به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، عبدالکاظم صادقا، هنرمند کاتب قرآن سالهاست که به امر آموزش خوشنویسی قرآن و همچنین کتابت قرآن در مؤسسه دارالکتابه وابسته به سازمان طبع و نشر اشتغال دارد. صادقا اخیراً مشغول انجام مقدمات برای کتابت جدیدی از قرآن است که به خط نسخ ایرانی تولید خواهد شد و به گفته خودش در آن محاسبات ریاضی را برای نظم بیشتر حروف و کلمات داخل صفحات قرآن انجام داده است. با وی گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید؛
ـ صحبت را از همین مورد اخیر یعنی کتابت جدید از قرآن آغاز میکنیم. در مورد ویژگی این قرآن و محاسبه ریاضی که برای کتابت آن در حال انجام هستید توضیح بفرمایید؟
: کار روی این قرآن به کندی پیش میرود و رسمالخطی که برای آن در نظر گرفتهام نسخ ایرانی است. هر چند که در زمینه خوشنویسی هیچ گاه خط منسوب به جغرافیا نبوده و منسوب به فرد است و به غلط به این نوع نسخ، نسخ ایرانی اطلاق میشود و اکنون در جزء یازدهم آن هستم که البته فعلاً در حد تمرین و سیاهمشق است.
در مورد محاسبه ریاضی نیز که از آن صحبت به میان آمد باید بگویم معمولاً از آنجا که آغاز هر صفحه از قرآن با عبارتی و یا آیهای مشخص همراه است و به عبارت و یا آیهای مشخص ختم میشود، لذا محدودیتهایی که به وجود میآید موجب میشود که مثلاً در سطوری از کتابت قرآن با فشردگی و روی هم سوار شدن کلمات مواجه شویم و یا کاتب مجبور شود در بعضی از سطور با قلمی ریزتر، عبارات و واژگان قرآنی را خوشنویسی کند تا فضا برای نگارش سایر محتوای صفحه مورد نظر کم نیاید. در محاسبه ریاضی که در کتابت این قرآن بر آن اصرار دارم، سعی میکنم که یکنواختی در نگارش محتوای آیهها رعایت شود، بدون آنکه قلم ریز انتخاب شود و یا مانند بعضی از قرآنها که در صفحاتی مجبور هستند حداقل دو، سه سطر به صفحه اضافه کنند در این قرآن تنها یک سطر به مجموع سطور یک صفحه افزوده شود.
ـ نسخ ایرانی چه تفاوتی با گونههای مشابه خود و مثلاً نسخ عربی دارد؟
: بیتکلف بودن آن و اینکه آنچنان در قید و بند خاصی نیست، از جمله ویژگیهای این نوع نسخ است. در برخی از فرمهای حروف مانند «الف» انعطاف و نرمی در نسخ ایرانی دیده میشود، هر چند که نسخ ایرانی نیز قوانین دست و پا گیری دارد و مثلاً سر «واو» و «قاف» در نسخ ایرانی باز است و در زمانی که متصل به حرف دیگری میشود، کاتب سر آن را میبندد و اصطلاحاً حرف را کور میکند و یا در اجرای حرف «دال» که معمولاً این حرف معلق است و روی خط زمینه نمینشیند که سعی کردم حرف دال را نیز روی خط تثبیت کنم، به همین دلیل در کتابت قرآن جدید علاوه بر پایبندی به نسخ ایرانی، با تخطی از این قوانین در اجرای برخی حروف اصطلاحاً از قوانین خط یاقوتی تبعیت کردم.
ـ با وجود غنایی که در هنر خوشنویسی ایرانی و گونههای مختلف آن وجود دارد و پیشینه خوبی در زمینه کتابت قرآن در ایران داریم، چرا اقبال مخاطبان از سبکهای دیگر کتابت قرآن مثلاً با خط «عثمان طه» بیشتر است؟
: شاید باورتان نشود که من خودم سال 56 خط «عثمان طه» را وارد ایران کردم و لذا اشراف کامل نسبت به ویژگی و نواقص این خط دارم. ابتدا باید بگویم که خط «عثمان طه» حرف اول را در زمینه کتابت قرآن نمیزند و اصلاً خط زیبایی برای کتابت قرآن نیست و تنها ویژگی این خط رواننویسی و خوانا بودن آن برای قاری قرآن است و از آنجا که ما به اشکالی از خط که به خطوط روزنامهای معروف هستند عادت کردهایم و روزنامه را روانتر از سایر کتابها و آثار چاپی میخوانیم؛ لذا «عثمان طه» هم در عرصه کتابت قرآن چنین حکمی را پیدا کرده است.
اما اینکه چرا «عثمان طه» اینچنین معروف و در عرصه کتابت و چاپ قرآن فراگیر شده است، ماجرای جالبی دارد که پیش از آن باید به این مسئله اشاره کنم که روزی که «عثمان طه» را وارد ایران کردم با توجه به شکل ظاهری و همان طور که گفتم روانی نگارش و خوانش آن اطمینان داشتم که این خط نفوذ خوبی در میان محافل قرآنی خواهد داشت و حتی به عنوان رسمالاملاء پذیرفته شود. با این وجود حتی اگر یک کاتب و خوشنویس قرآنی، هنرمند درجه چندمی هم باشد، وقتی میلیونها نسخه از قرآنش رایگان در سطح دنیای اسلام و در محدوده زمانی کوتاه توزیع میشود، خواهی نخواهی به شهرت خواهد رسید و این همان اتفاق جالبی است که در مورد «عثمان طه» افتاد و موجب شهرت این خط که منسوب به کاتبش به همین نام است شد.
پیروزی انقلاب اسلامی برای بسیاری از کشورهای اسلامی امری چندان خوشایندی نبود؛ چرا که این انقلاب با ماهیت فرهنگی که داشت ظرفیت مناسبی را فراهم میکرد که باور و فرهنگ متأثر از تفکر شیعی دوازده امامی از طریق صادرات محصولات فرهنگی در بازه زمانی کوتاهی به همه بلاد اسلامی انتقال پیدا کند.
در همان سالهای آغازین انقلاب صحبت از چاپ و انتشار قرآنی فاخر که دربردارنده همه ویژگیهای فرهنگی ایران اسلامی است به سر زبانها افتاد که این امر عربستان سعودی را نگران کرده و به هول و ولا انداخت؛ لذا در یک اقدام دفعی و به دور از منطق بدون آنکه «عثمان طه» از آن خبری داشته باشد، اقدام به چاپ و انتشار قرآن به خط «عثمان طه» به عنوان یک محصول قرآنی در مقابله با تصمیم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کرد. عثمانطه به محض مطلع شدن از این اقدام غیراخلاقی دولت عربستان شکایت کرد و دولت عربستان به خاطر آنکه آبرویش حفظ شود برای جلب رضایت او، توافقنامهای را با وی به امضاء رساند، مبنی بر اینکه حداقل تا 20 سال هر اندازه که قرآن به خط «عثمان طه» چاپ و منتشر شود امتیاز و حق تألیف آن به کاتب پرداخت شود؛ این گونه بود که قرآن «عثمان طه» در شمارگان میلیونی از سوی دولت عربستان چاپ و به طور مثال در ایام حج به رایگان در میان حجاج توزیع شد.
ـ به عنوان پرسش پایانی در خلال سالها فعالیتی که در عرصه خوشنویسی و کتابت قرآن داشتید، موانع و مشکلات موجود بر سر راه این هنر را در چه میدانید؟
: برخی از مقاطع بیشتر از اینکه به خوشنویسی قرآن توجه نشان دهیم به حواشی و تزئینات و مثلاً تذهیب آن دقت کردهایم که البته هر دو ساحت در زمینه کتابت و چاپ و نشر قرآن از اهمیت یکسانی برخوردار هستند، اما نباید یکی را فدای دیگری کرد. تغییر و تحولات در زمینه خوشنویسی تدریجی و گاه نامحسوس است و دستاوردهایی که در این زمینه شاهدش هستیم نیاز به صبر و حوصله زیاد و ایجاد فرصت مناسب دارد که معمولاً به دلیل شتابزدگی در عرصه فرهنگی و اینکه باید در بازه زمانی کوتاهی به نتیجه رسید و خروجی داشت، این امر میسر نمیشود. نکته بعدی در مورد تربیت شاگرد و پرورش استعدادها در زمینه کتابت قرآن است که باید اقدام ریشهای و زیربنایی در این مورد انجام شود و به هنرمندان در هر سطحی از خوشنویسی که قرار دارند، همه چیز در مورد کتابت قرآن از صفر و پایه آموزش داده شود.
امیرسجاد دبیریان