به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، طرح ادغام سازمانهای «تبلیغات اسلامی»، «اوقاف و امور خیریه» و «حج و زیارت» روز گذشته، 9 شهریورماه از سوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد. طرحی که به دنبال ادغام سه سازمان متولی امور فرهنگی و دینی در کشور است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جمله اولین سازمانها و نهادهایی که شکل گرفت، مجموعههای مربوط به مباحث فرهنگی بود تا ضمن تبیین فرهنگی درخور نظام جمهوری اسلامی، در حفظ و توسعه فرهنگ جامعه و مراقبت از آن در برابر آسیبهای فرهنگی داخلی و خارجی شوند. این در حالی بود که تعداد نهادها و سازمانها به مروز زمان و البته با توجیه حساسیت و گستردگی فعالیتهای فرهنگی گسترش یافت.
اقدامات دستگاهها و نهادهای فرهنگی بخشهای مختلف باعث گسترش و توسعه فعالیتها و برنامههای فرهنگی به ویژه در حوزه دینی شد و هر یک توانستند با جذب مخاطبان خاص خود در راستای توسعه و ترویج مباحث فرهنگی گامهای اساسی بردارند. اما این اقدام خوشایند، انتقاداتی را نیز به همراه داشت.
ایجاد دستگاههای متنوع فرهنگی برای حرکت و اقدام مؤثر در جامعه نیاز به جذب و دریافت اعتبارات دارد؛ از آنجا که بخش قابل توجهی از فعالیتهای فرهنگی هزینهای هستند و درآمدهای عمدهای ندارند، تأمین اعتبارات دستگاههای فرهنگی برعهده دولت بوده است. با توجه به حجم دستگاههای متولی امور فرهنگی در کشور، اعتبارات این حوزه به ویژه طی سالهای اخیر مورد توجه رسانهها و کارشناسان قرار گرفت. آنچه در انتقادات این حوزه مورد پرسش قرار میگرفت نسبت بین اعتبارات دستگاههای فرهنگی با عملکرد آنهاست. از سوی دیگر تعدد و تکثر دستگاههای فرهنگی سطح نظارتپذیری فعالیتهای این حوزه را هم در حوزه اعتبارات و هم در حوزه عملکرد کاهش میدهد.
در عین حال مهمترین انتقادی که در رابطه با دستگاهها و نهادهای فرهنگی مطرح میشود، موازیکاری و اقدامات ناهماهنگ برخی دستگاههای متولی امور فرهنگی است. یکی از راهکارهایی که در این زمینه مطرح میشد، ایجاد شورایی برای هماهنگی و نظمدهی به این امور بود که این پیشنهاد منجر به ساختارسازی مجدد و ایجاد بار مالی جدیدی در حوزه فرهنگی میشد.
از دیگر پیشنهادهایی که برای چابکسازی و نظمدهی به امور فرهنگی مطرح شده، ادغام دستگاههای مشابه در این حوزه است. بر همین اساس طرح ادغام سه سازمان تبلیغات اسلامی، اوقاف و امور خیریه و حج و زیارت از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که روز گذشته از سوی هیئترئیسه اعلام وصول شد و در نوبت رسیدگی قرار گرفت.
با نگاه به شرح وظایف و اساسنامه دو سازمان تبلیغات اسلامی و اوقاف و امور خیریه میتوان مشابهتهایی را در حوزههای مختلف مشاهده کرد و البته قرار گرفتن نام سازمان حج و زیارت در کنار این دو سازمان در جای خود قابل تأمل است.
سازمان تبلیغات اسلامی نهادی برخاسته از متن انقلاب اسلامی است که در اجرای فرمان حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۸ تأسیس شد؛ این سازمان نهادی دینی و فرهنگی است که دارای شخصیت حقوقی مستقل بوده و در چارچوب سیاستهای مقام معظم رهبری اداره میشود.
این سازمان با هدف احیاء و اشاعه اندیشه تابناک اسلام در همه زمینههای مورد نیاز و تقویت روح عبودیت الهی و ترویج اخلاق اسلامی در میان مردم به ویژه نسل جوان، دفاع از اصول اسلام، نظام مقدس جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی و شناخت توطئههای فرهنگی ـ تبلیغی بیگانگان و تبیین انحطاط و بطلان مکتبهای الحادی و انحرافی و مبارزه با آفتهای التقاط و تحجر با تکیه بر جامعیت اسلام و گسترش کمی و کیفی تبلیغات دینی مردمی و برانگیختن احساس مسئولیت عمومی در قبال اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته که وظایفی همچون پیشنهاد سیاستهای کلان تبلیغات اسلامی- مردمی به مقام معظم رهبری جهت تصویب، انجام مطالعات و بررسیهای کاربردی در خصوص مسائل و نیازهای دینی و تبلیغی جامعه اسلامی، تحقیق و بررسی در خصوص شیوهها و ترفندهای تبلیغاتی سوء و تهاجم فرهنگی علیه جامعه اسلامی و اتخاذ تدابیر لازم جهت خنثیسازی و مقابله با آنها و تنویر افکار عمومی، تأسیس مراکز و مؤسسات فرهنگی، هنری، آموزشی و اطلاعرسانی تخصصی به منظور تأمین محتوا و منابع انسانی لازم، تبیین و شناساندن معارف و ارزشهای اسلامی، فراهم کردن شرایط و زمینههای مناسب برای فعالیت افراد و گروههای تأثیرگذار فرهنگی و هنری، برنامهریزی، سازماندهی و پشتیبانی برای اعزام مبلغ به نقاط مورد نظر کشور با اولویت به مناطق محروم و دورافتاده، اقدام و کمک به برگزاری گردهماییها، جشنوارهها و یادوارهها و نمایشگاههای مردمی و تخصصی به منظور ترویج و تبلیغ ارزشها و سنتهای اصیل اسلامی، هدایت و نظارت و عندالاقتضاء پشتیبانی و هماهنگی فعالیتهای تبلیغاتی و شعائر مذهبی مردم در جهت نیل به تحقق اهداف انقلاب اسلامی، کمک به تأسیس، توسعه و تجهیز کتابخانههای مساجد، حسینیهها، مدارس و مراکز آموزش عالی- تحقیقاتی و نیز مراکز اسلامی و فرهنگی در راستای توسعه تبلیغات اسلامی در آنها، جلب مشارکت و هدایت همکاریهای مردمی از طریق صدور مجوز تأسیس و ساماندهی کانونهای فرهنگی- تبلیغی، کانونهای قرآنی، تشکلهای مذهبی و انجمنهای اسلامی و نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم و اهتمام به آموزش همگانی قرآن کریم از طریق ساماندهی و حمایت از تشکلهای قرآنی مردمی را برعهده دارد.
از سوی دیگر سازمان اوقاف و امور خیریه که به عنوان زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند، سازمانی است که در سطح کلان احياء، حفظ و اداره موقوفات کشور و ساير موارد اختصاص يافته به امور خيريه و عام المنفعه و همچنين اداره و نظارت بر اماکن مذهبی، مساجد و بقاع متبرکه و نشر و گسترش معارف اسلامی و فرهنگ نيکوکاری وقف را برعهده دارد.
این سازمان در سایر حوزههای فرهنگی نیز فعالیتهای چشمگیری داشته است. در افق چشمانداز 1404 این سازمان به حوزههای فعالیت این سازمان اشاره شده است. از جمله:
دارای سامانه توانمند و اثربخش در شناسايی، احياء و اداره موقوفات و نظاير آن
برخوردار از قابليت ترويج فرهنگ وقف، تأثيرگذاری بر نيات واقفين و متناسبسازی کارکرد وقف با نيازمندیهای جامعه
گسترشدهنده ظرفيتها و کارکردهای فرهنگی، علمی و اجتماعي بقاع متبرکه، مساجد و ساير اماکن مذهبي در جامعه
تروج فرهنگ قرآنی، معارف اسلامی، سيره و سنت نبوی(ص) و ائمه اطهار(ع)
مشوق و توسعهدهنده مشارکتهای مردمی در امور خيريه، بقاع متبرکه، مساجد و ساير اماکن مذهبی
سومین ضلع مثلث ادغام سازمانها در طرح مذکور، سازمان حج و زیارت است. این سازمان با عملکرد و دستور کار خاصی طی سالهای گذشته به مباحث مربوط به اعزام زائران به عتبات و حج داشته است. اما دلیل اینکه سازمان حج و زیارت در کنار دو سازمان دیگر برای ادغام قرار گرفته، به نظر میرسد مربوط به پیشینه این سازمان است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان اوقاف زیر نظر نخستوزیری فعالیت میکرد، اما بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال 1363، سازمان حج و اوقاف و امور خیریه به عنوان زیر مجموعهای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت.
حدود 7 سال پس از این مصوبه، بر اساس تصمیم شورای اداری کشور وظایف مربوط به حج و زیارت از این سازمان منفک و به سازمان حج و زیارت واگذار شد. این تصمیم به نظر میرسد با توجه به حساسیت و توجه ویژه جمهوری اسلامی ایران به مسئله عتبات و حج داشت. حال باید دید پس از 25 سال، تصمیم نمایندگان مجلس یازدهم در باز گرداندن وظایف این سازمان چه نتیجهای در برخواهد داشت.
نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی و احد آزادیخواه، مخبر کمیسیون فرهنگی که به عنوان امضاکنندگان این طرح با ایکنا گفتوگو کردند، معتقدند این طرح میتواند در چابکسازی و نظمدهی به مباحث فرهنگی کمک شایانی بکند؛ اما هر دو بر این نظر متفق هستند که در بحث ادغام سازمان حج و زیارت میتوان تأمل بیشتری کرد.
موضوع دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، نوع اداره این سازمانهاست؛ سازمان اوقاف و امور خیریه و سازمان حج و زیارت تحت نظارت وزارت ارشاد فعالیت میکند؛ از سوی دیگر سازمان تبلیغات اسلامی از جمله دستگاههای تحت نظر دفتر مقام معظم رهبری است که ساز و کار خاص خود را دارد.
در همین رابطه حجتالاسلام پژمانفر معتقد است، برای رسیدگی به این طرح لازم است نظر دفتر مقام معظم رهبری استعلام شود و نقطه نظرات دفتر رهبری نیز مورد توجه قرار گیرد.
با این حال آنچه در دفاع از ادغام این دو سازمان مطرح میشود، برخی دستور کارهای مشترکی است که برعهده دو سازمان اوقاف و تبلیغات اسلامی قرار گرفته. آزادیخواه در این رابطه تأکید میکند: این دو سازمان در اکثر برنامهها به ویژه برنامههای فرهنگی در حوزه بقاع متبرکه، اعزام مبلغ و فعالیتهای قرآنی کاملاً کنار هم و در عرض هم فعالیت میکنند و ادغام آنها هزینهها را کاهش میدهد و در زمینه کوچکسازی و چابکسازی دستگاهها تأثیر بسزایی دارد.
وی میافزاید: یکی از محورهای مهندسی فرهنگی این است که بتوانیم تا جایی که امکان دارد دستگاهها را همسوسازی و کوچکسازی کنیم تا وظایف دستگاهها را به صورت مرتب و منظم احصاء کنیم؛ اگر این سازمانها یکپارچه شوند، علاوه بر کاهش هزینهها، مدیریت واحد باعث ایجاد انسجام در فعالیتهای فرهنگی خواهد شد.
آنچه تاکنون گفته شد، در رابطه با وجوهات مشترک سازمانها بود، اما نباید فراموش کرد که بخشی از فعالیتهای سازمان اوقاف و امور خیریه که آن را از سازمان تبلیغات اسلامی متمایز کرده، فعالیتهای اقتصادی و عمرانی است. آزادیخواه در این رابطه میگوید: سازمان اوقاف و امور خیریه در حوزه تملک اراضی موقوفه و درآمد وقفی و حق پذیرهها ورود میکند و این ارتباطی به حوزه فرهنگی ندارد و امورات اقتصادی و عمرانی است، اما نباید فراموش کرد که هر چند این امورات با فعالیتهای فرهنگی متفاوت است، اما ریشه و خمیر مایه آنها، فعالیتهای فرهنگی و دینی است. در این حوزه ترویج فرهنگ وقف مورد توجه است و این مباحث بر تکالیف و شرح وظایف رجحان دارد.
به هر روی در کنار ویژگیهای مشترک سازمانها و نهادهای فرهنگی، نمیتوان از کنار این تفاوتها به راحتی گذشت. تفاوتهایی که اگر ذیل سایر عناوین قرار گیرد، باعث کمرنگ شدن توجهات نسبت به این امور در آینده خواهد شد و در این صورت هزینههای زیادی را برای بازگشت توجهات به مباحث اساسی فرهنگی که برگرفته از ارزشها و مبانی دینی است، صرف شود.
محمود قرهداغی