شناسهٔ خبر: 69917464 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

بخشش قاتل پس از ۱۶ سال 

یکی از روز‌های تابستان سال ۸۷ به مأموران پلیس تهران تلفنی خبر رسید دو پسر جوان در یکی از خیابان‌های جنوبی پایتخت درگیری خونینی را رقم زده‌اند. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: مرد جوانی که ۱۶ سال قبل در درگیری پسر جوانی را به قتل رسانده بود در صورتی که دیه به اولیای دم پرداخت کند به زندگی دوباره بازمی‌گردد. متهم ۱۶ سال از بهترین دوران زندگی‌اش را در زندان سپری کرده است. 
یکی از روز‌های تابستان سال ۸۷ به مأموران پلیس تهران تلفنی خبر رسید دو پسر جوان در یکی از خیابان‌های جنوبی پایتخت درگیری خونینی را رقم زده‌اند. 
وقتی تیمی از مأموران کلانتری شهرک ولیعصر به محل حادثه رسیدند با پیکر خونین پسر ۲۳ ساله‌ای به نام سعید روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به شدت زخمی شده بود. بدین ترتیب پسر زخمی برای درمان به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد بر اثر شدت خونریزی روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفت. 
با اعلام خبر قتل سعید، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. تحقیقات نشان داد ساعتی قبل پسر جوانی راه مقتول را سد می‌کند و پس از کمی صحبت ناگهان با چاقو به سمت سعید حمله‌ور می‌شود و او را زخمی و به سرعت از محل فرار می‌کند. 

 بازداشت 
مأموران پلیس در ادامه با بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته محل حادثه عامل قتل را که پسر ۲۲ ساله‌ای به نام ارسلان بود، شناسایی کردند، اما دریافتند قاتل پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است. 
در حالی که تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت، کارآگاهان جنایی باخبر شدند قاتل در خانه‌باغی در اطراف تهران مخفی شده است. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران به مخفیگاه متهم رفتند، او را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 

 مزاحم 
متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی به قتل سعید اعتراف کرد و مدعی شد مقتول مزاحم دخترعمویش بوده و می‌خواسته او را بترساند، اما در حادثه‌ای اتفاقی دستش به خون او آلوده شده است. 
ارسلان گفت: «مقتول را نمی‌شناختم، اما مدتی قبل دخترعمویم او را به من معرفی کرد و گفت سعید همیشه مزاحمش می‌شود. چندی قبل دخترعمویم را دیدم و متوجه شدم ناراحت است، وقتی از او درباره ناراحتی‌اش سؤال کردم، گفت که پسر جوانی به نام سعید مزاحم او می‌شود. دخترعمویم گفت سعید همیشه داخل خیابان او را تعقیب و برایش مزاحمت ایجاد می‌کند. او می‌گفت هر چقدر با سعید صحبت کرده تا مزاحمش نشود، فایده‌ای نداشته، به همین دلیل از من خواست با پسر مزاحم صحبت کنم و از او بخواهم دست از مزاحمت‌هایش بردارد. چند روز قبل از حادثه برای اولین بار سعید را دیدم و از او خواستم مزاحم دخترعمویم نشود، اما او گفت من اشتباه می‌کنم. مزاحمت‌های سعید ادامه داشت و من چند باری با او صحبت کردم، اما نتیجه‌ای نداشت.»

 می‌خواستم بترسانمش 
متهم ادامه داد: «روز حادثه دخترعمویم با من تماس گرفت و گفت سعید داخل یکی از خیابان‌های شهرک ولیعصر مزاحمش شده است. خیلی ناراحت شدم و به آدرسی که دخترعمویم داده بود، رفتم و دیدم او در تعقیب دخترعمویم است. راه او را سد کردم و تذکر دادم که با هم درگیر شدیم و من هم برای اینکه او را بترسانم با چاقو ضربه‌ای به سعید زدم و بعد هم فرار کردم. فکر نمی‌کردم با ضربه چاقوی من فوت کند، اما وقتی دخترعمویم خبر فوت سعید را به من داد، از ترس فرار کردم و در خانه‌باغی که یکی از دوستانم نگهبان آن بود مخفی شدم، اما به دام افتادم. پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.»

 حکم قصاص 
متهم پس از اعتراف به قتل و بازسازی صحنه جنایت راهی زندان شد و مدتی بعد در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه حاضر شد. اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم او را مجرم شناختند و به جرم قتل عمد به قصاص محکومش کردند. متهم به رأی دادگاه اعتراض کرد، اما دیوان عالی کشور حکم قصاص سعید را تأیید کرد و پرونده قاتل را برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاد. 

 ۱۶ سال بعد 
پس از تأیید حکم قصاص، خانواده متهم تلاش زیادی کردند تا از اولیای دم رضایت بگیرند، اما پدر و مادر مقتول اصرار به قصاص داشتند و قاتل را نبخشیدند. در حالی که قرار بود ارسلان پس از ۱۶ سال به زودی برای اجرای حکم پای چوبه دار برود، مددکاران زندان و تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران متوجه شدند متهم در زندان رفتار خوبی دارد و به زندانیان دیگر کمک می‌کند و توبه کرده است. بدین ترتیب قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران با برگزاری جلسات صلح و سازش تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام داد. متهم در یک قدمی چوبه دار بود که تلاش تیم صلح و سازش نتیجه داد و اولیای دم چند روز قبل به دادسرای امور جنایی رفتند و اعلام کردند با گرفتن دیه قاتل را می‌بخشند. آنها اعلام کردند قصد دارند دیه فرزندشان را صرف امور خیریه کنند و اگر قاتل دیه را پرداخت کند او را می‌بخشند، وگرنه در اولین فرصت حکم قصاص را اجرا می‌کنند. با شرط اولیای دم خانواده قاتل در تلاشند دیه مقتول را فراهم کنند و پسرشان را به زندگی دوباره برگردانند. بدین ترتیب با اقدام خداپسندانه اولیای دم قاتل پس از ۱۶ سال از پشت میله‌های زندان به آغوش خانواده‌اش بازمی‌گردد.