موضع اصلاحطلبان در قبال دولت دكتر روحاني و مشخصا نظر آنان درباره نامزد رياستجمهوري سال 96 چيست؟ پيشتر گفتيم كه جريان اصلاحطلبي يكي از دو نيروي سياسي فعال كشور است كه كسي قادر به كنار زدن آن نيست و اين جريان هم نميتواند خود را از بدنه نظام بكند و خود را در بيرون از چارچوب نظام دستهبندي كند. بنابراين تعامل اصلاحطلبان و نظام يك امر طبيعي و گريزناپذير است و بايد براي سامان دادن به اين مناسبات، از دو سوي اقدام مناسب صورت بگيرد.
هم اركان و نهادهاي نظام بايد عمق نفوذ اصلاحطلبان در جامعه را باور كنند و حضورشان در قدرت را به رسميت بشناسند و در مقابل خواست بخش بزرگي از مردم، مقاومت غيرمنطقي نكنند و هم اصلاحطلبان با حركت در چارچوب نظام و ساختار جمهوري اسلامي و مرزبندي با نيروهاي مخالف اساس نظام، نشان دهند كه ميان آنان و جمهوري اسلامي پيوندي وثيق وجود دارد كه با رفتارهاي حذفي برخي جناحها و برخي نهادها هم گسسته نميشود.
براي آنكه مناسبات اصلاحطلبان و دولت را بهتر بشناسيم بايد به وضعيت عمومي كشور توجه و از جمله شرايط كنوني را با سال 92 مقايسه كنيم. در سال 92 كليت نظام درصدد برگزاري يك انتخابات رياستجمهوري با مشاركت حداكثري مردم بود و طبعا اين اتفاق بدون وجود يك رقابت جدي رخ نميداد. بر اساس همين استراتژي، امكان حضور نيروهاي سياسي از طيفهايي مختلف در انتخابات سال 92 فراهم شد و عليرغم سختگيري شوراي نگهبان و بعد از ردصلاحيت چهره شاخصي مانند آيتالله هاشميرفسنجاني بازهم نامزدهايي از طيفهاي مختلف سياسي تاييد صلاحيت شدند و امكان برگزاري يك انتخابات رقابتي
فراهم شد.
در انتخابات رياستجمهوري سال 92 با اينكه اصلاحطلبان خودشان نامزد اختصاصي داشتند اما به اقتضاي وضعيت كشور و تركيب نامزدها، به اين جمعبندي رسيدند كه بهتر است مطالبات خودشان را محدودتر و از دكتر روحاني حمايت كنند كه ميتواند سه جريان اصلاحطلب، اعتدالگرا و اصولگرايان عاقل را در كنار هم قرار دهد و شانس رايآوري خودش را مضاعف سازد. در عمل اين روش نتيجه داد و دكتر روحاني رييسجمهور شد. از آن پس بر اين دولت ماجراها گذشت و جريان مخالف و شكستخورده در انتخابات تلاش كرد تا مردم احساس نكنند كه اتفاقي افتاده است. آنان تلاش كردند با دامن زدن به مطالبات معيشتي و رفاهي، مردم را در مقابل دولت قرار دهند و با جلوگيري از تحقق مطالبات اصلاحطلبانه، جريان اصلاحطلب را از حمايت دولت پشيمان كنند. در اين سه سال دولت روحاني توانست يك كار مهم يعني مذاكرات هستهاي را به نتيجه برساند كه كاري بزرگ بود. در حوزه اقتصاد، آرامش و ثبات نسبي ايجاد كرد. البته دولت براي ايجاد رونق اقتصادي فاقد منابع مالي كافي است و شايد از اين پس به بركت تدبير دولت در دوره پسابرجام تا حدي منابع مالي جديد از داخل و خارج فراهم شود و شاهد تحولاتي بشويم. در حوزه سياسي و فرهنگي، مقاومت دولت در مقابل فشارها قابل دفاع است اما طبعا بسياري از وعدهها عملياتي نشده است و اصلاحطلبان هم ميدانند كه در اكثر موارد از حيطه اختيارات دولت و توان رياستجمهوري
بيرون است.
با اين عملكرد دولت، آيا اصلاحطلبان باز هم از دكتر روحاني حمايت خواهند كرد؟ پاسخ اين پرسش را فردا بخوانيد.
حمايت مشروط اصلاحطلبان از دولت روحاني
علي شكوهي
صاحبخبر -