میلاد نجفی _ چه بخواهیم چه نخواهیم، رسانه عمومی با سرگرمی زنده است. یعنی تا پوسته سرگرمی نباشد، خبری از ارائه موفق پیام نخواهد بود. حتی با وجود چارچوبهای فرهنگی در کشورمان، اهمیت این مسأله برای اهل فن اثبات شده که تا وقتی جنبه سرگرمیسازی برای مخاطب پررنگ نشود، خبری از انتقال پیام و آگاهسازی هم نیست.
اول باید مخاطب را مقابل تلویزیون نشاند، بعد به سراغ اولویتهای محتوایی رفت. رسانه ملی در طول سالیان مختلف نشان داده در صورت فراهم بودن شرایط، آمادگی جذب مخاطب گسترده را دارد. حتی امروز که به دلیل گسترش شبکههای اجتماعی و تولیدات نمایش خانگی رقابت جدیتر شده، بازهم رسانه ملی امتیازاتی دارد که از آن، رسانه مرجع میسازد. بستری که اگر مخاطبشناس باشد و کارش را درست انجام دهد، بیننده چندمیلیونی دارد. در این میان، همواره دو حوزه سریالسازی و برنامههای تلویزیونی، عناصر مهم و اساسی در این چرخه هستند. در ادامه این یادداشت، کمی درباره بخش اول آن، یعنی سریالسازی بحث خواهیم کرد.
برگ برنده تلویزیون
سالها قبل از آنکه پای سریالهای خارجی به ایران باز شود یا گوشیهای هوشمند به دست مردم برسد، این تلویزیون بود که حاکم بلامنازع سرگرمیسازی برای ایرانیان بود. هرچند که بخشی از این حاکمیت به دلیل انحصار بود اما اگر از حق نگذریم باید اعتراف کنیم که کیفیت آثار نمایشی در دورههای مختلف در بستر رسانه ملی قابل دفاع بوده است. کافیست لیست بلند مجموعههای تولیدشده در تلویزیون را مرور کنید تا به یاد بیاورید که تعداد آثار باکیفیت یا قابل قبول، نسبتا بالا بوده است و هنوز بسیاری از آنها برای مخاطبان جذاب است.
طبق آمارهای رسمی در برخی از ایام، شبکههایی مثل آیفیلم که مجموعههای قدیمی رسانه ملی را پخش میکند، جزو پربینندهترینها میشود. پس یعنی مجموعههایی ساخته شده که دچار مرور زمان نشده و بیات نشدهاند. بسیاری از کارگردانان، نویسندگان و بازیگران مطرح اینروزهای سینما و شبکه نمایش خانگی، محصول سالهای نه چندان دور رسانه ملی هستند. پس این رسانه هنوز هم توان پرورش و معرفی هنرمندان کاربلد را دارد. اجازه بدهید بررسی بیشتر مسأله را از بخشهای پایانی این چرخه ادامه دهیم.
جدول پخش یکی از آیتمهای مهم در این موضوع است. علاوهبر ساعت پخش_که شبکه یک مناسبترین ساعت را دارد_ نحوه پخش هم مهم است. از چندسال قبل نحوه پخش مجموعههای سیما، از هفتگی به روزانه (روتین) تغییر کرد. شاید این تصمیم در آن دوره مناسب بود اما الان کاملا مشخص است که پخش روتین آثار نمایشی یکجور حرام کردن آن محصول است.
مگر موارد خاص، نحوه پخش سریالها در تمام دنیا به صورت هفتگی است. اصولا منطقی نیست محصولی که برای تولیدش زمان و پول زیادی صرف شده، به صورت روتین پخش و ظرف چندهفته به پایان برسد. این بازه زمانی کوتاه حتی از ضریب رسانهای آن سریال هم جلوگیری میکند. یعنی قبل از جا افتادن آن اثر برای مخاطب، قسمت آخر آن پخش میشود.
اما پیشنهاد بعدی، اولیتبندی ژانری و توجه به آن است. ژانرهایی هستند که برای تولید و پخش از سیما مناسبترند. در مقابل برای مثال ژانر اجتماعی در سالهای اخیر دچار معذوریتهایی شده که بعید است تلویزیون امکان رقابت جدی با پلتفرمها را داشته باشد. اما از سوی دیگر گونههایی مثل پلیسی، جاسوسی، تاریخی و کمدی از جمله حوزههایی است که میتواند زمین بازی رسانه ملی باشد.
حوزههای پلیسی، جاسوسی و تاریخی دارای نیازمندیهایی است که برای تلویزیون دردسترستر از دیگر رقباست. ژانر کمدی هم که بارها جواب خود را پس داده است.
در آخر باید گفت که پیشنیاز همه این موارد، مخاطبشناسی مدیران رسانه ملی و در مرتبه بعد بهرهمندی از هنرمندان کاربلد است. بدیهیست که با وجود بازار کار محدود در کشورمان، در صورت مهیا بودن شرایط، هنرمندان زیادی برای همکاری با رسانه ملی تعامل خواهند داشت. چیزی که در دسترس است.
انتهای پیام/