گفتوگو با دبیر دهمین جشنواره ملی موسیقی جوان:
هدف، رونق بخشیدن به حیات موسیقایی کشور است
صاحبخبر - ندا سیجانی روند رو به رشد اقبال به موسیقی در جامعه وگرایش افراطی به موسیقی غربی و پاپ در چند سال اخیر زنگ خطری بود تا مسئولان فرهنگی نگاه جدی تری به سلیقه شنیداری موسیقی جوانان داشته باشند؛ نگاهی که حاصلش آن شد که در کنار جشنوارههای مختلف موسیقی که در طی سال برگزار میشود جشنوارهای فارغ از یک نگاه سیاسی و با حضور پیشکسوتان موسیقی به عنوان داوران این جشنواره برگزار کنند. جشنواره ملی موسیقی جوان که حال دهمین دوره خود را تجربه میکند امسال نیز به مانند دورههای قبل با هدف استعدادیابی جوانان در بخشهای موسیقی نواحی، موسیقی دستگاهی، موسیقی کلاسیک وبخش ویژه موسیقی دستگاهی در گروههای سنی نوجوان و جوان به دبیری هومان اسعدی در حال برگزاری است. این جشنواره با حضور 457 نوازنده و خواننده از 7 تا 23 شهریورماه میزبان علاقهمندان موسیقی درتالار رودکی خواهد بود. هومان اسعدی دبیردهمین جشنواره موسیقی جوان در گفتوگو با «ایران» درباره شرایط برگزاری این جشنواره و بخشهای مختلف آن به نکاتی اشاره کرده است که در ادامه میخوانید. با توجه به شرایط حال حاضر موسیقی، برگزاری چنین جشنوارههایی چه اتفاق مثبتی برای موسیقی خواهد بود؟ مسلماً برگزاری هرنوع جشنوارهای درحوزه موسیقی، خصوصاً این جشنواره که بیشتر با جوانان و نسل آینده در ارتباط است، موجب شور، هیجان، انگیزه و تلاش بیشتر در این زمینه خواهد شد. رپرتوار و قطعات این جشنواره که از پیش مشخص شده است و بر حفظ سنتها و در عین حال به خلاقیت بر بستر اصالتها هم تأکید و توجه دارد و نیز میتواند به این فعالیتها جهت دهد. همچنین همکاری و حمایت جمع کثیری از بزرگان موسیقی ایران که به عنوان اعضای شوراهای تخصصی و هیأتهای داوران در این جشنواره حضور دارند رویدادی بسیار خجسته و منحصربه فرد در حیات موسیقایی کشور محسوب میشود. از دیگر دستاوردهای مثبت جشنواره ملی موسیقی جوان، ایجاد بخش موسیقی نواحی است که از سال گذشته به این جشنواره اضافه شده است. البته سال قبل استقبال چندانی از این بخش نشد، شاید علت آن ضعف در اطلاعرسانی یا دسترسی کمتر شرکتکنندگان این بخش به فراخوان از طریق سایتها و اینترنت باشد. اما امسال خوشبختانه بخش موسیقی نواحی نسبت به سال گذشته شرایط بسیار بهتری داشته است؛ حتی بعضی از قسمتهای این بخش از نظر تعداد شرکتکنندگان در مرحله نهایی به حد نصابهایی معادل دو بخش دیگر رسیده است. در بخش موسیقی نواحی افرادی هستند که با وجود سن کم بسیار عالی ساز یا آواز اجرا میکنند و شایسته است بهعنوان نمایندگانی از فرهنگهای موسیقایی اقوام ایرانی در جشنواره حضور داشته باشند. با توجه به اینکه در جشنواره موسیقی جوان شش سال وقفه ایجاد شد آیا میتوان به آینده این جشنواره امیدوار بود؟ اساساً جشنوارهها رویدادهایی مقطعی هستند؛ البته امکان دارد یک جشنواره، در شرایط مناسب و باثبات از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، چندین دهه یا بیشتر هم تداوم داشته باشد. در هر حال، فکر میکنم این جشنواره از لحاظ کمی و کیفی به استانداردهایی دست یافته که شایسته است حفظ شود و همچنان تداوم یابد. درباره آینده شرکتکنندگان هم باید این نکته را در نظر داشت که در درجه اول برگزیدهشدن در چنین جشنوارههایی اعتباری برای فرد شرکتکننده به همراه خواهد داشت و احتمالاً افرادی که بخواهند در آینده گروههای موسیقی تشکیل دهند یا مؤسسات انتشار آثار موسیقی زمانی با این افراد تماس خواهند گرفت. در بسیاری از کشورها بخش دولتی در جشنوارهها ورود نمیکند، اما در ایران وقتی جشنوارهای از سوی دولت برگزار میشود برای حمایت از آن نیز تلاش خواهد شد. بهعنوان مثال یکی از کارهایی که اخیراً با مساعدت مدیر عامل انجمن موسیقی ایران صورت گرفته و در حال حاضر در حال انجام است، برنامهریزی برای ضبط و انتشار آلبومهایی از منتخبان جشنواره است. همچنین، تا جایی که من اطلاع دارم، قرار است انجمن موسیقی ایران برنامههای دیگری را هم به مرحله اجرا برساند، مانند برگزاری کنسرت منتخبان در طول سال، یا تدارک کارگاهها و مستر کلاسهایی برای برگزیدگان زیر نظر استادان موسیقی. اما، در هر حال، وظیفه جشنواره در درجه اول شناساندن استعدادها است. پیش از این اشاره شده بود که جشنواره موسیقی جوان به ریشههای موسیقی میپردازد در صورتی که استادان موسیقی ما خصوصاً در بخش نواحی در حال فراموش شدن هستند، حال زنده نگاه داشتن این ریشهها با نسل امروز چه قدر میتواند دارای اهمیت باشد؟ نام این جشنواره، موسیقی «جوان» است و طبیعتاً تمرکز آن روی نسل جوان است و استادان نواحی، مانند استادان دیگر بخشها، به عنوان داور کار نسل جدید را بررسی و ارزیابی میکنند. به هرحال اگر نسل امروز به آینده هنری خود امیدوار باشد و فضایی مناسبتر برای عرضه کار آنها ایجاد شود قطعاً برای ادامه راه میراث اجداد خود بیشتر ترغیب میشوند. بهطور مثال اگر بخشهای اینگونه جشنوارهها فقط منحصر به انواع دیگر موسیقی، مانند موسیقی کلاسیک غربی یا موسیقی کلاسیک ایرانی باشد شاید هنرمندان جوان موسیقی نواحی بتدریج مأیوس شوند و به سمت سازهای غیربومی و دیگر انواع موسیقی بروند. به هرحال یکی از وظایفی که جشنواره ملی موسیقی جوان یا جشنوارههای مشابه برعهده دارند این است که با تأکید بر حفظ سنتهای موسیقایی، موسیقیدانان جوان در ردههای مختلف سنی را به فعالیت در حوزه موسیقیهای بومی و تداوم سنتهای موسیقایی مناطق خود ترغیب و تشویق کنند. از طرف دیگر با دعوت از استادان نسلهای پیشین، آثار موسیقایی جوانان در مناطق مختلف بهصورت تخصصی بررسی و ارزیابی میشود. با توجه به اینکه این جشنواره بیشتر به استعدادیابی جوانان و نسل امروز توجه دارد آیا امکان دارد بخشی از این جشنواره به موسیقی خیابانی که در تمام ردههای سنی در کوچه و خیابان به چشم میخورد اختصاص یابد؟ وقتی فراخوان جشنواره ملی موسیقی جوان منتشر میشود هر کسی فارغ از جنسیت، شغل ویا طبقه اجتماعی میتواند در صورت تمایل در این جشنواره شرکت داشته باشد. مرحله اول این جشنواره بررسی فنی و کیفی نمونه آثار ارسالی شرکتکنندگان بر اساس ضوابط مندرج در فراخوان است، بنابراین هر اثری که در حد قابل قبول باشد، البته با توجه به محدودیت و ظرفیت جشنواره، وارد مرحله نهایی خواهد شد. اما مسأله موسیقی خیابانی مبحث دیگری است که اتفاقاً در سالهای اخیر موضوع چندین پایاننامه دانشگاهی نیز بوده است. موسیقیدانان خیابانی از زوایای مختلف به دستههای متفاوتی قابل تقسیمبندی هستند: مثلاً یک دسته موسیقیدانانی تقریباً حرفهای هستند؛ افرادی نیز هستند که ساز کوکی ندارند و بیشتر به قصد تکدیگری در خیابان ساز میزنند و غیره. بهطور قطع دسته دوم مناسب شرکت در این جشنواره نیستند. جشنواره موسیقی جوان یک جشنواره فنی و تخصصی است که حضور در آن از لحاظ کیفی و فنی مستلزم شرایط خاصی است. اما دسته اول موسیقیدانان خیابانی، مانند هر فرد دیگری که حائز شرایط فنی لازم باشد، طبق ضوابط فراخوان میتوانند در جشنواره شرکت داشته باشند. تأکید جشنواره موسیقی جوان بر بخشسازی است یا آواز؟ جشنواره ملی موسیقی جوان اساساً متمرکز بر تکنوازی و تکخوانی است، مسلماً تعداد سازها بسیار بیشتر است و آواز نیز به مثابه یک ساز محسوب میشود. اما در این جشنواره تکخوانی هم در بخش موسیقی دستگاهی ایران و هم در موسیقی نواحی در نظر گرفته شده است. در بحث آموزشی این جشنواره چقدر توانسته مؤثر عمل کند؟ البته، جشنواره لزوماً وظیفه آموزش مستقیم را برعهده ندارد؛ این کار اساساً مربوط به مؤسسات و نهادهای خاص آموزش در کشور است. جشنواره ملی موسیقی جوان به نوعی آیینه و بازتاب نحوه عملکرد نظام آموزش موسیقی کشور است. شرکتکنندگانی از هنرستانها، دانشگاهها، آموزشگاههای آزاد یا افرادی که بهصورت خصوصی آموزش دیدهاند در این جشنواره شرکت میکنند. اما جشنواره میتواند با تبیین دقیق مفاد فراخوان تا حدودی به آموزشهای شرکتکنندگان جهت بدهد. علاوه بر این دسترسی به استادان تراز اول موسیقی نیز برای همه موسیقیدانان جوان در نقاط مختلف کشور امکانپذیر نیست و همه نمیتوانند شاگرد مستقیم آنان باشند، اما جشنواره فرصتی فراهم میکند که این افراد در حضور استادان برجسته و پیشکسوت سطح کار خود را محک بزنند و برای آموزشهای آتی خویش برنامهریزیهای دقیقتری داشته باشند. برگزاری مستر کلاسها چطور؟ سمت من صرفاً مقطعی است و از من خواسته شده به عنوان دبیری این دوره از جشنواره را با کیفیتی شایسته برگزار کنم. برنامهریزی برای کارگاهها و مسترکلاس ها نیازمند اختیاراتی قانونی و تدارک مکانی برای برگزاری جلسات و مسائل متعدد دیگری است که در حوزه کاری دبیر جشنواره تعریف نشده است. بنابراین، برگزاری کارگاهها یا مسترکلاسها برعهده شخصیتهای حقوقی نهادهای برگزارکننده و مسئولان در نهادهای ذیربط مانند انجمن موسیقی و دفتر موسیقی است. اتفاقاً بسیاری از استادان در این زمینه اعلام آمادگی کردهاند و این فعالیتها میتواند بسیار مؤثر باشد. در یکی- دو سال اخیر علاوه بر افزوده شدن بخش نواحی تغییراتی در بخش رقابتی صورت گرفته است؟ سال 78 نخستین دوره این جشنواره راهاندازی و شش دوره به صورت مستمر برگزار شد و سرانجام بعد از یک وقفه شش ساله، برای برگزاری دوره هفتم به پیشنهاد آقای علی ترابی، مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در آن زمان، از من دعوت شد که این جشنواره احیا شود. البته در آن دوره چون زمان کمی داشتیم قرار بر این شد که جشنواره موسیقی جوان در ابعاد کوچک تر و محدودتری برگزار شود. در دوره بعد وضعیت بهتر و برنامهریزیها سریعتر انجام شد. بعد از آنکه دوره هفتم جشنواره به اتمام رسید از اوایل مهرماه همان سال بخش موسیقی کلاسیک را به دوره هشتم اضافه کردیم. در سال بعد، در نهمین جشنواره موسیقی جوان، بخش موسیقی نواحی نیز افزوده شد و در مجموع برنامهریزیها و فعالیتها به صورت تخصصیتر صورت گرفت. یعنی برای هر ساز کمیتهای مستقل از چندین استاد همان ساز تشکیل شد. اما در دهمین جشنواره موسیقی جوان بخش موسیقی نواحی پررنگتر شده و از تعداد بیشتری از استادان نواحی دعوت شده است. در این دوره حدود 70 داور از استادان برجسته و نامدار موسیقی در بخشهای مختلف حضور خواهند داشت. البته اتفاق دیگری که امسال رقم خورد افزوده شدن «بخش ویژه موسیقی دستگاهی» بود که افتتاحیه جشنواره با این بخش خواهد بود. بخش ویژه موسیقی دستگاهی بخش سنگینی است و موضوع آن تسلط بر کل ردیف موسیقی ایرانی و توانایی اجرا و بداههنوازی در تمامی دستگاهها و آوازها است که ده نفر از استادان تراز اول و ردیفدان هیأت داوران این بخش را تشکیل میدهند. اشاره داشتید کسانی که در جشنواره شرکت میکنند طی سال برای آنها آلبوم منتشر یا کنسرتی برگزار میشود، آیا افرادی که حائز رتبه یا مقامی میشوند میتوانند برای کسب تجربه در کنار داوران و استادان حضور داشته باشند؟ هیأتهای داوران اساساً متشکل از استادان پیشکسوت و بسیار باسابقه است. اما مسأله حضور منتخبان در کنار هیأت داوران اگرچه ایده جالبی است اما باید به لحاظ فنی و حرفهای شرایط خاصی را در نظر گرفت. البته تجربه حضور موسیقیدانانی برجسته اما جوانتر در بررسی آثار در مرحله اول جشنوارههای پیشین نیز وجود داشت. در خصوص دبیرخانه این جشنواره هم نظری دارید؟ به نظر من بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای این جشنواره رسماً دبیرخانه دائمی تأسیس کند. همچنین شایسته است بین دبیران جشنوارههای مختلف موسیقی در کشور نیز تعامل و هماهنگی وجود داشته باشد و جلسات مشترکی برای بحث و تبادل نظر درباره نحوه ارتباط این جشنوارهها با هم داشته باشند. در خصوص بخش موسیقی نواحی نیز منطقیتر آن است که برای آنکه افراد بیشتری بتوانند شرکت داشته باشند جشنوارههایی مرتبط، با نظارت دبیرخانه جشنواره ملی موسیقی جوان، در استانها برگزار شود. بهتر بود در برگزاری بخش نواحی استانها مشارکت فعالتری میداشتند. همچنین شایسته است در آینده نیز در صورت امکان مرحله مقدماتی در بخش موسیقی نواحی در چند منطقه از کشور در سطوح استانی برگزار شود و در نهایت از برگزیدگان آن جشنوارهها برای حضور در مرحله نهایی در جشنواره ملی موسیقی جوان دعوت شود. آیا نفرات برتر هر ساز یا بخش آواز میتوانند بهصورت گروهی در خارج یا داخل کشور اجرای برنامه داشته باشند؟ ایده خوبی است. البته آشنایی این افراد با هم در جشنوارهها منجر به تشکیل گروههایی به صورت خودجوش نیز میشود. در این خصوص تعدادی از دوستان موسیقیدان پیشنهادهایی دادهاند اما زمانی میتوان دراین مورد صحبت کرد که دبیرخانه دائمی وجود داشته باشد. آیا تغییر دبیر جشنواره میتواند به آینده آن لطمه ای وارد کند؟ به هرحال به بار نشستن ایده دبیر شاید نیاز به زمان بیشتری داشته باشد؟ از یکسو، بله؛ اما از سوی دیگر، به عقیده من برعهده داشتن دبیری یک جشنواره به صورت متوالی نیز شاید کار را یکنواخت کند. اتفاقاً اگر فرد جدیدی مسئولیت را برعهده بگیرد شاید ایدههای بهتری داشته باشد. در هر حال، امیدوارم دبیران بعدی این جشنواره نیز وجوه مثبت این سالها را حفظ و تقویت کنند و با ایدههایی بهتر سطوح کمی و کیفی جشنواره را ارتقا دهند. جشنواره ملی موسیقی جوان در حال حاضر یک رویداد مقطعی است، اما مسئولان موسیقی میتوانند با تأسیس «بنیاد موسیقیدانان جوان»، در ارتباط با نهادهایی مانند بنیاد ملی نخبگان، برنامهریزیهای بلند مدت و مناسبی برای موسیقی نسل جوان داشته باشند. در جشنواره موسیقی جوان فراخوان جنسیتی هم وجود داشت؟ خیر. بانوان موسیقیدان میتوانند هم در بخشسازی و هم در بخش آوازی شرکت کنند، کما اینکه در بخشهای مختلفسازی نیز حضور فعالی داشته و دارند. حتی اگر در بخش آواز هم شرکتکننده داشتیم و حد نصابی حاصل میشد قطعاً میتوانستیم با رعایت شئونات اجتماعی، از بانوان استاد در حوزه آواز دعوت کنیم تا در یک سالن مستقل کار آنها را قضاوت کنند. بخش موسیقی پاپ نیز میتواند درجشنواره موسیقی جوان افزوده شود؟ به عقیده من، به چند دلیل، لزومی ندارد موسیقی پاپ یا تلفیقی به این جشنواره وارد شوند. نخست آنکه حجم کار بسیار زیاد و برنامهریزی عملی برای انجام کارها بسیار مشکل خواهد شد؛ بنابراین در صورت امکان بهتر است جشنوارههای مستقلی، شاید حتی با حمایت بخش خصوصی، برای این انواع در نظر گرفته شود. دیگر آنکه یکی از اهداف اصلی این جشنواره حمایت از انواعی از موسیقی است که در معرض خطر کمرنگشدن و در واقع بیشتر نیازمند حمایت دولتی هستند. موسیقیهای پاپ و تلفیقی از طریق بخش خصوصی و رسانهها حمایت میشوند و از سوی دیگر غالباً خودشان میتوانند خرج خودشان را درآورند و چندان نیازی به حمایت دولتی ندارند. مسلماً بخشهایی که اکنون در جشنواره حضور دارند بیشتر نیازمند حمایتهای دولتی هستند. چشمانداز شما ازجشنواره ملی موسیقی جوان چیست؟ به نظر من این جشنواره یکی از زیربناییترین و تخصصیترین جشنوارههای هنری کشور است که علاوه بر رونق بخشیدن به حیات موسیقایی کشور، انگیزه و تکاپویی را در جوانان ایجاد میکند. به هر حال همه چیز در حال پیشرفت و بهتر شدن است و مطمئناً این جشنواره نیز در آینده بهتر خواهد شد و نواقص آن به مرور زمان برطرف میشود. اما مشکل اساسی مربوط به وضعیت کلی این هنر و بیثباتی آن در کشور است. چه اتفاقی میافتد که جشنواره موسیقی جوان شش سال در یک دولت تعطیل میشود؟ بنابراین تضمینی نیست که دولتهای بعدی نیز این جشنواره را مجدداً تعطیل نکنند. درواقع آینده این جشنواره تابع وضعیت کلی موسیقی در کشور است. اگر قرار باشد موسیقی بهصورت به اصطلاح «چراغ خاموش» حرکت کند یا جشنواره تعطیل میشود یا از رونق آن کاسته خواهد شد. اما در چهار دورهای که دبیری آن را برعهده داشتهام به نظرم هر دوره از نظر کیفیت و کمیت نسبت به دورههای پیش وضعیت بهتر شده است و اگر این مسیر ادامه پیدا کند قطعاً آینده خوبی به ارمغان خواهد داشت، مگر اینکه به یک مانع بیرونی غیر قابل پیشبینی بربخورد. برش حمیدرضا اردلان پژوهشگر موسیقی در گفتوگو با «ایران» فرهنگ ایران یک روح تاریخی دارد موسیقی نواحی که ریشه در اصالتها و فرهنگ موسیقایی ایران دارد، از دیرباز تاکنون کمتر مورد توجه مسئولان فرهنگ و هنرقرار گرفته است و شاید این کم توجهی و بیمهری بود که سبب شد به مرورزمان هنرمندان بزرگ و پیشکسوتی که گنجینهای بزرگ درحفظ و نگاهداری موسیقی اصیل ایرانی هستند بدون آنکه میراثی از هنرخود باقی بگذارند یک به یک فراموش شوند و از بین بروند. این اتفاق سبب شد مسئولان برگزاری جشنواره ملی موسیقی جوان نگاه جدی تری به حفظ این میراث داشته باشند و با افزودن بخش نواحی و ظهور استعدادهای بیشمار از جوانان و نوجوانان باردیگر سازهای مقامی و نواهای آن را زنده کنند. حمیدرضا اردلان پژوهشگر موسیقی و نایب رئیس خانه هنرمندان ایران در گفت و گویی که در ادامه میخوانید،به ضرورتهای توجه به موسیقی نواحی در این جشنواره اشاراتی داشته است: با توجه به شرایط موسیقی نواحی و کم توجهی نسبت به این ژانر مهم موسیقی، برگزاری جشنواره موسیقی جوان چقدر میتواند مثمر باشد؟ در این هستی که حضورداریم هراقدام یا رویدادی، ما به ازایی بهعنوان ابژه دارد و ما به عنوان انسان موضوعها یا سوژهها را به آن اضافه و کم میکنیم یا ممتنع میدانیم. اگر چه این طور هم محصول اندیشه بعد از رنسانس است و ایراداتی دارد اما کار ما را در گفتوگوی تلفنی راه میاندازد.بنابراین باید گفت جشنواره موسیقی جوان علاوه بر ابژهاش یک ویژگی موضوعی یا سوژهای دارد. این سوژه بواسطه حضور یک دبیر تحصیلکرده، مسئول و با تجربه به یک موضوع قابل اعتنا تبدیل شده است ومدیراجرایی جشنواره همراه دبیر و به عنوان پشتیبان وی سوژه گشتگی جشنواره را اینگونه که اکنون هست به نظر ما میآورد. درواقع باید گفت جشنوارهها بخودی خود چیزی نیستند بلکه آدمها و گردانندگان واز طریق آنها با حضورهنرمندان اصیل به چیزی تبدیل میشوند که ماهیت فرهنگی مییابند. در بسیاری از جشنوارههایی که برگزارمیکنند و اهالی فرهنگ حقیقی در آن حضور ندارند به دلیل اینکه سلطه سیاسی درسوژهها نفوذ پیدا کرده است هرگز نه عمق یافتند و نه قابل اعتنا شدند و سوژه خود را مطابق با ابژهشان نیافتند.بدین ترتیب در اینگونه جشنوارههای فرمایشی حضور گردانندگان اعم ازدبیر، داوران وسیاستگذاران ترکیبی را تشکیل داده که سلطه اندیشه سیاسی را در آن پر رنگ کرده است. اما در حال حاضر جشنواره موسیقی جوان قابل احترام و مؤثر بوده و در حال اندیشه، نقد به خود و پیشرفت است. جشنواره موسیقی جوان از لحاظ آموزشی چقدر میتواند به نسل امروز کمک کند؟ درد بزرگ جامعه ما و جوامع شبیه ما این است که میخواهند آموزش را آموزش بدهند درحالیکه آموزش به تنهایی خود یک موجودی است نهفته در رفتار ما. آموزش برای آموزش به چه معناست؟ به طور مثال عرض میکنم یک نفر میگوید دروغ بد و خوبی، خوب است او در واقع به ما میگوید دروغ وجود دارد اما شما دروغ نگویید، در حالی که میتواند این حرف را نزند اما خودش دروغ نگوید. جشنواره موسیقی جوان با توجه به ویژگیهایی که اشاره کردم در رفتار بدرستی عمل میکند و در اندیشه به موضوعات، نحوه گزینش، دلسوزی در طیف گسترده حاضران، ملاحظه فراوان در حذف کردن و گرایش به حذف نکردن و حضوراستادان برجسته در مقام نظاره گر بدون آنکه طرح مسأله آموزش کند در حال آموزش است. پس اگردر جامعهای تعدادی که خود راستگو نیستند و قدرت و میکروفون دست آنهاست فریاد بر آورند ای مردم راستگو باشید، دراین جامعه راستگویی از عمل که هم عمل است و هم آموزش منقطع میگردد و درجبران عدم آن راستگویی و برای فرافکنی، در جامعه آموزش راستگویی را باب میکنند. به نظر شما برای جوانانی که در این جشنواره حائز رتبه و مقامی میشوند چه تمهیدات و تسهیلاتی باید در نظر گرفته شود؟ فرهنگ ایران یک روح تاریخی دارد که دردست ما نیست. درواقع من موسیقی و بقیه هنرها را که خودشان را از گذشته تا به امروز کشانده اند و در آینده حضور خودشان را تداوم خواهند داد روح تاریخی و فرهنگی تمدن ایران مینامم؛ اما این روح تاریخی میتواند دوران اعتلا یا افول خودش را داشته باشد. همه ما ایرانیها میتوانیم به این روح تاریخی کمک یا حرکت آن را کند کنیم، باید گفت سیاستگذاری فرهنگی و هنری در جامعه ما طی این سه دهه جلوی این پیشرفت فرهنگی را گرفته است. کمی در این مورد توضیح میدهید؟ به لحاظ بودجه و سرمایه آن چیزی که هویت فرهنگی ما را میسازد مورد نظرسیاستگذارانی که بودجهگذاری میکنند نیست. برای تقویت موسیقی مقامی، آیینهای نمایشی، لهجه، زبان، رفتار و لباس ایرانی سرمایهای گذاشته نمیشود و کمکی به فرهنگ نمیشود. نکته دوم تعریف دوبارهای از فرهنگی است که در جامعه ما حضور دارد ونمیدانیم چیست! آنچه که ما فرهنگ مینامیم از طرف سیاستگذاران و دست اندرکاران فرهنگ دولتی دوباره تعریف شده است. این تعریف دوباره نه تنها کمکی به فرهنگ نکرده بلکه لطمه فراوانی برای فرهنگ بوده است. ما نمیدانیم وقتی میگویند موسیقی نباشد به چه چیز جز تخریب فرهنگ منجر میشود. با این تفاسیر چشم انداز شما از موسیقی جوان چیست؟ به عقیده من روح تاریخی موسیقی که دردست ما نیست و بخش کوچکی از آن هستیم به راه خودش ادامه خواهد داد. اما نباید با این روح فرهنگی دشمنی شود:مانند اتفاقات اخیری که در موسیقی و برگزاری کنسرت در مشهد رخ داده است. موسیقی خراسان زیر بنای موسیقی ایران است. فواصل موسیقی و کتابهای موسیقی کبیر و تمام بزرگان و تئوریسینهای موسیقی ما در قدیم از طریق دستان دوتارخراسان عرضه شده است.بنابراین اگر بگوییم در مشهد و خراسان موسیقی نباشد همان تعریف دوباره فرهنگ که موهوم است میشود. زیباترین نوحههای مذهبی، دعاهای مذهبی، مداحی و مرثیهها از مشهد سرازیر میشود و تحت تأثیر موسیقی خراسان است و اگر بگوییم این موسیقیها نباشد به این معنا است که نوحهها اصالت خود را ازدست بدهند و آن زمان باید منتظر موسیقی مبتذل بود.با این توضیحات باید پرسیده شود موسیقی اصیل، مقامی و نواحی خراسان زیربنای نوحهها باشد یا موسیقی مبتذل وارداتی؟∎