شناسهٔ خبر: 14935907 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفاف | لینک خبر

حقیقت لغو کنسرت ها چیست؟

کنسرت این روزها یک کلمه آشنا برای عموم مردم شده است. اگر چه معیشت، بیکاری و نظایر آن هم سال‌هاست به دغدغۀ اصلی مردم تبدیل شده اما آمارهای عجیب‌وغریب از پیشرفت‌های ناپیدای اقتصادی که در تریبون‌های حامی دولت موسوم به اعتدال به گوش مردم می‌رسد، اغلب کاری به دغدغۀ مردم ندارد.

صاحب‌خبر -
به گزارش شفاف؛ کنسرت این روزها یک کلمه آشنا برای عموم مردم شده است. اگر چه معیشت، بیکاری و نظایر آن هم سال‌هاست به دغدغۀ اصلی مردم تبدیل شده اما آمارهای عجیب‌وغریب از پیشرفت‌های ناپیدای اقتصادی که در تریبون‌های حامی دولت موسوم به اعتدال به گوش مردم می‌رسد، اغلب کاری به دغدغۀ مردم ندارد.

این روزها عدم برگزاری کنسرت آن هم در شهرهای مذهبی و زیارتی به دلمشغولی اصلی مسئولان اجرایی کشور خصوصاً در عرصۀ فرهنگ تبدیل شده است.کار به جایی رسیده که بحث سیاسی رایج در تاکسی‌ها هم به سمت کنسرت متمایل شده؛ کنسرت‌هایی که گاه با چاشنی رفتارهای هنجارشکنانه همراه می‌شود و به همین سبب اقشار مختلفی از مردم علاقمند به استفاده از آن نیستند. همچنین بلیت‌های گران‌قیمت آنها نشان می‌دهد که برای اقشاری خاص، تهیه و تدارک دیده شده‌اند.

رسانه‌های بیگانه هم در این رهگذر نقش آتش‌بیار معرکه دارند! گاهی آنها حرف‌هایی دربارۀ کنسرت می‌زنند که رسانه‌های زنجیره‌ای در داخل کشور، تکرارش می‌کنند و گاهی هم برعکس. البته لابد هماهنگی خاصی بین آنها وجود ندارد همانطور که هرگز نبوده است!

به‌راستی آیا کنسرت از بیخ‌وبُن محل ایراد و موجب برانگیختن مخالفت‌های مردمی و مقامات قضایی و مذهبی محسوب می‌شود یا معضل اصلی، همان حواشی دائمی کنسرت‌هاست؟

اگر مخالفت با اصل برگزاری کنسرت است، پس چرا موارد موفقی از برگزاری کنسرت‌ها و خلق آثار موسیقی در همین کشور خودمان و طی سال‌های اخیر وجود دارد بی‌آنکه جنجالی آفریده شود؟

به عنوان یک نمونه موفق می‌توان به «سمفونی ایثار» اشاره کرد. این سمفونی که دارای بازه زمانی یک ساعته است، بارها و بارها برای عموم مردم اجرا شده. این سمفونی اثری کلاسیک و دارای هویت محسوب می‌شود که به دنبال ارائه ترجمانی موسیقایی از برخی ابعاد فطری انسان مانند ایثار و فداکاری است. برحسب اتفاق در این اثر از سازهایی مانند پیانو ،گیتار، گیتارباس، درام و دف استفاده شده؛ همان سازهایی که برخی می‌گویند تنها عامل مخالفت با برگزاری کنسرت‌های اخیر است.

حقیقت آن است که اگر چه تعداد اندکی از کنسرت‌ها لغو شده است؛ حال از دلایل قانونی این لغو که بگذریم، باید به حقایقی اعتراف کنیم که تلخ اما غیرقابل چشم‌پوشی هستند. اگر چه برخی موسیقی‌های مورد استفاده در  کنسرت‌های فعلی، محل شک و شبهه و ایرادند اما رفتارهای هنجارشکنانه همچون اختلاط، بی‌حجابی(و نه بدحجابی) و... سایر آنچه قلم از نوشتن شرمگین می‌شود، دلیل اصلی مخالفت‌های اخیر با برگزاری چند کنسرت بوده است.

اگر چه تیغ برندۀ تهمت، همواره در حال تهدید گلوی حقیقت است اما واقعیت دقیقاً همان است که در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی متبلور شده است. ایشان در بیانات اخیر خود، با اشارۀ ضمنی به موضوعاتی از این دست، فرمودند:« بنده طرفدار جزم‌اندیشی، فشار و اختناق در عرصه فرهنگ نیستم بلکه به آزاداندیشی اعتقاد راسخ دارم اما آزاداندیشی به معنای ولنگاری و اجازه دادن به دشمن برای لطمه زدن نیست... آیا نباید مسئولان فرهنگی، آن کسی را که عمرش را در خدمت به دین و انقلاب اسلامی گذرانده به فردی که در تمام عمر خود قدمی در راه دین و انقلاب برنداشته و حتی گاهی ضربه نیز زده است، ترجیح بدهند؟».

ذات اسلام نه با روح هنر مخالفتی دارد و نه با آزادی‌های فردی و اجتماعی. این امر اما نشانۀ ساده‌اندیشی در شرع اسلام و قوانین کشور نیست. قطعاً اگر قرار باشد با هر ابزاری ولو ابزارهای مشروع، اقدامات ضدشرعی در جهت تضییع حقوق افراد و جامعه صورت بگیرد، نه تنها با تکیه بر مقررات موجود و نیز شرع مقدس می‌توان نسبت به تعطیلی آن اقدام کرد، بلکه با استناد به قوانین عقلی و استفاده از چاشنی منطق می‌توان مانع از هنجارشکنی افرادی که متاسفانه امروزه در مناصب اجرایی تریبون‌هایی را نیز به نفع خود غصب کرده‌اند شد.