روز گذشته مسعود پزشکیان ریاستجمهوری اسلامی ایران در گردهمایی سراسری مسئولین بسیج دانشجویی و طلاب بسیجی که در حرم امام خمینی (ره) برگزار شد، گفت: «امروز کشور با انواع مشکلات مواجه است و با ناترازیهای زیادی در آب، برق، گاز و محیطزیست روبهرو هستیم ناترازیهایی که برخی به لب پرتگاه رسیدند. باید بتوانیم این مشکلات را حل کنیم و پاسخگو باشیم؛ اما با روند دولتی و اداری این کار امکانپذیر نیست.»
تا امروز شنیدن واژه ناترازی ذهن افکار عمومی را به موضوعاتی که در سخنان رییسجمهوری آمده است مانند برق و گاز، متوجه میکند اما به باور ما ناترازیهایی که منابع انسانی و بدنه کارشناسی کشور را تهدید میکند بهمراتب جدیتر است.
طی چند روز گذشته اخباری رسمی از ناترازیهای قریبالوقوعی گفته شد که مایه نگرانی است، ناترازیهایی که به موضوع انرژی و بودجه اختصاص ندارد و از آن بهمراتب خطرناکتر و جبران آن نیز دشوارتر است.
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت چهاردهم آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران به صفر خواهد رسید یا خیر، گفت: «مهاجرت پزشکان در کشور در هیچ زمانی صفر نبوده است اما هدف ما این است که مهاجرت پرستاران و پزشکان را با ایجاد انگیزه، شرایط خوب کاری، امید اجتماعی کاهش دهیم.»
حسین سیمایی صراف وزیر علوم دولت پزشکیان نیز هشدار داد: «طی چند سال اخیر، ۲۵ درصد از استادان مهاجرت کردهاند که عدد نگرانکنندهای است. وی همچنین گفت: یک عامل مهم مهاجرتها عامل اقتصادی است.»
محمدمهدی طهرانچی رییس دانشگاه آزاد اسلامی نیز در نشست مسئولین بسیج دانشجویی پیرامون مسائل اساسی کشور اظهار کرد: «۱۰ سال دیگر مهندس معدن نداریم و خیلی از رشتههای مهندسی در خطر فراموشی است.»
اگر همین سه گزاره را که طی سه روز اخیر در رسانههای رسمی انتشار داشت، کنار هم بگذاریم به صحت هشدارهایی که برخی گروههای مرجع در مورد مهاجرت یا فرار نخبگان از کشور میدادند، میرسیم، هشدارهایی که تا امروز به آن توجهی نشد و برخی نیز از آن استقبال میکردند و در تریبونهای خود میگفتند هر کسی این وضعیت را دوست ندارد، از کشور برود.
چند نکته را مسعود پزشکیان و مدیران ارشد دولت چهاردهم باید جدی بگیرند هرچند توقعی از همراهی مجلسی که نبض آن در دست اصولگرایان تندرو میزند، نداریم.
این وضعیت ناگوار و نگرانکننده، حاصل و نتیجه مدل خاصی از حکمرانی است که در نهایت موجب گریز بخش قابل توجهی از متخصصان، استادان و نیروهای جوان شد و آنهایی که در کشور ماندهاند نیز تمایلی ندارند به برخی رشتههای تخصصی چون معدن بروند و برای حل این مشکل یا کاهش سیل مهاجرت نیروهای متخصص از کشور، لازم است ریل حکمرانی را تغییر داد.
شاید امروز و تنها چند ماه پس از آغاز به کار دولت مسعود پزشکیان بتوان این نقد را از وی در برخی موضوعاتی که مورد توجه مردم و شهروندان معمولی بوده، وارد دانست و آن این است که اصرار دارد با همان روشی که ریشه و عامل ایجاد مشکلات است، مشکلات را حل کند و این ناممکن است و به حکم آن جمله بزرگان که «با همان نگرشی که مشکلات را ایجاد کردیم نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم.» چه کسی است که نداند نابرابریهای قانونی، نابردباری در برابر صدای مخالفان، برخورد غیرفرهنگی با اختلافنظرهای فرهنگی، فرصت و فضای هتاکی دادن به اوباشِ بیریشه، سیاستهای سختگیرانه و غیرضروری در فضای مجازی و در نهایت تألمات اقتصادی و معیشتی، موجبات دلسردی بسیاری از جوانان، نخبگان و فعالان اقتصادی و صاحبان تخصص و استادان دانشگاه شد و موجب گردید آنان از هر راهی استفاده و جلای وطن کنند.
نکته مهم که لازم است دولت چهاردهم در عمل به آن توجه نشان دهد این است که با ادامه و استمرار این روشها، ناترازی در حوزه نیروهای ماهر و متخصص، استادان دانشگاه و کادر درمان، نه تنها جبران نخواهد شد که با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت و لازم است که به تعبیر حافظ: «دستی از خویش برون آید و کاری بکند.»
امروز کسی نیست که از این نکته بدیهی ناآگاه باشد که اگر قرار است با همان رویّه گذشته به جای تعامل با جهان، به دنبال تقابل باشیم و برای حل مشکلات خود با جامعه بینالملل، دروازه فراخ گفتو وگو را ببندیم و تلاش کنیم وارد دالانهای تنگ و تاریک مذاکرات پنهان شویم و برای مذاکره به دنبال واسطه و دلال باشیم، مسأله را حل نخواهیم کرد.
از رییس دولت چهاردهم توقع داریم همانگونه که بارها گفت هرگز به مردم دروغ نمیگوید، درباره ناکارآمد بودن این روشها نیز با صداقت سخن بگوید.
مذاکره و گفتوگو حتی با دشمن، ابداً به معنای سازش و تسلیم نیست اما حکم عقل است به این اعتبار که اتفاقاً با دشمن و برای رفع سوءتفاهم و کاهش تنش باید گفتوگو کرد. انسان بدوی برای حل مشکلات خود با هر کس که دشمن میپنداشت، دست به قبضه شمشیر میبرد اما انسان مدرن، ضمن اینکه قدرت و قوت نظامی خود را تقویت میکند، مذاکره را اولویت میداند نه جنگهای مستقیم و غیرمستقیم را که بسیار هزینهبر هستند.
نکته بعدی اینکه طی همین چند ماه که گشت ارشاد از سطح جامعه در سکوت جمع شد، لازم است بساط محدودیتهای فضای مجازی نیز جمع شود و به جامعه بهویژه نخبگان، متخصصان و استادان دانشگاه این پیام ارسال شود که مطالبه آنان، نزد حاکمان جامعه اسلامی محترم است و وفاق که شعار دولت چهاردهم است، تنها یک تاکتیک برای کنترل فضا نیست و دولت قصد دارد ریل حکمرانی را تغییر دهد به این معنا که روشها و الگوهای نسنجیده و ناصواب را برای همیشه برکَنَد.
پایان کلام اینکه اگر دولت چهاردهم چنین نکند و نشان دهد که تنها در یک شماره، با دولت سیزدهم متفاوت است، مهاجرت یا فرار نخبگان، جوانان، استادان، پزشکان، پرستاران و دیگر صنوف شدت خواهد گرفت و شرایط کشور هم بهگونهای خواهد شد که مانند کره شمالی هیچ پزشک، مهندس معدن و هیچ متخصصی حاضر نخواهد شد حتی در قبال دریافت حقوق و دستمزد عالی برای حل مشکلات مردم و دولت، وارد کشور شود.
گزارش تحلیلی «جمله» درخصوص فوریتِ توجه دولت چهاردهم به گسترش ناترازی در حوزه منابع انسانی و نیروهای متخصص؛
ضرورت تغییر ریلِ حکمرانی
چه کسی است که نداند نابرابریهای قانونی، نابردباری در برابر صدای مخالفان، برخورد غیرفرهنگی با اختلافنظرهای فرهنگی، فرصت و فضای هتاکی دادن به اوباشِ بیریشه، سیاستهای سختگیرانه و غیرضروری در فضای مجازی و در نهایت تألمات اقتصادی و معیشتی، موجبات دلسردی بسیاری از جوانان، نخبگان، فعالان اقتصادی، صاحبان تخصص و استادان دانشگاه شد و موجب گردید آنان از هر راهی استفاده و جلای وطن کنند.
صاحبخبر -