نمايشگاهي از منتخب آثار چاپي گونتر اوكر، هنرمند معاصر آلماني كه از 17ارديبهشت افتتاح شده تا 10 شهريورماه در بنياد لاجوردي داير بود. در اين نمايشگاه كه به صورت خصوصي با حضور گونتر اوكر افتتاح شد، رايزن فرهنگي سفارت آلمان، مديركل مركز هنرهاي تجسمي، نايبرييس موزه هنرهاي معاصر تهران، ، افشين درمبخش و تيل بركنر مديران گالري بركنر آلمان، سفير هلند، رايزن فرهنگي سفارت لهستان، مجموعهداران آلماني و سوييسي، جمعي از گالريداران و چهرههاي به نام ِ فرهنگ و هنر ايران حضور داشتند. در اين مراسم، از كتاب آثار اوكر با عنوان «كرنش به حافظ» نيز رونمايي شد. اين مجموعه، آثاري را دربرميگيرد كه با الهام از غزليات حافظ خلق شده است.
در اين رويداد، 50 اثر از مجموعه چاپهاي اوكر نمايش داده شده، كه بخشي از اين آثار از مجموعه «كرنش به حافظ» انتخاب شده است. اين مجموعه آثار با استفاده از تكنيكهاي مختلف چاپ شامل ليتوگرافي، سيلك اسكرين، حكاكي روي چوب و چاپ نقش برجسته خلق شده است. اين كتاب به سه زبان فارسي، آلماني و انگليسي از سوي انتشارات هنر معاصر وابسته به بنياد لاجوردي چاپ شده است.
براي دومين بار است كه اوكر آثار خود را در ايران به نمايش ميگذارد. پيش از اين نمايشگاه آثار او در سال 1391 با عنوان «زخمها و پيوندها» در موزه هنرهاي معاصر تهران و سپس موزه هنرهاي معاصر اصفهان نمايش داده شد كه با استقبال بسياري نيز همراه بود. ايده اين مجموعه آثار در سفر پيشين اوكر به ايران به وجود آمد و منجر به خلق پروژهاي با اين مضمون شد. او براي خلق اين مجموعه دو سال كار كرده است. اهميت كار اوكر در استقبال از ميراث ادبي ايران و پذيرندگي فرهنگي ديگر است.
گونتر اوكر در سال ١٩٣٠ در آلمان شرقى در خانوادهاى روستايى و كشاورز متولد شد. در جوانى گرايشهاي سياسياش او را راهى آلمان غربى كرد. اوكر كه سابقه همراهي با گروه «صفر» كه جرياني پيشرو پس از جنگ جهاني دوم در آلمان بود را هم دارد. در حال حاضر يكي از مهمترين هنرمندان معاصر و سرشناس آلماني است و آثارش با قيمتهاي چندميليون يورويي در حراجيها فروخته ميشود. او در سال ۲۰۱۴ ميلادي به عنوان هنرمند برتر كشور آلمان برگزيده شده است.
روند شكلگيرى آثار اوكر همواره متاثر از تجربيات زندگياش بوده است. در آثار او زندگي و هنر چنان در هم تنيدهاند كه گويي هيچ كدام موجوديت مستقلي ندارند. يكي از ويژگيهاي اين هنرمند، گرايش او به برگرفتن مفاهيم از حوزههاي گوناگون فرهنگي و واردكردن آنها به جهان آثار خود است، او اين تمهيد را به شيوهاي براي انديشيدن در مورد خود هنر تبديل كرده است. ايدههاي برگرفته از ملل و اقوام مختلف، از مكاتب عرفانى و ديني گرفته تا سنتهاي تاريخي در كنار عناصرى كه او در آثارش به كار ميگيرد، همچون ادوات كشاورزى، ابزارهاى شكنجه، ميخ، چكش، چوب، تبر، خاك، سنگ، كلمات و... همه و همه در كنار هم مجموعهاي از ايما و اشارههايي را تشكيل داده است كه به نظر ميرسد در كنار هم جهان هنرمند را بازنمايي ميكنند؛ جهانِ هنرمندانهاي كه شايد به اعتباري بتوان آن را ايده فرهنگ ناميد. به عنوان نمونه عنصري چون ميخ كه از نمادهاي معمولا حاضر در آثار اوست چنان با تاريخ پيوند ميخورد كه از نمادي به ظاهر ساده به عنصري پيچيده با دلالتهاي گوناگون فرهنگي در آثار او تبدبل ميشود. ميخها در آثار او به عنوان يك منبع حفاظت و نگهداري و همزمان به مثابه نمادي از درد و رنج آدمي مفهومپردازي ميشوند؛ ابزاري كه از اواخر دهه 50 ميلادي در آثارش نمود پيدا كرد و اكنون ديگر تبديل به امضاي كاري اوكر شده است.
آثار اوكر و شكل مواجهه او با پيرامونش جهاني را بازمينماياند كه با رمزگشايي از آن نهتنها به دنياي متراكم از ايده او دسترسي پيدا ميكنيم بلكه روح زمانه خويش را نيز توامان خواهيم يافت. او هنرمند زمانه خويش است، به همين سبب اجتماع و سياست در كارهاي او حضوري پررنگ دارند. او موفق شده است با استفاده از ابتداييترين مواد كه عموما از دل طبيعت برآمدهاند، زبان تصويري خاص خود را بسازد. زباني كه از مجراي عناصر طبيعي براي نشان دادن زخمي كه استيلاي فرهنگِ قرن بيستم بر خودِ طبيعت وارد كرده است استفاده ميكند. فرهنگي كه در نهايت خود در پي سلطه بر طبيعت است اما به استيلاي انسان بر انسان ختم ميشود. آثار اوكر پاسخي هستند به جراحت و زخم طبيعت در بستر فرهنگ.
آثار اوكر با اينكه در نگاه اول ساده مينمايند، اما عميقا داراى پيچيدگيهاى فكرى هستند. اوكر علاقهاي شگرف به فرهنگهاي جهان دارد و حاصل اين علاقه سفرهاي بسيار او به اقصي نقاط جهان است. سفرهايي كه تجربه آنها، جوهره بسياري از آثارش را در برگرفتهاند. هنرمندي كه آثارش بازنمود رنج آدمي است و جستوجوگري كه در پي مرهمي براي فرهنگ بشري است. جستوجويي كه از باختر تا خاور را در بر ميگيرد. از گوته تا حافظ شيرازي...
حافظ شاعري است كه با او غزل به نهايت زيبايي خود ميرسد. همان جايي كه عرفان و شعر آنقدر در هم تنيده ميشوند كه گويي مرزي ميان اين دو نيست. حافظ شاعر شور و اشتياق و آزادي و رنج فراق آدمي است. روح شعر حافظ به گستره جهاني است كه در آن زندگي ميكنيم و شايد به همين سبب است كه هر كس در هر كجا كه به سراغ او بيايد با او غريبه نخواهد بود و ميتواند خود را در آيينه شعر او بيابد. اين همه براي اوكر انگيزهاي بوده تا با الهام از شعر و جهان حافظ آثاري پر از رنگ و نگار خلق كند. خود اوكر در اين باره ميگويد: «رايحه باغ بهشت در دشت فراق اشتياق كه بر فراز آن باد شرق ميوزيد، اين انگيزه را به من داد تا شعرهاي اين شاعر را تزيين كنم و تاجي با تزيين بر سر او بگذارم.»
نمايش آثار گونتر اوكر در بنياد لاجوردي
رايحه باغ بهشت
مريم رهنما
صاحبخبر -