به گزارش ایرنا ، آموزش و پرورش با توجه به این که ایران درحال گذار از تغییرات اجتماعی است، ضرورت دارد نهاد آموزش و پرورش سهم بیشتری را در قبال جامعه بر عهده گیرد و خود را از قید و بندهای آموزشی و مناسبات سنتی رها سازد و زمینه های شکل گیری آموزش و پرورش انسان گرا و مقوم توسعه پایدار را فراهم کند .
امروزه مطالعات و تجربیات جوامع پیشرفته و مدرن همگی مؤید بر این نکته است که توسعه پایدار و همه جانبه باید از بستر نیروی انسانی بگذرد و پیش شرط توفیق، تثبیت و تداوم هر گونه توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در توسعه انسانی به منزله رکن و هسته اصلی و محوری آن است .
بنابر این در صورت برخورداری از آموزش و پرورشی کارا و پویا هزینه هایی را که جامعه بابت ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی نظیر، جرم و جنایت، اعتیاد، ایدز، انواع انحرافات، انواع بیماری های فیزیکی و روانی مانند افسردگی، اضطراب ، هزینه های مشاوره و راهنمایی و غیره می پردازد کاهش می یابد و همه در خدمت پیشرفت هر چه بیشتر آموزش و پرورش سرمایه گذاری می شود.
ایرنا در گفت وگویی با دکتر آزیتا جویباری ، کارشناس آموزش ، به بررسی نقش آموزش و پرورش در توسعه پایدار پرداخته و به سؤالاتی مبنی بر این که آیا نهاد آموزش و پرورش در جهت نوسازی جامعه ، دانش آموزان را از دانش ، مهارت و تخصص برخوردارمی کند ؟ و این نهاد در تعیین اهداف وبرنامه های آموزشی ، تا چه میزان مؤلفه « باز آفرینی فرهنگی » را در نظرمی گیرد ؟ پاسخ داده است .
**س: آموزش و پرورش در جامعه امروز ایران چه نقشی دارد ؟ آیا این نهاد با هدف نوسازی جامعه ، دانش آموزان را از دانش ، مهارت و تخصص برخوردار می کند؟
- نهاد آموزش و پرورش در ثبات امنیت ، استقلال و عدالت اجتماعی ، سیاسی وفرهنگی ، احیای اندیشه ها و بینش ها ، تکوین فرهنگ جامعه نقش بسیار اثرگذاری دارد .
بنابراین ضروری است که برنامه ریزی اهداف نهاد آموزش و پرورش در جهت ارتقاء کمی وکیفی جامعه ، پاسخگوی نیازهای زمان حال و متناسب با شرایط فرهنگی باشد .
رسالت اصلی نهاد آموزش و پرورش ایجاد تحول در جامعه است نه اینکه جامعه این نهاد را دگرگون کند و نقش این نهاد در پیشبرد اهداف باید پیشرو باشد نه پیرو .
بنابر این سلامت و تحولات جامعه در گرو نقش نهاد آموزش و پرورش است زیرا زمانی که ساختارهای جامعه با این نهاد همسو نباشد در این صورت است که ثروت بر علم برتری پیدا می کند و جایگاه علم در جامعه متزلزل می شود .
اگر نهاد آموزش و پرورش با برنامه های خاص و متناسب با نیاز جامعه حرکت کند نه تنها معضلات اجتماعی در جامعه کاهش می یابد بلکه همه امورجامعه متناسب با مفاهیم تعریف شده خود پیش خواهد رفت و تمام ساختارهای جامعه تعالی می یابند .
بحث مهم دیگر و قابل تآمل در نهاد آموزش و پرورش مؤلفه « بومی نگری » یعنی فرایند انطباق فعالیت های آموزشی با بافت فرهنگی است که در این صورت است این نهاد می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه بوده و توسعه پایدار را تحقق بخشد .
درمورد بخش دوم سؤال شما درمورد اینکه آیا دانش آموزان با هدف نوسازی جامعه از مهارت و تخصص برخوردار می شوند ؟ باید گفت امروزه آموزش و پرورش تلاش دارد از طریق شیوه آموزشی مناسب به نیاز دانش آموزان پاسخ دهد چنانکه کارایی اجتماعی یکی از اهداف این نهاد است و برای نیل به این هدف ، دانش آموزان باید ازآموزش های عمومی و حرفه ای مناسب و انعطاف پذیر برخوردار باشند .
در حقیقت یک دانش آموز باید در مقام یک انسان از نقاط ضعف و قوت جامعه وخانواده خود آگاه باشد و آمادگی داشته باشد که با بیشترین بازده در جامعه و خانواده عمل
کند .
امروزه اعتقاد بر این است که مدارس باید به خانواده و جامعه علاقمند باشند و نهاد خانواده موضوع مورد مطالعه دانش آموزان در مدارس باشد ، در واقع آموزش و پرورش نوعی گرایش علوم اجتماعی کاربردی است که در بلند مدت راه اصلی اصلاح و پیشرفت جامعه محسوب می شود .
در این گرایش هدف علاقمند کردن دانش آموزان به مباحث اصلاحات اجتماعی و برنامه های باز سازی اجتماعی است . بنابر این نقش نهاد آموزش و پرورش در خانواده ها بسیار برجسته است.
در حقیقت آموزش و پرورش این توانایی را دارد که استعدادهای دانش آموزان را شکوفا کند اما شرط اصلی آن همکاری خانواده و مدارس است و ضرورت دارد خانواده در رأس سیستم آموزشی باشد .
آنچه بسیار مهم است ، همکاری خانواده ومدارس باید در جهت رسیدن به اهدافی مانند آزادی رشد طبیعی ، تمرکز بر علائق ، بر انگیختن استعدادها ، توجه به رشد جسمانی و احیای جنبش های تربیتی باشد .
همچنین ، وظیفه اصلی آموزش و پرورش این است که به دانش آموزان در شکوفایی استعدادها و توانایی ها یاری دهد چنانکه افلاطون نقش آموزش و پرورش را آشکار و آگاه کردن دانش آموزاز حقایقی که در ضمیر او پنهان است ، می دانست .
الوین تافلر با انتشار کتاب « شوک آینده » در سال 1970 با اشاره به نقش آموزش و پرورش در آینده برا ین باور بود که برای اینکه به انسان کمک کنیم تا شوک آینده را از سر خود رد کند باید سیستم آموزش وپرورش فراصنعتی ایجاد شود یعنی به جای جستجو در گذشته ، اهداف و روش های خود را در آینده بیابد .
بنابر این برای آماده کردن دانش آموزان برای دنیای امروز و فردا ، تآکید اصلی و فلسفه امروزی آموزش وپرورش این است که آموزش رسمی از خانواده باید آغاز شود و تأ ثیر والدین برفرزندان اهمیت بسیاری دارد در حالی که فلسفه سنتی بر این اعتقاد بود که آموزش رسمی با مدرسه آغاز می شود و مدارس نهادهای اصلی تعلیم و تربیت است .
**س : نهاد آموزش و پرورش در ایران در تعیین اهداف وبرنامه های آموزشی ، تا چه میزان مؤلفه « باز آفرینی فرهنگی » را در نظرمی گیرد ؟
آموزش و پرورش به منظور باز آفرینی فرهنگی باید ارزش های نو را در قالب ارزش های سنتی قرار دهد به عبارت دیگر با حفظ ارزش های سنتی به ارزش های نو توجه کند و به موازات گسترش علوم و فنون، باید با به کارگیری خلاقیت ها ، دگرگونی ارزش های اجتماعی را عملی سازد.
در این صورت است که با بهره گیری ازفرهنگ ، برنامه های آموزشی تدوین می شوند وحاصل این فرایند بازتولید شدن و پویایی فرهنگ جامعه است چنانکه این پویایی فرهنگی ، سبب نوگرایی ، نوسازی جامعه می گردد .
لازمه نوسازی و تغییر ارزش های فرهنگی در یک جامعه ، شناخت کامل مردم آن جامعه است و این از وظایف مهم آموزش و پرورش است ، همچنین ضرورت دارد این نهاد تعلیم و تربیت ، افراد جامعه را با فرهنگ های متفاوت ازامتیاز دانش آموختن بهره مند وآنان را به تعامل فرهنگی و دگرگونی مثبت فکری ترغیب کند .
به علت سرعت تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر فرهنگ ، به تدریج کودکان ، نوجوانان و جوانان از میراث فرهنگی و اجتماعی خود فاصله می گیرند و این امر نوعی تضاد فکری و عقیدتی بین آنان ایجاد می کند بنابر این به منظور پیشگیری از وقوع این تضادها و حفظ وحدت وهماهنگی ، آموزش و پرورش باید دانش آموزان را در جامعه پذیر شدن ودرک ارزش ها و هنجارهای جامعه یاری کند.
نیازهای فرهنگی زیر بنای طراحی برنامه های درسی مدارس است و بدون فهم درست این نیازها تلاش برای تدوین برنامه های آموزشی بیهوده است یعنی اهداف برنامه های درسی در صورت انطباق و همسو بودن با نیازهای فرهنگی جامعه قابل دفاع اند .
برای تعیین نیازهای فرهنگی جامعه دو اقدام مهم لازم است ، اول آنکه ، با مطالعه مصوبات کشور ازجمله قانون اساسی ، شورای عالی انقلاب فرهنگی ، سند چشم انداز بیست ساله کشور. . . ، تحلیل جامعی از عناصر فرهنگی جامعه صورت گیرد و دوم آنکه ، در فرایند مهندسی فرهنگی باید پیوند ظریف ودقیق بین حقایق فرهنگی جامعه و واقعیت های فرهنگی روز ایجاد شود .
همچنین برای « باز آفرینی فرهنگی » راهکارهای وجود دارد ازجمله : ایجاد فلسفه ی مبتنی بر مبانی تئوریک بومی برخاسته از نظام ارزشی ، اجرای مهندسی فرهنگی هدف مند ، آشنایی با رسالت اصلی و نپرداختن به حاشیه ها ، مشارکت پذیری و تعامل با عقبه فرهنگی ، توانایی در بکار گیری انبوه نیروهای کارشناسی و تحصیل کرده ، موفقیت در مشارکت پذیر کردن آحاد جامعه ونهادهای موجود، جلوگیری از اقتصاد زدگی و سیاست زدگی و انزوای مقوله فرهنگ تعلیم و تربیت، ازمیان بردن شکاف و فاصله بین نیروهای صف وستاد ، افزایش اقتدار معلم ، استحکام پایگاه اجتماعی معلم متأثر از شاخصه های مادی ، راه یابی نخبگان به آموزش و پرورش ، استقرار نیروهای جوان در ساختار مدیریتی، ایجاد بسترهای لازم برای مدیریت خلاق ، ایجاد تفکر اقتصادی در سیستم آموزش و پرورش .
**س : آموزش و پرورش به منظور توسعه پایدار چه برنامه ریزی و راهکارهای آموزشی را باید در پیش بگیرد ؟
ابتدا باید یک تعریف مشخص از توسعه پایدار داشته باشم ، توسعه پایدار یعنی افزایش وحفظ کیفیت زندگی برای همگان و آیندگان است ،لذا برای دست یابی به توسعه پایدارنیاز به برنامه ریزی در هریک از سطوح اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی وانسانی است .
رشد و توسعه کشورهای مختلف در گرو توسعه پایدار آن کشور است و برای تشخیص اینکه یک کشور توسعه یافته است یا خیر باید به نهاد آموزشی آن کشور توجه کنیم .
در حقیقت آموزش و توسعه رابطه دوسویه دارند یعنی از یک سو آموزش بستر ساز توسعه است و از سوی دیگر توسعه لازمه تحول اساسی در نظام آموزشی است لذا ضرورت دارد هر جامعه ای که به توسعه پایدار می اندیشد آموزش مطلوب را در رأس برنامه های خود قرار دهد .
اهمیت آموزش وپرورش در توسعه پایداربه واسطه کارکردهایی این نهاد است ، این کارکردها مانند جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری ، نوآوری و تغییرات نظارت اجتماعی، انسجام و یگانگی اجتماعی ، مشارکت فعال اجتماعی در همه عرصه های جامعه ، همراهی با تغییرات اجتماعی و تکنولوژیکی ، هم از بعد فردی و هم از بعد اجتماعی تأثیر گذارند و این نهاد به عنوان مؤثرترین ابزار جوامع برای حل چالش های حال و آینده است محسوب می شود .
یکی از عوامل توسعه نیافتگی در کشور ها موانع فرهنگی است لذا آموزش و پرورش با تربیت افراد جامعه و دگرگون کردن طرز نگرش آنان می تواند مؤثرترین نقش را در جهت تحقق اهداف توسعه پایدارداشته باشد .
در پاسخ به سؤال شما در این مورد که آموزش و پرورش به منظور توسعه پایدار چه برنامه ریزی و راهکارهای آموزشی را باید در پیش بگیرد ، این راهکارها به این ترتیب است :
تربیت نیروی انسانی کارآمد و کادرهای آموزش دیده مجرب ، بکارگیری روش های برنامه ریزی آموزشی مناسب که در چگونگی و عمق آموزش و تأثیر پذیری کادر های تحت آموزش تأثیر گذار است ، انطباق روش های برنامه ریزی آموزشی با نیازهای نیروهای انسانی به صورت کاربردی و ایجاد انگیزش در آنان ، توجه به روش برنامه ریزی بر اساس میزان بازدهی و نتیجه کاربه منظور کسب نتایج موفق آموزشی ، توجه به تقاضای فردی وتقاضای اجتماعی ، تمرکز و توجه به عنصر فرهنگی در برنامه ریزی های آموزشی ، انتخاب مدل های جامع ترکیبی آموزشی و الگوهای تدریسی آموزشی و همسو با نیازهای نیروی انسانی و همراه با بازدهی کامل .
در کلام آخر ، آنچه مهم و قابل تأمل می باشد این است که انسان به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعه پایدارمحسوب می شود و نیاز به آموزش دارد زیرا توسعه پایدار از طریق انسان تحقق می یابد لذا آموزش و پرورش به عنوان زیر بنایی ترین نهاد در جامعه ، شرط اصلی وتردید ناپذیر توسعه همه جانبه است .
از : مهرنوش خرمی نژاد
م .خ ** 1601**
در گفت وگوی ایرنا با یک کارشناس آموزشی
آموزش و پرورش و مولفه ای به نام بازآفرینی فرهنگی
تهران -ایرنا - آموزش و پرورش به عنوان محوری ترین نهاد قادر است بستر و زمینه های توسعه پایدار را فراهم کند از یک سو مهارت و نگرش های لازم را برای رشد و توسعه همه جانبه ، پایدار ایجاد و از سوی دیگر قابلیت های لازم را برای سازگاری و انعطاف در برابر رویکردهای جدید و تغییرات تکنولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی فراهم می کند.
صاحبخبر -