معمولاً وقتی حرف از عدم توفیق نشر ایران در عرصه بینالملل میشود همه تقصیر را به گردن دولت میاندازند. شما با این دیدگاه چقدر موافقید؟
البته دوستان مسؤول در ارشاد کم بیتقصیر نیستند ولی عوامل دیگری مثل رفتار و عملکرد ناشران محترم ایرانی نیز متأسفانه به این معضل، صد چندان افزوده و میافزاید.
در تعریف ناشر گفتهاند آن که فرآیند تولید، چاپ و توزیع کتاب را مدیریت میکند و موجبات چاپ و انتشار آن را فراهم میآورد. لذا ناشر از وقتی که اثر خلق شدهای را با بهرهگیری از ادیتورهای حرفهای خود انتخاب میکند، تلاش دارد آن اثر را با کمک هیأت تحریریه به متنی ویراسته تبدیل کند و سپس توسط ناظر چاپش از طریق مؤسسات چاپ به شکلی زیبا چاپ نماید و آنگاه برای توزیع برنامهریزی نماید. ناشرانی که سواد و درکشان از اقتصاد نشر فراتر از مرزهای کشوری که در آن فعالیت میکنند باشد، تلاش میکنند در تولید و انتشار کتاب به گستره جغرافیایی و ذایقه مخاطبانِ فراتر از مرزها بیندیشند. چنین ناشرانی در انتخاب اثر معمولاً تعامل با خالقان آثار، روند چاپ و توزیع استانداردهای بینالمللی را لحاظ میکنند.
وقتی مخاطبان عمده ما در داخل کشور هستند، اصلاً چرا ما باید به نشر جهانی فکر کنیم؟
بعضی ناشران ایرانی، فارغ از کسب و کار از این راه، رسالت مهم انتقال و انتشار دانش ایرانی و اسلامی را در داخل و خارج از کشور بر عهده دارند. دنیای نشر از خیلی وقت پیش به این نقطه رسیده است که اگر ناشر فقط مخاطبان خود را در دایره تنگ کشور خود تعریف کند، نشر آن کشور به وضعیتی مبتلا میشود که بیشتر ناشران در کشورمان دچار شدهاند یعنی شمارگان کتابهایشان به تعدادی افت میکند که در مقایسه با جمعیت بیش از 80 میلیون نفری قابل ذکر نمیشود! پس ناشر ایرانی با حساب و کتاب سرانگشتی به این نتیجه میرسد که به نشر بینالملل و ورود و حضور در آن بیشتر بیندیشد , حرفهای فکر و عمل کند یعنی اگر قواعد بازی را بلد نیست، یاد بگیرد. البته پارهای از عوامل مؤثر در تسهیل و ترغیب او در ورود به بازار نشر بینالملل به مسؤولان فرهنگی مربوط میشود. عواملی همچون پیوستن به کنوانسیون «برن» و قبول قواعد کپیرایت جهانی؛ سیاستگذاری و برنامهریزی برای کمک به حضور هدفمند کتاب ایران در رویدادهای مختلف فرهنگی و بینالمللی از جمله نمایشگاههای کتاب؛ تعریف بستههای حمایتی برای حمایت از عوامل ترجمه، انتشار و توزیع کتاب ایرانی در عرصههای جهانی؛ و... که از عهده اراده و تصمیم ناشر ایرانی خارج است. ولی این همه عدم نقشآفرینی مؤثر ناشر ایرانی را در توسعه نشر کشور باعث نمیشود، همچنین پارهای از رفتارهای غیرحرفهای او را در روند کمک به این جریان ملی- میهنی توجیه نمینماید.
یکی از مشکلات ما در این عرصه نبود تعهد کپیرایت است. آیا این موضوع راه ورود به نشر جهانی را بهکلی مسدود نمیکند؟
آمارهای جدید میگویند بیش از ۶۰ درصد کتابهای چاپشده در ایران در سالهای اخیر را ترجمه کتابهای خارجی تشکیل میدهند. همه میدانیم که ایران عضو کنوانسیون «برن» و متعهد و مقید به کپیرایت بینالمللی نیست. متأسفانه بعضی ناشران ایرانی از این فرصت برای کاسبی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، هر نوع کتاب خارجی که قطعاً مالک معنوی (نویسنده) و مالک مادی (ناشر)دارد را در رقابتی سخت و تنگاتنگ به زبان فارسی ترجمه و چاپ میکنند. صاحبان اثر خارجی انتظار ندارند که ناشر ایرانی برای ترجمه و چاپ اثرشان به فارسی در ایران حتماً باید کپیرایت آن اثر را بخرد زیرا میدانند ناشر ایرانی متعهد به این امر نیست. ولی آنها به جهت اخلاق حرفهای از ناشران ایرانی انتظار دارند حداقل موضوع را به اطلاعشان برسانند و از آنها اجازه بگیرند. وقتی کتاب ایرانی در نشر بینالملل حضور مییابد و با صرف هزینههای زیادی در نمایشگاههای بینالمللی کتاب و سایر رویدادهای فرهنگی و ادبی در خارج از کشور شرکت داده میشود، ناشر ایرانیِ آن انتظار دارد از طرف ناشران خارجی که از کتابهایشان در ایران سوءاستفاده میشود، مورد استقبال قرار گیرد و رایت کتابهایشان توسط آنها خریداری شود! آیا دوستان ناشر وطنی فکر نمیکنند این نوع برخورد با طرفهای خارجی توهین به شعور آنهاست؟
در سال های اخیر ما در نمایشگاههای زیادی در سطح جهان شرکت کردهایم. آیا این حضورها فایدهای هم برای نشر ایران داشته است؟
شرکت در هر نمایشگاه کتاب در عرصههای بینالمللی قواعد خود را دارد. از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: شناخت دقیق نمایشگاه و ظرفیتهای آن و افرادی که در آن شرکت میکنند؛ مخاطبسنجی و نیازسنجی و انتخاب عناوین و آثاری که در آن نمایشگاه خاص مخاطبان بالقوه و بالفعل دارد؛ ارتباطگیری با طرفهای خارجی و تنظیم قرار ملاقاتهای کاری با آنها در محل نمایشگاه؛ تهیه و تدوین کاتالوگ و بروشورها از عناوینی که قرار است معرفی شوند؛ و... . اینکه مؤسسات نشر و ناشران عزیز ایرانی بخصوص ناشران دولتیِ شرکتکننده در نمایشگاههای کتاب خارجی چقدر استانداردهای حضور در نمایشگاهها را مراعات میکنند، به انصاف در قضاوتشان واگذار میکنیم.
ارتباط ناشران ما با آژانسهای ادبی فعال در عرصه نشر جهانی چگونه است؟
ناشران و آژانسهای ادبی از جمله عوامل محوری در فرآیند تولید کتاب هستند. امروزه تقریباً در هر نمایشگاه بینالمللی کتاب بخش مهمی از نمایشگاه به آژانسهای ادبی اختصاص داده میشود. بیشتر ناشران حرفهای در کشورها برای اطلاع از روند و رویکردهای موجود در نشر بینالملل و دسترسی به آثار برتر و نیز نویسندگان برای معرفی کتابشان در عرصه نشر بینالملل به آژانسهای ادبی مراجعه میکنند. برای بیشتر ناشران ایرانی هنوز اهمیت، کارکرد و نقش آنها در حلقه انتشار کتاب خوب تعریف نشده است.
پس با این حساب شما پرونده ارتباط نشر ایران با جهان را مختومه میبینید؟
خوشبختانه در چند سال اخیر بعضی از ناشران ایرانی سعی میکنند همسو با استانداردهای جهانی نشر عمل کنند و در مواردی، قبل از ترجمه و نشر کتاب در ایران، نسبت به خرید کپیرایت یا ترجمه کتاب اقدام میکنند و این رفتار حرفهای آنها کمک شایانی در بازسازی چهره مخدوش ناشران ایرانی در سطح بینالملل داشته است.
قابلیتهای نشر ایران خیلی فراتر از آن است که در وضع موجود در عرصههای بینالملل نشر دیده میشود و نیازمند همتی مضاعف است. برای همین در وضعیت کنونی پیشنهاد میشود دوستانی که با عناوین مختلف سعی در کمک به توسعه نشر ایران در عرصههای بینالمللی را دارند، بهتر است در تعامل با طرفهای خارجی، نویسندهمحور عمل کنند زیرا خوشبختانه نویسندگان و سایر خالقان آثار ایرانی در نزد مخاطبان علاقهمند به ترجمه و انتشار آثار ایرانی در دیگر کشورها متهم به سرقت ادبی نشدهاند.