شناسهٔ خبر: 14931583 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آرمان امروز | لینک خبر

سنگینی سکرآور تاریخ غیررسمی

مریم حسینیان*

صاحب‌خبر -

دقت‌هایی در رمان «مرده‌ها در راه‌اند»

سنگینی سکرآور تاریخ غیررسمی

 

ناتاشا امیری از جمله داستان‌نویسان ایران است که همیشه دغدغه‌ گم‌شدن شخصیت‌هایش را داشته در دل تاریخ و زمان. از اولین کتابش، مجموعه‌داستان «هولا هولا» تا این آخرین نوشته‌اش، رمان «مرده‌ها در راه‌اند»، تلاش کرده تا جنبه‌هایی از زندگی و جهان شخصیت‌هایش را به نمایش بگذارد که در نگاه رسمی مغفول و پنهان می‌مانند. در رمان‌هایی مانند «با من به جهنم بیا» یا «عشق روی چاکرای دوم» نیز می‌شود به خوبی این هراس از گم‌شدن و ماجراهای پس از آن را مشاهده کرد. برای همین جهانی که این نویسنده می‌سازد کمی دیریاب، مرموز و گاهی در عین رئالیستی‌بودن، غیرمتعارف به نظر می‌رسد. رمان جدید امیری به‌نظر پخته‌ترین اجرایش است در همین ساختار.

«مرده‌ها در راه‌اند» رمانی ا‌ست نسبتا پیچیده که داستانی درازدامن دارد. قصه از سال‌های دهه‌های بیست و سی شروع می‌شود و سه زن؛ سه زنی که محور اصلی کار هستند اما کنارشان چند شخصیت فرعی تاثیرگذار و هم‌چنین چند مرد حضور دارند که نقش‌شان به‌تدریج پررنگ‌تر می‌شود. این جمع تا حدی با مصادیق زندگی در آن روزگار در شهری شمالی گره خورده است. فشار سنت‌ها و میل به مدرن‌شدن از یک‌سو و سیاست از سویی دیگر. امیری نیز مانند بسیاری از نویسندگان ایرانی یکی از محورهای روایت خود را بر پایه‌ قضایای کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و تحولات بسیار فراگیر و دامنه‌دارش گذاشته است. اما رمان با رفت‌وبرگشت‌های متعدد زمانی ساخته شده. حرکت به روزگار معاصر: از سال‌های پایانی دهه‌ هفتاد تا همین روزها.

فصل‌های هفده‌گانه‌ رمان که در دو بخش کلی تقسیم شده‌اند نیز مدام در حال این رفت‌وآمد نه‌چندان متقارن هستند. رمان خط روایی کلی و کلاسیکی ندارد. درواقع امیری در این رمان تلاش کرده مفهوم پلات را کنار بگذارد و با خُرده‌روایت‌های فراوان و انواع شخصیت‌ها که حول شش قهرمان اصلی‌اش حضور دارند جلو برود. بی‌تردید این ساختار برآمده از اتمسفری‌ است که در آن تاریخ غیررسمی در کنار تاریخ ثبت‌شده و رسمی جهان ناتاشا امیری را می‌سازند. جهانی که در آن امر مادینه و نرینه اتفاقا در فرایندی متقارن بنا شده‌اند. این تقارن در چیدمان جنسیت و وضعیت شخصیت‌های رمان آگاهانه در تلاش است تا قسمت‌هایی از خوانش‌های مختلف روایت نویسنده را بر دوش هر کدام‌شان بگذارد. هرچند نمی‌توان هیچ‌کدام از این شخصیت‌ها را به شکلی مشخص نماینده‌ یک دیدگاه و بخشی از جامعه و ذهنیت دانست ولی امیری علاقه داشته تا هر کدام این شخصیت‌ها با تمایزهایشان حال‌وهوای تاریخ‌زده‌اش را متمایز از هم روایت کنند. در این نگاه، تاریخ زندگی این‌ها و تلاش‌شان برای تثبیت خود، تبدیل می‌شود به موتیف اصلی کتاب؛ موتیفی که دربرگیرنده‌ سه نسل کامل است.

آدم‌های امیری هرچند در آغاز مانند بازیگران خود را با دیالوگ و رفتار به مخاطب‌شان معرفی می‌کنند اما به‌تدریج صاحب رازهایی می‌شوند که به این راحتی نمی‌توان دریافت چه ریشه‌ها و آموزه‌هایی درشان پنهان است. زنان امیری که نقش موثرتری در متن دارند در حال دادوستد با خود و جامعه‌ بیرون هستند. در شمال و پایتخت. در دل طبیعت یا اوج مدرنیته‌ شهری. ایشان در عین تفرد به آرامی به‌هم متصل می‌شوند. اتصالی عجیب که از آن‌ها «کلی» نامتعارف و چند تکه و قطعه می‌سازد؛ کلی که از دور هراسناک است و بزرگ. اما وقتی به آن نزدیک می‌شوی چند شکل متفاوت تشکیل شده‌اند که تاریخ یکسان‌نگر ایرانی تلاش کرده به آن‌ها هویتی کلی ببخشد. و این مهم‌ترین کار و کشف درون‌متنی ناتاشا امیری است.

از سویی دیگر مردهای این رمان نیز در چنین وضعیتی قرار دارند اما آن‌ها بیش از آنکه در پی فردیت خود باشند می‌کوشند از یک هاله‌ جمع‌گرای کل‌نگر پنهان شوند تا آسیب کمتری بخورند از این تاریخ غیرقابل پیش‌بینی. بنابراین با دو قرائت متفاوت روبرو هستیم از مساله‌ کلیت وجودی در رمان «مرده‌ها در راه‌اند»، دو مسیری که هر کدام به‌نحوی نشان می‌دهند رازهای پنهان‌شده، اتفاق‌های تکان‌دهنده و وقایع سرنوشت‌ساز جهان بیرون برای این انسان ایرانی موقعیتی می‌سازند برای پنهان‌ترشدن. این امر یا به اراده‌ شخصیت‌هاست یا به‌خاطر جبری تاریخی. که دومی بیشتر از همه درباره‌ اکثریت زنان رمان مصداق پیدا می‌کند. زنانی که نام‌های اغلب خاص‌شان نیز هوشمندانه انتخاب شده تا تاکیدی باشد بر این میل فردیت‌طلبی پنهان‌شده در همان «کل»پوشاننده. هرچقدر که این زن‌ها با جهان بیرون در حال گفت‌و‌گو هستند و میل به حضور دارند مردهای امیری محافظه‌کار هستند. این محافظه‌کاری تاریخی و طولانی ریشه‌های آشکار و پنهانی دارد که درنهایت به‌زعم نویسنده باعث تولد انفعال شده. انفعالی که امیری ریشه‌هایش را در ماجراهای سال ۱۳۳۲ جست‌و‌جو می‌کند. برای همین است که بخش‌های عمده‌ای از داستان که در سال‌های نزدیک به اکنون می‌گذرند از لحاظ معرفت‌شناختی نزدیک هستند به نقطه‌ آغازین رمان که قضیه‌ تاثیر کودتا باشد بر جهان این انسان. امری که نسل‌به‌نسل می‌چرخد و بازتاب‌های متفاوتی میان شخصیت‌ها همراه دارد.

ناتاشا امیری در رمان بلند «مرده‌ها در راه‌اند» وجوه مختلفی را برای ساختن چنین فضایی در نظر گرفته که مهم‌ترین‌شان توجه مداوم به جزئیات است؛ جزئیاتی که هم سازنده‌ شخصیت‌های خاص او هستند، هم می‌توان در بسامد حضور اشیاء، مکان‌ها، نام‌ها و اتفاق‌های ریزودرشت درکشان کرد. برای همین است که آغاز رمان کمی برای مخاطب غافلگیرکننده است. چون با حجمی از همین جزئیات روبرو می‌شود و نام‌ها که ممکن است برایش دافعه ایجاد کنند اما این امری‌ است که ذاتی رمان او محسوب می‌شود و نمی‌شود این جهان را برای مخاطب خلاصه یا آسان کرد. با این فرایند، توجه به جهان‌های کوچکی که این جزئیات می‌سازند باعث می‌شود خطوط اصلی‌تر داستان مشخص شوند. رمانی که از ساختار کلاسیک پلات تن زده است، طی روندی برای شخصیت‌های نسبتا زیادش ماجرا طراحی می‌کند که بسیارشان پروسه‌ زمانی حدودا شصت‌ساله‌ای را سپری می‌کنند. کارگردانی و تدوین این حجم از ماجرا و شخصیت کار بسیار مشکلی است و عملا نویسنده را وادار کرده که از یک ساختار نو برای روایت استفاده کند که متکی بر یک نقطه‌ محوری و اصلی نیست.

«مرده‌ها در راه‌اند» رمان خاصی ا‌ست. رمانی که در کنار برخی از آثار شاخص این روزهای ادبیات ایران که به تاریخ و سیاست توجه ویژه‌ای دارند، می‌تواند پیشنهاددهنده‌ نگاهی باشد مختص به ناتاشا امیری؛ نگاهی برآمده از زمان و طول آن. امری که به مرده‌های او جانی چندباره می‌بخشد.

*منتقد و داستان‌نویس. از آثار: بهار برایم کاموا بیاور