به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ناب نیوز؛ هشتم شهریور ماه سالروز انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت مظلومانه شهیدان رجایی و باهنر است. هفته اول شهریور هرسال، هفته دولت نامگذاری شده تا یاد و خاطره این شهدای بزرگ برای همیشه در تاریخ ایران زنده بماند.
به همین مناسبت در گفتگویی صمیمی با خانم مخدره باهنر، خواهر دکتر محمد جواد باهنر، پای صحبت های ایشان در خصوص برادر شهیدشان نشستیم که در ادامه می خوانید:
ناب نیوز: شما چندمین فرزند خانواده باهنر هستید و هنگام شهادت برادرتان چند ساله بودید؟
خانم باهنر: خانواده ما خانواده پرجمعیتی است و پدرو مادرم 9 فرزند داشتند که شهید باهنر دومین فرزند و من آخرین فرزند آنها هستم. من وشهید 23 سال تفاوت سنی داشتیم.ایشان در سن 48 سالگی به شهادت رسیدند که من آن زمان 25 ساله بودم و 25 سال با هم زندگی کردیم.
ناب نیوز: رفتار شهید باهنر در خانواده به ویژه با پدر و مادر چگونه بود؟
خانم باهنر: شهید باهنر از نظر اخلاقی بسیار خوش اخلاق بودند و با پدرو مادر رفتاری خوب و صمیمی داشتند. پدر ما پیشه ور ساده ای بودند وبا وجود شرایط زندگی سخت مادی اما همیشه شاکر نعمات خداوند بودند و می گفتند غرق در نعمت هستیم؛ مادرم هم مکتب خانه داشتند. معمولا در آن زمان خانواده هایی که پسر داشتند، دوست داشتند پسرشان کمک دست آنها و در کنار پدر نان آور خانه باشند. اما در آن زمان آقای حقیقی که امام جماعت مسجد جامع بوده و با پدر آشنایی داشتند، از ایشان خواستند اجازه دهد محمدجواد درس علوم دینی بخواند و گفتند چیزهایی در باطنش هست که می تواند موفق باشد.پدر بااین موضوع موافقت کردند و گفتند من توقعی از او ندارم اما درآمدی هم ندارم که برایش خرج کنم.
برادرم در چنین زمانی علوم دینی را خواند؛ ایشان تهران زندگی می کرد و در کنار تحصیل علوم دینی به دانشگاه هم می رفت. او دکترای الهیات و فوق لیسانس علوم تربیتی داشت و در عین حال درس حوزه را به قدری ادامه داد که به درجه اجتهاد رسید. ایشان د اتاق کوچکی در حوزه داشت که فاصله آن تا دانشگاه مسیری طولانی بود.برادرم با پول مختصری داشت که قرص نانی می گرفت و به همین دلیل پیاده به دانشگاه می رفت. از انجا که از وضع مالی خانواده اطلاع داشتند که در مضیقه هستند، همین مبلغ را هم نصف کرده و در ایام عید برای خانه خرید می کرد.
ناب نیوز: زمانی که برای تحصیل تهران بودند چگونه باایشان در ارتباط بودید؟
خانم باهنر: آن زمان تلفن نبود که بتوانیم به راحتی صحبت کنیم لذا نامه نگاری می کردیم؛ ما شش خواهر بودیم. در اوایل دوران محمدرضا شاه، خانم ها می بایست بی حجاب باشند به همین دلیل خواهرانم به مدرسه نرفتند و فقط در حد قرآن خواندن سواد داشتند. شهید باهنرو سایر برادرانم واسطه شدند که من را برای تحصیل بفرستند تا بتوانم در حدی که به دین و حجابم ضربه نخورد، درس بخوانم.به همین دلیل من تا دیپلم درس خواندم و واسطه نامه نگاری بین شهید باهنر و خانواده بودیم.
شهید باهنر در کلام رهبر انقلاب
ناب نیوز: از خصوصیات اخلاقی و روحیات شهید باهنر بگویید.
خانم باهنر: اگر بخواهم به خصوصیات اخلاقی شهید اشاره کنم، در حد غریزه خواهرو برادری می توانم بگویم بسیارخوش اخلاق وقانع بود. اما صلاح می دانم در این رابطه از دیدگاه امام خامنه ای بگویم که چگونه شخصیت شهید باهنر را معرفی می کنند.معظم له در این رابطه می فرمایند "هرجا شهید بهشتی کار می کرد شهید باهنر بایستی حتما در کنار او می بود. لذا در همه فعالیت های علمی وفکری شهید بهشتی، باهنر هم حضور داشت به جز مدتی که مرحوم بهشتی خارج از کشور بود." ایشان در ادامه می فرمایند "شخصیت باهنر یک شخصیت برجسته، انسانی پرمغز، کم تظاهر، انسانی زبده، طراح و آینده نگر بود که در قالب موجودی معصوم، کم حرف، بی تظاهر، بی توقع، پرکار و پر تلاش جلوه کرده بود."
ناب نیوز: با توجه به اینکه شهید باهنر در زمان پهلوی زندگی و تحصیل می کردند، از روحیه استکبار ستیزی ایشان بگویید و نحوه مبارزات ایشان با طاغوت چگونه بود؟
خانم باهنر: اگر فرض کنیم انقلاب از سال 42 و تبعید امام شروع شد، باید بگوییم شهید باهنر کارهای انقلابی خود را زودتر از آن سال و از حدود سال 37 آغاز کرد و به نوعی از اولین دستگیرشدگان آن زمان بود.ایشان شاگرد امام بود. زمانی که بحث کاپیتولاسیون مطرح بود، امام به طلاب دستور دادند زمانی که در ایام محرم به شهرها دعوت می شوند، تا پنجم و ششم محرم حرف های عادی و عزاداری را مطرح کنند و نزدیک عاشورا، پس از جمع شدن مردم، درخصوص استکبارستیزی و کاپیتولاسیون صحبت کنند. شهید باهنر در آن ایام به همدان رفته بود و مطابق دستور امام، روز هفتم چنین مسائلی را مطرح کرد که موجب شد ماموران برای دستگیری وی اقدام کنند که در ان زمان مردم اطراف شهید را گرفته و با لباس مبدل از مجلس خارج کردند. ماموران گمان کردند شهید باهنر از همدان خارج شده است. هشتم و نهم محرم اعلام کردند فرد دیگری جای ایشان برای سخنرانی می رود که این شخص همان شهید باهنر اما با کت و شلوار و لباس مبدل بود که سخنرانی خود را ادامه داد.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
برادرم از سال 50، در سخنرانی های خود علیه شاه صحبت می کرد که از همان زمان ممنوع المنبر شد؛ درآن زمان برای نوشته شدن کتاب های علوم دینی از دبستان تا دوره دانشگاه، به دنبال کسی بودند که این کتاب ها را بنویسند. لذا به شهید باهنر و گروهشان که شهید بهشتی هم با ایشان بود، پیشنهاد نوشتن این کتاب ها داده شد. شهید باهنر شروع به نوشتن کتاب ها کرد و آن زمان برنامه به این صورت بود که نویسنده کتاب، باید به معلمین کتب دینی تدریس می کردند لذا ایشان شهر به شهر و روستا به روستا در جلسات بیش از 300 نفری حضور پیدا کرده و در جمع انها صحبت می کرد. همیشه گفته ام عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؛ در چنین شرایطی ماموران شاه شهید باهنر را ممنوع المنبر کردند حال آنکه در پای منبر ها معمولا بیش از 50 نفر کسی نبود اما مسئولیت نوشتن کتب دینی را به عهده او گذاشتند و جلساتی که با معلمان داشتند با تعداد بالایی روبه رو بود.
برخی معتقد بودند در آن کتب دینی که همچنان هم موجود است، حتما تعریفی از شاه وجود داشته که آزاد است اما حتی کلمه ی از موافقت با شاه و طاغوت در انها دیده نمی شد. حتی یک بار در سال 55 زیر تمام کلمات طاغوت، استبداد و استعمار را خط کشیدند که حدود 60 درصد کتاب می شد، و خواستند کلمه جایگزین قرار دهند که کلمه ای یافت نشدو گفتند همان کتاب تدریس شود.
عده بسیاری معتقدند قسمت بزرگی از به وجود آمدن انقلاب به دلیل همین کتاب ها بود که عده زیادی از جوانان را تربیت کرد و با خواندن این کتاب ها، جوانان تبدیل به افرادی انقلابی شدند.
شهادت بزرگترین هدیه خداوند به شهید باهنر بود
ناب نیوز: چگونه خبر شهادت شهید بهشتی را شنیدید و وضعیت خانواده در ان زمان چگونه بود؟
خانم باهنر: درسال 60 و دوماه قبل از شهادت شهید باهنر، انفجار حزب جمهوری رخ داد که 72 تن به شهادت رسیدند. شهید باهنر هم ابتدا در آن جلسه حضور داشت اما معاون ایشان گفت شما خسته اید، از جلسه خارج شوید من به جای شما آنچه باید گفته یا یادداشت شود، انجام می دهم. لذا برادرم از جلسه خارج شده و به محض اینکه از پله ها پایین آمد، حزب منفجر شد و افراد حاضر در جلسه به شهادت رسیدند. پس از این اتفاق شهید باهنر بسیار ناراحت بود که لیاقت شهادت نداشتم.
پس از این حادثه، پدرم همیشه به ایشان پیغام می دادند که به شهادت نزدیک می شود مخفیانه کار کن اما ایشان به نحوی پدر را راضی می کرد. زمان شهادت شهید باهنر، مادرم در قید حیات نبود. خانواده آنها به دستور امام در ساختمان نخست وزیری زندگی می کردند. هنگام غروب بود که همسر شهید با ما تماس گرفت و گفت از ساختمان فقط شعله آتش می بینم و انفجار رخ داده است. هنوز آن زمان اتفاق را از صدا و سیما اعلام نکرده بودند. خانواده شهید بی قرار بوده و گریه می کردند ما هم ناراحت بودیم تا اینکه مشخص شد ایشان شهید شده اند.انفجار به گونه ای بود که حتی شناختن پیکر شهید باهنر و رجایی مقدور نبود.
شهدا به هدف خود رسیدند و بزرگترین هدیه ای که ازخداوند گرفتند، شهادتشان بود چرا که این دنیا جز رنج وسختی نیست اما بهرحال برای ما از دست دادن شهید باهنر بسیار سخت بود.
ناب نیوز: از خانواده و همسر شهید باهنر و روحیات ایشان بگویید.
خانم باهنر: ما از خانواده و همسر ایشان بسیار راضی هستیم؛ در این هیاهوی سیاسی، فرزندان شهید باهنر همیشه به راه راست می روند و کار خود را انجام داده اند وحتی ذره ای از مسیر پیروی از ولایت فقیه خارج نشدند.
ناب نیوز: به نظر شما در شرایط امروز کشور ما وباتوجه به مسائل پیش آمده مانند برجام، فیش های نجومی و ... اگر شهید باهنر زنده بودند، چگونه موضع گیری داشته و برخورد می کردند؟
خانم باهنر: امروز اگر شهید باهنر نیستند، اما بیانات، کتاب ها وسخنرانی هایشان موجود است و انگار زمان تکرار شده باشد، حرف ها و سخنرانی هایی که دارد درخصوص شرایط امروز است. ایشان مسئله نفوذ را مطرح کرده و به مسئولین هشدار دادند که عامل نفوذی دردفتر شهید بهشتی است.
شهید باهنر می گفت رابطه آمریکا با ایران مثل گرگ و میش است؛ هرزمان توانستید گرگی را در کنار میش مسالمت آمیز قرار دهید آمریکا را هم می توانید کنار ایران بگذارید؛ این همان حرفی است که امروز رهبری هم تاکید می کنند و می فرمایند برجام همین موضوع گرم و میش است.همچنین شهید باهنر بر مسئله بصیرت بسیار تاکید داشتند.
توصیه شهید باهنر به جوانان/ آمریکا گرگ است
برادرم در خصوص جوان ها می گفتند "جوان در سنین جوانی به دنبال گمشده می گردد و دائما می خواهد چیزی بیابد و با او سرگرم شود. در این بین دام های خطرناک فسادهای اجتماعی می تواند اورا گرفتار کند. جوانی که برای آینده باید به فکر باشد، اگر گرفتار دام هاشود، از آینده خود عقب مانده و از آنچه به دست آورده باز می ماند."
ممکن است برای برخی این سوال پیش آید که در کشورهای اروپایی با وجود آلودگی های اخلاقی و اجتماعی چگونه پیشرفت کرده اند؟ جوان ما چنین برداشت می کنند که در اروپا شهوات و نیازهای خود را ارضا می کنند و سپس به تحقیقات علمی خود می رسند اما شهید باهنر می گوید کشورهای غربی که کاباره در کنار امورات صنعتی و علمی وجود دارد، علم خود را بروز نمی دهد و هیچگاه از علم خود چیزی در اختیار ایران قرار نداده اما فساد را ترویج می کند؛ جوان ایرانی که از آنها تقلید می کند، علم آنها را نمی بیند اما فساد آنها را به راحتی مشاهده می کند.
آمریکا واقعا گرگ است؛ فساد خود را در سایت ها و شبکه های اجتماعی ترویج می دهند اما علم خود را یاد نمی دهند؛ جوان ایرانی اگر به دنبال این کارها رفت از پیشرفت عقب می ماند لذا شهید باهنر تاکید دارد فکر نکنید این فساد تکمیل کننده علم است. چرا شهوت را نامشروع ارضا کنیم؟ باید ازدواج ها را آسان کنیم و بین جوانان ترویج دهیم تا از راه حلال شهوت خود را فرونشانده و به علم برسند. این حرف را شهید باهنر سی و چند سال پیش زد و درست امروز در زمان ما همین اتفاق می افتد.
اگر شهید باهنر، رجایی و بهشتی امروز بودند می توانستند بهترین یاوران و پشتیبانان رهبر معظم انقلاب باشند اما متاسفانه دشمنان آنها را از ما گرفتند.
ناب نیوز: و کلام آخر؟
خانم باهنر: سخنی از شهید باهنر برای اساتید، دانشجویان، طلاب و دانش آموزان هست که خوب است این سخن را در همه مدارس بگذارند: خدا علم مطلق است؛ ما به هر اندازه عالم تر شویم به خدا نزدیک تر می شویم؛ علمی در اسلام مطلوب است که تواضع و فروتنی بیاورد.
انتهای پیام/