادبیات یک وزنه است و به تعبیری خراسان قدیم امروز است.

انتهای پیام/و