طعنه زدن و کوچک کردن ديگران در ادبيات ورزشي گودرزي
نميدانيم اين چه فضايي است در ورزش ايران حاکم شده که پس از سال هاي سال هنوز راه برخورد با موفقيت ها و ناکامي ها را نميدانيم. به واقع اين درد بزرگي است که مسئولان ورزش، کارشناسان، رسانه ها و حتي مردم دوستدار ورزشي را فرا گرفته و متاسفانه چه به هنگام بازي هاي المپيک و چه آسيايي بيشتر از هميشه باعث لطمه زدن به اعتبار و حيثيت ورزش کشورمان شده است.
متاسفانه فقر کارشناسي در سطوح گوناگون ورزش ايران کار را به جايي رسانده که هيچ گونه ارزيابي مثبت و صحيحي پيش از آغاز مسابقات نسبت به توان و عملکرد ورزشکارانمان به چشم نميخورد و فضا بيشتر يا کاملا نااميدانه است و يا بعضا توام با اظهارنظر هاي غلوآميز که واقعا مردم و علاقه مندان را حيرت زده کرده است. براي مثال در همين المپيک ريو اين ارزيابي ها آنقدر ضعيف بود که از ابتدا تا پايان رقابت ها مردم را دچار يک گمراهي آزار دهند نمود! اطلاعرساني درباره توان ورزشکاران و تيم هاي ورزشي ما آنقدر ضعيف و بعضا غلوآميز بود که اغلب مردم تا روز پاياني متوجه نشدند از کدام تيم يا کدام ورزشکار ميبايستي توقع موفقيت داشته باشند. اينکه هر شکست و ناکامي را به ناداوري ربط بدهند و حتي اين روال غلط را چنان جا بيندازند که وقتي ورزشکاري پس از شکست احساس کرد در حقش اجحاف شده وناداوري عليه او بوده بلافاصله واقعيت ها را فراموش کرده و با گريه کردن وانمود کند که قهرمان واقعي رشته اي که در آن فعاليت دارد خود او بوده و بايد در حد يک قهرمان چه به لحاظ مادي و چه معنوي با او برخورد شود!
***
حق بهداد سليمي را تضييع کردند اما باور کنيد که حتي اگر 245 کيلوگرم دوضرب او را ميپذيرفتند به دليل شدت آسيبديدگي زانوي بهداد و فاصلهاي که حريف گرجي در حرکت دوضرب با قهرمان ما داشت هرگز به قهرماني سليمي ختم نميشد ! و اين قهرمان نامدار ما در بهترين حالت دوم ميشد و مدال نقره ميگرفت. يا در بحث رضا يزداني بيدليل مي گوييم که طلا را از پلنگ جويبار گرفتند ! البته قبول داريم که در کشتي رضا با حريف آذربايجانياش داوران حق او را ندادند تا از رسيدن به ما قبل فينال محروم شود اما آيا کسي که در برابر حريف ازبک طي کمتر از 30 ثانيه ضربه فني مي شود مي توانست تصاحب کننده طلا باشد؟در مورد تکواندوکاران هم بيدليل زمين و زمان را دليل ناکامي ميدانيم در حالي که همه مي دانند ضعف مديريتي در فدراسيون تکواندو عامل اصلي اين ناکامي ها بود. مجتبي عابديني شمشيرباز خوب کشورمان هم يک مقام چهارمي کسب کرد که اين مقام هم حاصل 8 سال هزينه کردن بود! هر چند ما هم قبول داريم عابديني زحمت کشيد اما در ورزش شمشيربازي پيروزي بر هر قهرمان جهان و المپيکي نمي تواند تضمين کننده کسب مدال در يک تورنمنت مهم نظير المپيک باشد و اين جور بهانه ها فقط فرار به جلو و توجيه ماندن چندين ساله بر راس مسئوليت هايي است که برخي ها به آن دو دستي چسبيدهاند. در مورد بوکس، پرتاب ديسک، جودو، دوچرخه سواري و ... هم هميشه حرف ها و بهانه هاي تکراري ميشنويم و مي دانيم اگر جلوي اين کارها گرفته نشود در المپيک هاي بعدي هم همين آش و همين کاسه وجود دارد.
***
و اما جناب وزير !
دکتر تربيت بدني که احتمالا احساس ميکند چون تا اين مقطع درس تربيت بدني خوانده و دکترا گرفته ميتواند تواماً در باره کشتي ، فوتبال ، بوکس ، تکواندو، واليبال ، دوچرخهسواري و ... نظرياتي کارشناسانه تر از مربيان، بازيکنان و اهالي رسانه داشته باشد.
اگر حرف هاي تحريک آميزي که دکتر گودرزي سال قبل در مواجهه با قضاياي فوتبال و تيمملي داشت را کنار بگذاريم و بپذيريم که ظاهرا مشکلات ايشان با سرمربي تيمملي پايان يافته ، قطعا حرف ها و نکته هاي طعنهآميز جناب وزير با ديگر ورزشها و آدم هاي خاص را نميتوان فراموش نمود. براي مثال حرف هاي او در قبال کشتي فرنگي و به ويژه محمد بنا که گفته مي شود قبل از اعزام تيم به المپيک بيان شده به خوبي بيانگر اين نکته مهم است که وزير محترم ورزش توقع دارد به صرف وزير بودن هر توصيه ونکته اي که در حيطه تخصصي يک مربي يا ورزشکار به ذهنش ميرسد بايد با ديده احترام از سوي طرف مقابل پذيرفته شود و اگر هم نشود ايشان آن مربي يا ورزشکار را از هرگونه تفقد احتمالي محروم ميکند!
پيشبيني جناب گودرزي قبل از آغاز مسابقات المپيک و تاکيد ايشان بر گرفتن 8 مدال توسط کاروان ايران نه تنها بيانگر نگاه علمي و کارشناسي ايشان به ورزش ايران نبوده و نيست که بيشتر ناشي از کوچک کردن کساني است که شخص وزير اعتقادي به حضورشان براي اعزام به المپيک نداشت. در واقع در کجاي دنيا حتي در ورزش کشورهاي آمريکا، چين، روسيه، بريتانيا و ... قبل از اعزام کاروان هاي آنان به المپيک با اين دقت در مورد تعداد مدال ها اظهارنظر ميشود؟ يعني جناب گودرزي از قبل ميدانست تکواندو قرار است در المپيک افتضاح به بار آورد؟ آيا واقعا غير از اظهارنظر هاي عنادگونه کسي ميتوانست قبل از المپيک اعلام کند که کشتي فرنگي در اين رقابتها عملکردي ضعيف خواهد داشت يا مثلا در مورد بهداد سليمي که حتي رکورد المپيک را هم زد کدام کارشناس ميتوانست عدم مدالگيري او را پيشبيني نمايد.
به اعتقاد ما نحوه مخالفت وزير با برخي مربيان، ورزشکاران و مديران که با طعنه زدن و بعضا با کوچک نمودن ديگران صورت ميگيرد بايد از ادبيات ورزشي وزير محترم ورزش و جوانان حذف شود که در غير اين صورت بايد گفت ورزش ما تحمل چنين وزيري را نخواهد داشت!
∎