در گفتوگوی اهالی هنر با «ایران» تأکید شد
نقش انکارناپذیر «هنر» در افزایش سلامت جسمی و روحی جامعه
صاحبخبر - شکوه مقیمی نخستین جشنواره سلامت با اهداف آشنایی مردم نسبت به اهمیت سلامت فرد، جامعه و محیط، آشنایی هنرمندان با موضوع سلامت و نحوه توجه به اولویتهای مرتبط با سلامت و قدردانی از هنرمندان فعال در حوزه سلامت برگزار شد. اما سلامت تنها به بُعد جسمانی ختم نمیشود؛ سلامت روحانی و روانی جامعه دستخوش آسیبهایی جدی قرار گرفته که مولد بسیاری از بزهکاریها و فجایعی است که روزبهروز در حال افزایش است. بیان این معضلات به زبان هنر یکی از راهکارهای مؤثر و راهگشا برای کاهش و حذف این آسیبهاست. شاید اجرای پیشنهادهای رضا درمیشیان به وزیر بهداشت در اختتامیه این جشنواره بتواند یکی از بزرگترین دستاوردهای جشنواره باشد. کارگردان لانتوری، فیلم تحریمی حوزههنری، قربانیان اسیدپاشی را افرادی فراموششده، سرگردان و منزوی دانست که دردهای روحیشان کمتر از دردهای جسمیشان نیست و بیمه درمانی و بیمه از کارافتادگی هزینههای این قربانیان را تأمین نمیکند. درمیشیان، کارگردان بیپروایی که در آثار خود به نمایش آسیبهای اجتماعی حاصل از معضلات روانی میپردازد از دکتر هاشمی درخواست کرد تا مهرش را از قربانیان خشونت دریغ نکند و شرایط مناسبی برای درمان قربانیان اسیدپاشی فراهم نماید. در ادامه سخنان برخی از چهرههای مؤثر در جشنواره را در پاسخ به «ایران» میخوانید. اینکه بهرغم محدودیتهای بسیاری که وجود دارد چگونه با پیوند حوزه هنر و حوزه سلامت، میتوان آگاهی جامعه نسبت به آسیبهای اجتماعی را بالا برد. خط قرمز نداریم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در زمینه توانمند کردن مردم برای پیشگیری از ابتلای مردم به بیماریها خط قرمزی ندارد و تصورم این است که جشنواره، ابزار بسیار مؤثری است که ما بتوانیم از زبان هنر برای انتقال پیامهایمان استفاده کنیم. من معتقدم استفاده از اشکال مختلف هنری در آگاه کردن مردم در استفاده از محصولات و روشهایی که به جسم و روان آنها آسیب میرساند تأثیر فراوانی دارد. در رابطه با پرونده آقای عباس کیارستمی همه باید تابع قانون باشیم؛ دستگاه قضایی به این پرونده وارد شده و هرآنچه حکم کند مورد تأیید ماست و امیدوارم هم پزشکان مربوط به پرونده و هم خانواده ایشان حکم و نتیجه پرونده را بپذیرند. لزوم پرداختن به ریشهها جشنواره سلامت فراهم کردن زمینهای است که برای پرداختن به ریشهها لازم است. بخشهای مختلفی در حوزه سلامت روان وجود دارد که از دیدگان ما و جامعه پنهان مانده است و باید اجازه دهند فضایی برای فیلمساز مهیا شود که بتواند مسائل را ریشهیابی کند. مجوز گفتن بعضی مسائل را به ما نمیدهند در صورتی که باید این موضوعها مطرح شود تا جامعه نسبت به مسائل پیرامون خود آگاهی یابد وگرنه جامعه چگونه باید به سلامت روان برسد. مسئولان باید پشتیبانِ هنرمندان باشند تا این معضلات مطرح شود. اگر ما نیز بخواهیم پنهانکاری و خودسانسوری کنیم چگونه میتوانیم توقع جامعهای سالم داشته باشیم؟ اگر من هنرمند این موضوعات را نگویم چه کسی میخواهد آنها را بیان کند؟ نخستین کار من درمورد سلامت جسم است و در ادامه مسیر به سلامت روان پرداختم. برای فیلم «هیس!» رنج زیادی کشیدم و پای آن فیلم ایستادم. فیلم جدیدم نیز درباره مشکلات خانواده است. هنر پیامرسان پزشکی اگر بین جامعه پزشکی و جامعه هنری تعامل خوبی برقرار شود، هنر میتواند پیام جامعه پزشکی را به مردم انتقال دهد و این برای ما بسیار حائز اهمیت است. در گذشته بسیاری از موضوعات خطوط قرمز بودند و مطرح کردن آنها مجاز نبود اما امروز در سریال پریا میبینیم که به موضوع ایدز پرداخته شده و این گامی است محکم برای واگویی خیلی از مسائل مهم. نقش آموزشی فرهنگ و هنر مهمترین چیزی که باید مد نظر داشته باشیم این است که در جامعه ما سلامت در شکلهای مختلفش مانند آلودگی هوا، محیط زیست، جسم و روان دچار بحران است. آموزش به مردم بخشی از کارهایی است که میتوان در این حوزه انجام داد و فرهنگ و هنر میتواند این آموزش را انجام دهد. اهمیت دیگر هنر نشان دادن وضعیت و شرایط به مسئولان است. در خارج از ایران فیلمهایی ساخته میشود که موجب تصویب قوانین یا تغییر قوانین موجود میشود و از اینرو این حوزه بسیار جدی است. امیدوارم وضعیت ممیزی در ایران به سرانجام درستی برسد. ممیزی جریان مطلوبی برای هنر و فرهنگ نیست و این جریان میتواند با ردهبندیهای سنی همراه باشد، نه اینکه منجر به عدم ساخت یا نمایش بعضی از آثار شود. ممیزی جریانی است که باید جامعه هنری، مجلس و دیگر قوههای قانونگذار برایش فکری اساسی بکنند. تعدیل جرایم با فرهنگسازی روشن است که باید برای حفظ و افزایش سلامت جامعه، آستانه تحمل انتقادات و میزان دیالوگ و گفتوگو بالا رود. تمامی آماری که از وزارت بهداشت درباره بزهها و آسیبهایی مانند ایدز میشنویم را میتوان با فرهنگسازی تعدیل کرد. آگاه کردن مردم و روشن کردن موضوعات از سنین پایین باید صورت بگیرد تا برخورد مناسبتری با مصائب احتمالی بکنند. اما به نظر میرسد بیشتر از خط قرمزها، حاشیههایی وجود دارد که دیواری شده است بین هنرمندان و جامعه. در وزارت بهداشت و مسئولان ذیربط نگرانیهای ناشی از به خطر افتادن سلامت جامعه دیده میشود ولی در انتقال و آموزش آنها به مردم هیچ اتفاقی نمیافتد. چندوقتی است بر بیلبوردهای موجود در سطح شهر صراحتاً در مورد موضوع ایدز خبررسانی صورت میگیرد در حالی که شاید کمی دیر شده باشد. معنای واکاوی و بازگو کردن این آسیبها و مسائل، فروریختن دیوار شرم و حیا در جامعه نیست بلکه آگاهیبخشی است. در سلامت روان کمکاری کردهایم ما در سینما به معضلات و مشکلات قابل لمس جامعه بسیار پرداختهایم اما چیزی که از نظر دور مانده و در مورد آن کمکاری کردهایم سلامت روان جامعه است و باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشیم. نقش من بهعنوان سفیر حُسن نیت یونیسف پیوند میان حوزه هنر و حوزه سلامت است. سینما شاخهای از هنر است و تمام تلاش من در یونیسف طی این سالها رساندن پیامهای آگاهیدهنده به جامعه بوده است. من بهعنوان عضوی از سینما این پیامها را منتقل میکنم ولی طبعاً خود سینما و فیلم میتواند گستردهتر و بهتر این پیامها را منتقل کند و مثمرتر باشد. در این میان قطعاً تلویزیون و سریالها تأثیر بیشتری دارند، چراکه ابعاد گستردهتری دارند. ما به جایی رسیدهایم که نمیتوانند نقش پررنگ سینما و تلویزیون را نادیده بگیرند. سینما میتواند هم معضلات را نشان بدهد و هم راهحلها را. به جای جنگیدن با این موضوع باید از این تعامل و پتانسیل استفاده کرد. برگزاری جشنواره سلامت را به فال نیک میگیرم و مطمئناً در سالهای آینده با پیامهای روشنتر و تخصصیتری به جامعه برگزار خواهد شد. ضرورت حمایت از فیلمسازان مسئول ردیابی ریشه خیلی از بیماریهای جسمی به آسیبهای روانی میرسد. دیدن فیلمهای این دوره جشنواره سلامت برای من این سربلندی و دلگرمی را داشت که سینمای ما بدون اینکه برای آن وظیفه سازمانی تعیین شده باشد چقدر متعهدانه، دغدغهمند و مستقل به این موضوعها پرداخته است. اطلاعرسانی در قالب هنر تأثیرگذارتر است؛ بخصوص در حیطه کار کودک و نوجوان که ما در این دو دوره مهلت پیشگیری داریم ولی در سن بزرگسال تنها باید به علاج بپردازیم. فیلمها مثل دکترها نیستند که نسخه بپیچند بلکه تلنگر زدن آنها به جامعه کافیست. تلنگر زدن به مسئولان تا متوجه شوند اهمیت کاری که میکنند یا عمق اشتباهی که مرتکب میشوند چه تأثیراتی بر جامعه دارد. وظیفه سینما به اندازه تلویزیون فرهنگسازی نیست ولی این اتفاق در سینمای ما افتاده و سیاهمشقهایش نوشته شده است. ما سینماگرانی داریم که حس مسئولیتشان موجب میشود هرچه بسازند در همین تعریف و چارچوب باشد. مخاطب با دیدن یک فیلم خیلی از موضوعات را کشف میکند و این قضیه بیش از اینکه برای فرد مبتلا کارساز باشد برای اطرافیان او و ایجاد الگوهای رفتاری مفید است. وزارت بهداشت میتواند نقش جهتدهنده و سفارشدهنده نداشته باشد ولی میتواند حامی و مدافعی باشد برای فیلمهایی که به معضلات سلامت میپردازند و بستر نمایش آنها را برای مردم فراهم کند تا سینماگر حمایت شود و احساس کند اگر فیلمی میسازد دیده میشود. وزارت بهداشت نباید با سطحینگری عامه، انگ سیاهنمایی به این فیلمها بزند، چراکه برای بیان این معضلات چارهای جز نمایش آنها وجود ندارد. زبان سینما نیز بسیار مهم هست، باید این معضلات با زبان قصهگوی سینمایی و ماندگار و تأثیرگذار روایت شوند تا جامعه شادابتر و سالمتری داشته باشیم.∎
نظر شما