شناسهٔ خبر: 14932616 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

سبک زندگی دینی (مطالعه موردی؛ تحلیلی بر عوامل اسراف و مصرف‌گرایی) - بخش دوم و پایانی

مصادیق اسراف و تبذیر

پدیده مصرف‌زدگی که ویژگی آشکار چنین جوامعی است، ارمغان پیامدهای مصرف‌گرایانه نظام سرمایه‌داری، همسو با روند جهانی شدن در ابعاد اقتصادی و فرهنگی است.

صاحب‌خبر -

 

6ـ1) الگوپذیری از مسرفان

قرآن کریم آشکارا دستور می‌دهد که «هرگز از مسرفان پیروی نکنید» (الشّعراء/115).

تولید و عرضه نادرست و نامطلوب کالا: تولید کالاهای غیراستاندارد زمینه‌ساز اسراف است.

ـ انباشته شدن ثروت در دست عدّه‌ای خاص: این وضع به لذّت‌جویی و تجمّل‌گرایی کشانده می‌شود.

ـ حاکمیّت ارزش‌ها و فرهنگ تکاثری و غیرالهی: روحیّه چشم و هم‌چشمی و رقابت در مصرف‌گرایی، رسوخ بنیادهای اعتقادی و اخلاقی بیگانه در جامعه، الگوپذیری از مترفان در گسترش اسراف مؤثّرند (ر.ک؛ مرادزاده، 1388: 57).

ـ نفوذ سرمایه‌داران، تجمّل‌گراها و مسرفان به حکومت‌ها: اینان در صورت دستیابی به مناصب حکومتی فرهنگ و روحیّه خود را ترویج می‌کنند.

6ـ2) وسواس

وسواسی بودن از بیماری‌های روانی است که اضافه بر هدر دادن عمر و فرسودن اعصاب و قوای روحی و جسمی، از موجبات و ریشه‌های اسراف محسوب می‌شود. به عنوان نمونه، ممکن است کسی در موضوع ضیافت و پذیرایی از میهمان، دچار وسواس باشد که با وجود تهیّه غذایی مناسب برای میهمان، باز هم مرتّب از اینکه نکند به طور شایسته از او پذیرایی به عمل نیاورده باشد، دچار ناراحتی شود و به دنبال آن برای فراهم کردن سفره‌ای پُرخرج و سنگین، به ورطه اسراف و تبذیر درافتد. همچنین کسی که در نوع پوشش، از کفش، لباس و یا وسائل و لوازم منزل دچار وسواس است، همواره در اندیشه تعویض و تبدیل به احسن به سر می‌برد و با مشکل، از داشتن نوع معیّنی از لباس و یا وسیله زندگی راضی می‌شود و همیشه فکر می‌کند آنچه دارد، در خور او نیست و با شأن او مناسبتی ندارد.

 این گونه از افراد وقتی برای خرید هم به بازار می‌روند، تا جان خود و همراهانشان را به لب نرسانند، به چیزی برای خریداری رضایت نمی‌دهند و مجبورند زمانی از عمر گرانبهای خود را در پاساژها، مغازه‌ها و در حال خرید به سر ببرند و ناگفته پیداست که در این میان چه بلایی بر سر اموال و سرمایه زندگی خویش وارد می‌آورند. همچنین شخصی که در وضو یا غسل گرفتار وسواس است، خیال می‌کند با این عمل وضو و غسل او بهتر و کامل‌تر انجام می‌گیرد و چه بسا اعمال دیگران را نیز باطل فرض می‌کند، ولی توجّه ندارد که خود این عمل، مخالف سیره رسول اکرم(ص) است؛ زیرا بر طبق روایات معتبر، آن حضرت برای تمام اعمال وضو، تنها سه مشت آب مصرف می‌فرمود (ر.ک؛ عبداللّهی، 1392: 60).

 همچنین ممکن است بعضی در باب نظافت شخصی دچار این عذاب روحی باشند و در حال استحمام و یا شستن لباس‌ها، ظروف غذا و مانند آن، گرفتار حالت وسواس باشند و بدین وسیله، این نعمت عظیم خداوندی و مایه حیات را به نابودی بکشانند. بنابراین، اسراف و تبذیر، به‌ویژه در مصرف آب که امروزه صرفه‌جویی کامل در آن، از ضرورت‌های حیات انسانی است، از ثمره‌های تلخ وسواس و از نتیجه‌های ناگوار آن به شمار می‌آید.

7ـ ضرورت اصلاح الگوی مصرف بر اساس آیات و روایات

در آیات قرآن کریم و روایات وارده، از جهت‌های گوناگونی بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف تأکید شده است. در اینجا به برخی از آیات و روایات موجود در این زمینه اشاره می‌شود.

* ﴿وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ: (پسرم!) در راه‏ رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صداى خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‏ترین صداها صداى خران است (لقمان/19).

* وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ: اوست که باغ‌هاى معروش [= باغ‌هایى که درختانش روى داربست‏ها قرار دارد]، و باغ‌هاى غیرمعروش [= باغهایى که نیاز به داربست ندارد] را آفرید؛ همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوت‌اَند؛ و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه، و از جهتى تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهری آنها شبیه یکدیگر است، در حالى که طعم میوه آنها متفاوت مى‏باشد). از میوه آن، به هنگامى که به ثمر مى‏نشیند، بخورید و حقّ آن را به هنگام درو بپردازید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد! (الأنعام /141).

* الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا: همان کسی که بخل می‌ورزد و مردم را به بخل وا می‌دارند و برای کافران عذابی خوار کننده آماده کرده‌ایم (النّساء/ 37).

* وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَه وَلِلّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ: کسانى که بخل مى‏ورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نمى‏کنند، گمان نکنند این کار به سود آنهاست، بلکه براى آنها شرّ است؛ به‌زودى در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقى به گردنشان مى‏افکنند و میراث آسمان‌ها و زمین، از آنِ خداست؛ و خداوند از آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است (آل‌عمران/180).

*وَالَّذِینَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَه مِّمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَه وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: و براى کسانى است که در این سرا و در سراى ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانى را که به سویشان هجرت کنند، دوست مى‏دارند، و در دل خود نیازى به آنچه به مهاجران داده شده، احساس نمى‏کنند و آنها را بر خود مقدّم مى‏دارند، هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند. کسانى که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شده‏اند، رستگارانند! (الحشر/9).

* یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ:اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد! (الأعراف/ 31).

* فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیْرًا لِّأَنفُسِکُمْ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: پس تا مى‏توانید تقواى الهى پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که براى شما بهتر است؛ و کسانى که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند! (التّغابن/16).

* وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا: و کسانى که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مى‏نمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند (الفرقان/ 67).

* وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ* الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ: و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید!* همان‌ها که در زمین فساد مى‏کنند و اصلاح نمى‏کنند (الشّعراء/ 151ـ152).

* امام علی(ع) می‌فرماید: «کُلُّ مُا زَادَ عَلَی الإِقتِصَادِ إِسرَافٌ: هرچه بیش از میانه‌روی باشد، اسراف است» (تمیمی آمدی، 1366: ح 8116)؛ «مَا فَوقَ الکَفَافِ إِسرَافُ: بیش از کفاف (اندازه کفایت)، اسراف است» (همان: ح 8117؛ به نقل از مرکز مطالعات راهبردی نصر)؛ «مَن لَم یُحسِنِ الإِقتِصادَ أَهلُکَهُ إِسرَافٌ: هر کس به خوبی میانه‌روی نکند، اسراف او را هلاک خواهد کرد» (همان: ح 8074)؛ «کَثَرَهُ السَّرِفِ یُدَمِّر: اسراف زیاد، ویرانگر است» (همان: ح 8129)؛ «هیچ جهالتی همچون بیهوده خرج کردن نیست» (همان: ح 8144) و«کُن سَمحاً وَ لاَتَکُن مُبَذِّراً وَ کُن مُقَدِّراً وَلاَ تَکُن مُقتَرّاً: دست‌و‌دل‌باز باش، نه ولخرج، و میانه‌رو باش، نه خسیس» (نهج‌البلاغه/ ح 33).

8ـ قواعد مربوط به مقدار مصرف

در اسلام قواعد خاصّی برای مقدار مصرف کالاها و خدمات ارائه شده است که مهم‌ترین این قواعد، رعایت قصد یا رعایت حدّ اعتدال و میانه‌روی در مقدار مصرف می‌باشد.

8ـ1) قاعده رعایت اعتدال و میانه‌روی در مصرف (قصد)

به طور کلّی، در نگرش اسلام بنیاد همه امور بر میانه‌روی و اعتدال می‌باشد و هر گونه رفتارهای بیرون از این چارچوب نه تنها نادرست و نابهنجار، بلکه گناه، حرام و گاه جُرم تلقّی می‌شود. همان‌گونه که زیاده‌روی، اتراف، اسراف و تبذیر اموری مردود، مذموم و گناه شمرده شده است. همچنین استفاده نکردن از نعمت‌های حلال خداوند و بهره‌مند نبودن از آن در راستای آسایش، آرامش و کمال، امری مذموم و ناپسند دانسته شده است.

8ـ2) قاعده تحریم اسراف و تبذیر

اسراف، زیاده‌روی در مصرف و ریخت‌و‌پاش یکی از معضلات و ناهنجاری‌های بزرگ اجتماعی است که امروزه بسیاری را گرفتار خود کرده است و موجب اتلاف منابع، فروریختن آرامش و از بین رفتن کانون گرم خانواده‌ها شده است. در قرآن کریم این بلای اجتماعی مذموم و خانمان‌سوز یکی از شاخصه‌های نظام فاسد فرعونی تلقّی شده است.

8ـ3) قاعده ممنوعیّت تقتیر و بخل

«تقتیر» به معنی ترک مصرف کالاها و خدمات نسبت به حدّ اعتدل؛ یعنی انجام دادن کمتر از حدّ اعتدال اعمال یا رفتار است. این مفهوم در امور اقتصادی با کلمه بخل نیز مترادف گرفته شده است. در آیات و روایات از مؤمنان خواسته شده است که از بُخل‌ورزی اجتناب نماید: الَّذِینَ یَبخُلونَ وَیَامُرُونَ النَّاسَ بِالبُخلِ...: آنها کسانى هستند که بخل مى‏ورزند و مردم را به بخل دعوت مى‏کنند (النساء/37)

حضرت علی(ع) می‌فرماید: «سخاوتمند باش، نه در حدّ ولخرجی (زیاده‌روی) و روی حساب خرج کن، نه در حدّ خسیسی».

9ـ مصادیق اسراف و تبذیر

9ـ1) اسراف در آب

اهمیّت حیاتی آب که منشاء زندگی و بقاست (الأنبیاء/30)، بر کسی پوشیده نیست. امام صادق(ع) در تشبیهی زیبا می‌فرماید: «طَعمُ المَاءِ طَعمُ الحَیَاه: مزه آب، مزه زندگی است» (حرّ عاملی، 1413ق.: 46).

از این رو، زیاده‌روی در مصرف آب، به‌ویژه هدر دادن آن، هرچند به مقدار اندک، نکوهش شده است. همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «أَنَّی الإِسرَافَ هِرَاقَه فَضلِ المَاءِ...: کمترین حدّ اسراف، دور ریختن ته‌مانده آب ]ظرف[ است».

ایرانیان 70 درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف می‌کنند (ر.ک؛ نواصر، 1389: 64).

بد نیست اشاره کنیم که در حال حاضر، سه مورد استفاده اساسی از آب شامل مصارف «کشاورزی»، «صنعتی و تولید نیرو» و «شهری» روزبه‌روز در حال افزایش است. طبق گزارش‌ها، مصرف سرانه آب (لیتر در روز)، در شیراز 155 لیتر، در قم 166 لیتر، در خوزستان 234 لیتر بوده است، در حالی که در ظهرون عربستان 87 لیتر، در مکزیک 100 لیتر و در مالزی 90 لیتر است. برابر آمار، میزان آب مصرفی کشور عزیزمان، ایران، در سال 1340، حدود 40 میلیارد مترمکعب بوده است. این رقم در سال 1376، به حدود 83 میلیارد مترمکعب (تقریباً 2 برابر) رسید و پیش‌بینی می‌شود که تا سال 1400، مقدار آب‌های مصرفی ایران در تمام زمینه‌ها به ترتیب زیر باشد:

ـ افزایش آب شرب، 25/2 برابر خواهد شد.

ـ آب مورد نیاز صنایع، 8/3 برابر خواهد شد.

ـ آب مورد نیاز بخش کشاورزی و پرورش آبزیان به 2 برابر خواهد رسید.

با توجّه به روند رو به تزاید مصرف آب و کمبودهای ناشی از عدم بارش و به تعبیری خشکسالی، در صورت عدم رعایت الگوی مصرف بهینه آب، مردم ایران‌ به طور عام و اهالی مناطق مرکزی و خشک کشور به طور اخص، درگیر مشکلات عدیده‌ای خواهند شد.

9ـ2) اسراف در خوردنی‌ها و سایر آشامیدنی‌ها

در آیات قرآن، با اشاره به حقّ آدمی در استفاده از غذا و آب، بر این نکته تأکید شده است که در این امر، اسراف و زیاده‌روی نشود: ...کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ... (الأعراف/31).

به عنوان مثال، سرانه مصرف روغن در ایران، 17 کیلوگرم و مصرف سرانه دنیا، 5/12 کیلوگرم است (ر.ک؛ نواصر، 1389).

9ـ2ـ1) اسراف در لباس

لباس، وسیله حفظ و مایه زینت و آراستگی آدمی است (الأعراف/26). با این حال، در آموزه‌های دینی بر میانه‌روی در استفاده از آن تأکید، و تجاوز از آن، اسراف دانسته شده است (ر.ک؛ عیّاشی،1380، ج2: 13).

امام صادق(ع) می‌فرماید: «اسراف عبارت از آن است که لباس نو را در جایی که باید لباس فرسوده پوشید، بپوشی» (طبرسی، 1370: 117).

تردید نیست که حسّ تنوّع‌طلبی و تمایل به شیک‌پوشی، آراستگی ظاهری و زیبایی، از امور غریزی آدمی است و در آموزه‌های اسلامی نیز مورد تأیید، بلکه تشویق قرار گرفته است. برای نمونه، امام صادق(ع) فرمودند: «بر تو باد که خویشتن را به بهترین شکل بیارایی...» (کلینی، 1365، ج 6: 44).

9ـ2ـ2) اسراف در وسائل نقلیّه

مرکّب و وسیله نقلیّه نیز ممکن است از نظر کمّیّت و کیفیّت مصداقی برای اسراف باشد. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «... وَیَرکَبُوا قَصداً... أَتَرَی اللهَ ائتَمَنَ رَجُلاً عَلَی مَالِ خَولٍ لَهُ أَن یَشتَرِی فَرساً بِهِ عَشَرَه آلاَفِ دِرهَمٍ وَ یُجزِیهِ فَرَسٌ بِعِشرِینَ دِرهَماً!... وَ قَالَ ﴿فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ (الأعراف/31)» (عیّاشی، ج 13: 2 و تفسیر برهان، ج 2: 10).

یعنی؛ «و خداوند تجویز فرمود که مردم در حدّ میانه از مرکّب استفاده کنند.... آیا چنین می‌پنداری که خداوند، مالی را نزد مردی امانت می‌نهد و آنگاه به وی اجازه می‌دهد تا اسبی به ده هزار درهم بخرد، در حالی که اسبی به بیست درهم او را کافی است...]مگر نه آن است که خود[ فرمود: و مسلماً (اعمال آنان را) با علم (خود) براى ایشان شرح خواهیم داد؛ و ما هرگز غایب نبودیم!».

9ـ2ـ3) اسراف در هزینه‌های ازدواج

در روایات، ازدواج و پیوند زناشویی امری الهی دانسته شده است که تعادل و میانه‌روی در آن سفارش شده است و تجاوز از آن حرام گردیده است (ر.ک؛ همان).

حرمت اسراف، تمام هزینه‌های بیهوده ازدواج را در بر می‌گیرد. اسراف در هزینه‌های ازدواج دارای ابعاد گوناگونی است. نخست سنگین گرفتن مهریّه‌ها و از حد گذشتن در این باره، مقدار مهریّه با اینکه ظاهراً بر خلاف ظاهر برخی آیات (مثلِ النّساء/20 و القصص/28ـ 27) و نظر شهور فقیهان (ر.ک؛ حلّی: 129 و نجفی، ج 31: 47)، در افزایش آن محدودیّتی نیست، ولی بر کم بودن مقدار آن سفارش بسیار شده است (ر.ک؛ کلینی، 1365، ج 5: 324)، به‌ویژه تأکید می‌شود که از مهر السنّه پیامبر اکرم(ص) (یعنی مقدار پانصد درهم یا پنجاه دینار (ر.ک؛ فتح‌الله، 1368: 194) که برای همسران و دختران خود قرار می‌داد) فراتر نرود (رک؛ حرّ عاملی، 1413ق.، ج 15: 5ـ12 و کلینی، 1365، ج 5: 377ـ378).

دوم زیاده‌روی در تهیّه لوازم زندگی (جهیزیّه)، به‌ویژه مطالبه کالاهای لوکس و تجمّلاتی یا وسایلی که در درجه نخست از اهمیّت قرار نمی‌گیرند و از جمله افراط در مطالبه یا خرید زیورآلات که بیشتر ناشی از حسّ هم‌چشمی و رقابت یا خودنمایی و فخرفروشی است، چنان‌که گاه عروس و داماد، وضعیّت خود را با شرایط زندگی پدر و مادر خود مقایسه می‌کنند و تمام امکانات موجود آنان را خواستارند (ر.ک؛ قیّوم‌زاده، 1388: 69).

9ـ2ـ4) اسراف در حامل‌های انرژی

امام کاظم(ع) به نقل از حضرت علی(ع) می‌فرماید: «خمس تذهب ضیاعاً: سراج تقده فی الشّمس... والضّوء لاینتفع به: پنج چیز ضایع می‌گردد: چراغی که آن را در ]نور[ خورشید برافروزی، ... و نوری که از آن استفاده نشود» (طوسی، 1414ق.: 285).

در واقع، این گونه روایات معیارهای اسراف را بر استفاده نابجا از نور و چراغ تطبیق داده است و بدین سان، هر گونه مصرف نادرست از انرژی و یا هدر دادن آن ـ که چراغ و نور هم نمونه‌ای از آن است ـ اسراف به شمار می‌آید. سالانه میانگین هدررفت انرژی در ایران، بالغ بر 8 میلیارد دلار است و در صورت روند فعلی، ایران تا سال 1397 به واردکننده فراورده‌های نفتی تبدیل خواهد شد (ر.ک؛ نواصر: 1389). طبق آمار معتبر، از مجموع انرژی برق تولیدی کشور، 4/33 درصد در بخش‌های خانگی، 45/32 درصد در بخش صنعتی، 9/12 درصد در بخش عمومی، 6/11 درصد در بخش کشاورزی، 59/2 درصد در روشنایی معابر و 54/6 درصد در سایر مصارف استفاده می‌شود و در هر یک از این بخش‌ها، موارد پنهان و آشکار بسیاری وجود دارد که اتلاف منابع را هشدار می‌دهد و می‌توان با توسّل به اصلاح قوانین، فرهنگ‌سازی، اصلاح قیمت، استفاده از تجهیزات مناسب و... و امثال اینها در راستای اصلاح وضعیّت نامناسب کنونی مصرف اقدام کرد (ر.ک؛ ادیب و دیگران، 1388: 76).

سرانه مصرف برق در ایران، سه برابر میانگین جهانی و در رتبه 19 جهان قرار دارد و دولت سالانه یارانه‌ای معادل 4 هزار میلیارد تومان برای برق می‌دهد (ر.ک؛ نواصر: 1389). در ایران به ازای هر متر مربع ساختمان، ماهیانه 30 متر مکعب گاز، ولی در اروپا 5/5 متر مکعب گاز مصرف می‌شود.

9ـ2ـ5) اسراف در اموال عمومی و بیت‌المال

از بدترین انواع اسراف، تضییع اموال عمومی و هدر دادن سرمایه‌های متعلّق به بیت‌المال است؛ زیرا علاوه بر گناه اسراف و پیامدهای اقتصادی منفی آن، خود مایه تضییع حقوق همه مردم است و آدمی را مدیون همه افراد جامعه خواهد کرد. روشن است که حفظ و پاسداری از بیت‌المال، هم وظیفه مسئولان دستگاه‌های حکومتی، مدیران و کارمندان است و هم بر عهده عموم مردم.

9ـ2ـ6) اسراف در نان

بالاترین نرخ مصرف نان جهان در ایران است. مصرف سرانه نان در ایران حدود160 کیلوگرم، در فرانسه 56 کیلوگرم و در آلمان70 کیلوگرم است (ر.ک؛ نواصر، 1389: 63).

از دیگر مصادیق اسراف، می‌توان موارد زیر را احصاء کرد:

اسراف در سرمایه نیروی انسانی (اتلاف وقت و عدم بهره‌برداری مناسب از نیروی انسانی)، اسراف در برگزاری همایش‌ها و سمینارهای غیرضروری، اسراف در تجهیزات اداری و سازمانی، اسراف در جوایز اهدایی به کارکنان و ... .

10ـ آثار زیانبار اسراف و تبذیر

10ـ1) وابستگی، فقر و بیچارگی کشور

مصرف‌گرایی، ریخت و پاش و اسراف یکی از پدیده‌های اقتصادی است که پس از انقلاب صنعتی غرب به منظور پیدا کردن بازار مصرف مطمئن برای کالاها و صنایع تولیدی دولت‌های غربی و کسب سود بیشتر، رونق چشمگیری پیدا کرد و کشورهای مختلف جهان، به‌ویژه ملل جهان سوم به عنوان منبع مهم تأمین‌کننده موادّ خام اوّلیّه کارخانه‌های صنعتی کشورهای غربی و بازار مصرفی آنان مبدّل گردید. در حال حاضر نیز یکی از استراتژی‌های بسیار خطرناک دشمنان در استفاده از حربه تحریم، تکریم بر نحوه مصرف در کشور است.

آنها با مطالعه و بررسی بیشترین اقلام مصرفی سعی می‌کنند ایران را در بخش‌هایی که بیشتر مصرف می‌کند، در فشار و تنگنا قرار دهند. مصرف‌گرایی، اقتصاد کشور ما را بیش از پیش وابسته و روزبه‌روز بر واردات ما می‌افزاید. به عنوان مثال، در سال 1387 بیش از 50 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی صرف ورود کالاهای مصرفی شده است و این یکی از بلاهای خانمان‌سوزی است که در صورت عدم علاج، کشور را به عقب‌ماندگی و وابستگی مطلق سوق خواهد داد.

اگر جامعه‌ای به اسراف و مصارف بی‌رویه عادت کرد، فقر، بیچارگی و احساس نیاز دامن آن را خواهد گرفت و یا حتّی ممکن است این روند موجب گردد همواره دست نیاز آنها به سوی بیگانگان دراز باشد و در نتیجه، استقلال سیاسی و فرهنگی آنها مورد تهدید قرار گیرد. بنابراین، افراد یک جامعه می‌توانند با پرهیز از اسراف، تبذیر، تجمّل‌گرایی و کاهش مصارف غیرضروری و توسعه فرهنگ ساده‌زیستی، از یک سو، زمینه مصرف سرمایه‌های اضافی در امور زیربنایی را فراهم سازند و بسترهای ایجاد اشتغال مولّد و فعّال را فراهم نمایند و از سوی دیگر، کشور را از وابستگی و سقوط نجات دهند.

10ـ2) اضطراب و نگرانی در خانواده‌ها

در کشور ما کم نیستند خانواده‌هایی که طبخ غذاهای متنوّع، بهره‌مندی از کلکسیون لباس‌های رنگارنگ، داشتن خانه‌های اشرافی و اتومبیل‌های گران‌قیمت و به طور کلّی، مصرف‌گرایی و اسراف را نشانه عزّت، بزرگی و شرافت خانوادگی خود دانسته است و با همین نگرش غلط، روزبه‌روز بر طبل مصرف‌گرایی می‌کوبند، این شیوه از زندگی، خانواده‌ها را در یک مسابقه دائمی برای چشم و هم‌چشمی، خودنمایی و تبرّج می‌کشاند، چراکه دائماً می‌خواهند لباس‌هایی بپوشند که دیگران ندیده و نداشته باشند، اتومبیل‌هایی سوار شوند که آخرین مدل باشد، به‌گونه‌ای مجلس‌آرایی و سفره‌آرایی نمایند که دیگران انگشت به دهان بمانند.

 حاکمیّت این فرهنگ غلط مصرفی بر خانواده‌ها موجب می‌شود برای عقب نماندن از دیگران روزبه‌روز به اسراف، ریخت‌وپاش و مصارف غیرضروری و بی‌رویه گرایش بیشتری داشته باشند و قطعاً همین مسئله زمینه‌های اضطراب، نگرانی و تشویق خاطر را در این دسته از خانواده‌ها عمیق و گسترده‌تر می‌نماید.

10ـ3) فقدان لذّت معنوی

اهل اسراف و خوشگذرانی لذّات معنوی را درک نمی‌کنند؛ زیرا عبادت، عرفان، سیر و سلوک اخلاقی و معنوی درست در نقطه مقابل آن می‌باشد. بنابراین، یکی از آثار زیانبار مصرف‌گرایی و غرق شدن در زندگی مادّی و دنیوی، محروم شدن از درک لذّت‌های معنوی می‌باشد.

10ـ4) سلب نعمت‌های الهی و هلاکت جامعه

بی‌گمان یکی از آثار بسیار خطرناک و زیانبار اسراف و تبذیر، ریخت‌وپاش، تجمّل‌گرایی و خوی اشرافیگری سلب نعمت‌های الهی است، چراکه اسراف و تبذیر نوعی بی‌توجّهی و بی‌اعتنایی به نعمت‌های الهی و در واقع، روح ناسپاسی نسبت به منعم است؛ زیرا شکر منعم زمانی حاصل می‌شود که از نعمت‌های عطا شده بهره‌برداری بهینه شود و این با ریخت‌و‌پاش و اسراف سازگاری ندارد (ر.ک؛ سنایی‌فر، 1388).

نتیجه‌گیری

یکی از معارفی که در سراسر متون دینی و در متن سیره و سنّت انبیاء، اولیاء و بزرگان دین در قول و فعل آنها در طول تاریخ ساری و جاری بوده است و تأثیر بسیار زیادی در اصلاح الگوی مصرف دارد، بحث «قناعت» می‌باشد. تاریخ درخشان زندگی انبیاء، رهبران الهی و مراجع معظّم تقلید و علماء و بزرگان دینی، الگوی بی‌مثالی برای رهروان و رهپویان آنان می‌باشد. این بزرگواران در طول زندگی سراسر افتخارآمیز خود به اصل ارزشمند «قناعت و صرفه‌جویی» پایبند بوده‌اند و هرگز دچار کمترین رفاه‌زدگی، تجمّل‌گرایی، دنیاطلبی، اسراف و تبذیر نشده‌اند و همواره همگان را به اصل ساده‌زیستی، میانه‌روی، زهد، صرفه‌جویی و اجتناب از تعلّق به دنیا و زخارف مادّی و مصرف‌گرایی، تشویق و دعوت نموده‌اند، ولی متأسّفانه راه و رسم زندگی ما، اعمّ از فقیر و غنی، در تمام زمینه‌ها فاصله بسیار زیادی با این اُسوه‌های بی‌نظیر دارد.

باید دردمندانه اذعان کرد که مشکل اصلی جامعه ما برای مقابله با پدیده ناهنجار و شوم مصرف‌گرایی فقر مبانی تئوریک و نقصان علوم و معارف نظری نیست، بلکه عدم آگاهی و بیگانگی ما با معارف بلند اسلامی و در حاشیه بودن آموزه‌های دینی در متن زندگی ماست، در یک جامعه اسلامی به هیچ وجه قابل قبول نیست که افراد آن با وجود برخورداری از فرهنگ غنیّ و پربار اسلامی در همه زمینه‌ها، به‌ویژه بحث «قناعت و صرفه‌جویی» از برخی از جوامع که از داشتن چنین تعالیمی محروم هستند و صرفاً ملاحضات مادّی آنان را به صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف واداشته است، عقب بمانند، بلکه باید با بهره‌گیری از این تعلیمات، در این زمینه خود الگوی سایر جوامع باشند.

به عنوان مثال، در ژاپن، اصطلاح «موتی تای» یک روح قناعت و صرفه‌جویی را به آنها داده است که ضمن تلاش زیاد و کار مؤثّر و مفید حدّاکثر استفاده از امکانات موجود بنمایند، آنان، به‌رغم آنکه دومین تولیدکننده کاغذ دنیا هستند، به هیچ وجه کتب و روزنامه‌های خوانده شده را دور نمی‌اندازند، آنان تمام زباله‌های خود را بازیافت می‌کنند، در مصرف انرژی به شدّت صرفه‌جو هستند و به جای استفاده از سیستم‌های بزرگ و پرهزینه تهویه مرکزی، سعی می‌کنند از وسائل بدون هزینه ابتدایی از جمله کیسه‌های شنی انفرادی، لباس گرم و... برای گرم کردن اعضای خانواده استفاده نمایند.

راه‌های مقابله با مصرف‌گرایی و مصرف‌زدگی

برای مقابله با مصرف‌گرایی و مصرف‌زدگی باید:

ـ در زندگی باید سیره و سنّت اولیاءا... و بزرگان را الگو قرار دهیم.

ـ به برگزاری همایش‌ها و کنگرهای کاربردی برای آموزش الگوی مصرف بپردازیم.

ـ برای جلوگیری از اسراف، فریضه مهمّ امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کنیم.

ـ به فرهنگ‌سازی و تبیین الگوی مصرف از طریق تعلیم و تربیت (در مدارس، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیّه)، رسانه‌ها، صدا و سیما، مطبوعات، روزنامه، سازمان‌ها و ... بپردازیم.

ـ بر مصرف در تمام سطوح و در همه سازمان‌ها، اُرگان‌ها، شرکت‌ها و... نظارت صحیح داشته باشیم.

ـ آموزش الگوی مصرف به کودکان را از همان اوان کودکی مدّ نظر داشته باشیم.

ـ برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های دولتی در نظام تولید ـ توزیع و مصرف از طریق وضع قوانین و مقرّرات، هدفمند کردن یارانه‌ها، اصلاح قیمت‌ها، جلوگیری از قاچاق و اصلاح تعرفه‌های گمرکی، تدوین منشور اصلاح الگوی مصرف، تعدیل هزینه‌های جاری و الزام نهادها و سازمان‌های دولتی به بهبود مدیریّت، اصلاح فرآیند کارها، حذف هزینه‌های غیرضروری و در نتیجه، ارتقا کارایی و بهره‌وری، کمک به صنایع و بُنگاه‌ها در استقرار فناوری‌های جدید با استاندارد بالا به منظور کاهش ضایعات مواد اوّلیّه، صرفه‌جویی در منابع مالی، انسانی و افزایش کیفی تولیدات و خدمات و ارتقا بهره‌وری.

ـ ارائه راهکارهای عقلانی کردن هزینه و فایده در مخارج خانواده.

ـ آگاه کردن مردم از استانداردهای جهانی مصرف تمام کالاها، به‌ویژه انرژی.

ـ تبیین مذمّت و قباحت اسراف از نظر شارع مقدّس با عنایت به حرمت شرعی در آیات و روایات.

مراجع

قرآن کریم.

ابن‌بابویه قمی (صدوق)، محمّد بن علی. (1368). ثواب الأعمال.چاپ دوم. قم: انتشارات الرّضی.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . (1413ق.). مَن لا یحضره الفقیه. جلد 4. قم. ص13.

ادیب، یوسف و دیگران. (1388). «نقش زن ایرانی در اصلاح الگوی مصرف و ارائه راهکار». مهندسی فرهنگی. سال چهارم. شماره 35ـ36. ص76.

بحرانی، هاشم‌بن سلیمان. (بی‌تا). البرهان فی تفسیر القرآن. قم: مؤسّسه البعثه قسم الدّراسات الإسلامیّه.

بقائی، حسین و کامیار قهرمانی‌ فرد. (1388). «جهانی شدن مصرف‌گرایی و نقش آموزش و پرورش در اصلاح الگوی مصرف». مهندسی فرهنگی. سال چهارم. ص60.

تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمّد. (1366). غررالحکم و دررالکلم. قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم.

رزّاقی، ابراهیم. (1374). الگوی مصرف و تهاجم فرهنگی. تهران: چاپ پخش. صص 163ـ164.

حکیمی، محمّدرضا، محمّد و علی حکیمی. (1378). الحیات. ترجمه احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

حرّ عاملی، محمّد بن حسن. (1413ق.). وسائل الشّیعه. تحقیق عبدالرّحیم ربّانی شیرازی. چاپ ششم. تهران: مکتبه الإسلامیّه.

راغب اصفهانی، حسین. (1413ق.). مفردات الفاظ قرآن. بیروت: الدّار السیّامیّه. ص407.

ربّانی، رسول ویاسر رستگار. (1387). «جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی». مهندسی فرهنگی. سال سوم. شماره 23 و 24.

رفیع‌پور، فرامرز. (1376). توسعه و تضاد. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.

سنایی‌راد، رسول. (1388). «مصرف زدگی نماد از خود بیگانگی انسانی». فصلنامه تخصّصی اقتصاد اسلامی. شماره اوّل. ص 9.

سنایی‌فر، اکبر. (1388). الف. «نگرشی بر بحث اسراف و تبذیر و آثار زیانبار آن». اندیشه بسیج. شماره 26.

ـــــــــــــ . (1388). ب. «نقش قناعت در اصلاح الگوی مصرف». اندیشه بسیج. شماره 25. صص 35ـ42.

شریف الرّضی، محمّد بن حسین. (بی‌تا). نهج‌البلاغه. تصحیح صبحی صالح. قم: انتشارات دارالهجره.

طبرسی، حسن بن‌فضل. (1370). مکارم‌الأخلاق. قم: شریف رضی.

طوسی، محمّدبن حسن. (1414ق.). الأمالی. چاپ اوّل. قم: دار الثّقافه.

عزّتی، مرتضی. (1388). اصلاح الگوی مصرف. تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.

عبداللّهی‌فر، حسن. (1390). «جهاد اقتصادی و رسالت هادیان». هدایت. سال یازدهم. شماره 114ـ115.

عبداللّهی، محمّداسماعیل. (1392). «تحلیل عوامل اسراف». ماهنامه مبلّغان. شماره 172.

عیّاشی، محمّد بن مسعود. (1380). تفسیر العیّاشی. تحقیق سیّد هاشم رسولی محلاّتی. تهران: چاپخانه علمیّه.

قیّوم‌زاده، محمود. (1388). «معیار مصرف الگویی در مُدِل اسلامی». مهندسی فرهنگی. سال چهارم. شماره 35ـ36.

کلانتری، علی‌اکبر. (1387). اسلام و الگوی مصرف. قم: انتشارات بوستان کتاب. ص19.

کلینی، محمّدبن یعقوب. (1365). الکافی. چاپ چهارم. تهران: دارالکتب الإسلامیّه.

مرادزاده، علی. (1388). «ابعاد و الزامات الگوی مصرف». هدایت. سال نهم. شماره 90ـ91.

مرادزاده، علیرضا. (1388). «تحلیلی بر اصلاح الگوی مصرف». معراج اندیشه. سال سوم. شماره 5.

نواصر، مجید. (1389). «بهره‌وری و اصلاح الگوی مصرف، مقدّمه همّت مضاعف و کار مضاعف». هدایت. سال دهم. شماره 104.

هفته‌نامه صبح صادق. (1388). معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه. 4/3/1388.

نویسندگان:

اژدر شمخانی،  آریان نادر بیگدیلو، عسگر درویش  

فصلنامه سراج منیر شماره 19

انتهای متن/