شناسهٔ خبر: 15087652 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

گفت‌وگوی فارس با حجت‌الاسلام علم‌الهدی/۲

عمده کتاب‌­های حوزه جنبه آموزشی ندارد/ هویت حوز­ه تهران نیاز به بازسازی دارد/ آقا فرمودند حوزویان پرچمدار کارهای اجتماعی باشند

رئیس مؤسسه آموزش عالی حوزوی قاسم‌بن الحسن(ع) گفت: مدیریت سیستماتیک در حوزه‌­های علمیه یکی از راه‌­های بازشناسی هویت برای حوزه‌ها است؛ مدیرانی که مجموعه‌ای از اهداف کوتاه­‌مدت، میان­‌مدت و بلندمدت را برای حوزه خودشان تعریف کنند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: حجت‌الاسلام سیدمحمدباقر علم‌الهدی در سال 1341 شمسی در تهران متولد شد، وی بخشی از تحصیلات حوزوی‌اش را در تهران و بخش دیگر آن را در قم پیگیری کرده است، در محضر اساتیدی نظیر آیات فیاض، سبحانی(فلسفه)، گرامی(نهایه)، ممدوحی(اشارات و احکام)، جواد آملی(اسفار)، وحید خراسانی(فقه و اصول) دروس خارج را تلمذ کرده است، همچنین دروس مقدماتی را نیز نزد مرحوم آیات پایانی، اعتمادی و ستوده گذارنده است، در سال 1376 پس از اینکه احساس کرد تحصیلاتش به حد قابل قبولی رسیده است، در حوزه علمیه قائمیه چیذر مشغول به تدریس شد، همزمان هم به سمت مدیرکل آفریقایی – عربی مجمع جهانی اهل بیت هم منصوب می‌شود.

حجت‌الاسلام علم‌الهدی هم اینک دکترای رشته تخصصی فلسفه و کلام و همچنین دکترای فقه را دارا است، فعالیت‌های برون مرزی هم داشته است و تاکنون در 13 کشور آفریقایی به احداث مسجد و ارائه خدمات عام‌المنفعه با همکاری خیران پرداخته است. وی هم اکنون ریاست مؤسسه آموزش عالی حوزوی قاسم بن الحسن(ع) واقع در محله شهید محلاتی را بر عهده دارد، این مرکز که مجموعه‌ای از مسجد، حسینیه، حوزه علمیه، درمانگاه، مرکز مشاوره و باشگاه ورزشی است تلاش دارد که عرصه فعالیت‌های مذهبی حوزه را به جامعه پیرامون خود تسری دهد، با توجه به دیدار طلاب و روحانیون حوزه علمیه استان تهران با رهبر انقلاب به همین منظور در نشستی به بررسی چگونگی رسیدن حوزه تهران به دوران پر افتخار خود با حضور حجت‌الاسلام علم‌الهدی پرداختیم که بخش دوم و پایانی آن در ادامه می‌آید:

 

 

* با توجه به قدمت حوزه علمیه تهران و اینکه زمانی حوزه تهران دارای جایگاه علمی بوده است، مقام معظم رهبری در دیداری که با طلاب داشتند به این جایگاه اشاره می‌کنند، به نظر شما چگونه حوزه علمیه تهران می‌تواند به آن جایگاه سابق خود بازگردد؟

غیر از فقه و اصول که ما فقهای نامداری در تهران داشتیم، یک حوزه حکیم‌پرور و مقبولی بوده است

-فکر می­‌کنم یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید اتفاق بیفتد بازسازی و بازنگری هویت حوزوی و هویت حوز­ه‌­های تهران و استان تهران است، تهران یک زمانی حوزه‌­هایش یک هویت ویژه داشت و امروز آن هویت را یا باید بگوییم از دست داده یا خیلی کمرنگ شده است.

* آقای رشاد هم همیشه می­‌گویند...

-حوزه تهران حالا غیر از فقه و اصول که ما فقهای نامداری در تهران داشتیم، یک حوزه حکیم‌پرور و مقبولی بوده؛ یعنی شخصیت‌­های عارف و فیلسوفی در تهران وجود داشت که به همین دلیل شخصی مانند مرحوم امام از قم به تهران می­‌آمدند و از شخصیت­‌ها مبرز آن زمان علوم معقول و بهره می­‌گرفتند، امروز متأسفانه آن هویت کمرنگ شده است و اگر ما بخواهیم حوزه تهران را بار دیگر بازشناسایی و بازنشانی کنیم، راهش این است که باید به بازسازی هویت حوزه تهران بپردازیم.

ضرورت پرورش مدیران نظامند و سیستماتیک در حوزه‌‌های علمیه

*دقیق‌تر توضیح می‌دهید؟

-یکی از کارهایی که به نظر من باید اتفاق بیفتد، پرورش مدیران نظامند و سیستماتیک است، یعنی مدیریت سیستماتیک در حوزه‌­های علمیه یکی از راه‌­های بازشناسی این هویت برای حوزه‌ها است؛ مدیرانی که برنامه برای 2 سال آینده، 5 سال آینده، 10 ساله آینده حوزه داشته باشند، یعنی هدفمند یکسری اهداف بلندمدت، کوتاه­‌مدت و میان­‌مدت را برای حوزه خودشان تعریف کنند و مدیریت حوزه هم باید همین کار را دقیقاً انجام دهد، مانند آنچه حوزه­‌ها و مدارس تابع این کار را می­‌کنند، خود مدیریت حوزه تهران هم باید یکسری اهداف کوتاه­‌مدت، میا­ن­‌مدت و بلندمدت طراحی کنند.

مطالبات امروز مردم کف کوچه و بازار کشور و شهرمان و قاره­‌ای­ که در آن زندگی می­‌کنیم و حتی کشورهای دیگر را باید دریافت کنیم

یکی از کارهای بسیار مهمی که باید اتفاق بیفتد و جای آن در ملاقات با مقام معظم رهبری خالی بود و باید خدمت حضرت آقا بیان می‌شد و متأسفانه بیان نشد، پرداختن به این امر مهم بود، پرداختن به نظام آموزشی حوزه، بازشناسی هویتی حوزه تهران، راهکارهای جذب و پذیرش هدفمند طلاب در حوزه، استقلال حوزه تهران، توسعه مراکز تخصصی معنوی و مادی از این گونه مراکز و ... ، به نظر من آن جلسه، جلسه بسیار ارزشمندی بود که متأسفانه به حاشیه رفت و حرف‌هایی مطرح شد که اصلاً لازم نبود، مطرح شود.

اگر یک زمانی مرحوم شیخ مفیدها نگاهشان به 700 ـ 800 سال، هزار سال زمان بعد از خودشان بود و طراحی شبهه می­‌کردند و شبهاتی که امروز مطرح می­‌شود، مطرح می‌کردند و بعد هم پاسخ می‌دادند، این نشان از عمق دید این فضلاء، علما و متکلمین سابق ما دارد، ما هم باید مانند سَلف گذشته خودمان عمل کنیم و این امکانپذیر نیست مگر اینکه ما بیشتر مطالبات امروز مردم کف کوچه و بازار کشور و شهرمان و قاره‌­ای­ که در آن زندگی می­‌کنیم و حتی کشورهای دیگر را باید دریافت کنیم و شاگردان امام صادق(ع) را برای پاسخگویی به این مطالبات آماده‌سازی کنیم.

حوزه‌ها فهم قرآن را برای همه مردم تسهیل کنند/ دشمنان اسلام بر جهل مردم سوار شده‌­اند

به هر حال اگر اعتقاد ما این است که - درست هم است - «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَاللَّهِ الْإِسْلام» که وجود امام زمان(عج) ظهور می‌­کنند، همه عالم را به دین واحد در می‌­آورند و اسلام پاسخگوی همه نوع پرسش‌­های سیاسی، اقتصادی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی مردم است، ما باید امروز این بستر را فراهم کنیم و متکلف این امر حوزه‌­ها هستند و حوزه­‌ها باید این کار را انجام دهند، حوزه‌­ها باید امروز به مبانی کلامی و تفسیری ورود پیدا کرده و فهم قرآن را برای همه مردم تسهیل کنند، نه فقط برای مسلمان و شیعیانی که در مسجد خودشان هستند، بلکه برای همه تشنگان حقیقت در اقصی نقاط عالم.

ما باید امروز تفسیر قرآن و همچنین مباحث کلامی به زبان­‌های مختلف برای نگاه­‌ها و تشنگان حقیقت بازگو کنیم تا اینکه مردم از اسلام یک دین انحرافی، یک دین جنگ­‌طلب، یک دین فتنه‌­گر و یک دین غوغاسالار نبینند، اسلامی که تماماً رحمت بوده و دست مودت، محبت، دوستی و عشق و ارادت را به سمت مردم دراز کرده است، از آن دیو نسازند تا دشمن موفق نشود به راحتی با چند اقدام تروریستی اسلام­‌ستیزی کند.

 

 

به نظر من حوزه‌­های علمیه اگر آن رسالت خودشان را آن طور که شاید و باید انجام می‌‌دادند، شاید تکفیری­‌ها این قدر برای به دام انداختن نسل جوان توفیق نداشتند، امروز مسلمانی که برای رضای خدا به خودش بمب می‌­بندد و می­‌آید برادران مسلمان خودش را در مسجد و در نماز جمعه می­‌کشد! درست است که دشمن پشت سر آن‌هاست و آن‌ها تحت فریب دشمن قرار گرفته‌­اند، ولیکن شاید اگر ما گستره فعالیت­های تفسیری، کلامی و اعتقادی خودمان را در ابعاد مختلف در کشورهای مختلف توسعه داده بودیم، حداقل دشمن را به این راحتی به منویات شوم خودش نمی‌­رساندیم.

حوزه‌های علمیه دانه­‌های یک تسبیح هستند و این دانه­‌ها زمانی می‌توانند به هم خوب سرویس بدهند که توسط یک نخ به همدیگر مرتبط و متصل شده باشند

این جوانانی که امروز دارند خودشان را می­‌کشند، برای این است که به پیغمبر(ص) برسند، در واقع دشمنان اسلام و دشمنان دین سوار بر جهل مردم شده‌­اند و آن کسی که باید مردم را از زیر بار جهالت خارج کند، حوزه علمیه است.

*شما الان در حوزه خودتان چه کارهایی انجام داده‌­اید؟ برنامه بلندمدتان در این زمینه چه بوده؟

-ما یکسری تلاش‌­هایی در این زمینه داریم، اما توجه داشته باشید، همه این فعالیت‌ها مانند یک نخ تسبیح است، در واقع حوزه‌های علمیه دانه­‌های یک تسبیح هستند و این دانه­‌ها زمانی می‌توانند به هم خوب سرویس بدهند و همدیگر را تحمل کنند و کنار همدیگر بایستند که توسط یک نخ به همدیگر مرتبط و متصل شده باشند، اما اگر این نخ تسبیح دچار تزلزل شده باشد و خلاصه مشکلی اتفاق افتاده باشد، این دانه­‌ها شاید به تنهایی بتوانند، تعداد ذکرها را حفظ کنند، اما قطعاً آن نقش لازم را نخواهند داشت.

 

 

بنابراین اگر بخواهیم نسل جوان حوزوی فعال و پویا در بخش خودمان نگه داریم و بخواهیم فعال و پویا در ساختن آن آرمانشهری که باید اتفاق بیفتد به کار ببریم، طبیعی است که بدون همکاری، همیاری، داشتن قوانین و مقررات، نظام­نامه و آموزش نمی­‌توانیم کاری انجام دهیم، به هر حال ما بخشی از این جریان هستیم که باید این جریان کاملاً اصلاح شود، همان گونه که مقام معظم رهبری بارها به این موضوع اشاره کرده‌­اند که نظام آموزشی حوزه باید طبق مطالبات امروز حرکت کند، ضمن اینکه ما باید فقه جواهری را حفظ کنیم، اما نباید فکر کنیم که رسالت حوزه‌های علمیه فقط و فقط در کار فقه و اصول باید کار کنند و هیچ وظیفه دیگری نسبت به علوم انسانی و علوم دیگر مثل تفسیر، کلام، فقه حکومت و ... ندارند.

به نظرم ما باید حوزه­‌ها را تخصصی کنیم، حتی فقه‌­مان را هم تخصصی کنیم، چون آن‌قدر مسائل فقه وسیع و تخصصی شده است که قطعاً در یک بخش ما بخواهیم کار کنیم، قطعاً خسارت خواهیم دید، یعنی بخش­‌های دیگر از دست ما خارج می­‌شود، لذا اگر آمدیم حوزه را یک حوزه عام، جامع و شامل تشکیل دادیم و افراد را برحسب استعداد، ذوقیات و استعدادهایشان در آن رشته­‌هایی که مایل هستند، متخصص کردیم .... در فقه، اصول، کلام، قضاء و بخش­‌های مختلف، طبیعتاً بهره­‌وری ما از این حوزه بیشتر می­‌شود.

عمده کتاب‌­های حوزه جنبه آموزشی ندارد

*تهران امروز مانند زمان قدیم نیست و با توجه به مناطق 22گانه تهران به نظر شما بهتر نیست حوزه‌­ها از شکل تجمیع‌شده دربیایند و بیشتر جامعه شهر تهران را درگیر کنیم؟

-الحمدلله در تهران این بحث پراکندگی حوزه­‌ها به صورت مطلوب است، ما در همه اطراف تهران و بخش‌­های شمال، جنوب، شرق و غرب حوزه­‌های فعال داریم، آن چیزی که بسیار مهم است این است که باید تلاش کنیم، خروجی ­این حوزه‌­ها بیشتر در راستای کار ترویج اهل­ بیت(ع) قرار بگیرد و پاسخگوی نیازهای امروز نسل جوان ما باشد، همچنان که الان این حوزه‌­ها این کار را می­‌کنند، یک زمانی خدایی نکرده این توهم ایجاد نشود که اکنون حوزه­‌ها کار عبث می­‌کنند، نه! همین امروز بسیاری از این حوزه­‌ها کمر دشمنان را شکسته، همین حوزه­‌ها در مقابل این همه تبلیغات شوم دشمنان و هجمه تولید پرسش و شبهاتی که دشمن ایجاد می­‌کند، در مقابلش ایستاده‌اند.

اگر به همین بحث­‌ها جنبه آموزشی دهیم و این گونه کتاب­‌ها را مرجع طلاب قرار دهیم، آن زمان حوزه خیلی فعال‌­تر می‌تواند به پرسش‌­های حکومتی پاسخگو باشد

منتها می­‌خواهم بگویم حوزه‌­ها پتانسیل و توان بیشتری دارند، اگر نظام مدیریتی سیستماتیک در مدرسه­‌های علمیه اعمال بشود و دروس حوزوی طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب نگاه عمیق­‌تر، دقیق­‌تر و کاراتری نسبت به بحث­‌های حوزه به حوزه ارائه شود، قطعاً تأثیراتش چندین برابر خواهد شد، مثلاً یکی از مشاکلی که درس‌های ما دارد، این است که عمده کتاب‌­های ما جنبه آموزشی ندارد، بلکه کارهای تحقیقی یک استاد بوده، مثلا مرحوم شیخ مرتضی انصاری کتابی تحت عنوان «مکاسب» دارند، کارهای تحقیقی بسیار عمیق، وسیع، دقیق و ظریف و یا مرحوم آخوند یا حاح آقا رضا همدانی و سایرین، این بزرگواران کارهای تحقیقی بزرگی داشتند، ولی کتاب آموزشی ننوشته‌اند، ما اگر بیاییم به همین بحث­‌ها را جنبه آموزشی دهیم و این گونه کتاب­‌ها را مستندات و کتاب­‌های مرجع طلاب و پژوهشگران علوم اسلامی قرار دهیم، آن زمان حوزه خیلی فعال­‌تر می‌تواند به پرسش‌­های حکومتی که امروز ما به آن نیازمند هستیم، پاسخگو باشد.

حرف اینجاست که در این زمینه کاری انجام دهیم، استاد مطهری در این زمینه خیلی بحث‌­های عمیق و دقیقی داشتند، این حرف‌هایی که می­‌زنم برای امروز نیست، حتی قبل از انقلاب مرحوم مطهری در این زمینه خیلی حرف‌ها داشتند که می­‌گفتند ما باید بیاییم نظام حوزوی را ضمن حفظ فقه جواهری -همان نگاهی که مرحوم امام داشتند و مقام معظم رهبری دارند- چون ما نمی‌خواهیم فقه التقاطی وارد کنیم، فقه­ای که برخواسته از کتاب و سنت و مستندات علمی مذهبی و متون دینی است را با زبان روز مطرح کنیم تا بتواند پاسخگوی نیازمندی­‌های حکومت باشد.

شعاع وجودی­‌ حوزه برای مردم کوچه فراخور مطالباتشان تأمین شود

*اگر یک حوزه در دایره منطقه خود، فعالیت­‌هایش را در حوزه‌­های اقتصادی، فرهنگی و ورزشی انجام دهد، می‌­تواند در آن منطقه با توجه به تهاجم فرهنگی به عنوان یک واکسن عمل کند، در حالی که حضور حوزه­ را در این عرصه­‌ها خیلی کم می­‌بینیم!

-ببینید بستگی دارد که آن مدیر امکاناتش، ارتباطاتش و نگاهش نسبت به اینگونه کارها مثبت باشد، شاید خیلی از دوستان ما بگویند مثلا آقای علم‌­الهدی چه ضرورتی دارد شما در کنار حوزه قاسم ­بن­ الحسن(ع) یک درمانگاه درست کردید یا مثلاً در کنار حوزه یک مجموعه ورزشی دارید؟ یا کار مشاوره حقوقی می­‌کنید؟ شاید افرادی باشند که به این نوع مدل فعالیت­‌های حوزوی خرده بگیرند، ولی من فکر می­‌کنم ما حوزویان اگر ورود نکنیم، شاید دیگران ورود پیدا کنند که بعد مشخص نیست که چگونه مدیریت خواهند کرد، فکر می‌‌کنم حوزه همان گونه که باید طلاب و پژوهشگران را مدنظر قرار بدهد، باید شعاع وجودی­‌اش برای مردم کوچه و خیابان هم فراخور مطالباتشان تأمین و تنظیم شود.

لزوم پرچمداری کارهای اجتماعی توسط حوزویان و حوزه‌ها

*شاید سنتی­‌های حوزه با این نوع فعالیت­‌ها مخالف باشند، مثلاً بگویند مناسب طلبگی نیست و شاید حرمت لباس طلبگی را زیر سؤال می‌­­برد، اینکه طلبه در حوزه نهایت مجتهد شود و فقط خودش را به سعادت برساند، اینکه فایده ندارد، پس باقی مردم از وجود او نباید استفاده کنند؟!

-اتفاقاً یکی از فرمایشاتی که 25 خرداد که خدمت آقا بودیم و آقا فرمودند همین بود، پرچمداری کارهای اجتماعی توسط حوزویان و حوزه‌ها، کارهای اجتماعی مانند مجموعه ورزشی، مشاوره، کار حقوقی، ساخت مسجد، ساخت درمانگاه این دستور اکید حضرت آقا است و این نگاه برای امروز نیست، این نگاه آقا از زمان قبل از انقلاب بوده، این طیف افرادی که در خدمت امام بودند و نفس گرم امام به آن‌ها خورد، مثل شهید بهشتی، مثل حضرت آقا، مثل مرحوم مطهری نوع نگاهشان همین بود و درست هم است، البته اگر بنا باشد ما نسل جوانمان را به سمت معارف دعوت کنیم، ما دکتر متدین متعهد، مهندس متدین متعهد، کاسب متدین متعهد، کارمند متدین متعهد نیاز داریم، اگر بنا باشد خدمتگزاران جامعه را در بحث­‌های مختلف اجتماعی وارد کنیم، اینها باید در کنار حوزه‌­ها بیایند، هم حوزه­‌ها از آن‌ها استفاده کنند و هم آن‌ها از حوزه‌­ها استفاده بکنند، یک تبادل است، بالاخره خدمات متقابلی است.

 

 

یکی از کارهایی که ما شروع کردیم و همین امروز هم داشتیم، راجع به همکاری­‌های حوزوی با مجموع پزشکان بدون مرز است، چرا که امروز یک کار بسیار لازم  و ضروری است، اگر پزشکان خدمتگزار ما به آفریقا با همه خطرات، سختی­‌ها و گرفتاری­‌هایی که وجود دارد، می‌روند و از جیب خودشان خرج می­‌کنند و مردم مسیحی و مسلمان و لائیک را زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران درمان می‌کنند و می‌گویند ما از ایران آمده‌­ایم و می­‌گویند ما می­‌خواهیم خدمات بشردوستانه کنیم چقدر ارزشمند است، همان جا هم یک روحانی خو‌ش‌ذوق و خوش­‌سلیقه بیاید معارف اهل ­بیت(ع) و اصل دین را ترویج و ارائه کند، این یکی از کارهای ماست، ما حوزویان برای این ساخته نمی‌­شویم که دوباره در این حوزه­‌ها بزرگ شویم، ما حوزویان ساخته می‌شویم به مجردی که ساخته شدیم از حوزه‌­ها بیرون بیاییم و یک کاری کنیم؛ یعنی یک گره‌­ای را باز کنیم و یک آبی را به کام تشنه لب اهل­ بیتی(ع) برسانیم، حالا این در ابعاد مختلف در خارج از کشور و داخل کشور می­‌تواند باشد.

اگر یک روحانی به درد مردم بخورد ...

*چون حوزه قرار نیست خدمات فیزیکی ارائه دهد، باید یک فکری بکند که مردم را بتواند جذب کند، مثلاً یک روز در سال یک خدماتی را مانند خدمات مشاوره‌­ای ارائه کند!

-ببینید امروز خیلی از حوزه­‌ها به این سمت حرکت کرده‌­اند، حالا ما فقط تهران را نبینیم، همه جای ایران تهران نیست، حوزه­‌ها در شهرستان­‌ها و شهرهای کوچک خیلی حضور پررنگ و تأثیرگذاری دارند، در عین حالی که امروز فضاهای مجازی برای پاسخ­‌گیری مردم فراوان شده است، اما باز مردم دوست دارند که مثلاً بعضی از مشاوره‌­های زندگیشان را با یک روحانی انجام دهند، باز مردم دوست دارند نظام آموزشی و تربیتی حوزه را ببینند، دوست دارند حتی فرزندانشان اگر قرار است سخنی از اهل ­بیت(ع) بشنوند، از زبان یک روحانی بشنوند، یعنی شاید یک سخنرانی غیر از روحانی حرف‌های خوبی هم بزند که خیلی خوب و ارزشمند است، اما با این وجود مردم دوست دارند، همین سخنان را از حوزویان بشنوند.

لذا به نظر من در جامعه امروزی، روحانیونی که این حس و دریافت را ادراک کرده باشند، در بورس و مورد مراجعه مردم هستند، مردم با آن‌ها ارتباط دارند، خدا رحمت کند مرحوم آقای مجتهدی که استاد من در تهران بودند، ایشان می­‌گفتند اگر یک روحانی به درد مردم بخورد مردم تحت هیچ شرایطی او را رها نمی­‌کنند و این یک واقعیتی است، چون امروز مردم شریف و بزرگوار ایران می­‌دانند که از ابتدای ولادت فرزندشان اقامه و اذان فرزندشان را حاج آقا مسجدشان یا روحانی حوزوی باید بگوید، یا وقتی که بخواهند وصیت‌­نامه بنویسند و به هر حال عمرشان به پایان برسد و این ارتباط وجود دارد.

حالا برحسب مسائل مختلف اجتماعی فضا کمرنگ و پررنگ می­‌شود، اما آن روحانیونی که کار فرهنگی می‌کنند و از آن حیطه و قلمرویی که برای آن‌ها تعریف شده است و رسالتی که برعهده دارند پا فراتر نگذاشته‌­­­اند و از ذی خودشان خارج نشده­‌اند، یکی از دلایل مقبولیت ویژه مقام معظم رهبری انقلاب در میان اقشار مختلف مردم با این همه تبلیغات منفی دشمن چیست؟ موضع­گیری­‌ها و ارتباطات اجتماعی آقا است، بله! همه اینها درست است، ولیکن یکی از مهمترین دلایلش این است که آقا و خانواده­‌شان از ذی روحانی بودن خارج نشده‌اند، این را مردم لمس کرده‌اند و دیده‌اند، فرزندانشان، مدل زندگی و تعاملشان، سخنان و عملکردشان و ... این خیلی مهم است.

مردم اگر ببینند روحانی مسجد و محله‌­شان از جنس خودشان است و حریم ویژه­ای برای خودش درست نکرده و حرمت مردم را حفظ کرده است، قطعاً در سایر رفتارهای زندگی و اجتماعی هم به آن روحانی اقتدا می‌کنند. از نماز مهم‌تر هم مگه داریم؟ نه نداریم! مردم در مساجد و نماز جمعه به چه کسی اقتدا می­‌کنند؟ به همین حاج آقای مسجد، حالا این حاج آقا محل چه زمانی موفق است؟ زمانی که این حاج آقای محل منش، رفتارش و ارتباطاتش تعریف شده باشد و مردم فکر کنند این حاج آقا از جنس خودشان است و همراه خودشان است.

انتهای پیام/ک