ایده و تحقیق در تاریخ نقاشی
بعد از ظهر روز گذشته (یکشنبه هفتم شهریورماه) مستندهای «نقش خولی» به کارگردانی مهدی خواجهحسینی و «سلطانمحمد نقاش» ساختهی وحید حسینینامی در سالن سینماحقیقت به نمایش درآمد و سپس این دو فیلم با حضور همایون امامی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
صاحبخبر - به گزارش سرویس فرهنگی پانا؛ در ابتدای برنامه، ناصر صفاریان، مسئول جلسههای نمایش فیلم با اشاره به ساختار تلویزیونی فیلمهای به نمایش درآمده گفت: «فیلمهای به نمایش درآمده، جدا از مضمون مشترک (پرداختن به هنر نقاشی) از نظر ساختاری نیز از قالب تلویزیونی برخوردارند. به این معنا که شاید بتوان قاب کوچک تلویزیون را بهترین مکان برای دیده شدن چنین فیلمهایی برشمرد.» وی کمک به دیده شدن این فیلمها را انگیزهی اصلی گنجاندن آنها در برنامهی نمایش فیلم مرکز گسترش دانست و افزود: «در سایر کشورها معمولاً اینگونه فیلمها از تلویزیون و در جایگاهی معتبرتر در موزهها و مکانهای فرهنگی به نمایش در میآید. با این وجود و از آنجا که این فیلمها عملاً برای نمایش در سالن ساخته نشدهاند، تصمیم گرفته شد تا در سالن سینماحقیقت به نمایش گذاشته شوند تا مورد نقد و بررسی دقیقتری قرار گیرند.» در ادامه، مهدی خواجهحسینی در پاسخ به پرسش صفاریان درباره انتخاب عنوان «نقش خولی» برای فیلم خود گفت: «ابتدا قصدم این بود که دربارهی صادق تبریزی و نقاشیهای او یک فیلم مستند بسازم. اما از آنجا که خولی و پردهی نقاشی سی و دو متری ایشان از شهرتی جهانی برخوردار است، مدیران مرکز گسترش پیشنهاد کردند تمرکز فیلم را روی این موضوع قرار دهم و به این ترتیب حتی نام فیلم هم تحت تاثیر خولی و نقش او در آثار آقای تبریزی قرار گرفت.» وی با اشاره به این که از صادق تبریزی به عنوان مبدع نقاشیخط یاد میشود گفت: «از این نظر میتوان گفت ایشان در میان هنرمندان و نقاشان یک استثناست؛ و این در حالی است که در زمینهی نقاشی قهوهخانهای و خصوصاً مکتب سقاخانه، جدا از ایشان هنرمندان دیگری نیز فعالیت داشتهاند که از میان آنها میتوان به تناولی، طباطبایی، عربشاهی، پیلارام و قندخیز اشاره کرد.» در ادامهی جلسه، وحید حسینینامی نیز در بارهی نحوهی جذب خود به سوژهی «سلطانمحمد نقاش» گفت: «چند سال پیش مستندی در بارهی فرش ساختم که موضوع آن در بارهی طراحی فرش در تبریز بود. زمانی که مشغول پژوهش برای ساخت آن فیلم بودم متوجه شدم همهی راهها به تاریخ نگارگری و تاثیر آن بر طراحی فرش تبریز ختم میشود.» وی سپس با اشاره به جذابیتهای ساخت فیلم مستند گفت: «سوژهی سلطانمحمد به خاطر ویژگی خاصی که این فیلم تنها بخشی از آن را به نمایش گذاشت چند سال در ذهن من بود و سرانجام با پشت سر گذاشتن دشواریهای فراوان موفق شدم آن را بسازم.» بخش بعدی جلسه به صحبتهای همایون امامی، منتقد مهمان جلسه اختصاص داشت. وی در ابتدا با اشاره به تاثیر حضور تماشاگران در چرخهی نمایش آثار مستند گفت: «مستندهای به نمایش درآمده یادآور جملهای از ناصر تقوایی میاندازد که در جایی گفته بود: «ضعیفترین فیلم مستند هم در جایگاهی بالاتر از یک فیلم داستانی قرار دارد. چرا که اغلب فیلمهای سینمایی تنها برای سرگرمی ساخته میشوند اما فیلمهای مستند باعث میشود بر دانش، تجربهی اجتماعی، آگاهی و دغدغههای تماشاگران افزوده شود. نکتهای که تنها بخشی از ارزش و اهمیت سینمای مستند را به نمایش میگذارد.» وی با اشاره به دغدغهی فرهنگی موجود در فیلمهای به نمایش درآمده گفت: «آنچه در این دو فیلم قابل ذکر به نظر میرسد تلاش برای ارائهی یک کار متفاوت بود؛ آنهم با وجود محدودیتها، موانع و مشکلاتی که معمولاً ساخت اینگونه فیلمها را با دشواری مواجه میسازد.» امامی همچنین ضمن اشاره به کاربرد انیمیشن در مستند «سلطانمحمد نقاش» به عنوان تمهیدی برای مقابله با کسالتبار شدن فیلم گفت: «در مستند «نقش خولی» هم برای کاهش این نقطهضعف و جلوگیری از خستگی مخاطب، خصوصاً در مواجهه با صحبتهای کارشناسانه، تمهید مشابهی به کار رفته بود که شامل استفاده از کلیپهای کوتاهی برای معرفی تابلوها بود.» وی در ادامهی صحبتهای خود گفت: «با این وجود مستندهای به نمایش درآمده از یک مشکل اساسی رنج میبرند و آن، عدم تحقیق کافی است. متاسفانه هیچکدام از این دو فیلم از یک تحقیق جدی و عمیق برخوردار نیستند. به عنوان مثال در فیلم «نقش خولی» با ویژگیهای نقاش برجستهای همچون صادق تبریزی و آثار او آشنا میشویم اما به جایگاه او در مکتب سقاخانه و همچنین دلیل وجودی آن هیچ اشارهای نمیشود.» امامی افزود: «البته فیلم «سلطانمحمد نقاش» از این نظر وضعیت بهتری داشت و اطلاعات خوبی در اختیار تماشاگر قرار میداد.» وی سپس با اشاره به تفاوتهای موجود میان تحقیق و گردآوری اطلاعات گفت: «گردآوری اطلاعات هیچگاه به معنای تحقیق نبوده و نمیتواند جای آن را بگیرد. معمولاً وقتی قرار است برای فیلمی اطلاعات سوژه را گردآوری کنیم تماشاگر معمولاً دچار سردرگمی شده و تنها شاهد اطلاعاتی خواهد بود که در اختیار او قرار داده میشود. حال آن که اگر این اطلاعات در بستر پیوستگی ساختاری مطرح نشود میتوان گفت تماشاگر فقط شاهد بمباران اطلاعات قرار خواهد گرفت. آنهم در فیلمی که نمیتوانیم از آن توقع یک اثر تحقیقی را داشته باشیم.» مهدی خواجهحسینی، کارگردان مستند «نقش خولی» در پاسخ به این نکته گفت: «برای ساخت این فیلم حدود صد و بیست برگ تحقیق انجام و بیش از سه ماه روی جمعآوری اطلاعات آن وقت گذاشته شد اما نکته اینجاست که طرح اولیه به توصیهی شورای مستند مرکز گسترش دچار تفاوتهایی شد که طبعاً در ساختار نهایی آن نیز تغییراتی ایجاد کرد.» وی با اشاره به دشواریهای ساخت فیلم خود گفت: «یکی از مشکلات این بود که تقریباً هیچکس از آقای صادق تبریزی خبر نداشت و من شخصاً حدود هشت ماه درپی پیدا کردن شماره تماس ایشان بودم.» در ادامهی جلسه، وحید حسینینامی نیز با اشاره به تاثیر تغییر در ایدهی اولیه فیلم که به گفتهی او مسیر حرکت فیلم را نیز تغییر داده گفت: «حس اولیهی خودم نسبت به سوژهی فیلم، چیز دیگری بود اما از آنجا که «سلطانمحمد نقاش» نخستین مستندی است که دربارهی این شخصیت ساخته میشود ناگزیر بودم اطلاعات فراوانی دربارهی او را در فیلم بگنجانم.» وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «میتوانم ادعا کنم تمام منابع موجود دربارهی این شخصیت را خواندهام. به همین دلیل اگر قرار بود با نگاه شخصیام به این شخصیت بپردازم به جنبههای اجتماعی او بیشتر میپرداختم.» حسینی همچنین با اشاره به گسترهی وسیعی از اطلاعات که در ساخت این فیلم با آن روبهرو بوده گفت: «به همین دلیل تلاش کردم سلطانمحمد نقاش را محور این گستره قرار بدهم. در حالی که در مورد مکتب تبریز ناگفتههای فراوانی وجود دارد که در آینده باید به آنها پرداخت.» بخش پایانی جلسهی روز گذشته به صحبتهای همایون امامی اختصاص داشت. این منتقد سینما با اشاره به ارزش و اهمیت پرداختن مستندسازان به موضوعهایی از این قبیل گفت: «فیلمهایی که در این جلسه به نمایش گذاشته شد ساخته شدهاند تا ما را با هنرمندانی از تاریخ نقاشی آشنا کنند اما باید پذیرفت که فیلم مستند فقط برای شناساندن افراد ساخته نمیشود و به همین دلیل باید همپای وجه اطلاعاتی خود، موضعگیری داشته باشد و اندیشهای را مطرح کند.» وی گفت: «اگر فیلم مستند اندیشهی خاص خود را نداشته باشد، هر اندازه هم که اطلاعات ارائه کند، در کار خود موفق نخواهد بود.» امامی، ایده و تحقیق را دو رکن اساسی در سینمای مستند دانست و افزود: «امیدوارم در آینده شاهد کارهای دیگری از سازندگان این دو مستند باشیم که این دو مورد در آن آثار به سقف شکوفایی رسیده باشد.»∎