امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) شأن و قدر همدیگر را در زندگی میدانستند و به یکدیگر احترام میگذاشتند؛ بر طبق آنچه که در سیمای روایات و أحادیث، از جریان خواستگاری حضرت علی(ع) از حضرت فاطمه(س) برجای مانده این جریان ریشه در آسمان داشته است و این ازدواج به امر خدا بوده و مراسم آن پیش از آن که در زمین انجام شود، در آسمان و جهان علیا انجام شده بود.
محب طبری از رسول خدا(ص) روایت میکند که فرشتهای برایشان نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند تو را سلام میرساند و میگوید: دخترت را به ازدواج علیابن ابیطالب(ع) درآوردم، پس تو هم او را در زمین به ازدواج علی(ع) درآور؛ ام سلمه میگوید: فاطمه(ع) بر همه زنان افتخار مینمود، زیرا اولین کسی بود که جبرئیل برای وی خطبه خواند.
کمالات فوقالعاده فاطمه(س) از یک سو و انتسابش به شخص پیامبر(ص) از سوی دیگر و شرافت خانوادگی او، زمینهساز ازدواج وی با علی(ع) نشد بلکه رهنمون ازدواج مبارک تاریخی فاطمه(س)، وحی آسمانی بوده است، ولی با وجود آسمانی بودن ازدواج، شخصیت فاطمه(س) و احترام و آزادیی که آیین اسلام در انتخاب همسر برای زنان قایل است، ایجاب میکرد که پیامبر(ص) بدون مشورت با فاطمه(س)، بدین امر اقدام نفرماید؛ احترام به نظر دختر در امر ازدواج، یکی از نکات تربیتی جلوة زمینی ازدواج فاطمه(س) میباشد.
علی(ع) هر چه داشت مهریه فاطمه(س) قرار داد
روایات فراوانی ناظر به این معنی است که اگرچه چهره آسمانی مهریه حضرت فاطمه(س)، ثلث بهشت، نهرهای بهشت، خمس زمین، همه آبهای عالم و مطالبی نظیر اینها است ولی چهره زمینی مهریه بدین قرار است: «پیامبر(ص) وقتی از علی(ع) پرسید که چیزی داری تا مهریه همسرت قراردهی، علی(ع) پاسخ داد: پدر و مادرم به فدایت، تو از زندگی من به خوبی آگاهی که جز شمشیر، زره و شتر چیزی ندارم؛ پیامبر(ص) فرمود: شمشیرت را برای کارزار نیاز داری و با شتر نیز باید به نخلستان آب دهی و در مسافرت از آن استفاده کنی و من دخترم را با مهریه زره به عقد تو درمی آورم«.
چهرة حقیقی این مهریه، این است که حضرت علی(ع) همه داراییاش را به عنوان مهریه بخشید؛ حضرت علی(ع) چیزی جز زره نداشت و اگر چیزی جز زره خود داشت، آن را نیز به عنوان صداق، به فاطمه(ع) میبخشید. مهریه در زبان عربی به «صداق» معروف است و صداق ابزاری است که مرد برای اثبات صدق نیت خود در ازدواج، به همسرش میبخشد و حضرت علی(ع) زره خود را که وسیله حفظ جانش بود، برای اثبات این دوستی پرداخت نمود.
مهریه حضرت فاطمه(س) ضمن آنکه نشان میدهد، ملاک ازدواج هرگز نباید پول و ثروت خواستگار باشد، در عین حال نشان میدهد که حضرت علی(ع) همه آنچه را که داشت، تقدیم حضرت فاطمه(س) کرد. بنابراین، برخلاف آنچه به اسلام نسبت داده میشود، اگر مردی، دارای مکنت و دارایی بسیار فراوانی است و با وجود تمایل و اصرار خانواده زن، حتی میخواهد با کمتر از «مهرالسنه» ازدواج نماید و بدون هیچ دلیل موجهی از پرداخت صداق بیشتر ممانعت میکند، این امر مطلوب اسلام نیست.
جهیزیه و جشن عروسی این زوج آسمانی چگونه بود؟
نوع جهیزیه این ازدواج، نشان دهنده این معنی است که اصل در یک پیوند آسمانی، سادگی و دوری از تجمل است؛ به عنوان مثال «وقتی امسلمه و امایمن به خدمت رسول(ص) رسیدند و پیشنهاد حضرت علی(ع)، مبنی بر رفتن حضرت فاطمه(س) به خانه وی را مطرح کردند، پیامبر(ص) برخلاف آنچه که سیره مردم دنیاپرست است و از ماهها قبل تدارک دیده و برنامهریزی میکنند، فرمود: همین امشب یا فرداشب، ترتیب این امر را خواهم داد».
این جشن ملکوتی، آن چنان ساده، بیتکلف و مملو از روحانیت و معنویت بود که همه را شگفتزده نمود، پیامبر(ص) خود در تهیه غذا کمک میفرمود و حضرت علی(ع) مأمور شد به مسجد بیاید و بعضی را دعوت کند اما حیا مانع شد که وی فقط تعدادی را دعوت نماید، لذا صدای خود را بلند کرد و به صورت عمومی به همگان فرمود: «اجیبوا الی ولیمة فاطمه» و مردم دسته دسته اجابت نمودند و غذا نیز به دعای پیامبر(ص) برکت پیدا کرد؛ به گونهای که کفاف همگان را داد.
جزئیات جلوههای رفتاری حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، در همه مصرعهای غزل ازدواجشان، عاشقانه و عارفانه بود. دعوت عمومی علی(ع) نشانه این معنی است که برخلاف آنچه که بعضیها از اسلام دریافت نموده اند، ولیمه دادن و خرج کردن در مراسم ازدواج اگر بدون تجمل باشد، بسیار مطلوب است و هرچه جمعیت مدعوین وسعت داشته باشد و افراد زیادی به میهمانی ازدواج دعوت شوند، به مطلوبیت آن افزوده می شود و پرداخت اینگونه هزینهها، از مخارجی است که مرضی خداوند میباشد.
گوشههایی از چهره آسمانی جشن عروسی فاطمه(س) نیز در روایات ترسیم شده است. علمای عامه از جابربن سمره، روایتی قریب به این مضمون نقل میکنند: شب زفاف فاطمه(س)، زمام مرکب آن بانو، به دست جبرئیل بود؛ اسرافیل رکاب میگرفت و میکائیل از پی رهسپار بود و پیامبر(س) جامههای فاطمه(س) را مرتب میکرد و این فرشتهها با سایر فرشتگان تکبیر میگفتند و این تکبیر تا قیامت، در بین آن جماعت سنت ماند.
تأملی بر جلوههای آسمانی ازدواج حضرت فاطمه(س)
«ازدواج» در دیدگاه عرفان، علاوه بر قالب ظاهری، روح دیگری نیز در آن مستتر است از آنجا که خداوند فرش را بر مثال عرش و ملک را بر اساس ملکوت بیاراست، صورت ملکی نکاح، دارای روحی ملکوتی نیز هست و در تطابق لوح تکوین و صحیفة تشریح، می توان به تناسب صورتهای ملکی با معانی ملکوتی پی برد.
در هیئت ظاهری نکاح و چهره زمینی آن، زن و مرد عقدی میبندند و در طی آن، هریک از آنها وظایفی را در قبال دیگری، عهدهدار میشوند و در پی این عقد در کنار یکدیگر قرار میگیرند و از جهت روحی و جسمی، مکمل یکدیگر میشوند و از سوی خدا، در میان آنها نوعی مودّت و رحمت ثابت پدیدار میشود اما در چهرة آسمانی و ملکوتی نکاح، روح انسانی که صبغة جلال برآن حاکم است، مجذوب روح انسانی میشود که صبغة جمال الهی در آن بیشتر است و آنگاه حقیقت قلب مثالی این دو انسان، در اثر تجاذب تکوینی با هم درمیآمیزند و از این آمیزش، غرق در بهجت معنوی میشوند و یکدیگر را برای رسیدن به وحدت جمعیّه یاری میکنند.
ازدواج علی و فاطمه(س)، اصلیترین نسخه یک نکاح حقیقی و شاید تنها مصداق حقیقی آن است؛ صورت ازدواج و خواستگاری ایشان که در ماه ذی الحجه رخ داد، صورت زیرین یک حقیقت برتر بود.حقیقتی که کنه آن در سرادقات نهانخانة غیب اسرار الهیه همواره در پرتو استتار است.
از اسمای جمالیه، انس و آرامش بیشتری حاصل میشود و از اسمای جلالیه، شکوه، شوکت و هیبت بیشتری به دست میآید، زیرا در برابر آنها، خشیت بیشتری حاصل میشود؛ به همین جهت فاطمه(س) و علی(ع)، اگرچه هر دو مظهر همة اسمای الهیه بودند، ولی در مجموع، انعکاس نور صفات جمال در وجود فاطمه (س) بیشتر و انعکاس نور صفات جلال در علی (ع) بیشتر بود و این غلبة انوار به مقتضای انوثیّت و ذکوریّت انسان بوده است. نور سفید نیز در فضاهای مختلف، به اقتضای جنسیت جسمیت فضایی که در آن وارد می شوند، انوار متفاوتی از خود تابش می دهد و به همین جهت الوان گوناگونی حاصل می شوند. ولی در نورهای دیگر مثل نور آبی، همه انوار دیگر نیز وجود دارند اما چون رنگ آبی ظهور بیشتری داشته است، ما آن نور را آبی می بینیم ولی همه انوار دیگر نیز، در باطن آن نور وجود دارند. در باطن وجود عزیز زهرا(س) و علی(ع)، همه اسمای جمال و جلال حق وجود دارد ولی ظهور جمال در زهرا (س) و ظهور جلال در علی(ع) بیشتر است و جمال و جلال نیز به هم تجاذب خاصّی دارند.
آیه شریفه «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لایبغیان» بیانگر پیامد این جذبه است. بعضی از مفسران، آن را به دو دریای وجودی علوی و فاطمی تأویل برده اند و از امتزاج این دو دریای بیکران که به واسطة شدّت محبّت و رحمت، هرگز یکدیگر را نمی آزارند و کمترین ستم و ظلمی در حق هم روا نمی دارند، لؤلؤ و مرجانِ وجود نازنین «حسنین» به وجود می آید.
تعبیراتی که در روایات، تحت عنوان عقد آسمانی وارد می شود، اشاره به همان حقیقت برتر صورت تناکحیة این دو معصوم (ع) دارد. بنابراین راز عقد زمینی این دو را باید در عالم معنی جستجو کرد و اسرار جذبة این دو نسبت به یکدیگر را باید در صور ملکوتی ایشان جست.
یگانه الگوی همسرداری؛ سیره حضرت علی(ع) در رفتار با همسرش
سیره امیرمؤمنان علی(ع) نیز در رفتار با همسرش، یگانه الگوی همسرداری است؛ الگویی که شبیه و مانند ندارد و هیچ نیکویی را یارای برابری با او نیست؛ مردی که افزون بر وظایف سنگینی که در راه تبلیغ و گسترش اسلام، دوشادوش پیامبر برعهده دارد، حتی لحظهای از احوال خانواده خویش غافل نمیشود؛ مردی که پس از یک روز تلاش بیپایان، انفاق به مستمندان، سرکشی به یتیمان و خانوادههای بیسرپرست، اداره امور جامعه اسلامی در رکاب پیامبر و دیگر کارها، شب هنگام شرم دارد که با دست تهی به خانه بازگردد و با دختر رسول خدا(ص) روبهرو شود، پس با تمام خستگیهای جانکاهش، به دنبال نان شب میرود.
علی همان مردی است که لحظهای از تقدیر و تشکر و پاس داشتن رنجهایی که همسرش در خانه او متحمل میشود، غافل نمیشود و برای رضای او از هیچ کوششی دریغ نمیکند.
یادداشت از مریم بیگدلو
∎
محب طبری از رسول خدا(ص) روایت میکند که فرشتهای برایشان نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند تو را سلام میرساند و میگوید: دخترت را به ازدواج علیابن ابیطالب(ع) درآوردم، پس تو هم او را در زمین به ازدواج علی(ع) درآور؛ ام سلمه میگوید: فاطمه(ع) بر همه زنان افتخار مینمود، زیرا اولین کسی بود که جبرئیل برای وی خطبه خواند.
کمالات فوقالعاده فاطمه(س) از یک سو و انتسابش به شخص پیامبر(ص) از سوی دیگر و شرافت خانوادگی او، زمینهساز ازدواج وی با علی(ع) نشد بلکه رهنمون ازدواج مبارک تاریخی فاطمه(س)، وحی آسمانی بوده است، ولی با وجود آسمانی بودن ازدواج، شخصیت فاطمه(س) و احترام و آزادیی که آیین اسلام در انتخاب همسر برای زنان قایل است، ایجاب میکرد که پیامبر(ص) بدون مشورت با فاطمه(س)، بدین امر اقدام نفرماید؛ احترام به نظر دختر در امر ازدواج، یکی از نکات تربیتی جلوة زمینی ازدواج فاطمه(س) میباشد.
علی(ع) هر چه داشت مهریه فاطمه(س) قرار داد
روایات فراوانی ناظر به این معنی است که اگرچه چهره آسمانی مهریه حضرت فاطمه(س)، ثلث بهشت، نهرهای بهشت، خمس زمین، همه آبهای عالم و مطالبی نظیر اینها است ولی چهره زمینی مهریه بدین قرار است: «پیامبر(ص) وقتی از علی(ع) پرسید که چیزی داری تا مهریه همسرت قراردهی، علی(ع) پاسخ داد: پدر و مادرم به فدایت، تو از زندگی من به خوبی آگاهی که جز شمشیر، زره و شتر چیزی ندارم؛ پیامبر(ص) فرمود: شمشیرت را برای کارزار نیاز داری و با شتر نیز باید به نخلستان آب دهی و در مسافرت از آن استفاده کنی و من دخترم را با مهریه زره به عقد تو درمی آورم«.
چهرة حقیقی این مهریه، این است که حضرت علی(ع) همه داراییاش را به عنوان مهریه بخشید؛ حضرت علی(ع) چیزی جز زره نداشت و اگر چیزی جز زره خود داشت، آن را نیز به عنوان صداق، به فاطمه(ع) میبخشید. مهریه در زبان عربی به «صداق» معروف است و صداق ابزاری است که مرد برای اثبات صدق نیت خود در ازدواج، به همسرش میبخشد و حضرت علی(ع) زره خود را که وسیله حفظ جانش بود، برای اثبات این دوستی پرداخت نمود.
مهریه حضرت فاطمه(س) ضمن آنکه نشان میدهد، ملاک ازدواج هرگز نباید پول و ثروت خواستگار باشد، در عین حال نشان میدهد که حضرت علی(ع) همه آنچه را که داشت، تقدیم حضرت فاطمه(س) کرد. بنابراین، برخلاف آنچه به اسلام نسبت داده میشود، اگر مردی، دارای مکنت و دارایی بسیار فراوانی است و با وجود تمایل و اصرار خانواده زن، حتی میخواهد با کمتر از «مهرالسنه» ازدواج نماید و بدون هیچ دلیل موجهی از پرداخت صداق بیشتر ممانعت میکند، این امر مطلوب اسلام نیست.
جهیزیه و جشن عروسی این زوج آسمانی چگونه بود؟
نوع جهیزیه این ازدواج، نشان دهنده این معنی است که اصل در یک پیوند آسمانی، سادگی و دوری از تجمل است؛ به عنوان مثال «وقتی امسلمه و امایمن به خدمت رسول(ص) رسیدند و پیشنهاد حضرت علی(ع)، مبنی بر رفتن حضرت فاطمه(س) به خانه وی را مطرح کردند، پیامبر(ص) برخلاف آنچه که سیره مردم دنیاپرست است و از ماهها قبل تدارک دیده و برنامهریزی میکنند، فرمود: همین امشب یا فرداشب، ترتیب این امر را خواهم داد».
این جشن ملکوتی، آن چنان ساده، بیتکلف و مملو از روحانیت و معنویت بود که همه را شگفتزده نمود، پیامبر(ص) خود در تهیه غذا کمک میفرمود و حضرت علی(ع) مأمور شد به مسجد بیاید و بعضی را دعوت کند اما حیا مانع شد که وی فقط تعدادی را دعوت نماید، لذا صدای خود را بلند کرد و به صورت عمومی به همگان فرمود: «اجیبوا الی ولیمة فاطمه» و مردم دسته دسته اجابت نمودند و غذا نیز به دعای پیامبر(ص) برکت پیدا کرد؛ به گونهای که کفاف همگان را داد.
جزئیات جلوههای رفتاری حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، در همه مصرعهای غزل ازدواجشان، عاشقانه و عارفانه بود. دعوت عمومی علی(ع) نشانه این معنی است که برخلاف آنچه که بعضیها از اسلام دریافت نموده اند، ولیمه دادن و خرج کردن در مراسم ازدواج اگر بدون تجمل باشد، بسیار مطلوب است و هرچه جمعیت مدعوین وسعت داشته باشد و افراد زیادی به میهمانی ازدواج دعوت شوند، به مطلوبیت آن افزوده می شود و پرداخت اینگونه هزینهها، از مخارجی است که مرضی خداوند میباشد.
گوشههایی از چهره آسمانی جشن عروسی فاطمه(س) نیز در روایات ترسیم شده است. علمای عامه از جابربن سمره، روایتی قریب به این مضمون نقل میکنند: شب زفاف فاطمه(س)، زمام مرکب آن بانو، به دست جبرئیل بود؛ اسرافیل رکاب میگرفت و میکائیل از پی رهسپار بود و پیامبر(س) جامههای فاطمه(س) را مرتب میکرد و این فرشتهها با سایر فرشتگان تکبیر میگفتند و این تکبیر تا قیامت، در بین آن جماعت سنت ماند.
تأملی بر جلوههای آسمانی ازدواج حضرت فاطمه(س)
«ازدواج» در دیدگاه عرفان، علاوه بر قالب ظاهری، روح دیگری نیز در آن مستتر است از آنجا که خداوند فرش را بر مثال عرش و ملک را بر اساس ملکوت بیاراست، صورت ملکی نکاح، دارای روحی ملکوتی نیز هست و در تطابق لوح تکوین و صحیفة تشریح، می توان به تناسب صورتهای ملکی با معانی ملکوتی پی برد.
در هیئت ظاهری نکاح و چهره زمینی آن، زن و مرد عقدی میبندند و در طی آن، هریک از آنها وظایفی را در قبال دیگری، عهدهدار میشوند و در پی این عقد در کنار یکدیگر قرار میگیرند و از جهت روحی و جسمی، مکمل یکدیگر میشوند و از سوی خدا، در میان آنها نوعی مودّت و رحمت ثابت پدیدار میشود اما در چهرة آسمانی و ملکوتی نکاح، روح انسانی که صبغة جلال برآن حاکم است، مجذوب روح انسانی میشود که صبغة جمال الهی در آن بیشتر است و آنگاه حقیقت قلب مثالی این دو انسان، در اثر تجاذب تکوینی با هم درمیآمیزند و از این آمیزش، غرق در بهجت معنوی میشوند و یکدیگر را برای رسیدن به وحدت جمعیّه یاری میکنند.
ازدواج علی و فاطمه(س)، اصلیترین نسخه یک نکاح حقیقی و شاید تنها مصداق حقیقی آن است؛ صورت ازدواج و خواستگاری ایشان که در ماه ذی الحجه رخ داد، صورت زیرین یک حقیقت برتر بود.حقیقتی که کنه آن در سرادقات نهانخانة غیب اسرار الهیه همواره در پرتو استتار است.
از اسمای جمالیه، انس و آرامش بیشتری حاصل میشود و از اسمای جلالیه، شکوه، شوکت و هیبت بیشتری به دست میآید، زیرا در برابر آنها، خشیت بیشتری حاصل میشود؛ به همین جهت فاطمه(س) و علی(ع)، اگرچه هر دو مظهر همة اسمای الهیه بودند، ولی در مجموع، انعکاس نور صفات جمال در وجود فاطمه (س) بیشتر و انعکاس نور صفات جلال در علی (ع) بیشتر بود و این غلبة انوار به مقتضای انوثیّت و ذکوریّت انسان بوده است. نور سفید نیز در فضاهای مختلف، به اقتضای جنسیت جسمیت فضایی که در آن وارد می شوند، انوار متفاوتی از خود تابش می دهد و به همین جهت الوان گوناگونی حاصل می شوند. ولی در نورهای دیگر مثل نور آبی، همه انوار دیگر نیز وجود دارند اما چون رنگ آبی ظهور بیشتری داشته است، ما آن نور را آبی می بینیم ولی همه انوار دیگر نیز، در باطن آن نور وجود دارند. در باطن وجود عزیز زهرا(س) و علی(ع)، همه اسمای جمال و جلال حق وجود دارد ولی ظهور جمال در زهرا (س) و ظهور جلال در علی(ع) بیشتر است و جمال و جلال نیز به هم تجاذب خاصّی دارند.
آیه شریفه «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لایبغیان» بیانگر پیامد این جذبه است. بعضی از مفسران، آن را به دو دریای وجودی علوی و فاطمی تأویل برده اند و از امتزاج این دو دریای بیکران که به واسطة شدّت محبّت و رحمت، هرگز یکدیگر را نمی آزارند و کمترین ستم و ظلمی در حق هم روا نمی دارند، لؤلؤ و مرجانِ وجود نازنین «حسنین» به وجود می آید.
تعبیراتی که در روایات، تحت عنوان عقد آسمانی وارد می شود، اشاره به همان حقیقت برتر صورت تناکحیة این دو معصوم (ع) دارد. بنابراین راز عقد زمینی این دو را باید در عالم معنی جستجو کرد و اسرار جذبة این دو نسبت به یکدیگر را باید در صور ملکوتی ایشان جست.
یگانه الگوی همسرداری؛ سیره حضرت علی(ع) در رفتار با همسرش
سیره امیرمؤمنان علی(ع) نیز در رفتار با همسرش، یگانه الگوی همسرداری است؛ الگویی که شبیه و مانند ندارد و هیچ نیکویی را یارای برابری با او نیست؛ مردی که افزون بر وظایف سنگینی که در راه تبلیغ و گسترش اسلام، دوشادوش پیامبر برعهده دارد، حتی لحظهای از احوال خانواده خویش غافل نمیشود؛ مردی که پس از یک روز تلاش بیپایان، انفاق به مستمندان، سرکشی به یتیمان و خانوادههای بیسرپرست، اداره امور جامعه اسلامی در رکاب پیامبر و دیگر کارها، شب هنگام شرم دارد که با دست تهی به خانه بازگردد و با دختر رسول خدا(ص) روبهرو شود، پس با تمام خستگیهای جانکاهش، به دنبال نان شب میرود.
علی همان مردی است که لحظهای از تقدیر و تشکر و پاس داشتن رنجهایی که همسرش در خانه او متحمل میشود، غافل نمیشود و برای رضای او از هیچ کوششی دریغ نمیکند.
یادداشت از مریم بیگدلو