شناسهٔ خبر: 1488398 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

خواندنی‌ترین اخبار فضای مجازی؛

اهانت شرم‌آور به "حسن روحانی" رییس جمهور کشورمان/ ترفندی برای جذب مسافر ایرانی/ ریشه اختلافات "علی دایی" و "علی کریمی"/ رونمایی از مالک جدید "واتس‌آپ"

مرامِ فرزندانِ علی‌علیه‌السلام، ثبت نام مختلط دختران و پسران در برخی از مدارس ابتدایی تبریز، بی‌احترامی شرم‌آور به رییس‌جمهور ایران، ترفند خارجی‌ها برای جذب مسافر ایرانی، ویژه‌نامه‌ موهنی که با همکاری معاونت ریاست جمهوری منتشر شد، چگونه در ثواب اعمال حج دیگران شریک شویم؟ و... از اهم اخبار متنوع منتشر شده در فضای مجازی طی امروز بودند.

صاحب‌خبر -

گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»- اخبار فضای مجازی آنقدر متنوع، پرتعداد و گسترده است که کمتر کاربری توانایی بررسی همه آنها را دارد. در این بین گاهی مجبور می‌شویم زمان‌های طولانی را برای خواندن اخبار در فضای اینترنت سپری کنیم.

 

گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» با توجه به علاقه مخاطبان جهت آگاهی از اخبار متنوع، می‌کوشد تا با ارائه بسته خبری از «خواندنی ترین اخبار فضای مجازی»، کوتاهترین مسیر را برای دسترسی کاربران این خبرگزاری به اخبار جذاب و گوناگون فراهم آورد.

 

 

ثبت نام مختلط دختران و پسران در برخی از مدارس ابتدایی تبریز

آناج: گزارشات رسیده حاکی از ثبت نام مختلط دختران و پسران خردسال در مقطع ابتدایی در برخی مدارس تبریز حکایت دارد. یکی از مدارس ابتدایی ناحیه 4 تبریز در منطقه ی زعفرانیه اقدام به ثبت نام مختلط دختران و پسران خردسال در مقطع ابتدایی کرده بود که با اعتراض شدید اولیای دانش آموزان مواجه شده است.

 

ظاهرا در پی این اعتراض، مسئولان ناحیه 4 آموزش پرورش تبریز در مدرسه حاضر شده و این اقدام را خلاف قانون خوانده اند. همچنین تعدادی از اولیای دانش آموزان بعد از اطلاع یافتن از این موضوع از ثبت نام منصرف شده و فرزند خود را به مدرسه دیگری انتقال داده اند. بعد از اعتراضات گسترده، مدیر مدرسه مذکور دانش آموزان دختر را به محل دیگری انتقال داده است. پیگیری های آناج حاکیست تعدادی زیادی از مدارس مقطع ابتدایی در تبریز اقدام به چنین حرکتی کرده اند.

 

بی‌احترامی شرم‌آور به رییس‌جمهور ایران

 

صراط: اقدام کامرون شاید در ریزه‌کاری‌های مربوز به اصول تشریفات بین الملل بی احترامی محسوب نشود، اما آیا نخست وزیر انگلیس در اولین دیدار با رییس جمهور ایران بعد از انقلاب، این رفتار غیرمرسوم را بدون منظور و پیام خاصی انجام داده است؟ دیوید کامرون در دیدار حسن روحانی پای خود را روی پای دیگرش انداخته بود. این اقدام البته با شرایطی خاص در عرف بین المللی بی احترامی محسوب نمی شود اما معمولا مقامات کشورها از آن خودداری می کنند. بر اساس اصول و اداب تشریفات در دیدارهای رسمی، مقامات مجازند در دیدار با همدیگر، پای خود را روی پای دیگر بیندازند. به صورتی که زیر زانوی یک پاف روی زانوی پای دیگر قرار بگیرد. البته در دیدارهایی که غیررسمی باشند هم این اجازه داده شده است که ساق یک پا کاملا روی ران دیگر قرار بگیرد.

 

در این میان، اروپایی ها معمولا بلافاصله پس از نشستن، پای راست را روی پای چپ می اندازند. اما این عرف نیز رایج است که در دیدارهای رسمی، مقامات پاها را کنار هم و با فاصله بسیار کم روی زمین قرار می دهند. طوری که به نظر بیاید پاها تقریبا جفت شده است.

 

 

این در حالی است که برای مقامات عرب، انداختن پاها روی هم به صورتی که تخته کفش طرف مقابل، به سمت شان باشد بسیار ناراحت کننده است و سبب دلخوری شدید آنها می شود.

 

گفتنی است اینساگرام منتسب به حسن روحانی تصویر دیدار روحاین و کامرون را البته بدون آنکه به نوع نشستن کامرون اشاره کند، منتشر کرده است.

گفتنی است دو سال پیش، نوع نشستن سفیر سوئد در دیدار با محمود احمدی نژاد واکنش های مختلفی به همراه داشت. در دیدار مذکور، احمدی نژاد هم اقدام متقابلی انجام داد و پای خود را روی پای دیگرش انداخت. رفتار سفیر سوئد در دیدار مذکور به دلیل پایین تر بودن مقام او از نفر مقابل، بدون تردید بی احترامی محسوب می شد.

 

 

روحانی البته در این دیدار رفتار متقابل کامرون را انجام نداد. اقدام دیوید کامرون شاید در ریزه کاری های مربوز به اصول تشریفات بین الملل بی احترامی محسوب نشود، اما آیا نخست وزیر انگلیس در اولین دیدار با رییس جمهور ایران بعد از انقلاب، این رفتار غیرمرسوم را بدون منظور و پیام خاصی انجام داده است؟

 

 

ویژه‌نامه‌ موهنی که با همکاری معاونت ریاست جمهوری منتشر شد


رجانیوز: معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری شهریور امسال و به مناسبت روز دختر، در انتشار نشریه‌ای همکاری داشته است که مملو از مطالبی در توهین به احکام اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. نشریه «بیست ساله‌ها» شهریور ماه امسال و همزمان با روز دختر به انتشار ویژه‌نامه‌ای اقدام کرده است که بر تارک آن تصویر «شهین‌دخت مولاوردی» معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نقش بسته و البته در کنارش تاکید شده که این ویژه‌نامه با همکاری این معاونت منتشر شده است. همچنین اولین مطلب این ویژه‌نامه‌هم به قلم معاون رییس جمهور نگاشته شده است. اما با مرور مطالب این ویژه‌نامه به نکات عجیبی بر می‌خوریم.

 

در صفحه هشت این نشریه و در مطلبی با عنوان «مشکلات دختران ریشه‌های فرهنگی دارد» که به قلم مریم باقی –دختر عمادالدین باقی- نوشته شده است، رسماً احکام اساسی اسلامی مانند تفاوت دیه و ارث زن و مرد زیر سوال رفته و ریشه مشکلات دختران معرفی می‌گردد.

 

در این مطلب و ذیل عنوان «مشکلات حقوقی و قانونی» و بعنوان اولین مشکل آمده است: «دسته‌ای از قوانین قدیمی وجود دارند که دختران با تفاوت‌ و تبعیض در آن مواجه هستند مانند دیه هنگامی که آسیب جسمانی متوجه آنان می‌شود و یا هنگاهی که میراث آنان نصف برادرهایشان تعیین می‌شود.»

دوصفحه بعد از این و در مطلب دیگری با عنوان «دختران جوان از نمای نزدیک» یکی دیگر از احکام اسلامی زیر سوال می‌رود. در بخشی از این مطلب می‌خوانیم: «در بحث عدالت قضایی نیز همچنان تابلوهای اجتماعی و ممانعت‌های قانونی در هنگام ازدواج دختران و ولایت قهری پدر و ضرورت رضایت او برای ازدواج دختر(حتی دختری که از لحاظ سن، تجربه و تحصیلات مورد تایید است) جزو تبعیض‌های قضایی محسوب می‌شود.»

 

در صفحه 36 نوبت به زیر سوال بردن حکم اسلامی دیگری فرا می‌رسد و ازدواج موقت تلویحاً با فحشا هم‌تراز انگاشته می‌شود. در مطلب «ازدواج سپید» و از قول یک جامعه شناس نوشته شده است: «در حال حاضر ازدواج موقت به ارضای جنسی خود نزدیک شده است این در حالی است که چنین رابطه‌ای تفاوت چندانی با فحشا ندارد.»

 

این جامعه شناس در ادامه توصیه کرده است: «لازم است افراد روابط خود را در سطح محدود نگه دارند و زمانی که به این نتیجه رسیدند پیوند میان آنها عمیق است و می‌توانند تعهد کافی نسبت به یکدیگر داشته باشند رابطه خود را ثبت کنند البته ممکن است از ازدواج اول پدر رضایت نداشته باشد اما باید برای این موضوع نیز راهکارهای قانونی در نظر گرفته شود»!

 

اما چند صفحه پایانی مطالب به نامه‌هایی اختصاص دارد که گویا دختران برای رییس جمهور فرستاده‌اند که البته در این نامه‌ها هیچ نشانی از نویسنده نیست. گویا صفحات قبلی نشریه برای بیان همه اهانت‌ها به احکام اسلامی کافی نبوده و حالا دست اندرکاران این ویژه نامه ترجیح داده‌اند بقیه حرفهای خود را از بان دخترانی بی‌نام و نشان بیان کنند.

 

اینچنین است که در یکی از این مثلاً نامه‌ها نوشته شده است «حکومت اسلامی که جایگزین حکومت طاغوت شد و هنوز هم رضاشاه گونه می‌اندیشد» و در نامه‌ای دیگر اردوهای راهیان نور مورد تمسخر قرار گرفته است.

 

باید گفت ویژه‌نامه‌ای که به مناسبت میلاد باسعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر منتشر شده است، نهایتاً چیزی نیست جز ملغمه‌ای از شعارهای فمینیستی با طعم زیر سوال بردن احکام و مقدسات اسلامی. در این نشریه حتی برخی شعارهای تفرقه‌انگیزانه قومیتی هم مورد اشاره قرار گرفته است. با این وصف باید از معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری پرسید دلیل همکاری با این نشریه و کمک به انتشار آن چه بوده است؟ مخصوصاً که با روی کار آمدن دولت یازدهم تلاش‌های فمینیست‌ها برای حضور رسانه‌ای افزایش پیدا کرده است و حتی یکی از مشهورترین آنها موفق شده است بعد از چندین سال دوباره مجوزی برای انتشار یک نشریه در حوزه زنان بدست بیاورد.

 

گفتنی است «محمدرضا مقیسه» که در شناسنامه نشریه بعنوان قائم مقام مدیرمسئول معرفی شده است، از اعضای ستاد میرحسین موسوی در سال 88 به حساب می‌آید که پس از انتخابات هم به فعالیت‌های خود ادامه داد. او سابقه بازداشت در فتنه 88 را هم در کارنامه دارد.

 

مرامِ فرزندانِ علی‌علیه‌السلام


جهان نیوز: رژیم بعث عراق در سال های جنگ هر چه در توان داشت برای آزار اسرای ایرانی به کار برد و در این راه از هیچ جنایت و عمل غیرانسانی ابا نکرد. در هر جنگی، سربازان و رزمندگانی که به اسارت جبهه مقابل درمی آیند، سخت ترین شرایط مادی و معنوی را تا پایان جنگ متحمل می شوند. در این میان، مسائلی مانند معاهده ژنو، برای اسرا حکم شوخی را دارد. رژیم بعث عراق در سال های جنگ هر چه در توان داشت برای آزار اسرای ایرانی به کار برد و در این راه از هیچ جنایت و عمل غیرانسانی ابا نکرد.اما در مقابل، اسرای عراقی در ایران، بهترین شراسط ممکن برای یک اسیر جنگی را تجربه کردند. اسارت، اسارت است و عذاب های خودش را دارد اما جیره روزانه کابل و گرسنگی و تشنگی ممتد کجا و سه وعده غذای روزانه و دیدار با خانواده در حیاط اردوگاه و شرکت در نماز جمعه و برگزاری کلاس های عقیدتی برای اسرا کجا؟

 

صد البته که این روش برخورد با اسرا، وظیفه شرعی و انسانی ما بود و به آن مفتخریم. ما فرزندان حیدر کرارعلیه‌السلام هستیم و این مرام ما است.

عکسی که می بینید، یک اسیر عراقی را در بندِ بسیجیان ایرانی نشان می دهد. یکی در حال بستن زخم دست او است و دیگری از قمقمه شخصی اش به او آب می دهد. این جا انسان به یاد سروده استاد شهریار می افتد که:

 

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من


چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا

 

چگونه در ثواب اعمال حج دیگران شریک شویم؟

 

ایکنا: امروز اولین روز از ۱۰ شب اول ذی الحجه است. برای این روزها اعمالی ذکر و در احادیث آمده است که انجام این اعمال موجب می‌شود در ثواب حاجیان، و اعمال حج آن‌ها شریک شویم. خداوند در آیه دوم سوره فجر به شب های ده گانه سوگند یاد کرده است «وَلَیَالٍ عَشْرٍ». بر اساس برخی روایت ها ده شب اول ماه ذی الحجه از جمله این ده شب ارزشمندی است که مورد سوگند الهی واقع شده است.


امروز جمعه، چهارم شهریور ماه مصادف با اول ذی الحجه است. خداوند در سوره حج (آیه ۲۸) ضمن بیان فریضه بزرگ «حج» سخن از «ایام معلومات» گفته است که مومنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکی از تفسیرهای معروف «ایام معلومات» که در روایات نیز آمده است، ۱۰ روز اول ذی‌الحجه است. بنابراین، هم شب‌های آن عزیز است و هم روزهای آن.برای این ماه اعمالی ذکر شده است که علاوه بر اعمال خاص روزهای این ماه به دلیل وجود دو عید قربان و غدیر اعمال ویژه ای نیز برای این ایام عنوان فرموده اند.


بر همین اساس اعمال مشترک روزهای دهه اول ماه ذی الحجه عبارت است از: دو رکعت نماز میان نماز مغرب و عشاء.


امام صادق (ع) می‌فرماید: پدرم حضرت امام باقر(ع) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذی‌الحجه، هر شب میان نماز مغرب و عشاء این دو رکعت نماز را ترک مکن، در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را می‌خوانی، پس از آن این آیه (آیه ۱۴۲ سوره اعراف) را می‌خوانی: «وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛ و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن».


اگر چنین کنی، در ثواب حاجیان، و اعمال حج آن‌ها شریک می‌شوی.


روزه گرفتن در ۹ روز اول


در روایتی از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که هر کس ۹ روز اول ذی‌الحجه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را برای او می‌نویسد.


ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اول تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را می‌خواند: اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَیَّامُ الَّتِی فَضَّلْتَهَا عَلَی الْأَیَّامِ وَ شَرَّفْتَهَا قَدْ بَلَّغْتَنِیهَا بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ فَأَنْزِلْ عَلَیْنَا مِنْ بَرَکَاتِکَ وَ أَوْسِعْ عَلَیْنَا فِیهَا مِنْ نَعْمَائِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهْدِیَنَا فِیهَا لِسَبِیلِ الْهُدَی وَ الْعَفَافِ وَ الْغِنَی وَ الْعَمَلِ فِیهَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَی وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ مَلَإٍ وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَکْشِفَ عَنَّا فِیهَا الْبَلاءَ وَ تَسْتَجِیبَ لَنَا فِیهَا الدُّعَاءَ وَ تُقَوِّیَنَا فِیهَا وَ تُعِینَنَا وَ تُوَفِّقَنَا فِیهَا لِمَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَی وَ عَلَی مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنْ طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ أَهْلِ وِلایَتِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

 

خدایا این روزها روزهایی است، که بر سایر روزها برتری و شرافت دادی و به لطف و رحمتت مرا به آنها رساندی، برکاتت را بر ما فرو فرست و از نعمت‌هایت در این روزها بر ما وسعت ده. خدایا از تو می‏‌خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و ما را در این روزها به راه هدایت و پاکدامنی و بی‏‌نیازی و عمل در آنها به آنچه می‏‌پسندی و خشنود می‏‌شود هدایت فرمایی، خدایا از تو درخواست می‏‌کنم، ای جایگاه هر شکوایه و ای شنوای هر راز و نیاز و ای حاضر در هر جمع و ای دانای هر نهان که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و در این روزها بلا را از ما برگردانی و دعایمان را مستجاب گردانی، و نیرویمان دهی و یار‏مان نمایی، و به آنچه ای پروردگار ما دوست داری و خشنود می‌‏شود موّفقمان بداری و بر اموری که از طاعتت و طاعت رسولت و اهل ولایتت بر ما واجب نمودی توفیقمان دهی. خدایا از تو درخواست می‏‌کنم ای مهربان‏ترین مهربانان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی،

 

وَ أَنْ تَهَبَ لَنَا فِیهَا الرِّضَا إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ وَ لا تَحْرِمْنَا خَیْرَ مَا تُنْزِلُ فِیهَا مِنَ السَّمَاءِ وَ طَهِّرْنَا مِنَ الذُّنُوبِ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهَا دَارَ الْخُلُودِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَتْرُکْ لَنَا فِیهَا ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا دَیْنا إِلا قَضَیْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا أَدَّیْتَهُ وَ لا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلا سَهَّلْتَهَا وَ یَسَّرْتَهَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ یَا مَنْ لا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنَا فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَ الْفَائِزِینَ بِجَنَّتِکَ وَ النَّاجِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ عَلَیهِم تَسلیماً.

 

و خشنودی خود را در این روزها به ما ارزانی کنی، که به یقین‏ تو شنوای دعایی، و از خیری که در این ایام از عالم بالا نازل می‏‌کنی، ما را محروم مساز و از گناهان ما را پاک ساز، ای دانای نهان‌ها، و در این روزها خانه جاودان را بر ما واجب گردان. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و گناهی را برای ما باقی بگذار جز آنکه‏ ببخشی، و نه اندوهی جز آنکه برطرف کنی، و نه بدهی جز انکه بپردازی، و نه غایبی جز انکه به ما برسانی، و نه حاجتی از حاجات دنیا و آخرت جز آنکه هموار و آسان نمایی، به یقین تو بر هر چیز توانایی. خدایا ای دانای‏ نهان، ای رحم‏ کننده به اشک‌های روان، ای اجابت‏ کننده دعاها، ای پروردگار زمین‌ها و آسمان‌ها، ای‏ آن‏که صداها بر او اشتباه نشود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و ما را در این روزها از آزادشدگان و رهاگشتگان از آتش، و رسیدگان به بهشت، و از نجات‏ یافتگان قرار ده به مهربانی‏ات ای مهربان‏ترین مهربانان، و درود خدا بر آقایمان محمّد و همه اهل بیتش.

 

پنج دعایی را بخوانید که به فرموده امام باقر(ع) خداوند آن را به وسیله جبرئیل برای حضرت عیسی (ع) هدیه فرستاد، تا در ایام این دهه، آن‌ها را بخواند. آن پنج دعا چنین است:

 

(۱) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۲) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ أَحَدا صَمَدا لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا (۳) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ أَحَدا صَمَدا لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ (۴) أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۵) حَسْبِیَ اللَّهُ وَ کَفَی سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعَا لَیْسَ وَرَاءَ اللَّهِ مُنْتَهَی أَشْهَدُ لِلَّهِ بِمَا دَعَا وَ أَنَّهُ بَرِی‏ءٌ مِمَّنْ تَبَرَّأَ وَ أَنَّ لِلَّهِ الْآخِرَةَ وَ الْأُولَی.

 

(۱) گواهی می‌‏دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‏ شریک است، فرمانروایی و سپاس برای اوست، خیر تنها به دست اوست‏ و او بر هرچیز تواناست (۲) گواهی می‏‌دهم معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‏ شریک است، یکتا و بی‏‌نیاز است‏ همسر و فرزندی نگرفته است. (۳) گواهی می‏‌دهم معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‏ شریک است، یکتا و بی‏‌نیاز است‏ نه زاده و نه زاییده شده است، و برایش هیچ همتایی نیست. (۴) گواهی می‏‌دهم معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‏ شریک است، فرمانروایی و سپاس برای اوست، زنده می‏‌کند و می‏‌میراند و اوست زنده‏‌ای که نمی‏‌میرد، خیر تنها به دست اوست، و او بر هرچیز تواناست. (۵) خدا مرا بس است و کفایت می‏‌کند، خدا گوش فرا دهد برای آن‏که او را بخواند، ورای خدا نهایتی نیست، گواهی می‏‌دهم برای‏ خدا به آنچه دعوت کرد، و خدا بیزار است از هرکه از او بیزاری جوید، و آخرت و دنیا از آن خداست.

 

سپس حضرت عیسی (ع) پاداش فراوانی را برای ۱۰۰ مرتبه خواندن این پنج دعا ذکر فرمود. مرحوم «علامه مجلسی» گفته است: اگر کسی هر روز هر یک از این پنج دعا را ۱۰ مرتبه بخواند (که در مدت ۱۰ روز هر کدام را ۱۰۰ مرتبه خوانده است) به روایت عمل کرده است. البته اگر هر روز هر دعایی را ۱۰۰ مرتبه بخواند بهتر است.

 

در هر روز، از این دهه، این تهلیلات (لااله‌الا الله‌ها‌) را که از امیرالمومنین نقل شده است بخواند و اگر روزی ۱۰ مرتبه بخواند بهتر است:لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ اللَّیَالِی وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْکِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُونِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ فِی اللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ فِی‏ الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الرِّیَاحِ فِی الْبَرَارِی وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنَ الْیَوْمِ إِلَی یَوْمِ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ.

 

معبودی جز خدا نیست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودی جز خدا نیست به شمار امواج دریاها، معبودی جز خدا نیست، و رحمت او از آنچه گرد می‏‌آورند بهتر است، معبودی جز خدا نیست، به شمار خارها و درختان، معبودی جز خدا نیست به شمار موها و کرک‌ها، معبودی جز خدا نیست به شمار سنگ‌ها و کلوخ‌ها، معبودی جز خدا نیست به شمار بهم‏ خوردن پلک‌ها، معبودی جز خدا نیست در شب چون سیاهی بنماید و در صبح چون سپیدی سر برآورد، معبودی جز خدا نیست به شمار بادها در صحراها و کوه‌ها، معبودی جز خدا نیست از امروز تا روز دمیده شدن در صور.

 

ترفند آنچنانی ایرلاین خارجی برای جذب مسافران ایرانی

 

در تازه ترین تلاش های ایرلاین های خارجی برای جذب مشتریان ایرانی، ایرلاین آلیتالیا از آژانس های ایرانی خواسته است تا مسیرهای این شرکت را به عنوان پیشنهاد ویژه، به مسافران ارائه کنند.
خبرگزاری فارس: ترفند جالب ایرلاین خارجی برای جذب مسافران ایرانی

سایت صبحانه نوشت: جذب هزاران مسافر ایرانی که در طول سال به قصد مسافرت یا تحصیل و کار به خارج از مرزهای کشورمان عزیمت می کنند آنقدر برای ایرلاین های خارجی جذاب است که در تلاش هستند به هر نحو ممکن درصدی بیشتر از این مسافران را نصیب خود کنند.

تبلیغات فراوان و تخفیفات ویژه ای که هر از چند گاهی از سوی این شرکت های هواپیمایی ارائه می شود، در کنار تعلل های ایرلاین های ایرانی باعث شده تا درصد قابل توجهی از مسافران ایرانی برای پروازهای خود این شرکتهای خارجی را انتخاب کنند.

علی رغم همه تبلیغات آشکار این ایرلاین ها برای منت گذاشتن بر سر مسئولان و مردم کشورمان جهت تداوم پروازهای خود به مقصد یا از مبدا ایران، در لایه های پایین عطش حضور در کشورمان آنقدر زیاد است که اگر اصطلاحا این شرکت ها را از در بیرون کنیم، دوباره از پنجره در تلاش برای بازگشت به جامعه ایران هستند.

در تازه ترین تلاش های ایرلاین های خارجی برای جذب مشتریان ایرانی، ایرلاین آلیتالیا که طی سالهای اخیر با بحران مالی گسترده و اخراج کارکنان خود مواجه شده از آژانس های ایرانی خواسته است تا مسیرهای این شرکت را به عنوان پیشنهاد ویژه، به مسافران ارائه کنند.

این ایرلاین در عین حال برای ترغیب آژانس های مسافرتی به این کار، اعلام کرده که خریداران ناشناسی از سوی این شرکت به دفاتر فروش بلیت مراجعه یا تماس تلفنی برقرار می کنند و کسانی که مسیرهای آلیتالیا را پیشنهاد هند مبلغ 250 هزار تومان کارت هدیه دریافت خواهند کرد.

آلیتالیا در خردادماه امسال اعلام کرده بود  به منظور رسیدن به توافق با شرکت اتحاد (امارات متحده عربی) که حاضر به سرمایه گذاری 560 میلیون یورویی در آلیتالیا است، 2200 کارمند خود را اخراج می کند.

 

 




روزی که کریمی به دایی "لایی" انداخت/ نگاهی به ریشه اختلافات کریمی و دایی


مهر: سال 75 را به نیمه رسانده‌ایم. پرسپولیس را اما نه خیال علی دایی هست و نه تصوری از یک بازیکن همچون علی کریمی. یکی از آنها بازیکن بانک تجارت است و دیگری پیراهن تیم فتح را به تن دارد. یک بار... دوبار...، علی کریمی به قول فوتبالی‌ها به دایی «لایی» می‌اندازد و کلید یک دعوای تاریخی را می‌زند.
 علی کریمی در شرایطی به تمرین پرسپولیس برگشت و با سرخپوشان تمرین می‌کند که بعد از خداحافظی نیازی به حفظ و آمادگی بدنی‌اش در سطح بالا ندارد. در این مورد اما گفته می شود مسئولان پرسپولیس در تلاشند تا او را متقاعد کنند به عنوان بازیکن به جمع سرخپوشان برگردد. آنهم در شرایطی که چند هفته از اخراج علی دایی نمی‌گذرد!

اگرچه علی کریمی شخصیت خاص و محکمی دارد و قابل نفوذ نیست اما به نظر می رسد به شدت تحت تاثیر حمله هواداران پرسپولیس قرار گرفته و می‌گوید اگر خداحافظی نکرده بودم کاری که از دستم برمی‌آمد را انجام می دادم.

در واقع کریمی به شدت محاصره شده است و هر کجا که پا می گذارد با درخواست برای بازگشت به فوتبال و پرسپولیس مواجه می شود که این موضوع باعث شد که خودش را به تمرین پرسپولیس برساند و با این تیم تمرین کند تا به همه بفهماند اگر کاری از دستش می‌آید برای تیم سابق خود انجام می دهد.

اما حضور کریمی در تمرین پرسپولیس تنها چند روز بعد از جدایی دایی از این تیم معناهای دیگری هم دارد و یکی از آن معانی خروج دشمن سرسخت کریمی از پرسپولیس و آزاد شدن ورود و خروج کریمی به تمرین این تیم هم هست. به همین بهانه ماجرای دایی و کریمی را باز می کنیم و برخی اطلاعات را جمع آوری.

سال 75 را به نیمه رسانده‌ایم. پرسپولیس را اما نه خیال علی دایی هست و نه تصوری از یک بازیکن همچون علی کریمی. یکی از آنها بازیکن بانک تجارت است و دیگری پیراهن تیم فتح را به تن دارد که دست بر قضا در یکی از بازی‌های سالنی چشم‌شان به چشم هم افتاده؛ بی‌آنکه بدانند در فردای مشترک‌شان چه‌ها رقم خواهد خورد.

یک بار... دوبار...، علی کریمی به قول فوتبالی‌ها به دایی «لایی» می‌اندازد و کلید یک دعوای تاریخی را می‌زند. دعوایی که تا بیش از یک سال بعد، در سایه بود. درست تا روزی که جادوی کریمی چشم علی پروین را خیره کرد.

آن روز پروین بازگشت دوباره‌اش را روی دوش 4 - 5 هزار هوادار جشن گرفته و در ورزشگاه کارگران به تماشای پرسپولیسی نشسته بود که اتفاقا باز هم حمید درخشان تمرینش می‌داد. چشمش جوان مو فرفری را گرفته بود که بی‌محابا همه را دریبل می‌کرد. «این پسره کیه؟ » و پاسخش را اینطور گرفت: «اسمش علی کریمیه. از تیم فتح آوردیمش. هافبک- مهاجمه اما مت‌کوویچ دو بار هم در دفاع راست بازی‌اش داده.»

پروین سری به رضایت تکان می‌دهد و با این جمله که «همینو نگهش دارین دیگه بازیکن نمی‌خوایم» همه‌چیز را تمام می‌کند. اتفاقا پرسپولیس همان روزها به علی دایی پیشنهاد داده بود و بعدها اینطور به گوش دایی رساندند که «پرسپولیس یه مهاجم خوب گرفته و دیگه تو رو نمی‌خواد.»

این حرف، داستان دایی و پرسپولیس را همانجا تمام و دعوایش با کریمی را رو کرد. در همه روزهای بعد از آن هم که به همبازی بودن دایی و کریمی در تیم‌ملی گذشت، کافی بود چشم بگردانی تا آن کینه و اختلاف‌ها - که دیگر عیان شده بود - را ببینی.

کینه‌ای که این‌بار علی کریمی در یک مصاحبه‌ جنجالی آن را یادآوری کرد اما آنچه دایی را به واکنش واداشت این جمله‌اش بود که «خدا دایی رو بغل کرده» آتش این دعوا نه تنها هرگز فرو ننشست که هر روز بیش از پیش شعله می‌کشید.

در جام ملتهای 2000، علی کریمی را AFC پدیده فوتبال قاره نام داده بود اما او را در بازی‌های تیم‌ملی روی نیمکت می‌دیدیم تا بشنویم کار دایی بوده که می‌خواهد همه زیر بلیتش باشند. می‌گفتند جلال طالبی آنقدر از آقای گلش حرف‌شنوی دارد که به خواست او کریمی را پیچ کند به نیمکت.

در جام ملت‌های 2004 هم زمزمه‌هایی درباره پاس ندادن برخی بازیکنان به دایی به گوش می‌رسید تا رسیدیم به جام‌جهانی 2006. این بار علی دایی لب به گلایه باز کرد و انگشت اتهامش را به سوی کریمی و دو ملی‌پوش باتجربه دیگر نشانه رفت: «توی چشمم نگاه می‌کنند و به من پاس نمی‌دهند!»

و این پاس ندادن را وقتی سرمربی تیم‌ملی شد با دعوت نکردن از علی کریمی تلافی کرد. بعد از آن دیگر کریمی و دایی هیچ‌جای این فوتبال با هم همراه نشدند. حتی در آن آشتی‌کنان صوری و کاملا مصنوعی که در رختکن ورزشگاه آزادی برای‌شان ترتیب دادند و یک روبوسی هم در آن ندیدیم! بعد از آن رفت و برگشت‌های دایی و کریمی به پرسپولیس، همه در جهت مخالف هم بود. حالا برخی از حرفهای کم اهمیت تر کریمی و دایی را بخوانید:

کریمی پس از آنکه دایی به پرسپولیس آمد:"شرط رویانیان برای قرارداد با دایی، نبودن علی کریمی در تیم بود که دایی هم این شرط را به راحتی پذیرفت. آقای دایی در ابتدای درگیری‌شان با رویانیان خوب از من استفاده کردند. اما بعد از سه چهار ماه که قرار شد به اینجا بیایند، بعد‌ها به مدیر برنامه‌های من گفتند که رویانیان تنها شرط قرارداد دایی را نبودن من در تیم تعیین کرده که دایی هم پذیرفته است"‌.

شماره هشت پرسپولیس در خصوص ریشه اختلافات با دایی گفت: این طوری که نمی‌شود. اصلا نوع برخورد درست نیست. از هم‌دوره‌ای‌های ما مثل حسین کعبی و یحیی گل محمدی بپرسید. احترام باید متقابل باشد. اما برخورد این آقا درست نبود. گاهی اوقات به خاطر یک پاس سر بازیکن جوان داد می‌زد. کسی این چیز‌ها را فراموش نمی‌کند اما الان آقایان با داد و بیداد کارشان را پیش می‌برند. شاید الان همه چیز بر وفق مراد باشد اما زندگی همیشه این‌طوری نمی‌ماند.

علی دایی نیز پس از بازی با مس کرمان در نشست خبری واکنش نشان داد و تاکید کرد که چرا آنهایی که ادعای پرسپولیسی بودن می کنند به خاطر حرف های وی در برنامه 90 ناراحتند؛ حرف هایی که برای دفاع از حقوق پرسپولیس زده شد نه علی دایی.

دایی همچنین با کنایه به کریمی گفت: دلیل صحبت علیه من روز قبل از بازی چیست؟ او می توانست بعد بازی حرف بزند. ایشان ثبات در حرف هایش ندارد و جوابش را نمی دهم اگر ثبات داشت یک روز خداحافظی نمی کرد که یک روز برگردد. نمی شود صحبتش را جدی گرفت.

البته پاسخ علی کریمی که شبیه به دعواهای نوجوانان در دوران مدرسه بود: بهتر است مثل دو مرد با هم تسویه‌حساب کنیم. رو در رو با یکدیگر حساب و کتاب کنیم و این مسئله را به گردن هواداران نیاندازیم. بهتر است تمرکزمان را روی تیم خود بگذرایم من به عنوان بازیکن به تراکتورسازی و دایی به عنوان مربی به پرسپولیس فکر کند. به احترام هواداران پرسپولیس چیزی نمی‌گویم.

کریمی چند وقت بعد در مواجهه با این پرسش "دایی گفته شما ثبات ندارید و یک روز خداحافظی کرده و روز دیگر به فوتبال برگشته‌اید"گفت:"این را می‌گذارم به عهده برنامه نود که آن‌ها این مسئله را بررسی کنند. آن‌وقت معلوم می‌شود که من بیشتر ثبات داشتم یا ایشان؟ در این زمینه مردم باید قضاوت کنند.

وی ادامه داد: من اگر خداحافظی کردم تصمیمم احساسی بود و فردای آن مشورت کردم و تصمیم دیگری گرفتم. فکر نمی‌کنم این موضوع به کسی ارتباط پیدا کند. به کسی مربوط نیست که او موضع‌گیری می‌کند. این‌ها بهانه است اگر حرف داریم چیز درست و حسابی بگوییم که مردم لذت ببرند. مگر کریم باقری از تیم ملی خداحافظی نکرد؟

کریمی در مصاحبه اش ادامه داد: دایی سرمربی تیم ملی شد مرا دعوت کرد که خداحافظی کردم و به تیم ملی نرفتم، آن‌ها رفتند کریم باقری را آوردند که خداحافظی کرده بود. اگر فردوسی‌پور عادل باشد این مصاحبه را نشان می‌دهد و در آرشیو نود موجود است. دایی در مصاحبه‌اش در نود گفت کریم باقری بازیکن خوبی است اما از لحاظ فنی و تاکتیکی به تاکتیکش نمی‌خورد. اما وقتی من علی کریمی نیامدم، او کریم باقری را برخلاف حرفش به تیم ملی دعوت کرد. در نود خیلی صحنه‌ها هست که نشان می‌دهد چه کسی ثبات ندارد".

نکته جالب ماجرا حرفی بود که محمد دادکان در مورد دعواهای دایی و کریمی گفت: من نمی فهمم چه سودی دارد که وارد این موج ها می شوند. حیف نیست علی دایی و علی کریمی با هم دعوا کنند؟ اگر مشکلی دارند چرا رو در روی هم حل نمی کنند تا یک بار برای همیشه پرونده اش بسته شود.

رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ادامه داد: در مملکتی که چهل درصد تورم وجود داشته. دعوای اینها چرا باید مهم باشد؟ هیچ فکر کردید چرا مسوولین دولتی را به جان هم نمی اندازند؟ این ها را رو بروی هم قرار می دهند تا شما که صبح رفتی سر کار نگویید با هفتصد تومان حقوق چیکار کنم؟ به هر حال آن دعوای قدیمی هنوز ادامه دارد و در سکوت و با رفتارها ادامه پیدا کرده است. این بار نوبت کریمی است که همراه پرسپولیس باشد شاید روزی دوباره ورق برگردد.



رسم جالب دانش‌آموزان ازبک


دانش آموزان ازبک آغاز سال تحصیلی جدید را با آداب و رسوم خاصی گرامی می‌دارند. دانش آموزان ازبک هر ساله و در آغاز سال جدید تحصیلی، مراسم خاصی را به منظور آشنا کردن دانش آموزان جدیدالورود با محیط مدرسه انجام می‌دهند.

در این مراسم ویژه که بر طبق یک سنت دیرین انجام می‌شود، هرکدام از دانش آموزان کلاس نهم، بچه‌های کلاس اولی را بهمراه خود داخل صحن حیاط مدرسه آورده و بصورت مشترک صف تشکیل می‌دهند.

پس از نواخته شدن سرود ملی ازبکستان، دانش‌آموزان کلاس نهم باید یک نفر از کلاس اولی‌ها را بر روی دوش خود گذاشته و در محوطه مدرسه به مدت چند دقیقه راه ببرند.

پس از این مراسم که با شور و شوق بسیاری همراه است، دانش آموزان کلاس اول فارغ از دغدغه‌های دوری از خانواده هر کدام به همراه بچه‌های کلاس‌های بالاتر به کلاس‌های درس خود هدایت و ساعت اول درس را به همراه بزرگترها سپری می‌کنند.

بسیاری از مردم ازبکستان بر این باور هستند، این عمل که از گذشتگان آنان به ارث رسیده است، باعث دور شدن ترس از بچه‌های کلاس اولی و ایجاد شوق در بچه‌های کلاس‌های بالاتر می‌شود.

به گزارش وزارت آموزش و پرورش ازبکستان، در سال تحصیلی 2014 و 2015 میلادی 587 هزار نفر دانش آموز وارد کلاس اول شده‌اند.

هم اکنون در ازبکستان به طور کلی 157 هزار و 708 موسسه آموزشی از جمله 9 هزار و 739 مدرسه، 4 هزار و 950 پیش دبستانی، 278 مدرسه موسیقی و هنر کودکان و 483 مدرسه ورزشی کودکان فعالیت می‌کنند.

علاوه‌ بر این، هم اکنون در ازبکستان یک هزار و 400 دانشگاه، 145 پیش دانشگاهی، 66 موسسه آموزش عالی از جمله 8 شعبه موسسات آموزش عالی کشورهای خارجی فعالیت می‌کنند.

آموزش در مدارس ازبکستان از کلاس اول تا کلاس نهم اجباری و رایگان است.

دانش آموزان کلاس‌های اول در آغاز هر سال تحصیلی جدید هدیه ویژه رییس جمهوری شامل کیف و 12 قلم وسایل آموزشی و کمک آموزشی دریافت می‌کنند.

همچنین بر اساس آمار رسمی، در سال تحصیلی 2014 و 2015 میلادی بیش از 62 هزار و 900 نفر داوطلب دانشجوی موسسات آموزش عالی مختلف این کشور شده‌اند.

سال تحصیلی جدید در ازبکستان 11 شهریور برابر با دوم سپتامبر آغاز می‌شود.

 


پسربچه ای با بهترین شغل دنیا


باشگاه خبرنگاران: "ایوان" پسر 8 ساله ای است که بازی کردن را تبدیل به یک شغل کرده است و درآمد بالایی نیز از آن بدست می آورد. این کودک به همراه پدرش یک شبکه ویدیویی آنلاین را اداره می کنند که در آن تنها "بازی" وجود دارد.
 همه انسان ها بازی کردن را دوست دارند و شاید نتوان کسی را پیدا کرد که علاقه به بازی نداشته باشد اما بازی کردن نمی تواند شما را میلیونر کند و برای کسب در آمد باید بازی را تنها به اوقات فراغت خود ببرید.

"ایوان" پسر 8 ساله ای است که بازی کردن را تبدیل به یک شغل کرده است و درآمد بالایی نیز از آن بدست می آورد. این کودک به همراه پدرش یک شبکه ویدیویی آنلاین را اداره می کنند که در آن تنها بازی وجود دارد.

این پسر بچه بازی های مختلف از "لگو" تا بازی های آندرویدی را مقابل دوربین بازی می کند و نظر خودش را در مورد آن ها می گوید. هر کدام از فیلم های او بیش از 1 میلیون بیننده دارد و حاصل در آمد آن در طول سال 1.3 میلیون دلار می شود.

این شبکه ایده ای از پدر اوست و در این مورد می گوید" ابتدا یک سرگرمی جالب برای ایوان درست کردم اما پس از مدتی دیدم که بیننده های ما بسیار زیاد شده اند و می توان این ویدیوها را تبدیل به شغلی برای خانواده کرد. "

به نظر می رسد کارهای او کودک برای اکثریت مردم جالب است و آن ها نقدهای او را که صادقانه گفته می شود بیشتر می پسندند. یکی از فیلم های این خانواده نزدیک به 50 میلیون بازدید کننده داشته است.

 

پایتخت جگرکی‌های جهان

جام جم: تصور همه از جگرکی یک سری مغازه های کوچک و یخچال ویترین دار مقابل در مغازه و آدم های به هم چسبیده ای است که در فضای کوچک و روی صندلی هایی چارپایه طور نشسته اند و تندتند دل، جگر، قلوه و ... می خورند.


چراغ‌های پرنور مغازه‌های به‌هم چسبیده و مهتابی‌های رنگی که گاهی تا وسط پیاده‌رو هم پیشروی کرده، اولین تصویری ا‌ست که هر رهگذری با آن مواجه می‌شود. جنب‌وجوش جلوی مغازه‌ها آدم را یاد تیمچه‌های شلوغ بازار می‌اندازد.

این طرف تر از پیاده رو هم وضع خیلی فرق نمی کند. یک طرف عبوری هایی که یکی یکی مغازه ها را ورانداز می کنند و طرف دیگر آنها که انتخاب شان را کرده اند و دنبال جای پارک می گردند؛ عبور و مرور معمولا کند است و به زحمت جای خالی برای پارک اتومبیل پیدا می شود. هر مغازه برای خودش بازاریابی دارد؛ پیاده ها را با داد و فریاد جذب می کنند و سواره ها را با ادوات ویژه ای شبیه چوبدستی که از قضا روشن هم می شود. قصه پارک کردن را هم همین «مستشارانِ دادزنِ شی ءِ نورانی به دست» رفع و رجوع می کنند. کافی است مغازه مورد نظرتان را انتخاب کنید، زودتر از زمانی که فکرش را بکنید برایتان جاپارک ردیف می کنند.

بوی کبابی که در فضا پیچیده رهگذران را مسخ می کند، اگر خبری از ماموران شهرداری نباشد ـ که معمولا شب ها نیست ـ بساط منقل در پیاده رو به راه است و بوی مورد نظر بینی نوازتر هم می شود، همین بو در کنار جلز و ولز کباب روی زغال و رقص دستان آقای کباب زن و دود رقیقی که گُله به گُله به آسمان می رود، سیرترین آدم های دنیا را هم به وسوسه خوردن می اندازد. اگر «شکم باز» و در عین حال «جگرخور» حرفه ای باشید، درست آمده اید، اینجا میدان بهمن تهران است؛ پایتخت جگرکی های جهان!

اتوبان نواب را که به سمت جنوب بروید، یک میدان هوایی هست که تقریبا محال است نبینید و از آن عبور کنید. از دهانه شرقی همان میدان اگر سرازیر شوید، می افتید در بزرگراهی که «دشت آزادگان» نام دارد. همین بزرگراه شما را از روی پل کابلی جوادیه که زمان افتتاحش می گفتند زیباترین پل خاورمیانه است، عبور می دهد و به راسته جگرکی های کشتارگاه می رساند.

به محض پایین آمدن از پل جوادیه سمت راستتان اولین جگرکی ها را می بینید. هرچه به میدان نزدیک تر شوید، تراکم شان بیشتر می شود و قیل وقال شان نیز هم. به میدان بهمن که برسید، ضلعی از میدان دربست مال جگرکی هاست، با اتومبیل هایی که به صورت عرضی کنار هم پارک شده اند و معمولا ماموران راهنمایی و رانندگی کاری به آنها ندارند. اگر خودروی شخصی نداشته باشید هم انتخاب های خوبی در دسترس دارید. می توانید از طریق خط بی آر تی خیابان ولیعصر خودتان را به میدان راه آهن برسانید و از آنجا با یک کورس تاکسی، در کمتر از چند دقیقه میدان بهمن باشید. یا می توانید از خط بی آرتی جمهوری ـ پارک وی که بعد از افتتاح پل جوادیه تا ترمینال جنوب امتداد یافته، استفاده کنید و درست وسط جگرکی های میدان بهمن پیاده شوید.

البته میدان بهمن حتی برای شمال شهری ها هم مکان غریبی نیست. آدم های ساکن هر کجای شهر هم که باشند، لاجرم یک روز می میرند و میدان بهمن، برای ساکنان خیلی از نقاط تهران، بهترین راه دسترسی به بهشت زهراست. تا پیش از افتتاح اتوبان امام علی، این موقعیت سوق الجیشی تر هم بود. با این حال اگر به قصد زیارت اهل قبور از گذر جگرکی های کشتارگاه عبور کرده باشید و فضایش نگرفته باشدتان، بدانید فرق هست بین عبور شبانه از این گذر و زمانی که شما احتمالا عبور کرده اید.

تصور همه از جگرکی یک سری مغازه های کوچک و یخچال ویترین دار مقابل در مغازه و آدم های به هم چسبیده ای است که در فضای کوچک و روی صندلی هایی چارپایه طور نشسته اند و تندتند دل، جگر، قلوه و ... می خورند. نه این که در کشتارگاه چنین جگرکی هایی نباشد، اما این فقط یک روی سکه است.

در سوی مقابل جگرکی هایی است که دَک وپُزشان نه به عنوانشان می آید و نه به محله ای که در آن هستند. قیمت ها هم البته لزوما متناسب با جنوب شهر نیست. با تمام این اوصاف ویژگی اصلی جگرکی های کشتارگاه این است که دل و جگر و قلوه ای که استفاده می کنند تازه است. چنان که می توان شکمی از عزا درآورد و نگران مسمومیت نشد.

زمانی دلیل تازه بودن دل و جگرهای این جگرکی ها را نزدیکی شان به کشتارگاه بزرگ تهران می دانستند؛ کشتارگاهی که زمانی اینجا بود و یک جورهایی هم وجه تسمیه محله بود و هم ریشه شکل گیری راسته جگرکی ها. محل فیزیکی کشتارگاه البته هنوز هم هست، اما از سال 75 ـ 74 به این طرف فعالیت آن متوقف شده است. سردخانه بزرگی نیز همان حوالی بود که آن نیز از سال 88 به این طرف تعطیل شده است. تعطیلی کشتارگاه میدان بهمن البته به معنای تازه نبودن مواد اولیه مغازه های آنجا نیست. مطمئن باشید اشتهار و پرمشتری بودن و رقابت نفسگیر بین مغازه های متعدد آنجا، حتما آنها را مجبور به خرید روزانه مواد اولیه تازه می کند.

محله کشتارگاه هم خودش یک محله قدیمی است و هم در محاصره چند محله قدیمی و با اصالت از قبیل جوادیه و نازی آباد قرار گرفته است. جگرکی ها تنها جاذبه این محله نیستند، کمی پایین تر از مقر جگرکی ها و ابتدای بزرگراه تندگویان، فرهنگسرای بهمن واقع شده که از فرهنگسراهای باسابقه و معروف تهران است. پارک بهمن هم همان حوالی است که با شهربازی اش تفرجگاه مهمی برای ساکنان جنوب شهر است.

در سوابقی که برای کشتارگاه نوشته اند، نام فروغ فرخزاد نیز دیده می شود. طبق قرائن فروغ در این محله بزرگ شده و حتی در باره آن قطعه شعری هم دارد.

میدان بهمن که نقطه مرکزی این محله است، از نظر دسترسی های شهری موقعیت استراتژیکی دارد. از جنوب به بزرگراه تندگویان متصل است که تهرانی ها را به بهشت زهرا می برد. از شرق به بزرگراه بعثت می خورد که راه مهم دسترسی به محله های جنوب شرقی تهران از قبیل افسریه و بزرگراه مهم امام علی است. در سمت غربش بزرگراه دشت آزادگان واقع شده که راه دسترسی به میدان 9 دی و بزرگراه مهم نواب است و سمت مقابل این بزرگراه هم، خیابانی است به همین نام که به نازی آباد منتهی می شود.

با تمام این اوصاف ولی، اغلب تهرانی ها میدان بهمن و کشتارگاه را به جگرکی هایش می شناسند، جگرکی هایی که اغلب شان یک نانوایی نقلی هم دایر کرده اند تا تئوری «نان داغ ـ کباب داغ» را محقق کنند و در ابتدای نام خیلی هاشان پیشوند «دایی» و «عمو» دیده می شود. از همین پیشوندها بر می آید که فضای اینجا صمیمی تر از همه رستوران هایی است که تا به حال تجربه کرده اید. حتی اگر اهل دل و جگر و خوئک و این طور چیزها نباشید هم دیدن شور و حال شبانه کشتارگاه به امتحانش می ارزد، حداقل یک بار.

 


فیس‌بوک رسما مالک واتس‌آپ شد

تسنیم: فیس‌بوک در آخرین ماه شمسی سال گذشته (فوریه 2014) اخبار پیرامون خرید 19 میلیارد دلاری‌اش را تأیید کرد و رسما گفت که مالک واتس‌آپ شده است.

 

اما اتحادیه اروپا با گذشت تقریبا شش ماه از اعلام چنین موضوعی و با توجه به نگرانی برخی رقبای فیس‌بوک، دست به بررسی این خرید سنگین زد و اعلام کرد که در راستای حمایت از خلاقیت‌ها و شرایط رقابتی در حوزه ارتباطات، زوایای این خرید را واکاوی می‌کند.

 

اتحادیه اروپا، انجام این کار را به آژانس‌های رگولاتور ارتباطی واگذار کرد تا گران قیمت‌ترین خرید فیس‌بوک را به چالش بکشد و از شرکت‌های فناوری محور هم بخواهد که نظرشان را درباره این خرید تجاری بگویند.

نتیجتا قرار شد تا 11 مهر ماه مشخص شود که این خرید مورد تأیید است یا رد می‌شود؛ اما امروز (هفت روز پیش از موعد در نظر گرفته شده) دو نفر نزدیک به این پرونده که در جریان امور هستند، گفته‌اند که مجوز برای فیس‌بوک صادر شده است.

با این حساب خیال فیس‌بوک از خریدش باید مطمئن باشد زیرا براساس گفته‌های این دو منبع اطلاعاتی، کمیسیون اروپایی ه ضد رقابتی نبودن چنین خریدی پی برده است.

واتس‌آپ هم‌اکنون 450 میلیون کاربر دارد و می‌خواهد تا پایان سال سرویس تماس صوتی خود را نیز راه‌اندازی کند.

 

 

 

 

عجیب و غریب‌ترین دهان دنیا


این ماهی با رفتاری تهاجمی دهان خود را برای قدرتنمایی در برابر دشمنان باز می کند و در سواحل کالیفرنیا بسیار دیده شده است.

 

برچسب‌ها:

نظر شما