کارگردان فیلم «شیار 143»مطرح کرد:
کاری برای جهانی کردن سینمای جنگ نکردیم
صاحبخبر - قسمت دوم و پایانی نرگس آبیار با اشاره به بازتابهای خارجی ادامه داد: «شیار 143» را پیش از اکران عمومی در ایران، در بازار کن (در حاشیه برگزاری جشنواره کن) به نمایش گذاشتیم. مردمی که بعد از تماشای آن با من صحبت میکردند، میگفتند که این فیلم ما را یاد مادران شیلیائی انداخت که پسران خود را در جریان کودتای پینوشه علیه دولت آلنده از دست داده یا گم کردهاند. یا یک شهروند بوسنائی میگفت که این فیلم من را یاد سرزمین خودم انداخت؛ حتی افرادی از کشورهائی مانند ژاپن و کشورهائی که در دهههای اخیر درگیر جنگ نبودند هم این موضوع را به من میگفتند. او گفت: تم مادر، یک تم جهانی است و همه با این فیلم ارتباط خوبی گرفتند. همچنین به دلیل تاریخی که در فیلم روایت میشود، میتوانستد متوجه شوند که جنگ در طی چه سالهائی در ایران اتفاق افتاده است. باز تأکید میکنم که ما کمکاریهائی در اینباره داشتهایم و چون یک مقدار هم به سمت شعار گام برداشتهایم، سبب شده تا جنگ ما جهانی نشود و کمی هم جنبه پروپاگاندا پیدا کند. وی درباره اقداماتی که میتوان انجام داد تا تأثیرگذاری فیلمهائی همچون «شیار 143» در سینمای دفاع مقدس یا جهانیسازی جریان جنگ عراق علیه ایران، اتفاق بیفتد و تداوم یابد؟ اظهار کرد: احتیاج داریم که به داستانهای واقعی از جنگ بپردازیم و آدمها را واقعی نشان دهیم. با همه بدیها و خوبیهایشان و ویژگیهای یک انسان عادی تا بینندهای که دست به انتخاب این اثر زده، آن را باور کند. کارگردان فیلم «نفس» با اشاره به تجربهاش ادامه داد: در «شیار 143» مادری داریم که تک پسرش که وابستگی بسیاری به او دارد، میخواهد به جنگ برود و مادر بین رفتن و نرفتن او و بین اعتقاداتش دچار تردید میشود. پسر میرود و جزو مفقودالاثرهای جنگ میشود. بعد از چند سال سید علی که یکی از بستگان این مادر است، میگوید که پسرت را تبدیل به بُت کردهای، این یک تلنگر است. زمانی که مادر راضی به رضای خدا میشود و رادیوئی که همیشه برای شنیدن از اخبار اسرای ایران به همراه دارد را از کمر باز میکند و چند روز بعد، استخوانهای پسرش برمیگردد. این نگاهی باورپذیر است و بدون غلو بیان میشود و به همین دلیل معتقدم که مخاطب خارجی با آن رابطه میگیرد. او اضافه کرد: اجازه میخواهم موضوعی را هم یادآور شوم که خیلی بیربط به بحث ما نیست. در کشورهای مختلف، مردم خیلی به کشتهشدگان و شهدا و جانبازان جنگ خود اهمیت میدهند. این اهمیت خیلی بیشتر از ایران است. در فرانسه کوچههایشان به نام کشتهشدگان جنگ جهانی دوم است. بعد از گذشت 70 سال از جنگ جهانی دوم هر روز ساعت 4 بعد از ظهر در پاریس، یک گروه موسیقی برنامه حماسی اجرا میکند که این برنامه تحت هیچ شرائطی و هیچگاه ترک نشده است. هنوز سبدهای گل زیر مجسمه ژنرال شارل دوگل گذاشته میشود. در قیاس با آنهاست که معتقدم هنوز کاری در قبال جنگ خود و قهرمانان جنگ نکردهایم. آبیار درباره نمایش «شیار 143» در کشور آذربایجان و استقبال مردم هم گفت: «شیار 143» به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و در قالب هفته فیلم ایران در باکو که رایزنی فرهنگی کشورمان آن را برگزار کرد، اکران محدودی در این کشور داشت. این فیلم در آن فستیوال چند بار نمایش داده شد و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت. در واقع به ما خبر دادند که «شیار 143» در این برنامه سینمائی اکران میشود و افتتاحیه هفته فیلم هم با نمایش همین فیلم همراه است. به این ترتیب با خانم گلاره عباسی، بازیگر فیلم به باکو رفتیم که فکر میکنم در اردیبهشتماه گذشته بود. در یکی از این نمایشها که حضور داشتیم استقبال خوبی شد و مردمی که با ما صحبت میکردند میگفتند که از دیدن این فیلم متأثر شدهاند برای اینکه خودشان جنگ را تجربه کردهاند. حتی وزیر فرهنگ آذربایجان عنوان کرد که دوست داریم تا این فیلم اکران عمومی شود. او در پاسخ به اینکه آیا میزان تأثیرگذاریای که مدنظر است با چند بار نمایش محدود عملی خواهد بود؟ گفت: اول اینکه برای من خیلی جالب بود که این فیلم به ترکی و خیلی هم خوب دوبله شده بود. بعد از نمایش فیلم دیدم که رئیس کمیته امور دینی جمهوری آذربایجان و خیلی از مخاطبان فیلم گریه کرده بودند که نشاندهنده تأثیرگذاری آن است که البته بیارتباط با دیدن فیلم به زبان مادریشان نبود. حالا وقتی این فیلم این میزان از تأثیرگذاری را دارد، باید برای اکران عمومی آن هم تلاش کنیم. با اکران عمومی این نوع فیلمها هم نتایج بسیاری عاید ما خواهد شد. ایران، قربانی جنگ است؛ اما متأسفانه در جهان به عنوان یک کشور جنگطلب معرفی شده است که آن هم یا با سوءتبلیغات است یا گاهی با عملکردهای بد خودمان. بنابراین با آثاری مانند «شیار 143» میتوان این ذهنیت را زدود و واقعیتها را بیان کرد که ایران، قربانی جنگ و تجاوزگری کشور دیگری شدهاست و اصلاً جنگطلب نیست. او اضافه کرد: برای من دیده شدن «شیار 143» از هر موضوعی مهمتر است. در این صورت مردم با آنچه در جنگ به ایران گذشته خبردار میشوند، به همین دلیل استقبال میکنم وقتی میشنوم که فیلمام در هفتههای فرهنگی و هنری و فیلم، در خارج از کشور نمایش داده میشود. وقتی که وزیر فرهنگ و رئیس کمیته دینی آذربایجان به سبب نمایش این فیلم در هفته فیلم ایران در باکو پیگیر اکران این فیلم در کشورشان میشوند، این من را خوشحال و راضی میکند و خیلی دنبال مسائل دیگر مربوط به نمایش این فیلم در خارج نیستم. کارگردان «شیار 143» درباره نمایش این فیلم در انگلیس هم توضیح داد: بعد از ورود فیلم به شبکه نمایش خانگی و انتشار آن در اینترنت، چند مرکز فعال فرهنگی در انگلیس با دیدن این فیلم و پی بردن به صداقتهای آن، تماس گرفتند و خواستار اکران باز هم محدود «شیار 143» در این کشور شدند تا در معرض دید فرهیختگان و اهالی فرهنگ و هنر این کشور (ایرانی و انگلیسی) قرار بگیرد. این اکران با هماهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شرائطی که فراهم کرده است، انجام میشود. او افزود: همزمان با حضور ما در آذربایجان، آقای دکتر ابراهیمیترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم در باکو حضور داشتند. با دیدگاه ایشان که آشنا شدم، دانستم که شخص مناسبی در جایگاه خودش به عنوان رئیس سازمان فرهنگ قرار گرفته و همان وقت از ایشان درخواست کردم که نمایش «شیار 143» و آثار مشابه با آن در کشورهای مختلف نمایش داده شود تا مردم جهان با واقعیتهای جنگ عراق علیه ایران بیشتر آشنا شوند و کارگردان یا بازیگران فیلم با حضور در زمان نمایش بتوانند با مصاحبههای خود، تأثیری در این قضیه داشته باشند. فراهم شدن بستر نمایش «شیار 143» در انگلیس هم در راستای همان درخواست است و امیدوارم که این ارتباطات تداوم داشته باشد. آبیار درباره اینکه آیا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی میتواند ابزار و بستر مناسبی برای رفع دغدغههای معرفی درست ایران به جهانیان باشد؟ بیان کرد: قطعاً میتواند و و در واقع تنها سازمانی است که عملاً توانائی این کار را دارد. مأموریت و مسئولیت سازمان هم همین است. با استفاده از ظرفیت این سازمان باید این اتفاق بیفتد که کارهائی که در راستای نشان دادن فرهنگ ایرانی هستند چه بحث جنگ و چه سیاسی و نمایش چهره موجهتر، درستتر و باورپذیرتر از ایران در عرصه بینالملل، به دنیا معرفی و عرضه شوند.∎
نظر شما