تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاسی شدن شیعیان عربستان
ظهور شیعه سیاسی در عربستان
با تأسیس پادشاهی سعودی و اقدامات ضدشیعی آن، شیعیان عملاً جایگاه اجتماعی و اقتصادی خود را از دست دادند و تحت فشارهای شدید قرار گرفتند. در این شرایط، دیگر آنها در سمتهای مدیریتی جایی نداشتند و در گارد ملی و پلیس نیز اصلاً بهکار گرفته نمیشدند؛ اما تحمل این شرایط سبب نشد تا آنها به مقاومت علنی در برابر رژیم سعودی برخیزند و خواستار تغییر وضعیتشان شوند. (یوسفی، 1386، ص173)
بالا گرفتن شعلههای انقلاب اسلامی در ایران و رهنمودهای امام خمینی موجب تبلور ساختار و رهبری سیاسی شیعیان عربستان سعودی شد و آنها با نفوذ معنوی امام و آگاهی از حقوق خود، رفتهرفته از دوره خمود و بیتفاوتی بیرون آمدند و بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود افزودند. نیروی الهامبخش انقلاب موجب شد تا در شیعیان عربستان، خواست حقوق و آزادیهای گستردهتر مذهبی جوانه بزند و تحت این شرایط، نسل جدیدی از رهبران شیعه بهوجود آید که در آینده، منشأ تحولات گسترده شوند. (احمدی لفورکی، 1386، ص16)
تأثیرات انقلاب اسلامی بر سیاسی شدن شیعیان جهان را میتوان در حوزههای زیر بررسی کرد:
1. هویتیابی و خودآگاهی شیعیان؛
2. شکلگیری یا تقویت سازمانهای شیعی؛
3. رفتارهای سیاسی ـ عاطفی شیعیان نسبت به انقلاب اسلامی؛
4. نقشآفرینی شیعیان در ساختار سیاسی کشورها. (حافظنیا و احمدی، 1388، ص99) با توجه به اینکه شیعیان عربستان نقش پیرامونی اثرپذیری از انقلاب اسلامی ایران در این حوزهها داشتهاند، به بررسی وضعیت آنها در این حوزهها میپردازیم.
یافتههای تحقیق
1. هویتیابی و خودآگاهی شیعیان عربستان بر اثر وقوع انقلاب اسلامی ایران
تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، شیعیان بهصورت آتشی زیر خاکستر پنهان بودند. وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بیتردید به هویتیابی، خودآگاهی و معرفی شدن شیعه انجامید. (ملکوتیان، 1381، ص2) با پیروزی انقلاب اسلامی که هویتی دینی داشت و بر پایه آموزههای شیعی بنا شده بود و رهبری آن را عالمی دینی از مراجع تقلید شیعه بر عهده داشت، بهتدریج تشیع کانون توجه قرار گرفت. (حافظنیا و احمدی، 1388، ص83)
با پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان در کشورهای مختلف احساس کردند در ایران حکومتی شیعی بهقدرت رسیده است که توان بالایی برای حمایت از آنان در سطح داخلی و خارجی و در میان جوامع عمدتاً سنیمذهب دارد. (نعیمیان، 1384، ص67)
آنان مفاهیم ارزشهایی چون ایثار، تلاش برای آزادی و استقلال، ولایت، شهادت، زیر بار ظلم نرفتن، مبارزه با هواهای نفسانی و بسیاری از ارزشهای دیگر را در ابعادی گستردهتر و معنای واقعی آن، از مردم انقلابی ایران آموختند. (فراتی، 1381، ص87)
در عربستان نیز به دنبال انقلاب اسلامی در ایران، چالشهای چندجانبهای بروز کرد و این کشور را با سختترین خطرات در قرن بیستم روبهرو ساخت؛ چالشهای مذهبی، ایدئولوژیکی و عملی برای مشروعیت حاکمیت خاندان آل سعود. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، فصل ممیزی در رابطه میان شیعه و نظام سعودی ایجاد کرد؛ چراکه روحیه انقلابی را به شیعیان سعودی القا و رویکردهای ضد حکومت آلسعود را تحکیم و تقویت نمود. (فاضلینیا، 1386، ص74)
ساختار و رهبری سیاسی فعالتری که بر سیاست شیعی سعودی حاکم شد، در خارج از کشور عربستان متبلور گردید. برجستهترین این روندها، فراخوانی برای قدرت و اقتدار بیشتر فقها (ولایت فقیه) بود که توسط امام خمینی تدوین شد. (توال، 1383، ص35)
اسلام سیاسی و شیعی ایران، خیلی زود بر عربستان تأثیر گذاشت. پس از انقلاب اسلامی ایران، شورشی در عربستان ابتدا در میان شیعیان ایالات شرقی این کشور، در منطقه میدانهای نفتی آغاز شد و مردم با پخش اعلامیههایی در مساجد، به خانواده سلطنتی حمله کردند و آشکارا به مخالفت با خاندان حاکم پرداختند؛ بهگونهای که برای نخستین بار در این حکومت به اصطلاح اسلامی، موضع دولت بهعنوان حامی اسلام شکسته شد.
احساسات و اعتراضات سرکوبشده شیعیان، که از تبعیض حکام سنی وهابی آزردهخاطر و خواهان توزیع عادلانهتر امکانات، درآمد نفت و خدمات عمومی بودند، در پاسخ به انقلاب اسلامی ایران و به نشانه سپاس از پیروزی امام خمینی فوران کرد. (اخبار شیعیان، ش 36، 1387، ص50)
اریک رولو، مفسر روزنامه معروف و پرشمار «لوموند»، دراینباره مینویسد: شورشیان شیعه به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در پی حرکت در مکه، دل و جرئت بیشتری پیدا کردند و روز 27 نوامبر 1979م، مراسم روز عاشورا را که در عربستان سعودی ممنوع است، برگزار کردند. جمعیت که عکسهای امام خمینی را در دست داشتند، به سوی قطیف و احسا و دیگر آبادیهای ایالت شرقی حرکت کردند و در درگیریهای بهوجودآمده با گارد ملی، 36 تن از آنان کشته شدند.
جمعیت، سه روز تمام در حال طغیان بود. آنها بانکها و مؤسسات دیگر را بهآتش کشیدند و بر ضد رژیم سلطنتی شعار دادند و در اعلامیهها مردم را به سرنگونی رژیم سعودی فراخواندند. دیلیت هیرو، روزنامهنگار پاکستانی، نخستین بازتابهای انقلاب اسلامی را در مناطق نفتی و شیعهنشین عربستان چنین شرح میدهد: در 29 نوامبر 1979م گروه عظیمی از شیعیان، متشکل از چهارصد هزار نفر، تحریم طولانی عزاداری عاشورا را شکستند و این برای مسئولان زنگ خطری بود. مراسم عاشورا همراه با تظاهرات، در هشت شهر منطقه نفتی برگزار شد. پس از این وقایع بود که سازمان انقلاب اسلامی شیعیان شبهجزیره عربستان پدیدار گشت. (همان)
دو رویداد مهمی که پس از انقلاب اسلامی ایران، عربستان را بهلرزه درآورد، نخست قیام شیعیان و دیگری حادثه تسخیر مسجدالحرام بود. وقوع انقلاب اسلامی تأثیر مستقیمی در مناطق شیعهنشین این کشور داشت؛ از جمله اینکه شیعیان برای نخستین بار مراسم سوگواری خود را در ایام محرم علنی کردند. مردم ایالت شرقی نیز در 29 نوامبر 1979م دست به راهپیمایی زدند. در شهر قطیف هم نزدیک به سی هزار نفر تظاهرات کردند؛ ولی با واکنش دولت مواجه شدند.
با این حال، نارضایتی شیعیان این مناطق همچنان تداوم یافت و شیعیان این کشور در چند گروه و سازمان، به مخالفت با دولت عربستان ادامه دادند. حادثه دیگری که همزمان با انقلاب اسلامی ایران در عربستان اتفاق افتاد، واقعه تسخیر مسجدالحرام توسط ابنسیف العتیبی سنی بود. حسنین هیکل این حادثه را یکی از خارقالعادهترین حوادث اخیر در تاریخ خاورمیانه میداند که بهطور مستقیم از انقلاب اسلامی ایران ناشی شده است. (فاضلینیا، 1386، ص77)
رژیم سعودی به منظور خاموش کردن موج نارضایتی مناطق شیعهنشین، برای توسعه اقتصادی، نظام آموزشی و دیگر خدمات رفاهی منطقه بودجه سنگینی تعیین کرد. بدینترتیب، در مدتی کوتاه (1980ـ1985) این منطقه متحول شد. احداث جاده، تأسیس مدرسه، بیمارستان و مراکز خرید، واگذاری اراضی، پرداخت وام به مردم، و راهاندازی شبکه آب و فاضلاب، از جمله اقدامات دولت در این دوره بود. با این حال، هدف رژیم از این اقدامات صرفاً کنترل مناطق همجوار با چاههای نفت بود و تبعیض و بیعدالتی، همچنان در اشکال و قالبهای مختلف ادامه یافت. (بهرام شاهی، 1387، ص16)
ظهور جنبش سنی اخوان در عربستان سعودی و تلاش برای تصرف مسجدالحرام و سرنگونی رژیم حاکم بر حجاز، آغاز ناآرامیهای شیعی در مناطق نفتخیز شرق عربستان، و آغاز فعالیت گروههای اسلامی در کشورهای عربی خلیج فارس، همگی نشان از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر منطقه و بیداری مسلمانان، بهویژه شیعیان است. (اخبار شیعیان، ش 36، 1387، ص50)
2. شکلگیری یا تقویت سازمانهای شیعی در عربستان
یکی از شاخصهایی که با آن میتوان تأثیر انقلاب اسلامی را بر سیاسی شدن شیعیان عربستان بررسی کرد، شکلگیری یا تقویت سازمانهای شیعی است. سازمان یا گروه سیاسی شیعی در عربستان به شکل قانونی فعالیت ندارد؛ اما تعدادی سازمانها و شبکههای غیررسمی هستند که مطالبات و حقوق شیعیان را دنبال میکنند. این سازمانها عبارتاند از:
2ـ1. سازمان انقلاب اسلامی جزیرهالعرب
این سازمان، همان «حرکت اصلاح اسلامی شیعه» (الحرکه الاصلاحیه) است که چند ماه پیش از اعتراض سال 1979م توسط شیخ حسن الصفار، رهبر این سازمان، تغییر نام داد. سازمان انقلاب اسلامی جزیرهالعرب در سال 1970م و در نتیجه مبارزات شیعیان عربستان شکل گرفت و تا سالها فعالیتهای آن بهصورت پراکنده بود. این سازمان، به تغییر شکل اقتدار سیاسی و مذهبی شیعه در اواخر دهه هفتاد میلادی کمک کرد. این تشکل در سال 1975م فعالیتهای خود را در منطقه شیعهنشین شرقی متمرکز ساخت و پس از قیام کعبه و مناطق شرقی، رسماً اعلام موجودیت کرد.
این سازمان تلاش داشت تا مبارزات خویش را با وسایل ممکن و از راههای مؤثر ادامه دهد. بنابراین به بسیج مردم و سازمان دادن نیروهای آنها پرداخت. این سازمان از آنجا که بر اساس ایدئولوژی اسلامی طرحریزی شده بود، میکوشید تا در وهله نخست، به مردم آگاهی سیاسی بدهد و آنها را از وضعیت بسیار وخیم و اسفبار خود و استبداد و وابستگی رژیم حاکم آگاه سازد و به شیوه مبارزه مسلحانه هم اعتقادی نداشت. (زراعتپیشه، 1384، ص205)
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و افزایش انتقادات از خاندان سعود، صفار و یارانش اهمیت و برجستگی بیشتری یافتند و شیعه سیاسی به نیرویی قوی که کنترل کمی بر آن اعمال میشد، تبدیل گردید. صفار و همراهانش با تأثیر گرفتن از انقلاب اسلامی ایران، خلأ داخلی تعداد زیادی از جوانان شیعه را پر کردند و آنها را به حمایت از پیامهایی که مستقیماً رژیم را بهچالش میطلبید، ترغیب کردند. آنها شکایات و تظلمات مذهبی شیعه و جامعه شیعی را مطرح کردند و سرانجام در سال 1979م، مهمترین نافرمانی عمومی مدنی شیعیان عربستان را در قرن بیستم بهراه انداختند. (یوسفی، 1386، ص168)
در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فوریه سال 1979م، فضای سیاسی، روانی و اجتماعی استان شرقی عربستان بهطور عمیق متحول شد؛ زیرا به واسطه انقلاب ایران حمیت سیاسی شیعیان این منطقه و دیگر مناطق جهان اسلام بهشدت برانگیخته شد. رهبران جنبش مبلغان، با الهام از انقلاب اسلامی ایران کوشیدند نفوذ خود را در کشورهای حوزه خلیج فارس گسترش دهند. در حقیقت، پیروزی انقلاب اسلامی ایران فرصتی طلایی را برای جنبش فراهم آورد تا پایگاه مردمی خود را تقویت و آرمانهای انقلابیاش را ترویج کند.
از سوی دیگر، در پی این انقلاب، جنبش به یک سلاح ایدئولوژیک مؤثر مسلح شد تا با گروههای رقیب خود، یعنی محافظهکاران و انزواطلبان سیاسی، مبارزه کند. در واقع، با بروز انقلاب اسلامی ایران، اوضاع بهنفع جنبش رقم خورد تا اهداف خود را عملی سازد. ایدئولوژی سیاسی سازمان انقلاب اسلامی دارای دو رکن اساسی است که عبارتاند از: انقلاب اسلامی و جهانگرایی. (بهرامشاهی، 1387، ص16)
شهادت، مهمترین مبحث ایدئولوژیک سازمان انقلاب اسلامی جزیرهالعرب را تشکیل میدهد. این سازمان با الهام از موفقیت جنبش امام خمینی و تعالیم نظریهپردازان جنبش، از حمایت مردمی برخوردار شد. (همان)
آنها در زمان حیات امام خمینی کسی را بجز ایشان شایسته رهبری امت مسلمان نمیدانستند. آنان در کل، مواضع ایران را پذیرفتهاند و از آن الگوبرداری میکنند. به واسطه فعالیتهای الصفار، مراسم عاشورا آشکارا برگزار شد؛ البته برگزاری این مراسم، تنها در روستاها و شهرهای شیعهنشین امکانپذیر است؛ نه مراکزی مانند دمام که دارای ترکیب جمعیتی شیعه و سنی است. (یوسفی، 1386، ص185)
2ـ2. حزبالله عربستان سعودی
حزبالله عربستان سعودی، معروف به حزبالله حجاز یا پیروان خط امام (انصار خط الامام)، دومین گروه مهم سیاسی شیعیان در عربستان سعودی بهشمار میآید که به پیروی از خط امام خمینی شناخته میشوند. گفته میشود که این گروه نام خود را از دانشجویان پیرو خط امام که سفارت آمریکا را در تهران در سال 1979م بهتصرف درآوردند، برگرفته است. این گروه در سال 1987 میلادی، توسط تنی چند از روحانیون برجسته شیعه تأسیس شد.
از نظر سازمانی، حزبالله عربستان تحت رهبری یک روحانی قرار دارد که رهبرانش از منطقه شرقیه آمدهاند؛ ازاینرو حزبالله عربستان، سازمانی سیاسی ـ مذهبی است که از اصل ولایت فقیه حمایت و پیروی میکند؛ در حالی که «سازمان انقلاب اسلامی جزیرهالعرب» به نظارت و دخالت یک روحانی بر امور سیاسی توجهی ندارد و رویکرد سازشکارانه را سرلوحه اقدامات خود قرار داده است. حزبالله عربستان با این روند کاملاً مخالف بوده و به خاندان حاکم و حکومت بهطور کامل بیاعتماد است. (همان)
حزبالله پس از آشتی سازمان انقلاب اسلامی با حکومت، اهمیت بیشتری یافت و از سوی شیعیان عربستان با اقبال بیشتری روبهرو شد. مقر اصلی این حزب در لبنان قرار دارد و ارگان رسمی آن، مجله «رساله الحرمین» است که در بیروت منتشر میشود. (زراعتپیشه، 1384، ص206)
2ـ3. جامعه علمای حجاز (جماعه علماء الحجاز)
این سازمان در دهه هشتاد میلادی قرن گذشته، به وسیله جمعی از طلاب و علمای شیعه عربستان تشکیل شد. مقر اصلی این گروه در لبنان و سوریه است و بیشتر، فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی انجام میدهد. (گلیوند درویشوند، 1376، ص94)
علمای بزرگ عربستان، هر دو هفته یکبار تشکیل جلسه میدهند و به بررسی مهمترین مسائل مربوط به شیعیان عربستان میپردازند و در امور مرتبط با اسلام و شیعیان در سرتاسر جهان فعالیت و اعلام موضع میکنند؛ برای نمونه، در جنگ لبنان بیانیهای صادر کردند و حجم زیادی از کمکهای شیعیان عربستان را جمعآوری کرده، به لبنان فرستادند. (www.howzeh.net)
اگرچه برخی از این تشکلها در سالهای پیش از انقلاب اسلامی تأسیس شده بودند، اما بر اثر وقوع انقلاب اسلامی ایران و با الهامگیری از آن، به تقویت فعالیتهای خویش پرداختند. (حافظنیا، 1379، ص187)
3. رفتارهای سیاسی ـ عاطفی شیعیان عربستان تحتتأثیر انقلاب اسلامی
این بخش از مقاله نشاندهنده چند مورد از احساسات و عواطف شیعیان عربستان نسبتبه انقلاب اسلامی ایران است. یکی از مواردی که میتوان احساسات و عواطف مردم یک کشور را به کشور دیگری دید، تجمعها و راهپیماییهاست. شاید بهترین مثال در این زمینه، روز جهانی قدس باشد که به پیشنهاد حضرت امام خمینی و پذیرش مردم مسلمان، بهویژه شیعیان، هر ساله برگزار میشود. شیعیان اغلب تصاویری از مقامات ایرانی، بهویژه عکسهایی از امام خمینی و آیتالله خامنهای را با خود حمل میکنند و بدین وسیله احساسات خود را درباره ایران نشان میدهند. (حافظنیا و احمدی، 1388، ص94)
در عربستان نیز شیعیان احساسات خود را به انقلاب اسلامی ایران در عرصههای مختلف نشان دادهاند. برای نمونه، در روز 27 نوامبر 1979م، در ضمن برگزاری مراسم روز عاشورا ـ که در عربستان سعودی ممنوع است ـ عکسهای امام خمینی را در دست داشتند. (www.howzeh.net)
نمونه دیگر، مهاجرت و پناهنده شدن بسیاری از شیعیان بر اثر آزار و اذیتهای دول حاکم بر کشورهای دارای جمعیت شیعه، به ایران است. علی المرزوق، فعال شیعی که از سال 1981 تا 1983م زندانی بود، میگوید: پس از انقلاب اسلامی ایران، شیعیان تظاهرات کردند تا بتوانند روزهای تولد امامان خود را جشن بگیرند که در همین زمان، بسیاری از آنان دستگیر شدند. این مسائل به دستگیری و مهاجرت عده بسیاری انجامید. به این ترتیب، آنان به ایران پناهنده شدند. (اخبار شیعیان، ش 36، 1387، ص50)
در بعد آموزش دینی نیز با توجه به وضعیت بسیار تبعیضآمیز و ظالمانه، رژیم سعودی آموزش دینی از پایینترین سطوح تا سطوح عالی آن را، چه در مراکز دولتی و چه مراکز خصوصی، تحت نظارت و کنترل خود دارد. ازاینرو بسیاری از روحانیون تحصیلات خود را در ایران یا عراق میگذرانند و به عربستان باز میگردند. (یوسفی، 1386، ص194)
4. نقشآفرینی شیعیان در ساختار سیاسی کشور عربستان
در کشوری چون عربستان سعودی که بنیانهای مشروعیت آن بر پایه اصول وهابیت و اتحاد تاریخی با آن نهفته است، شیعهزدایی و ضدیت با شیعیان، همچون یک اصل است و از قرن هجدهم میلادی تا به امروز، شواهد تاریخی زیادی در این زمینه بهچشم میخورد.(www.howzeh.net)
بر همین اساس، بهکارگیری شیعیان در مناصب دولتی، از ابتدای دوران حکومت سعودی بهچشم نمیخورد؛ اما پس از انقلاب اسلامی ایران و بهصحنه آمدن شیعیان برای ایجاد اصلاحات در حاکمیت سعودی، شیعیان در حد بسیار اندکی به ارگانهای حکومتی راه پیدا کردند که بیشتر آنها جنبه مشورتی دارد.
اصلاحات سیاسی در عربستان سعودی، پس از نوشتن قانون اساسی در سال 1992م آغاز شد. ملک فهد، پادشاه اسبق عربستان سعودی، انتصاب دویست نفر را برای نمایندگی مجالس محلی در سرتاسر کشور تأیید کرد. در این میان، یک کرسی به یک نفر از شیعیان در مجلس مشورتی داده شد. این شورا نیز صرفاً وظیفه مشورتی دارد و سیاستگذاری در عربستان سعودی همچنان در دست دولت است که بیشتر تحت تسلط اعضای خانواده حاکم آلسعود قرار دارد.
نخستین انتخابات ملی عربستان سعودی در عرض چهار دهه در تاریخ 3 مارس 2005م، برای شیعیان بهمثابه ظهور حزبی متنوع بود. اگرچه پستهای ردهپایین حکومتی در دسترس قرار گرفته بود و صرفاً نیمی از کرسیها را مردم میتوانستند انتخاب کنند (و نیم دیگر را پادشاه انتخاب میکرد) صدها نفر در منطقه شرقیه برای تصاحب کرسیهای شوراهای شهر، که مسئول نظارت بر بهداشت عمومی، حفظ و نگهداری از زیرساختها، جمعآوری زباله و دیگر امور مشابه بود، ثبتنام کردند.
یک بانکدار از قطیف که در انتخابات رأی نیاورد، بعداً اظهار داشت: «برهه انتخابات، همانند مراسم عروسی بود. این مقطع درست شبیه یک بازی و سرگرمی بزرگ بود. مردم یک عطش و آرزوی بزرگ داشتند». این انتخابات، با مشارکت بالاتر شیعیان نسبتبه هر منطقه دیگر عربستان، برگزار شد و از دوازده کرسی اختصاص دادهشده به قطیف و الاحساء، یازده کرسی به شیعیان تعلق گرفت و تنها کرسیای که از دست دادند، به دلیل احرازنشدن صلاحیت نامزد مورد نظر در آستانه انتخابات بود. (یوسفی، 1386، ص96)
با مطالعه سیر تحولات شیعیان در حکومت سعودی درمییابیم که بهکارگیری اندک آنها در ساختار حکومتی عربستان نیز از آثار تحولاتی است که انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان آن کشور داشته است.
نتیجهگیری
بر اساس آنچه در این مقاله بدان اشاره شد، تفسیر انقلابی از آموزهها و مبانی نظری و اعتقادی شیعه توسط امام خمینی، ایدئولوژی انقلاب را در ایران مهیا کرد. وقوع انقلاب اسلامی ایران و تحقق عینی حاکمیت تشیع در ایران، افقهای تازهای به روی شیعیان منطقه، بهویژه شیعیان عربستان گشود؛ روحیه مبارزه با وضع موجود را به دیگر شیعیان القا کرد و در احیای هویت سیاسی شیعه مؤثر بود. از اینرو، موفقیت اسلام شیعی در ایفای نقش ایدئولوژی انقلاب در ایران، تشیع را بهعنوان مهمترین کارگزار در سطح ژئوپلیتیک شیعه و حتی جهان اسلام مطرح کرده است؛ بهگونهای که بسیاری از جنبشها، چه سنی و چه شیعی، انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود برای مبارزه قرار دادهاند.
شیعیان عربستان با مشاهده الگوی ایران، به نیرو و قابلیت نهفته خود پی بردند و در نتیجه، امیدوارانه به سوی ارتقای خود برای حل مشکلات گوناگونی که با آن دست بهگریبان بودند، گام برداشتند. بیتردید، انقلاب اسلامی ایران امیدها و آرزوهای تازهای در میان شیعیان عربستان برانگیخت. بر اثر نارضایتیهایی که از مدتها پیش وجود داشت، در اواخر سال 1979م شورش شدید و گسترده شیعیان در ایالات شرقی آغاز شد. پس از انقلاب اسلامی ایران و شروع ناآرامیها، شیعیان در حد بسیار اندکی به شئون اجتماعی خود در جامعه عربستان دست یافتند و به ارگانهای حکومتی راه پیدا کردند که بیشتر آنها جنبه مشورتی دارد.
اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران (مرکز ژئوپلیتیک) بر شیعیان عربستان (پیرامونی) را میتوان در چهار حوزه هویتیابی و خودآگاهی شیعیان عربستان، شکلگیری یا تقویت سازمانهای شیعی در عربستان، رفتارهای سیاسی و عاطفی شیعیان عربستان نسبتبه انقلاب اسلامی ایران، و حضور شیعیان در ساختارهای حکومتی عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بررسی کرد و نمونههای عینی آن را مشاهده نمود.
البته مقدار اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان عربستان در این حوزهها، در مقایسه با کشورهای دیگری که در حوزه ژئوپلیتیکی شیعی ایران قرار دارند، کمرنگتر است. حضور وهابیت در عربستان سعودی ـ که دشمنی خود را با شیعیان به اثبات رسانده است ـ همچنین نظارت شدیدی که حکومت سعودی بر شیعیان دارد، از جمله دلایل کمرنگ شدن حضور شیعیان در حوزههای یادشده است. این اثرگذاری، بهویژه در حوزه حضور در ساختار حکومتی، کمتر از حوزههای دیگر است که یکی از دلایل آن، وجود چهار هزار شاهزاده سعودی در بالاترین جایگاههای حکومتی در عربستان است. آنها تمام مسئولیتها و مراکز قدرت را در اختیار خود دارند و بر سر تصاحب سمتهای حکومتی رقابت شدیدی دارند. برای نمونه، تمام وزارتخانههای مهم، از قبیل دفاع، خارجه و کشور، بهوسیله شاهزادگان اداره میشود.
با نگاهی ژئوپلیتیک به مسائل ایران و تشیع، مشخص میشود که هر اقدامی در ایران، بهمثابه کانون مذهب شیعه، جوامع شیعی را که به حوزه نفوذ ایران تعلق دارند، متأثر میکند. وقوع انقلاب اسلامی در ایران که در مرکز ساختار ژئوپلیتیک شیعه قرار دارد، به سیاسی و تشکیلاتی شدن شیعیان عربستان که پیرامون مرکز شمرده میشوند، انجامید.
البته این تحرک شیعیان عربستان به سوی سیاسی شدن، باعث ایجاد مشکلات و گرفتاریهای بسیار، و برخوردهای خشن حکومت با آنها شده است. موضعگیریهای منفی دولت سعودی در مقابل سیاستهای ایران و برخوردهای شدید با شیعیان این کشور را میتوان یکی دیگر از دلایل اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان عربستان دانست.
مراجع
* قرآن کریم.
1. ابراهیم، فؤاد، شیعیان عربستان، ترجمه سلیمه دارمی و فیروزه میررضوی، تهران، انتشارات مؤسسه ابرار معاصر، 1386.
2. احمدی، سیدعباس و الهام سادات موسوی، «جغرافیای شیعه و فرصتهای ایران در قلمروهای شیعی جهان اسلام»، مجموعه مقالات چهارمین کنگره بینالمللی جهان اسلام، زاهدان، 1389.
3. احمدی لفورکی، بهزاد، «جامعه شیعی در عربستان سعودی»، هفتهنامه پگاه حوزه، شماره 219، 1386.
4. «انقلاب اسلامی ایران و واکنش شیعیان عربستان و آلسعود به آن»، اخبار شیعیان، شماره 36، 1387.
5. زراعتپیشه، نجف، برآوردهای استراتژیک عربستان سعودی (سرزمینی ـ سیاسی)، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، 1384.
6. بهرامشاهی، مهدی، «تأثیر انقلاب ایران بر جنبشهای شیعی عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس»، هفتهنامه پگاه حوزه، شماره249، 1387.
7. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی، 26/6/1390: http://www.leader.ir.
8. بیانات مقام معظم رهبری در جمع مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، 17/11/1380: http://www.leader.ir.
9. توال، فرانسوا، ژئوپولیتیک شیعه، ترجمه کتایون باصری، تهران، ویستار، 1383.
10. حافظنیا، محمدرضا، اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، مشهد، پاپلی، 1385.
11. حافظنیا، محمدرضا و احمدی، سیدعباس، «تبیین ژئوپلیتیکی اثرگذاری انقلاب اسلامی بر سیاسی شدن شیعیان جهان»، فصلنامه شیعهشناسی، شماره 25، 1388.
12. حافظنیا، محمدرضا، وضعیت ژئوپلیتیکی پنجاب در پاکستان، تهران، الهدی، 1379.
13. جمعی از نویسندگان، انقلابی متمایز (جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران)، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1388.
14. خمینی، سیدروحالله، صحیفه نور، ج 11، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369.
15. روشندل، جلیل، امنیت ملی و نظام بینالمللی، تهران، سمت، 1374.
16. روشن، علیاصغر و نورالله، فرهادیان، فرهنگ اصطلاحات جغرافیای سیاسی و نظامی، تهران، دانشگاه امام حسین، 1385.
17. عمرانی درگاهی، علی، انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی در جهان، تهران، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج سپاه، 1381.
18. فاضلینیا، نفیسه، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی ، قم، مؤسسه شیعهشناسی، 1386.
19. فولر، گراهام و فرانکه، رند رحیم، شیعیان عرب، مسلمانان فراموششده، ترجمه خدیجه تبریزی، مؤسسه شیعهشناسی، 1386.
20. فراتی، عبدالوهاب، انقلاب اسلامی و بازتاب آن، قم، زلال کوثر، 1381.
21. قانون اساسی جمهوری اسلامی، به اهتمام روحالله طالشی، تهران، شفیعی، 1380.
22. قوام، عبدالعلی، اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل، تهران، سمت، 1372.
23. گلدستون، جک آ، انقلاب: گزیده مقالات سیاسی امنیتی، ترجمه مؤسسه پژوهشهای اجتماعی، ج2، تهران، بینش، 1378.
24. گلیوند درویشوند، حسن، ساختار حکومت و بحران مشروعیت در عربستان سعودی، پایاننامه کارشناسی ارشد دیپلماسی سازمانهای بینالمللی، تهران، دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه، 1376.
25. لاکویر، والتر، انقلاب: گزیده مقالات سیاسی امنیتی، ترجمه مؤسسه پژوهشهای اجتماعی، ج1، تهران، بینش، 1378.
26. محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385.
27. مطهری، مرتضی، آینده انقلاب اسلامی ایران، چاپ بیستوهفتم، تهران، صدرا، 1387.
28. ملکوتیان، مصطفی، «انقلاب اسلامی و حوزه نفوذ خارجی»، هفتهنامه پگاه حوزه، شماره 56، 1381.
29. نعیمیان، ذبیحالله، «انقلاب اسلامی و بازتاب آن بر پاکستان»، مجله معرفت، شماره 98، 1384.
30. نوازنی، بهرام، صدور انقلاب اسلامی زمینهها و پیامدهای بینالمللی آن، تهران، معاونت پژوهشی، انتشارات پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، 1388.
31. یوسفی، محسن، مسئله شیعه در عربستان سعودی، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، 1386.
32. یوسفی، محسن، اصلاحات سیاسی در عربستان سعودی (تأثیر بحران عراق بر تحولات سیاسی عربستان سعودی)، تهران، انتشارات مؤسسه ابرار معاصر تهران، 1386.
33. Nasr,Vali, when the shiites rise, Foreign Affairs, 2006
34. www. Khameneie.ir
35. www.howzeh.net
www.noorportal.net
نویسندگان:
سیدابراهیم قلی زاده؛ هادی بادینلو
فصلنامه شیعه شناسی شماره 46
انتهای متن/
∎