شناسهٔ خبر: 15026224 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بی‌بی‌سی فارسی | لینک خبر

ویرانی تاريخ و فرهنگ؛ ثبت و تخريب ميراث‌های معماری ايران

موضوع تخریب فراگیر بناهای تاریخی و در کنار آن نمونه‌هایی نگران کننده از مرمت غیر اصولی خطری جدی برای فرهنگ و تاریخ ایران است. هم‌چون همیشه، واکنش رسمی به این پدیده که بیش از یک دهه است سرعت گرفته، تلفیقی است از رفتارهای متناقض مسئولان، شعارهایی با ادبیات تکراری و و برنامه‌ریزی سست بدون هیچ بی‌پشتوانه اجرایی.

صاحب‌خبر -
Image copyright Isna Image caption موضوع تخریب فراگیر بناهای تاریخی و در کنار آن نمونه‌هایی نگران کننده از مرمت غیر اصولی خطری جدی برای فرهنگ و تاریخ ایران است.

موضوع تخریب فراگیر بناهای تاریخی و در کنار آن نمونه‌هایی نگران کننده از مرمت غیر اصولی خطری جدی برای فرهنگ و تاریخ ایران است. هم‌چون همیشه، واکنش رسمی به این پدیده که بیش از یک دهه است سرعت گرفته، تلفیقی است از رفتارهای متناقض مسئولان، شعارهایی با ادبیات تکراری و و برنامه‌ریزی سست بدون هیچ بی‌پشتوانه اجرایی.

در این مقاله تمرکز بر آن دسته عواملی است که به تخریب بناها می‌انجامند.

ثبت بنا چیست؟

ثبت بنا عبارت است از شناسایی، مستندسازی و ثبت قانونی یک اثر تاریخی که البته فقط محدود به بناهای معماری نمی‌شود. پس از ثبت، اثر مورد نظر در مقابل تغییر، بازسازی، گسترش و از همه مهم‌تر آسیب و تخریب به شکلی فنی و قانونی ایمن و بیمه می‌شود.

وظیفه ثبت بناها در ایران بر عهده سازمان میراث فرهنگی است. عواملی که در ثبت یک بنا نقش دارند به قدمت، جلوه ظاهری، نادر بودن بنا و این که چقدر از بنا دست نخورده باقی مانده باشد بستگی دارند. این کار همیشه به اولویت‌ها هم بستگی دارد. مثلاً اگر تعداد زیادی بنا با خصلت‌های مشابه وجود داشته باشند معمولاً اول آن بنایی ثبت می‌شود که بهتر و بیش‌تر از بقیه موید آن سبک معماری خاص باشد.

اثر ثبت شده می‌تواند یک تپه باستانی باشد یا یک پل تاریخی. در این دو حالت، اثر مالک حقیقی ندارد. اما اگر یک اثر ثبت شده، مثل یک خانه مسکونی، مالک خصوصی داشته باشد، سازمان میراث فرهنگی موظف است مساعدتهای فنی، کارشناسی و مالی به مالک اعطا کند. در این حالت مخارج حفاظت از بنای ثبت شده برعهده دولت است و این نوع بناها از پرداخت مالیات و عوارض شهرداری معاف هستند.

ثبت شدن یک بنا ناقض مالکیت صاحبان آن نیست، اما طبق ماده نه قانون حفظ آثار ملّی اگر مالک بخواهد آن را به شخص دیگری بفروشد باید تصمیم خود را به طور کتبی به سازمان میراث فرهنگی اطلاع دهد. در این حال، دولت در شرایط مساوی بر سایر خریداران حقّ تقدم دارد.

پرونده ثبت بنا باید شامل مشخصات فنی متعددی مثل تاریخچه، تعیین عرصه و حریم، توپوگرافی، پلان‌ها و عکس‌برداری از جزییات باشد. بعد از این مرحله، پرونده ثبتی در دو سطح استانی و کشوری توسط شوراهای متخصص بررسی می‌شود.

اما خواهیم دید که مسأله فقط ثبت بنا نیست و این کار به تنهایی باعث نجات اثر معماری نمی‌شود.

چطور یک بنا از ثبت خارج می‌شود؟

مالک یک بنا می‌تواند به شکل قانونی ملکش را از ثبت خارج کند. این کار معمولاً به نیت تخریب بنا انجام می‌شود. چیزی که به مالکان این فرصت را می‌دهد تا در این هدف موفق باشند معمولاً با استناد به ماده سوم قانون حفظ آثار ملی است که طبق آن پیش از ثبت یک بنا باید به مالک آن اطلاع داده شود. اما چون سازمان فرهنگی از این قانون تخطی کرده و در ثبت عجولانه بناها ابتدا با مالک تماس نگرفته، این مسأله ثبت بنا را غیرقانونی می‌کند و رأی دیوان عدالت اداری به نفع مالک صادر می‌شود. یک تحقیق دانشگاهی نشان می‌دهد که در شهرهای بوشهر و کرمان از ۹۰ مورد ارجاع پرونده‌های ثبت به دیوان، ۵۸ مورد به نفع مالک رأی داده شده است.

Image copyright MEHR
Image caption در کمتر کشوری به اندازه ایران کهنه به این سرعت از چشم می‌افتد و د‌ل‌آزار می‌شود. چه عواملی باعث می‌شود مالکان بنا خانه‌هایشان را از ثبت خارج کنند؟

فرهنگ حفظ و نگهداری میراث تاریخی در ایران چنان که باید ترویج داده نشده است. کم‌تر ایرانی را می‌بنید که افتخار کند در خانه‌ای صدساله زندگی می‌کند. اگر زندگی در خانه‌ها و محلات قدیمی کسر شأن قلمداد می‌شود، زندگی در آپارتمان‌ها یا ساختمان‌های نوساز که مجهز به تجهیزات رفاهی امروزی هستند مایه مباهات است. در کمتر کشوری به اندازه ایران کهنه به این سرعت از چشم می‌افتد و د‌ل‌آزار می‌شود.

مالکان که دربارۀ ضرورت حفظ بناهای تاریخی آموزش ندیده‌اند به جای آن که به بنای تاریخی خود افتخار کنند آن را مایۀ دردسر می‌بینند.

بیش‌تر بناهای قدیمی در بافت‌های قدیمی شهرها قرار دارند که عمدتاً فرسوده‌اند و با توسعه شهرها به مناطق نامطلوب و از نظر اجتماعی کم‌تر مورد پسند تبدیل شده‌اند. سرعت گسترش لجام‌گسیخته شهرها باعث شده تا سطح زندگی در باقت قدیمی چنان افت کند که مالکان این خانه‌ها رغبت‌شان را برای ماندن و استفاده از ملک اجدادی از دست بدهند و تصمیم بگیرند به مناطق نوساز شهر کوچ کنند.

مالکان معمولاً امیدی به بهره‌برداری اقتصادی از ملک خود ندارد. در حالی که در همه جای دنیا یک بنای قدیمی گران‌تر و بسته به کاربردش متقاضی بیشتری برای تبدیل به فضایی برای فعالیت‌های فرهنگی یا تفریحی دارد، پدیدۀ احیای بناهای قدیمی برای کاربری‌های امروزی هنوز در ایران جا نیفتاده است.

به علاوه چون مردم این تصور را دارند که یک بنای ثبت شده با محدودیت‌های فراوانی روبرو است، این گونه بناها به سختی خرید و فروش می‌شود و قیمتشان در بازار پایین‌تر از نمونه‌های مشابه غیرثبتی است.

بالاخره، در خیلی از موارد بعد از ثبت یک بنا، میراث فرهنگی مالک آن به حال خود رها می‌کند. یک مشکل فنی ساده در ساختمان که می‌تواند با خبر کردن یک لوله‌کش حل شد در عوض باید در مسیر بوروکراسی اداری میراث بیفتد. خیلی از مالکان شکایت می‌کنند که از پس هزینه‌های ملک‌شان برنمی‌آیند و میراث فرهنگی نه به آنها اجازه تخریب می‌دهد و نه تملک بنا را به دست می‌گیرد.

Image copyright CHN
Image caption رقابت بر سر ثبت کردن بنا بین شعبه‌های مختلف سازمان میراث فرهنگی به حدی شدت گرفته که به نقل از روزنامه شرق فقط در مدت شش سال (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰) تعداد ۲۹۹۰۰ اثر ثبت ملی شد که به نقل از همان روزنامه یعنی هر نیم ساعت، یک بنا. اما از این هزاران بنای ثبت شده فقط تعداد بسیار اندکی از مرحله ثبت فراتر رفته‌اند. چرا ثبت بنا ناکافی و میراث فرهنگی ناموفق است؟

پیش از هر چیز باید یادآور شد که قوانین ثبت و حمایت از بناهای تاریخی با آن که شاهد افزوده شدن چند تبصره در طی دهه‌های گذشته بوده هم‌چنان بر اساس قوانینی است که در سال ۱۳۰۹ تصویب شده و جا دارد مورد تجدید نظر قرار گرفته و با نیازهای امروزی همسو شود.

به عنوان مثال فقدان درجه‌بندی ارزش بناها خودش معضلی بزرگ است که مانع از پیشبرد کار بر اساس اولویت‌ها می‌شود. حتی یک آدم عادی متوجه تفاوت ارزش بین مسجد گوهرشاد با خانه‌ای مسکونی از دوره پهلوی اول هست، اما از نظر تعریف قانونی تفاوتی بین این دو وجود ندارد. رتبه‌بندی در همه جای دنیا به کمک حفظ میراث فرهنگی آمده و در تعیین میزان سرعت حمایت از بنا و بودجه اختصاصی تأثیر می‌گذارد.

اما به نظر نمی رسد فعلاً مسأله اصلی کمبود قانونگذاری باشد. به عنوان مثال، در همین قانون موجود، شرابطی برای ثبت اثر فراهم شده. اما نگاه کنید که چطور سازمان‌های میراث فرهنگی از دهه ۱۳۷۰ به این سو شتابزده و گویی در رقابت با یکدیگر دست به ثبت فله‌ای بناهای تاریخی زدند، بدون این که هیچ‌کدام از مسئولیت‌های اصلی بعد از ثبت را پذیرا یا توان اجرایی آن را داشته باشند.

خود این شتاب بی‌جهت نه تنها باعث نجات بناها نشده بلکه به تخریب‌ها هم سرعت بخشیده است. مالکان دریافته‌اند که بناها می‌توانند بدون هیچ مقدمه‌ای ثبت شوند و به اصطلاح دست و پای آن‌ها را ببندند، برای همین آن‌ها هم به شکل ضربتی اقدام متقابل می‌کنند.

رقابت بر سر ثبت کردن بنا بین شعبه‌های مختلف سازمان میراث فرهنگی به حدی شدت گرفته که به نقل از روزنامه شرق فقط در مدت شش سال (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰) تعداد ۲۹۹۰۰ اثر ثبت ملی شد که به نقل از همان روزنامه یعنی هر نیم ساعت، یک بنا. اما از این هزاران بنای ثبت شده فقط تعداد بسیار اندکی از مرحله ثبت فراتر رفته‌اند. قضات دیوان عدالت اداری اعتراض دارند که در رسیدگی به شکایت‌ها، بعضی پرونده‌های ثبت چیزی نیست جز تعدادی عکس و چند خط توضیح درباره مشخصات بنا. به عبارت دیگر، بخش عمده‌ای از فعالیت‌های سازمان میراث فرهنگی دربارۀ حمایت از آثار معماری فقط در حد آمار و ارقام روی کاغذ است.

یکی دیگر از پیامدهای دنبال نکردن کامل مسیر درست ثبت بنا، فقدان «تعیین حریم» است، فرآیندی که جلوی ساخت‌وساز و تجاوز احتمالی به حریم یک بنای تاریخی و مخدوش کردن هویت یا آسیب رساندن مستقیم و غیرمساقی به آن را می‌گیرد.

صدرا محقق در مقاله ای در روزنامه شرق که در بالا به آن اشاره شد، با رجوع به آمارهای بیش از ۲۶ هزار بنای ثبت شده درمی‌یابد که فقط ۵۲۰ مورد تعیین حریم شده‌اند. این در حالی است که آتوسا مومنی، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی سازمان میراث‌فرهنگی در گفت‌وگو با همان روزنامه "هزینه‌های زیاد" تعیین حریم و "کمبود بودجه" را عامل این نقصان معرفی کرده است.

Image copyright
Image caption یکی دیگر از پیامدهای دنبال نکردن کامل مسیر درست ثبت بنا، فقدان «تعیین حریم» است، فرآیندی که جلوی ساخت‌وساز و تجاوز احتمالی به حریم یک بنای تاریخی و مخدوش کردن هویت یا آسیب رساندن مستقیم و غیرمساقی به آن را می‌گیرد.