صنعت قطعهسازي كشور با اشتغال 300هزار نفري كه به وجود آورده يكي از مهمترين صنايع كشور است كه به پشتوانه آن صنعت خودرو به عنوان يكي از پيشرانهاي رشد اقتصادي معرفي شده است. قطعهسازي به صورت منسجم در ايران اگرچه عمري طولاني ندارد اما با توجه به توليد برخي خودروهاي روز دنيا در كشور و همكاري مشترك قطعهسازان با همتايان اروپايي، اين صنعت رفته رفته صاحب برند ميشود بطوريكه برخي كارشناسان صنعت خودرو بر اين باورند كه اگر سرمايهگذاري مناسبي در اين صنعت صورت گيرد برندهايي در آن شكل خواهد گرفت كه به راحتي راه جهاني شدن را خواهند پيمود. بنده معتقدم كه صنعت قطعهسازي كشور در ابتداي راه خود قرار گرفته و برندسازي در آن هنوز شكل نگرفته اما با توجه به روند جهاني شدن صنعت خودرو، پيريزي برندسازي در صنعت قطعهسازي آغاز شده است.
صنعت قطعهسازي كشور در فاصله سالهاي 84 تا 90 به دليل افزايش كمسابقه درآمدهاي نفتي و پايين نگه داشتن قيمت ارز آسيبهاي زيادي ديد و برندهاي بسياري در اين صنعت به مرگ زودرس مبتلا شدند. اما برندهايي نيز توانستند خود را سرپا نگه دارند و امروز در توليد قطعات خودرو داراي نام و نشان معتبري شوند. البته در مجموع با توجه به عمر كم اين صنعت، نسبت به ساير صنايع ديگر، برندهاي بزرگ قطعهسازي هنوز به مرگ مبتلا نشدهاند و روند رو به رشدي در پسابرجام داشتهاند. اگر شنيده شده كه مثلا صنعت قطعهسازي ما در آستانه تعطيلي قرار گرفته يا در حال نابودي است بيشتر قطعهسازاني منظور بوده كه در تيراژهاي بسيار كم و حتي كيفيتهاي نه چندان زياد اقدام به توليد قطعه ميكردهاند كه خود به خود نتوانستهاند در اين بازار بمانند و حذف شدهاند. در مقابل هم قطعهسازاني داشتهايم كه با توسعه فعاليتهاي خود به افزايش استخدام روي آوردهاند. مثلا قطعهسازي داريم كه تا پيش از اين 5هزار نيرو داشت اما اخيرا با توسعه فعاليتهاي خود توانسته سطح نيروهاي خود را به 9هزار نفر ارتقا دهد و امروز به عنوان سهامدار اصلي يكي از گروههاي خوروساز كشور باشد و به نوعي خود را به عنوان يك خودروساز نيز مطرح كند. بنابراين اگر در بخشي دچار ريزش شدهايم در بخشهاي با توسعه صنعت قطعهسازي شاهد گسترش سطح فعاليت برخي شركتها و برند شدن آنان بودهايم.
بر اساس آماري كه انجمن قطعهسازان به دست آورده، حدود يكهزار و 200 قطعه ساز در كشور مشغول فعاليت هستند كه البته برخي آمارها نشان ميدهد تعداد آنها به دو هزار واحد هم ميرسد. در اين كارخانهها 295 هزار نفر مشغول كارند كه با توجه به ركود سال 92 نزديك به 40 هزار نفر آنها تعديل شدند اما بخشي از آنان طي ماههاي اخير با توجه به توسعه صنعت قطعهسازي به كار برگشتهاند. مشكلي كه هماكنون صنعت قطعهسازي ما از آن رنج ميبرد و باعث شده كه برندها يا هلدينگهايي قوي در آن به وجود نيايند اين است كه تعداد زيادي قطعه ساز كوچك وجود دارد كه هيچ گونه اجماعي با هم ندارند و اگر زير سقف مديريتي واحد قرار نگيرند نميتوان به بقاي آنان اميدوار بود. در كل با توجه به كاهش تقاضا در بازار خودرو هماكنون صنعت قطعهسازي با 60درصد ظرفيت خود مشغول كار است و ما معتقديم كه در صورت رونق بازار خودرو قطعهسازان ما به راحتي خواهند توانست 40درصد افزايش توليد داشته باشند. البته امسال احتمال دارد كه با توجه به افزايش توليد خودرو بخشي از اين 40 درصد وارد مدار توليد شود اما در هر صورت ميتوان گفت كه اين صنعت با تمام ظرفيت خود كار نميكند.
با توجه به اينكه در مقطعي قيمت دلار ارزان نگه داشته شد و توليد داخلي به صرفه نبود، برخي از قطعهسازان به سمت واردات قطعه رفتند و كارگاههاي كوچك خود را تعطيل كردند. امروز هم ما معتقديم كه قيمت دلار واقعي نيست بهتر است كه دولت اجازه دهد قيمت آن بطور واقعي تعيين شود. البته فقط نميتوان گفت كه تغيير شيفت قطعهسازان از توليد به واردات فقط به دليل دلار هزار توماني سالهاي 84 تا 92 شكل گرفته است بلكه محدوديتهاي بينالمللي هم سبب شد تا ارتباط صنعت قطعهسازي كشور با بزرگان دنيا قطع شود آنها نتوانند از طريق توليد مشاركتي به برندي معتبر تبديل شوند. بنابراين ميتوان گفت كه دو عامل سياستهاي ارزي و تجاري به همراه محدوديتهاي بينالمللي باعث شدند تا صنعت قطعهسازي نتواند رشدي ازنظر تكنولوژي داشته باشد.
در اين ميان ميتوان گفت بيشترين ضربه را قطعهسازان كوچك خوردند و نتوانستند در برابر سيل واردات مقاومت كنند. اما با توجه به شرايط خاص اقتصادي و روابط بينالمللي در طول چند سال اخير بزرگان صنعت قطعهسازي كشور هم از اين سيلاب در امان نماندند. حال سوال اساسي اين است كه آيا در اين سالها برندهايي در صنعت قطعهسازي به مانند ساير صنايع كشور را از دست دادهايم؟ پاسخ خير است. چون اصلا برندي در صنعت قطعهسازي ما به آن معنا كه مد نظر شماست وجود نداشته است. به عنوان مثال ما شايد در گذشته برندهايي نظير پارس، كفش ملي و... را داشتيم كه هم بازار داخلي را حمايت ميكردند و هم در دنيا قابل رقابت بودند اما در صنعت قطعهسازي وضع به اين شكل نيست و نتوانستهايم برندي خاص را به وجود آوريم اما در آن مسير قرار گرفتهايم و با توجه به اينكه صنعت خودرو ما قصد دارد محصولاتي را به توليد برساند كه حداقل 40درصد ساخت داخل باشد و 30درصد را روانه بازارهاي جهاني كند طبيعتا قطعهسازان ما در مسير جهاني شدن قرار خواهند گرفت و برندسازي در اين صنعت رسم ميشود. البته در حال حاضر برندهايي نظير كروز، آذين خودرو و... شكل گرفته و حتي قطعهسازاني وجود دارند كه هماكنون قطعاتي به توليد ميرسانند كه در خودروهاي روز اروپا مورد استفاده قرار ميگيرد.
راه تولد برندها
صاحبخبر -