شناسهٔ خبر: 15051854 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

در جلسه سينما روايت عنوان شد:

نازيدن به جوايز جهاني حماقت است

صاحب‌خبر -

چندي پيش نود و يکمين جلسه سينما روايت، فيلم سينمايي «سپتامبرهاي شيراز» اثر«وين بلير» را مورد نقد و بررسي قرار داد. فيلمي که به عقيده منتقدين سينماروايت، يک فيلم فرومايه با ساختار ضعيف است که رد پاي يک کارگردان عصباني که تنها به قصد توهين و ناسزا به ايران، دست به توليد اين اثر سينمايي زده است آشکارا احساس مي شود. اين جلسه با حضور سيد محمد حسيني (کارشناس امور فرهنگي و رسانه) و عليرضا پورصباغ (منتقد سينما) به نقد و بررسي فيلم «سپتامبرهاي شيراز» به کارگرداني «وين بلير» و با بازي سلما هايک، آدريان برودي و شهره آغداشلو اختصاص داشت که با استقبال جمع کثيري از علاقه مندان به اين برنامه روبرو گرديد.
رسول شادماني مجري جلسه ابتدا ضمن ارائه توضيحاتي در خصوص توليد «سپتامبرهاي شيراز» اظهار داشت: فيلم برگرفته از کتابي به همين نام نوشته خانم "داليا سافر" نويسنده ايراني- آمريکايي است که در سال 1387 به چاپ رسيده است. اين کتاب در زمان خود با استقبال جامعه آمريکايي روبرو شد و در ميان صد کتاب برتر سال قرار گرفت.
* سپتامبرهاي شيراز؛ يک فيلم کم مايه و خام دستانه 
در ادامه، سيد محمد حسيني کار شناس امور فرهنگي و رسانه و استاد دانشگاه در اين برنامه فيلم «سپتامبرهاي شيراز» را يک فيلم کم مايه، خسته کننده و به درد نخور عنوان کرد و با بيان اينکه متاسفانه خام دستي کارگردان در اين فيلم خيلي آزار دهنده بود، گفت: سوال مهم با ديدن اين نوع فيلم ها اين است که چرا هاليوود که مي تواند به لحاظ ساختاري، فيلم هاي خيلي خوبي بسازد اين نوع فيلم ها را اين قدر خام دستانه 
مي سازد؟ شما نگاه کنيد تمام فيلم هايي که در مورد ايران ساخته شده است به لحاظ سينمايي، فيلم هاي معتبري نيستند. حتي فيلم هايي مثل 300 و آرگو که علي رغم اينکه اسکار هم گرفته است اما در نهايت فيلم هاي ضعيفي هستند.
* کارگردان عصباني که فقط مي خواهد به ايراني ها فحش بدهد!
وي با اشاره به فيلم آرگو ادامه داد: مثلا در فيلم آرگو احساس مي شود که يک کارگردان عصباني فقط مي خواهد به ايران فحش بدهد و بگويد که ايراني ها شبيه زامبي ها هستند! که همديگر را مي کُشند. در فيلم سپتامبرهاي شيراز هم همين گونه است. ما در اين فيلم انقلابيون را تنها به حالت هاي وحشتناکي در پشت ماشين بنز آقاي ايزاکي مي بينيم و توصيفي که از انقلابيون در اين فيلم مي شود يک سري شبه سپاهي هستند که با صورت هاي ماسک زده ديده مي شوند که اتفاقا همه دزدند! و کارگردان هرچه توانسته عليه ايران بيان کرده است و شما هر چه نگاه مي کنيد متوجه نمي شويد که فيلم چه مي خواهد بگويد؟!
* آثار ضد ايراني بيشتر ناظر بر ژورناليسم سينمايي است 
اين استاد دانشگاه، فيلم هاي ضد ايراني را که توسط هاليوود توليد شده است از جمله آثاري دانست که بيشتر ناظر بر نوعي «ژورناليسم سينمايي» است که دخلي به سينما ندارند تا بتوان آن را نقد و بررسي دقيقي کرد. سيد محمد حسيني تصريح کرد: عمده ترين ضعف اين نوع فيلم ها همان طور که گفته شد متکي بر ژورناليسم سينمايي است به طوري که حتي نمي توان به آنها فيلم گفت. اين درحالي است که اين فيلم ها جامعه مخاطب خود را در افکار عمومي دنيا ، يک جامعه عام و غير فني در نظر مي گيرند و اصلا به دنبال اين نيستند که از ايران يک شاکله و يک نظام مندي قدرتمند نشان دهند.
* تصور بلاهت مخاطب توسط سازندگان فيلم هاي ضد ايراني!
اين کارشناس امور فرهنگي و رسانه با بيان اينکه اين نوع فيلم ها تنها ناظر بر کالبد شکافي دروني جامعه ايراني است که مي خواهند تاريخ ، فرهنگ  انقلاب ، جنگ و همه عناصر جامعه ايراني را لجن مال کنند! ياد آور شد: به نظر مي رسد که خيلي هم عصباني اين کار را مي کنند و روي بلاهت مخاطب هم حساب مي کنند. در حالي که هاليوود نسبت به فيلم هايي که در مورد اسلام هراسي توليد مي کند پيچيدگي هاي فني و تکنيکي بيشتري را لحاظ مي کند. به گفته حسيني، در بيشتر صحنه هاي فيلم به ويژه زمان پخش اذان ، احمقانه ترين حالت کارگردان فيلم که مي خواهد عصبانيت خودش را نشان دهد احساس مي شود.
عليرضا پورصباغ منتقد فيلم نيز در اين برنامه گفت: فيلم هايي مثل سپتامبرهاي شيراز اصلا فيلم نيستند و بهتر است از آنان به عنوان شبه فيلم و movi ياد کنيم.
* دروغ هاي بزرگ فيلم سپتامبرهاي شيراز، خنده دار است 
وي اضافه کرد: همه تصاويري که در فيلم هايي ضد ايراني  طي سالهاي گذشته ساخته شده است تنها يک « دروغ بزرگ» است. اين درحالي است که  دروغ هاي فيلم سپتامبرهاي شيراز خيلي خنده دار است. مثلا موضوعي همچون شهروندان يهودي که به اسرائيل سفر کردند هيچ گاه محل مناقشه انقلابيون در اوايل انقلاب نبوده است و حتي تا اواسط دهه شصت اين ممنوعيت ها وجود نداشته است اما ما درفيلم شاهد اين 
دروغ هاي بزرگ هستيم.
* انقلاب ايران يک انقلاب مردمي بود نه ميليتاريستي 
پورصباغ با اشاره به خشونت هاي فيلم تصريح کرد: در انقلاب ايران هيچ گاه اين سطح خشونتي که در فيلم از دوران انقلاب به تصوير کشيده مي شود وجود نداشته است. اين در حالي است که انقلاب ما يک انقلاب نرم مردمي و يک دگرگوني سياسي بوده است اما فيلم سپتامبرهاي شيراز به گونه اي اين دوران را روايت مي کند که گويا ما شاهد يک دگرگوني ميليتاريستي شبيه کودتا هايي که در کشورهاي مختلف اتقاق افتاده است بوديم! خيلي از تصاويري که در فيلم ديده مي شود در کشور وجود نداشته است. اين منتقد سينمايي با طرح اين سوال که آيا ما راجع به يهودي ها و مسيحي هايي که در پيروزي انقلاب مشارکت داشتند فيلمي ساخته ايم؟ گفت: هنگامي که ما صادقانه با مردم حرف نمي زنيم يا زماني که بازخواني تاريخ ما در حد کاريکاتور است ما با دروغ هايي مثل فيلم سپتامبرهاي شيراز روبرو خواهيم بود.
* بيشتر صحنه هاي فيلم ناشي از تراوش هاي ذهني نويسنده کتاب است 
عليرضا پورصباغ با اشاره به فضاي امنيتي تهران در فيلم گفت: در حالي اين فضا ها در فيلم نشان داده مي شود که عملا اکثر التهابات در اسفند 57 از کف خيابان ها جمع شد و همه چيز با 22 بهمن به اتمام رسيد اما ما در فيلم شاهديم که ستون هايي در وسط خيابان ها بنا شده و مردم را دار مي زنند! به نظر مي رسد که اين صحنه ها تنها تراوش هاي ديدگاه هاي ژوناليستي نويسنده کتاب است که از ايران خارج شده است.
به اعتقاد اين منتقد سينمايي، در همه فيلم هايي که عليه ايران ساخته شده شاهد يک نوع توحش در بافت اجتماعي ايران هستيم که درهمه آثار ديده مي شود.
* برخي از منتقدين نسبت به فيلم هاي ضد ايراني بي تفاوت شده اند 
وي ادامه داد: متاسفانه برخي از منتقدين ما هم نسبت به اين نوع 
فيلم ها بي تفاوت شده اند و هيچ نقد درست و حسابي در مورد اين نوع فيلم ها نوشته نمي شود در حالي که براي فيلم هاي دست چندم ايراني شاهد نقدهاي زيادي هستيم.
* استقبال کشورهاي عربي از فيلم «سپتامبرهاي شيراز»!
عليرضا پورصباغ در بخش ديگري از سخنان خود گفت: يک سينمادار ايراني در يکي از کشورهاي عربي مي گفت زماني که در ايران فيلم هاي سالوادور هراسي و آلبالو هراسي را در سينماها تا ساعت شش صبح نشان مي دادند فيلم «سپتامبرهاي شيراز» در کشورهاي عربي از استقبال 
گسترده اي برخوردار بوده است.
سيد محمد حسيني هم در بخش ديگري از گفته هاي خودش با بيان اينکه فيلمساز آمريکايي کار خودش را مي کند و براي پخش فيلم خود به دنبال فضاي عمومي کشورهاي عربي است تا با اين نوع فيلم ها نشان دهد که ايران يعني همان چيزي که ما در فيلم ها نشان مي دهيم، تاکيد کرد: ما چه کار کرده ايم؟ آيا ما يک فيلم در حد و قواره انقلاب الجزاير مثل علي نجار ساخته ايم؟ نمايش اين فيلم در سينما روايت مي تواند بازگو کننده اين نوع مطالبات باشد.
* سينماي ايران کم کاري کرده است 
وي گفت: متاسفانه ما خيلي کم کاري کرده ايم به گونه اي که تاريخ انقلاب اسلامي هيچ گونه تصويري ندارد و اگر کسي هم در اين زمينه کار کند 
برخي ها مي گويند براي چه اين فيلم ها را مي سازيد؟! اين درحالي است که شايد آرگو الآن کارکردي نداشته باشد اما 50 سال ديگر بچه هاي ما چيزي که از تاريخ انقلاب خواهند ديد همين نوع فيلم ها خواهند بود!
* چه بر سر سينماي ايران آمده است؟
پورصباغ با اشاره به منفعل بودن سينماي ايران نسبت به اين نوع فيلم ها يادآورشد: با توجه به اينکه ايران صاحب صنعت سينماست و يکي از تبصره هاي 
مهم بنياد سينمايي فارابي ، توليد فيلم ايراني با رويکرد انقلابي و نمايش در کشورهاي جهان است، سوال من اين است که چه بلايي برسرسينماي ايران آمده که ما با اين فارابي که الان کارکردي ندارد فيلم هايي از ايران را به خارج مي فرستيم که مرد 67 ساله ايراني با وجود ناراحتي قلبي در آرزوي تجاوز به يک زن جوان است! و اين فيلم در فستيوال کن نمايش داده مي شود و تماشاگران فقط 5 دقيقه فيلم را تشويق مي کنند! چرا؟ چون شوهر زني که مورد تجاوز قرار گرفته جرأت نمي کند حتي به مرد متجاوز سيلي بزند. يعني دامنه بدويت و توحش فيلم هاي ضد ايراني در اين فيلم هم ديده مي شود.
* بايد اين نوع فيلم ها در سينماهاي ايران نمايش داده شوند 
وي افزود: معتقدم اين نوع فيلم ها را بايد در سينماي ايران نمايش دهند و اگر ما يک مديريت سينمايي درستي داشتيم بايد شاهد اين نوع فيلم ها در سينماهاي ايران مي بوديم تا مردم ايران به خاطر رويکرد ضد اجتماعي که در اين فيلم ها وجود دارد واکنش نشان مي دادند. الان بچه ها بدون حضور والدين اين نوع فيلم ها را توسط لپ تاپ هاي خود مي بينند و به پدرانشان مي گويند آيا انقلاب شما اين بوده؟ و پدران براي پاسخگويي به دليل اينکه هيچ فيلم ايراني در اين مورد ساخته نشده، جواب قانع کننده اي 
نخواهند داشت.عجله کارگردان براي جمع بندي فيلم ، کشدار بودن مقدمه دراماتيک فيلم ، اضافي بودن صحنه هاي زندان ، بازي هاي کليشه اي سلما هايک و آدريان برودي و باسمه اي بودن فيلم از ضعف هاي ساختاري فيلم است که منتقد برنامه به آن اشاره کرد.
* نازيدن به جوايز جهاني، حماقت است 
محمد حسيني در ادامه افزود: ما تا کي مي خواهيم همه داشته هاي خودمان را در سبد جشنواره هاي خارجي بچينيم، به گونه اي که هر کسي در عرصه سينمايي مديريت مي کند با حماقت  تمام به اين جايزه هاي جشنواره هاي 
خارجي بنازد؟ اين درحالي است که هيچ وقت هم نپرسيده ايم که به خاطر چه اين جايزه ها را گرفتيم؟ با وجودي که هم اکنون سينماي ايران دو هزار و اندي جايزه بين المللي دارد، آيا اين جوايز در افکار عمومي جهان تاثيري داشته است؟
* خطاست که آقاي ايوبي تصور کند سينماي ايران را مديريت مي کند 
سيد محمد حسيني با بيان اينکه آقاي ايوبي سينماي ايران را مديريت 
نمي کند و اگر چنين تصوري دارد کاملا در خطاست، گفت: سينماي ايران در يک جاي ديگر مديريت مي شود اما  از سوي ديگر معتقدم توان برو بچه هاي سينماي ايران در حوزه توليد، کارگرداني و تمهيدات سينمايي آن قدر بالاست که مي تواند با سينماي دنيا برابري کند. اين استاد دانشگاه تصريح کرد: اينکه جشنواره هاي مختلف به ما جايزه دادند که آقاي ايوبي بارها آن را عنوان کرده و به آن باليده است، يک نگاه غلط است در حالي که صحيح تر آن، اين است که بگوييم جشنواره هاي خارجي به ما 
قاقا لي لي دادند تا کار خودمان را انجام ندهيم و فيلم و قصه هاي خودمان را نسازيم و درعوض مزخرف بسازيم و نامش را سينماي اجتماعي بگذاريم مثل فيلم لانتوري.
پورصباغ هم گفت: با اين قاقا لي لي که در کن و جشنواره برلين به سينماي ايران اهدا کردند سينماي ايران را ده سال به عقب برگرداندند. سيد محمد حسيني نيز در پايان اظهار داشت: بايد دعا کنيم تا مديران سينمايي ما با ديدن فيلمي مثل «سپتاميرهاي شيراز» نگويند اين فيلم، قرآني است چون در اين فيلم قرآن هم ديده مي شود! همان طور که لانتوري را يک فيلم قرآني عنوان کردند!