شناسهٔ خبر: 15075518 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

دانشمند همه سده‌ها

صاحب‌خبر -
 

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، تقویم‌شناس، هندشناس و تاریخ‌نگار بزرگ ایرانی سده چهارم و پنجم هجری، در ۱۴ شهریور ۳۵۲ (و به روایتی ۳۶۲) خورشیدی در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود، در بیرونِ (به اصطلاح امروز حومة) شهر کاث زاده شد.

در آن زمان، ایران‌زمین میان چند حکومت تقسیم شده بود و حاکمیت یگانه‌ای وجود نداشت؛ به طوری که «سامانیان» بر شمال ‌شرقی ایران (شامل خراسان بزرگ و خوارزم) حکومت می‌کردند، «زیاریان» بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف فرمان می‌راندند، «آل بویه» بر مناطق مرکزی و غربی ایران تا بغداد حکمرانی می‌کردند، بازماندگان «صفاریان» بر سیستان مسلط بودند و «غزنویان» در شرق ایران (مرکز و جنوب افغانستان امروز) حاکم بودند و آنچه همه اینها را به هم می‌پیوست، دین اسلام و تاریخ مشترک و اهتمام به زبان و ادبیات فارسی بود.

بیرونی که در جرجانیة خوارزم نزد ابونصر منصور تحصیل کرده بود، مدتی نیز در گرگان از پشتیبانی مادی و معنوی زیاریان برخوردار شد و به پژوهش پرداخت و پس از آن تا پایان عمر در قلمرو غزنویان به پژوهش‌های علمی خود ادامه داد. بیرونی در جریان لشکرکشی‌های سلطان محمود به هند، به این سرزمین رفت و زبان هندی آموخت و درباره هند پژوهش کرد؛ اما چنین برمی آید که از آزادی کافی در اظهار نظر علمی برخوردار نبود؛ چنان که به روایت نظامی عروضی، سلطان غزنوی به او می‌گوید که: ««اگر خواهی که از من برخوردار باشی، سخن بر مراد من گوی، نه بر سلطنت علم خویش!»

آثار علمی

بیرونی عمرش را به امور علمی سپری کرد و جز به دانش، مشغول نشد؛ از این روی توفیق یافت که سفرها کند و کتابها و رسائل بسیاری بنویسد که شمارشان را بیش از ۱۴۶ عنوان ذکر کرده‌اند. از مهمترین آثار اوست: آثارالباقیه (در تاریخ و جغرافیا و بیان مبدأ تاریخ‌ها و گاهشماری اقوام مختلف ایرانی، یونانی، یهودی‌، مسیحی، عرب)، قانون مسعودی (دانشنامه‌ای در نجوم و تقویم و مثلثات کروی)، التفهیم (در نجوم که به فارسی نوشته شده و قرنها کتاب درسی ریاضیات و نجوم بوده)، التنجیم (در ریاضیات و نجوم)، استیعاب (روشهای مختلف ساخت انواع اسطرلاب)، الصیدنه (داروشناسی، همراه با ذکر خواص و طرز تهیه آنها)، الجماهر فی معرفه الجواهر (معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف) و کتاب تحقیق ماللهند (هندشناسی: گزارشی از سفر به هند و بررسی مذهب و عادات و رسوم هندوان)، التنجیم (در ریاضیات و نجوم).

وی با چیرگی بر زبان‌های هندی و سنسکریت، کتاب‌هایی را از هندی به عربی ترجمه کرد؛ همچون: سیدهانتا، الموالید الصغیر، کلب‌یاره. همچنین داستان‌هایی را از فارسی به عربی برگرداند؛ مانند: شادبهر، عین الحیات، اورمزدیار و مهریار، سرخ‌بت و خنگ‌بت (حدیث صنمی البامیان).

بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در همة اعصار می‌دانند و «پدر انسان‌شناسی» و «پدر هندشناسی» نامیده‌اند. وی افزون بر خوارزمی و فارسی، بر زبان‌های عربی و سنسکریت مسلط بود و با زبان‌های یونانی، عبرانی و سریانی آشنایی داشت و همین توانایی، امکان دستیابی او را به متون اصلی فراهم می‌ساخت.

او همدورة بوعلی سینا بود که در اصفهان به سر می‌برد و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. بیرونی در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش نبود؛ یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود، بلکه روش جداگانه‌ای داشت و ایراداتش بر ارسطو او را در این زمینه از دیگران ممتاز می‌سازد. و شاید همین اختلاف مشرب بود که او را بر آن داشت برخی از آثار فلسفی هندوان همچون «شامل» را به عربی ترجمه کند.

گستردگی مطالعات و پژوهش‌ها و اشتغال دائم و صرف به امور علمی، زمینه را فراهم آورد تا او موفق به کشف و اختراع و ابداع وسایل و طرح نظریاتی شود که هنوز شایان اهمیت است؛ از قبیل: محاسبه جیب یک‍درجه، قاعدة تسطیح کُره و ترسیم نقشه‌های جغرافیایی، چاه آرتزین، ترازوی ابوریحان (که از دقیق‌ترین ترازوهای تاریخ علم است)، حرکت خاصه وسطی خورشید، خاصیت فیزیک الماس و زمرد، اشکال هندسی گلها و شکوفه‌ها، امکان خلأ، کیفیت و چگونگی ساختن عسل، رصد خسوف و کسوف، مقدار حرکت دوری ثوابت، ساختن کره جغرافیایی، ساخت آلات رصدی، تصاعیف خانه‌های شطرنج، قاعدة یافتن سمت قبله و ساختن محراب مساجد، طرح نظریاتی دربارة وجود قاره آمریکا، اطلاعات دقیق و کشف سلسلة هخامنشی، و تحقیق در تأسیس دولت ساسانی و…

این همه سبب شده که برخی مراجع علمی مانند دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار بخواند و در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها بگذارند و حتی به او لقب «استاد جاوید» بدهند.

نوآوری‌ها

نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آنها از گردش زمین به دور خودش نام برده می‌شود. در کتاب «استیعاب» می‌گوید: «از ابوسعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیده مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرة سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایت دشواری و قولی است که رفع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه (= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقض این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهیدست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود؛ زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کره سماوی نسبت دهند، در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان‌پذیر باشد موکول به رای فلاسفه طبیعی دان است.»

بیرونی در همین کتاب روشی برای محاسبه شعاع زمین ارائه می‌کند و بعدها در کتاب «قانون مسعودی»، عملی کردن آن را به دست خود گزارش می‌دهد. اندازه‌گیری او تا حد خوبی به مقدار صحیح آن نزدیک است. خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ را رصد و ماه‌گرفتگی همین سال را بررسی کرد.

وی اپیکتوگرام یعنی چگال‌سنج (آلتی برای سنجش وزن مخصوص در فیزیک) را اختراع نمود که با آن وزن مخصوص چیزها تعیین می‌شود و در کنار این موضوع، در تحقیق ماللهند تلاش می‌کند که از دید یک طبیعی‌دان به توضیح موضوع بپردازد که چرا نزاع‌های مهاباراتا باید رخ می‌داد. او در این کتاب به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل می‌پردازد که برخی از اندیشمندان آنها را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس می‌دانند.

بیرونی به تشریح انتخاب مصنوعی می‌پردازد که: «کشاورز زرع خود را برمی‌گزیند و تا جایی که می‌خواهد به کشت آن می‌پردازد و آنچه را نمی‌خواهد، ریشه‌کن می‌کند. جنگل‌دار شاخه‌هایی را که به نظرش برگزیده هستند، نگه می‌دارد و سایر شاخه‌ها را می‌برّد. زنبورها افرادی از گروه را که تنها می‌خورند ولی کاری برای کندویشان نمی‌کنند، می‌کشند… طبیعت به شیوه‌ای مشابه عمل می‌کند و در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را می‌دهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهایی‌شان است، می‌گیرد. طبیعت آنها را نابود می‌کند تا جایی برای دیگران باز نماید».

یادمان

سرانجام این دانشمند یگانه در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی سلطان مسعود غزنوی درگذشت. برخی تاریخ وفاتش او را ۲۲ آذر ۴۲۷شر ۱۰۴۸م می‌دانند.

دولت ایران در سال ۲۰۰۹ به عنوان نشانی از پیشرفت علمی صلح‌آمیز ساختمان‌ـ مجسمه‌ای را به شکل چهارتاقی که ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی در آن دیده می‌شود، به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در سمت راست ورودی اصلی محوطه قرار داده شده ‌است. در این چهارتاقی، تندیس‌ چهار دانشمند ایرانی به چشم می‌خورد: خیام، ابوریحان بیرونی، زکریا رازی و ابوعلی سینا.